📋 #رویدوشمکولهباریازگناههآخدا
#سبک_مناجات *بخش اول صوت*
#سبک_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روی دوشم کوله باری از گناهه آخدا
سرمو پایین گرفتم روم سیاهه آخدا
خودمم خسته شدم از بس تو گناه پرسه زدم
دستم و خودت بگیر پام لب چاهه آخدا
هر کسی یه جور داره من و ازت دور میکنه
دوری از تو آخرش میره بیراهه آخدا
این شبا هرجا میرم بزم مناجات خونیه
مجلس دعا برام یه سر پناهه آخدا
چند شبه میام ولی فرقی نکردم میدونم
خرج آدم شدنم یه نیم نگاهه آخدا
@seyedrezanarimani
پشت کوهی از گناهم و به چشمت نمیام
مث سوزنی که توو انبار کاهه آخدا
بدتر از همیشه و خرابتر از قبل اومدم
بی تو حالم بد و با تو رو به راهه آخدا
شبای آشتی کنون کم کم داره تموم میشه
آخرای دههی سوم ماهه آخدا
روزا تا تشنه میشم سلام به تشنه لب میدم
یاد لبهاش رو لبم همیشه آهه آخدا
منو جون به جون کنی به یاد جون دادنشم
توی روضهها دلم تو قتلگاهه آخدا
*شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #دممغرببهروینیزهسرشرابردند
#سبک_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دم مغرب به روی نیزه سرش را بردند
نالهها تا به مدینه خبرش را بردند
همه با دستِ پر از کرب و بلا میرفتند
عدهای چنگ زده بال و پرش را بردند
بیشتر از همه در علقمه معطل بودند
با چه زحمت به روی نی قمرش را بردند
@narimani_matn
میزند بر سر و صورت و زده دشت رباب
به گمانم که به نیزه پسرش را بردند
نخ پیراهن او بود به لبهای کسی
گرگها بر سر دندان جگرش را بردند
نعل تازه و خوب تنش نرم که شد
بادها در همه صحرا اثرش را بردند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #دارهبازمصدایگریهیبارونمیرسه
#سبک_مناجات
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داره بازم صدای گریه ی بارون میرسه
صابخونه درا رو وا کن داره مهمون میرسه
اومدم تا دستای خالیم و بالا بگیرم
اومدم با نیت دیدنت احیا بگیرم
این شبا خیلی هوای یاس و نرگس میکنم
بیشتر از همیشه جای خالیت و حس میکنم
وقتی دونه دونه اشکام روی گونهم میریزه
نگاهت بار گناه و از رو شونم میریزه
@seyedrezanarimani
دلم آشوبه اسیر بغض ممتدم نکن
آخرین شب از شبای قدره پس ردم نکن
شب قدره اومدم بگم چقدر پشیمونم
شب قدره میدونم که قدرت و نمیدونم
شب قدره اومدم بگم چقدر دوست دارم
تا کی از غصه ی دوری تو باید ببارم
امیدم تو این شبا به ببخشش تو بیشتره
اگه تو نگذری از من خدا هم نمیگذره
@narimani_matn
خیلیا سال گذشته با تو هم قسم شدن
با یه گوشهی نگات مدافع حرم شدن
کاشکی امسال به منم از اون نگاها بکنی
کاش در باغ شهادت و برام وا بکنی
آقاجون به جون اون قبلهی حاجات قسم
آقا جون به عمه کوچیک سادات قسم
به همون دستای کوچیک که گره وا میکنه
به همون سه سالهای که کار زهرا میکنه
نگا کن تا فردا پیش زهرا روسپید بشم
منم امسال تو راه زینبیه شهید بشم
*شاعر: #محمدعلی_بيابانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #آهازآنروزکهدنیایمنازپاافتاد
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد
رد پا روی پر حضرت حورا افتاد
نفس حادثهها را به شمارش انداخت
اتفاقی که برای من و زهرا افتاد
اتفاقی نبود خونه سوخت
اتفاقی نبود در شکست
اتفاقی نبود فاطمه رو زمین نشست
اتفاقا دیدنش پشت در مثل گل کوبیدنش
اتفاقا کشتنش چهل نفر رد شدن از رو تنش
@seyedrezanarimani
چشم یک طایفه دنبال چنین روزی بود
کارم امروز که دیگر به تماشا افتاد
همه دیدند که زانوی علی لرزید و
تکیهگاه همه مردم دنیا افتاد
اتفاقی نبود محسنم، بین آتیش و دود پر کشید
اتفاقی نبود مرتضی نفسش برید
اتفاقا میخ در چادرو پاره کرد شد درد سر
@narimani_matn
و در آن حین حسینش که سراسیمه رسید
آمد انگار که کاری کند اما افتاد
مادرش دید زمین خوردن امروزش را
گریهای کرد و به یاد غم فردا افتاد
اتفاقی نبود خواهرش، هر دو دست و گذاشت رو سرش
اتفاقی نبود خورد زمین پیش مادرش
احتمالا کربلا هم زمین میخوره ای وای من
احتمالا بیهوا هم زمین میخوره ای وای من
اتفاقا دست و پا میزنه تشنه لب توو قتلگاه
اتفاقا بیپناه خواهرش میدَوه از خیمهگاه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #پادشاهىومارعيتتو
#سبک_زمینه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پادشاهى و ما رعيت تو
عزت ما هم از عزت تو
خوش به حالم كه بين خلايق
میكشم من فقط منت تو
يا حسين! تويى سيد و سرور و سالارم
يا حسين! يه عمره نمک گير اين دربارم
يا حسين! تا روز قيامت به تو مديونم
يا حسين! من از خلقتت از خدا ممنونم
«يا حسين، حسين يا حسين يا حسين ثارالله»
@seyedrezanarimani
تا ابد بهترين انتخابى
بهترين انتخاب و ثوابى
از جهنم هراسی ندارم
راه آزادی از هر عذابی
ياحسين ، يه عمره توو قلبم حكومت دارى
میبينى ، منو پاتو آقا اگه بردارى
يا حسين ، سر من كجا و قدمهاى تو
يا حسين ، شده كربلام گير امضاى تو
«يا حسين، حسين يا حسين يا حسين ثارالله»
@narimani_matn
اسمتو حق رو قلبم نوشته
از گِل تو گِلم رو سرشته
پشت باب تو نوبت گرفتيم
وعدهى سينهزنهات بهشته
يا حسين ، چيزى بى تو واسه چشام زيبا نيست
يا حسين ، مثِ پرچمت پرچمى بالا نيست
يا حسين ، اگه كربلات قبلهى مستانه
يا حسين ، ولى مركز عشق توی ايرانه
«يا حسين ، حسين يا حسين يا حسين ثارالله»
*شاعر: #رضا_تاجیک
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
🔹 #شب_بیست_و_پنجم_رمضان ۱۴۴۱
🔸۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
[ @narimani_matn ]
📋 #ایخطاپوشخطاکارتوبازآمدهاست
#سبک_مناجات
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای خطاپوش! خطا کار تو باز آمده است
واکن آغوش ! گنهکار تو باز آمده است
هرکجا رفت جز این در، به در بسته رسید
پشت در مانده به دربار تو باز آمده است
رفت سربار کسی غیر تو باشد که نشد
پهن کن سفره که سربار تو باز آمده است
به خریداری یوسف همه جا رفت و نبود
با کلافی سر بازار تو باز آمده است
روزهداری که شده تشنهی من لی غیرک
بر سر سفرهی افطار تو باز آمده است
@seyedrezanarimani
گرم «سبحانکَ یا مومن و یا وهاب» است
با «أجرنایِ من النارِ» تو باز آمده است
«راهباً راغباً و راجیاً و خائفاً» است
گر ابوحمزه به دیدار تو باز آمده است
«لا تؤآخذنی أَلا عشق!» که با سوء عمل
سر این کوچه بدهکار تو باز آمده است
«هاربٌ منکَ إلیک» است و گرفتار گناه
گر به سوی تو گرفتار تو باز آمده است
قدر را قدر ندانست و پشیمان برگشت
واکن آغوش! گنهکار تو باز آمده است
*شاعر: #محسن_ناصحی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
هدایت شده از حاج سید رضا نریمانی
4_5922651835511867151.mp3
19.43M
📋#وقتیبهیادتنیستمبیاعتبارم
#سبک_مناجات *بخش اول صوت*
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی به یادت نیستم، بیاعتبارم
وقتی به تو ایمان ندارم، بیقرارم
الحقُّ و الانصاف کم فکر تو هستم
از بس که بر این نفس وامانده دچارم
شاید که از چشم تو افتادم که اینطور...
دیگر زمان معصیت بیاختیارم
با غفلتم سرمایهام سوخت
رحمی نما! آتش گرفته کولهبارم
باشد بزن اما دگر رو برمگردان
شرمندهام من از گناه بیشمارم
@seyedrezanarimani
گرچه برایت نوکر خوبی نبودم
با این همه جدّ شما را دوست دارم
من که نشد یکبار پیش تو نشینم
شاید زمان روضه بنشینی کنارم
رو به برادر، خواهری با گریه میگفت:
با رفتنت آتش زدی بر روزگارم
*شاعر : #محمدجواد_شیرازی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #أَنْتَصَاحِبُلِوَائِي
#متن_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفت عباسم اگه تو بری لشکرم از هم میپاشه...
«أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي»
تو پرچمدار منی، این بچهها میبینی همه امیدشون به توئه؛ هی به همدیگه میگن طوری نیست اگه علی اکبر رفت، اگه قاسم رفت، یکی یکی عون، جعفر،... یکی یکی میگن اینا رو هی میگن طوری نیست. عوضش یه عمو داریم مثل عباس همه ازش میترسن. چشماش یه نفوذی داره همه از این چشماش میترسن. فکر کنم این حرفا رو دشمن شنید، فکر کنم اینا رو دشمن متوجه شد، تا فهمیدن این چشما نفوذ داره دقیقا همون چشما رو زدن...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #بهسرتعمودآهنینزدند
#سبک_روضه *بخش سوم صوت*
#روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به سرت عمود آهنین زدند
تو حسین شدی برا همین زدند
کمر تو کمر منو شکست
تو زمین خوردی منو زمین زدند
ای علمدار تو رو با عَلم زدند
قد و بالای تو رو به هم زدند
چهار هزار کمون به دست یکییکی
اومدن روی تنت قدم زدند
روي پام چشماي درياتو نكش
اينقدر روي زمين پاتو نكش
كاريه كه شده پس گريه نكن
اينقدر به مشک چشماتو نکش
قطره قطره جمع شو دريا شو بريم
دوباره خوش قد و بالا شو بريم
بخدا بچه ها از تو راضي ان
همشون منتظرن پاشو بريم
@seyedrezanarimani
صدام و تا نشنيدن كاري بكن
گريهم و تا نديدن كاري بكن
صداي اسباشون و نميشنوي
دم خيمه رسيدن كاري بكن
نزن اين نيزه ها رو با پا عقب
خودتو هي ميكشي چرا عقب
تير توو چشمت بود و افتادي حالا
از جلو درش بيارم يا عقب؟!
چشم تو بسته شد و چشم حرامی وا شد
تو زمین خوردی و دو حرمم غوغا شد
تیر باران شدی و تیرک خیمه افتاد
زینب آواره شد و دخترکم تنها شد
*شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #فذکرعطشالحسین
#متن_روایت *بخش چهارم صوت*
#متن_روضه
#روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچین که به آب رسید راوی میگه:« دیدم دست برد زیر آب، کفش و پر آب کرد آورد تا مقابل صورتش»
«آدم تشنه باشه، دم دریا باشه، آب نخوره»
همچین که این کف آب و مقابل صورتش گرفت، «فذکر عطش الحسین»، یاد تشنگی حسین و بچههای حسین افتاد.
آبا رو رو آبا ریخت...
@narimani_matn
_عباس تو میخوای آب بخوری حسین و بچههاش تو این خیمهها همه تشنهاند، با یه ذوق و شوقی با یه امیدی مشکش توو آب انداخت مشکش و پر آب کرد. مشک و انداخت رو کولش سوار بر مرکب شد هی به این اسب نهیب میزد میگفت:« برو»؛
یکی دو دقیقه دیگه بچهها همه منو میبینند با مشک همه خوشحال میشن. لب تشنهشون به این آبا میرسه....
اما یه نفر توو این نخلستونا داد زد گفت:« آی لشکریان اگه یه قطره از آب به این خیمهها برسه به نفرتونم زنده نمیمونید»
-چی کار کنیم؟!
گفت:« هیچ جوری نمیشه باهاش مبارزه کرد».
-گفت چی کار کنیم؟!
گفت:« تیراندازا بیان»، همهی مقاتل نوشتن چهار هزار تیر انداز همه به زانو نشستند همه یه نقطه رو نشونه گرفتند. خودش و یه جوری انداخته روو این مشک تیر به مشک نخوره هی این تیرا به بدنش میخوره. شاید هر تیری که میخورد یه آهی میکشید یه یا زهرا میگفت میگفت:« با این اسم قوت میگیرم» خودم و به این خیمهها می رسونم...
@seyedrezanarimani
خودش فرمود:« روضه من و بخون» به اون روضهخونه گفت:« چرا روضه من و نمیخونید شما»؟!
-گفت:« آقا من روضه شما رو خوندم»
-گفت:« نه! این روضه رو»
همچین که خودش و انداخته رو این مشک همچین که یه تیر به مشکش خورد این آبا شروع کرد به ریختن دیگه همه امیدش ناامید شد دیگه خودش و از مرکب بلند کرد گفت:« دیگه خیمه رفتن عباس چه فایده داره»؟!
سقایی که آب نداشته باشه به درد نمیخوره. توو همین حین یه تیر به چشمش خورد، همچین که این تیر توپ چشم فرو رفت راوی میگه:« دیدم با صورت زمین افتاد. همچین که رو زمین افتاد این تیر و بین دو زانو قرار داد تا زانو خم کرد کلاه خود از رو سرش زمین افتاد»...
بالحسین الهی العفو صورتش گرفت، «فذکر عطش الحسین»، یاد تشنگی حسین و بچههای حسین افتاد.
آبا رو رو آبا ریخت...
@narimani_matn
_عباس تو میخوای آب بخوری حسین و بچههاش تو این خیمهها همه تشنهاند با یه ذوق و شوقی با یه امیدی مشکش توو آب انداخت مشکش و پر آب کرد، مشک و انداخت رو کولش سوار بر مرکب شد هی به این اسب نهیب میزد میگفت برو یکی دو دقیقه دیگه بچه ها همه منو میبینند با مشک همه خوشحال میشن. لب تشنهشون به این آبا میرسه. اما یه نفر توو این نخلستونا داد زد گفت آی لشکریان اگه یه قطره از آب به این خیمهها برسه به نفرتونم زنده نمیمونید
چی کار کنیم؟!
گفت هیچ جوری نمیشه باهاش مبارزه کرد.
گفت چی کار کنیم؟!
گفت تیراندازا بیان، همهی مقاتل نوشتن چهار هزار تیر انداز همه به زانو نشستند همه یه نقطه رو نشونه گرفتند. خودش و یه جوری انداخته روو این مشک تیر به مشک نخوره هی این ایران به بدنش میخوره. شاید هر تیری که میخورد یه آهی میکشید یه یا زهرا میگفت میگفت با این اسم قوت میگیرم خودم و به این خیمهها می رسونم...
@seyedrezanarimani
خودش فرمود روضه من و به اون روضهخونه گفت چرا روضه من و نمیخونید شما گفت آقا من روضه شما رو خوندم گفت نه این روضه رو
همچین که خودش و انداخته رو این مشک همچین که یه تیر به مشکش خورد این آبا شروع کرد به ریختن دیگه دیگه همه امیدش ناامید شد دیگه خودش و از مرکب بلند کرد گفت دیگه خیمه رفتن عباس چه فایده داره؟!
سقایی که آب نداشته باشه به درد نمیخوره. توو همین حین یه تیر به چشمش خورد، همچین که این تیر توپ چشم فرو رفت راوی میگه دیدم با صورت زمین افتاد. همچین که رو زمین افتاد این تیر و بین دو زانو قرار داد تا زانو خم کرد کلاه خود از رو سرش زمین افتاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
هدایت شده از حاج سید رضا نریمانی
4_5922651835511867153.mp3
32.97M
🔹 #شب_بیست_و_ششم_رمضان ۱۴۴۱
🔸۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
[ @narimani_matn ]
📋 #وقتینموندهدیگهازماهمهربونی
#سبک_مناجات
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی نمونده دیگه، از ماه مهربونی
آهای رفیق، یه وقت از قافله جا نمونی
صاحبخونه داره هرشب، چه بیشمار میبخشه
از بندههای خسته، هزار هزار میبخشه
یا خدا کریمه، یا هوات و داره
از بس کریمه کار به، گذشتههات نداره
اونی که توو دلِ شب، اینجا تو رو کشونده
چشمش و رو گناهات، یه عمره که پوشونده
هر شب تا صبح به پای، درد و دلت میشینه
خدای بیپناهاست، خدای مُذنبینه
آغوشش و نگاه کن، مثل همیشه بازه
هر طوری که میخوای تو، با بندههاش میسازه
@seyedrezanarimani
حالا که بی قراری، حالا که سر به زیری
رفیق یه وقت خودت رو، تو دست کم نگیری
گریهکنای ارباب، مقام ویژه دارن
با کوهی از گناه هم، پا توو بهشت میذارن
هر وقت دلت میگیره، هر وقت که میشی بی تاب
دست روی سینه بذار و، سلام بده به ارباب
بگو سلام حسین جان، فدای اشک چشمات
من بمیرم برای خشکیدگی لبهات
شنیدم که تشنه سر از تنت بریدن
زنده بودی و با اسب رو بدنت دویدن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
هدایت شده از حاج سید رضا نریمانی
4_5922651835511867154.mp3
23.69M
📋 #بازدلشورهایافتادهبهجانمچهکنم؟
#سبک_روضه *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_علی_اکبر (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باز دلشورهای افتاده به جانم چه کنم؟
تندتر می زند آخر ضربانم چه کنم؟
پسرم رفته و چندی است از او بیخبرم
باز هم بیخبری برده امانم چه کنم
آه! «یا رادَّ یوسف...!» پسرم برگردد
نگرانم نگرانم نگرانم چه کنم؟
همۀ ترسم از این است: صدایم بزند
دیر خود را به کنارش برسانم چه کنم؟
گرگها دور و بر یوسف من ریختهاند
پدری پیرم و افتاده جوانم چه کنم؟
به زمین خورده انار من و صد دانه شده
جمع باید کنم او را و ندانم چه کنم؟
جگر سوختهام را ز حرم پوشاندم
ماندهام زار که با قدّ کمانم چه کنم؟
*شاعر: #محسن_عرب_خالقی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #خیزونگذارکهمارابهاسیریببرند
#متن_روضه *بخش دوم صوت*
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_علی_اکبر (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سکینه سلام الله علیها این جمله رو میگن، فرمودند :« وقتی بابام برگشت خیمه دیدم چشمای اون برگشته...
داره جون میده رو بدن علی، همه گفتن دیگه ابی عبدالله تموم کرده اما یه مرتبه دیدن از خیمه یه نفر داره، میدوه. چادر به سر دستش و رو سرش گذاشته هی داره میدوه میگه:« وا محمدا»...
«خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند
من که از راهی بازار شدن بیزارم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
هدایت شده از حاج سید رضا نریمانی
4_5922651835511867156.mp3
20.35M
📋 #راستورابهروینیهرچهنظارهمیکنم
#سبک_زمینه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رأس تو را به روی نی، هرچه نظاره میکنم
سیر نمیشود دلم، نگه دو باره میکنم
به دختران خود بگو که گوشوارهها چه شد
گریه به گوشواره نی، به گوش پاره میکنم
هم سر تو بر سر نی، هم سر اکبرت ز پی
گاه نگاه سوی مه، گه به ستاره میکنم
"ای حسینم، ای حسینم
ای ضیاء هر دو عینم"
*شاعر: #علی_انسانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
هدایت شده از حاج سید رضا نریمانی
4_5922651835511867183.mp3
7.28M