eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.5هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 ۱۴۳۹ 🔸۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ 👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بهانه‌ای بده دستم تو را رها نکنم به راه کج نروم من،دگرخطا نکنم بیا و ظرف وجود مرا بزرگ نما برای هرچه که دیدم سر و صدا نکنم دوباره دعوتم و باز هم بدهکارم حساب کرده مرا، کاش من جفا نکنم @seyedrezanarimani گرفته دست مرا تا به راه کج نروم رسیده وقت اجابت نگو دعا نکنم به خاک کرببلای حسین مأنوسم به غیر جنت العلی من اقتدا نکنم حسین هستی من را برای خود کرده به غیر نوکری‌اش هیچ اعتنا نکنم مخواه از من دلداده درهمین رمضان دوباره عزم زیارت به کربلا نکنم *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو که باشی، دلم دیگه نمی‌لرزه همین گریه، به لبخند تو می‌ارزه حسین جانم... بزار سایه‌ت همیشه روسرم باشه قراره ما شب جمعه حرم باشه حسین جانم... حرم گفتم، هوای کربلا کردم هوایی‌تم، فقط دور تو می‌گردم حسین جانم... پناهم باش، به جز روضه‌ت پناهی نیست به غیراز تو، برا من تکیه‌گاهی نیست حسین جانم @narimani_matn به قربونت، نگاه اطلسی داری همش آقا، واسه‌م دلواپسی داری حسین جانم... غلط گفتم، که چیزی توی کاسم نیست تو رو دارم، چی کم دارم حواسم نیست حسین جانم... سبک‌بالم، تو ایوون تو جا دارم از این دنیا، یه قطعه کربلا دارم حسین جانم... سلام آقا ، که الان روبروتونم من ایستادم، زیارتنامه میخونم حسین جانم... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
🔹 ۱۴۳۹ 🔸۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ 👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون نکن مشت خاک آورده‌ام تا کیسه‌ی زر وا کنى اول مهمانی از تو خواهشی دارم فقط می‌شود زنجیر را از پای نوکر وا کنی من خودم رسوای این و آن شدم با معصیت پیش چشم خلق لازم نیست دفتر وا کنی افتضاحی که به بار آورده‌ام شد دردسر اصلاً اینجا آمدم که از سرم شر وا کنی @seyedrezanarimani واسطه چه بهتر از این نام زهرا هست که آنقدر می‌کوبم این در را که آخر وا کنی گریه از نان شبی که می‌خورم واجب تر است کاشکی بر چشم خشکم نهر کوثر وا کنی من گرفتاری خود را می‌برم امشب نجف تا گره‌های مرا با دست حیدر وا کنی هرشبى که روزه‌ام وا مىشود با یاحسین مىشود رویم حسابى صدبرابر وا کنى دست و پا کمتر بزن خیلى اذیت مى‌شوم مى‌شود زیر لگد چشمى به خواهر وا کنى بى‌حیا آهسته‌تر، آهسته‌تر خنجر بزن کاشکى از گریه‌هاى مادرش پَروا کنى *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 زبانحال آقا امیرالمؤمنین(ع) با حضرت فاطمه(س) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ درد، این درد چه بسیار مرا می‌بیند جز تو یک شهر دل‌آزار مرا می‌بیند چشمت انگار که این‌بار مرا می‌بیند ولی انگار نه انگار مرا می‌بیند باز کن پلک که از خانه خجالت نکشم بی‌تو از آه یتیمانه خجالت نکشم شانه‌ای زن که از این شانه خجالت نکشم تو و پیراهن مردانه خجالت نکشم چشم بی‌جان تو ای یار مرا می‌بیند زحمتِ دخترِ تب کرده تو را خوب نکرد اشکش افسوس که سر دردِ تو را خوب نکرد روی نیلی شده‌ی زرد تو را خوب نکرد زخم‌های جگرِ مَرد تو را خوب نکرد چه کنم دخترکت زار مرا می‌بیند @seyedrezanarimani با که گویم تن بیمار چرا خونین است سنگ غلست، در و دیوار چرا خونین است باز می‌شُویم و هربار چرا خونین است انحنای نوک مسمار چرا خونین است وای از آن میخ که خون‌بار مرا می‌بیند قاتلت گفت که دشمن‌شکنش را کشتیم خوب شد پای علی سینه‌زنش را کشتیم نه فقط فاطمه، با او حسنش را کشتیم میزند داد به لبخند: زنش را کشتیم تاکه در مسجد و بازار مرا می‌بیند آه از آن روز که کارم به تماشا افتاد ردّ پایی به روی چادرت آنجا افتاد من زمین خوردم و بانوی من از پا افتاد ضربه‌ای آمد و بر بازوی تو جا افتاد باز این روضه‌ی دشوار مرا می‌بیند @narimani_matn قنفذ از راه از آن لحظه که آمد می‌زد تازه می‌کرد نفس را و مجدد می‌زد وای از دست مغیره چقدر بد می‌زد جای هرکس که در آن روز نمی‌زد می‌زد باز با خنده در انظار مرا می‌بیند میروی زخمی و زخِ ِدل من باقی ماند راز ِسر بسته‌ی چشمانِ حسن باقی ماند کفنت میکنم اما دو کفن باقی ماند کهنه پیراهن و یك پاره بدن باقی ماند پسرت بي سر و دستار مرا ميبيند ترسم اين است بريزند بدنش را بكِشند جلوي دختِِ من پيرهنش را بكِشند نيزه‌ها نقشه‌ی برهم زدنش را بكِشند دارد آن چشمه‌ی ديدار مرا ميبيند *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام آیه های نور، سلام ماه استغفار سلام سحر پرشور، سلام سفره‌ی افطار من سراب اومدم، میِ نابم کن تشنگی می‌کشم، تو سیرابم کن مهمونیت اومدم، مهمون سفره‌ی اربابم کن با لبای تشنه میگم السَّلامُ عَلَی العَطشان ای امام تشنه‌ی من، ای تن بی‌سر عریان حسین جانم، حسین جانم، حسین جان "حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ، حسین جانم" @seyedrezanarimani سلام فصل بخشیدن، سلام همه خوبی‌ها سلام بِکَ یاالله، سلام شبای احیا کوله‌باری پر از گناه آوردم من به لطفت خدا پناه آوردم من برا خوب‌شدن، یه قلب خسته ز راه آوردم یا اِلٰهَ العالمینم! تکیه‌گاه غریبایی من سراب بی‌سروپا، تو تمنای دریایی تو مولایی، تو آقایی، تو دریایی (با لبای تشنه میگم السَّلامُ عَلَی العَطشان ای امام تشنه‌ی من، ای تن بی‌سر عریان حسین جانم، حسین جانم، حسین جان) "حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ، حسین جانم" @narimani_matn برا بندگی‌کردن، دعا بهترین رمزه سلام افتتاح عشق، سلام بر ابوحمزه از هوای بهشت چه سرشارم من واسه دلتنگیام تو رو دارم من زائر آسمون، زائر حیدر کرارم من از همین‌جا که نشستم تا نجف میزنم فریاد ممنونم از اون کسی‌که اسم حیدر رو یادم داد نجف رفتم دلم از غم شد آزاد (با لبای تشنه میگم السَّلامُ عَلَی العَطشان ای امام تشنه‌ی من، ای تن بی‌سر عریان حسین جانم، حسین جانم، حسین جان) "حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ، حسین جانم" *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 گلچین اشعار 📋 🔹 ویژه ۲۵ شوال🔹 ▪️ (ع)▪️ 🔸با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی🔸 👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روزی‌ام را روزگارم تا که آجر می‌کند ظرف خالی مرا صاحب زمان پُر می‌کند من کمی سختی که می‌بینم شکایت می‌کنم آدم عاقل ولی اول تفکر می‌کند مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم... ...روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می‌کند آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد آدم از این نوع برخوردش تحیر می‌کند @seyedrezanarimani سنگ‌دل هستم، ولی دارد نگاه رحمتش... ... سنگ این قلب مرا با گریه ها دُر می‌کند یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد در میان روضه‌ی مادر مرا حُر می‌کند نوکری فاطمه محشر به دادم می‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند سینه‌ام می‌سوزد این ایام تا ذهنم کمی چادری را زیر دست و پا تصور می‌کند مطمئنم زیر دست‌وپا که می‌افتد زنی بازویش را ضربه‌ها هم‌رنگ چادر می‌کند *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *یکی از صحابه اومد خدمت امام صادق(ع) ؛ آقا دید داره گریه میکنه. فرمود چرا گریه می‌کنی؟ مگه چی شده؟ گفت آقاجان، تو راه که میومدم دیدم یه زنی زمین افتاد. وسط کوچه‌ها تا زمین خورد شروع کرد قاتلین مادر شما رو لعنت کنه. مأمورین نظام تا دیدنش با یه وضعی این خانم رو بردن. تا این حرف رو زد آقا هم گریه کردن. فرمودن سریع پاشو بریم مسجد دعا کنیم خدا کمک کنه این زن زودتر رها بشه... ماهم امشب اومدیم برا یه خانمی گریه کنیم که تو کوچه‌ها بدجور زمین خورد.* (در خونه‌ی امام صادق میخوایم بریم از در خونه‌ی مادرش بریم بهتره‌‌ها.) وقتی آن بی‌صفت از چشم حیا را انداخت با عزیز دل زهرا سَرِ دعوا انداخت دید از پیش بنایش به زمین خوردن نیست تازیانه زد و از پشت عبا را انداخت حُرمَتِ شیخ حرم در وسط کوچه شکست یکی عمامه‌ی آن مرد خدا را انداخت ذکر "یافاطمه" بر روی لبش داشت ولی ضربه‌ی سیلی آن مرد صدا را انداخت وسط کوچه که افتاد صدا زد مادر.... @narimani_matn *شبونه ریختن تو خونه‌ی این آقا. اومدن وسط حیاط خونه. آقا لباس خونه به تن داشتن. روایت میگه یه شال هم دور کمر بسته بودن، مشغول نماز خوندن بودن. تا وارد شدن آقا رو با سروپای برهنه از خونه بیرون کشیدن. آقا فرمودن اجازه بدید عمامه رو سرم بذارم، نعلین بپوشم، عبا بپوشم. گفتن اجازه نمیدیم. با همون وضعی که بود آقا رو تو کوچه‌ها رو زمین میکشوندن. اما اونی که آدم رو میکشه اینه: همچین که اومد تو قصر منصور، صدا زد: منصور٬ هرکی رو میخوای دنبال من بفرستی بفرست؛ اما این نامرد رو دیگه دنبال من نفرست. - چرا؟ مگه چی‌کار کرده؟ -همش تو راه توهین می‌کرد. بد و بیراه به مادرم فاطمه می‌گفت.... همچین که آقا اومد. منصور اومد شمشیر رو از غلاف بیرون بِکشه، تا نیمه ها هم کشید اما دوباره جا زد. برای بار دوم بیشتر شمشیر رو بیرون آورد دوباره غلاف کرد. بار سوم شمشیر رو کلا از غلاف بیرون کشید تا آقای ما رو به شهادت برسونه. دوباره شمشیر رو تو غلاف قرار داد. همچین که رفتن، اون ملعون نامرد از منصور پرسید چرا پس نکُشتیش؟ گفت آخه لحظه‌ای که شمشیر رو از غلاف بیرون کشیدم دیدم رسول‌الله ظاهر شد به من غضب کرد، من جرأت نکردم این آقا رو بُکشم. بار دوم، بار سوم. بار سوم اینقدر رسول‌الله به من نزدیک شده بود که نتونستم آقا رو بُکشم... اینجا آقا رسول‌الله نذاشت این نامرد امام صادق رو به شهادت برسونه. من میخوام فقط یه چیز بگم: یارسول‌الله، کجا بودی اون لحظه و ساعتی که شمر وارد گودال شد؛ خنجر کشید، آقا رو برگردوند... حسین..... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش سوم صوت (ع) (س) (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مثل امروزی عجب تشییعی تو شهر مدینه شد. روایت میگه موسی‌ابن‌جعفر به این بدن نماز خوند. بهترین کفن ها رو آوردن، عمامه‌ی امام سجاد رو هم آوردن، این آقا رو با این پارچه‌ها کفن کنن. چهارهزار شاگرد داشته این آقا. همه جمع شدن، احترام کردن. عجب تشییعی تو شهر مدینه به‌پا شد. شهر مدینه غوغایی شد از جمعیت. آقا رو با عزت و احترام تو قبرستان بقیع به خاک سپردن. این یه تشییع بود تو این شهر.... (دلت کجا رفت؟) همچین که صبح شد اومدن درِ خونه‌ی این آقا: کجاست فاطمه؟ ما می‌خوایم به این بدن نماز بخونیم. اومد بیرون؛ گفت چی میگی؟ دیشب امیرالمؤمنین این بدن رو برد شبانه دفن کرد. وصیت خود فاطمه(س) بود... تا این حرف رو زد، خیلی ناراحت شد؛ چنان سیلی به صورت عمار زد، عمار زمین افتاد. شاید تا زمین افتاد گفت ای نامرد عجب دستای محکمی داری. سیلی تو منِ مرد رو از پا در آورد؛ با مادر ما فاطمه چی کار کرد... @seyedrezanarimani اومدن قبرستان گفتن الان میریم قبرها رو نبش میکنیم، بدن فاطمه رو از خاک در میاریم. ما باید به این بدن نماز بخونیم... (این روضه غیرتیه باید غیرتی هم ناله بزنی.) همچین که برا علی خبر آوردن: چه نشستی! این نانجیب‌ها دارن تو قبرستان دنبال قبر فاطمه می‌گردن. همچین که شنید، لباس رزم رو پوشید. دستمال زرد رنگی که همیشه برای رزم می‌بست رو به سر بست. اومد تو قبرستان؛ صدا زد اگه سنگی از این قبرستان جابه جا بشه یک نفرتون هم زنده نمیذارم. تا این رو شنیدن همه فرار کردن.... اما چی میخوام بگم؛ اینجا یه‌جا بود اومدن نبش قبر کنن این آقا نذاشت. علی جان کجا بودی کربلا... اون لحظه‌ای که نیزه‌دارها پشت خیمه‌ها نیزه به زمین میزدن. همچین که نیزه رو بالا آورد، دیدن بدن علی‌اصغر حسینه... حسین.... چقدَر نیزه بلند است نیفتی پسرم چنگ این حرمله‌ی پَست نیفتی پسرم یاحسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 ویژه (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه پیرمرد افتاد، جوونا دارن می‌خندن میونِ این کوچه، دستمو دارن می‌بندن کشون کشون می‌بردنم آه افتادم از نفس توی راه نیمه‌ی شب غریبم اما الحمدالله ، الحمدالله یه‌کم زمین میخوردم و یه‌کمی می‌دویدم و نفس من بند اومده خدا دیگه بریدم و همه رو ریختم تو دلم حرفایی که شنیدمو نمیکنن رعایتِ محاسن سفیدمو «یا مظلوم 'امام صادق۳'» @seyedrezanarimani یه عده بی‌غیرت، ریختن میون این خونه از درِ خونه‌م زد، شعله‌ی آتیش زبونه جلوی چشم زن و بچه‌م سر و پای برهنه رفتم هوای مادرم روکردم امون از این غم ، امون از این غم به یاد بیت فاطمه که کندن از جا دَرِشو چهل نفر بسته بودن تموم دور و برشو علی رو مسجد میبرن شمشیره بالا سرشو حسن نشسته بود رو خاک لگد زدن مادرشو (سیلی زدن مادرشو) «واویلا 'آه واویلا۳'» @narimani_matn بازم خداروشکر، به خون خضابم نکردن به داغ ناموسم، منو عذابم نکردن دلا بسوزه واسه جدَم میون اون همه نامحرم ناموسشو بردن اسیری ای‌وای بمیرم ، ای‌وای بمیرم دل منو خون میکنه معجرا پامال که میشه خدایا زینب چه‌کنه نوبت قتال که میشه میفته رو خاک بلا رقیه بی‌حال که میشه مادر میفته رو زمین وارد گودال که میشه «واویلا 'آه واویلا۳'» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش اول صوت* (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ روضه امام صادق خیلی با روضه مادرمون گره خورده... یکی از اصحاب چند روزی غیبت داشت، آقا سوال کردن کجا بودی؟ چند روزی پای درس ما نیومدی! گفت آقا از شما چه پنهون بچه‌دار شدم، خدا بهم دختر داده. آقا یه نگاهی بهش کرد گفت خدا بهش سلامتی بده، ان‌شاءالله عاقبت به‌خیر بشه، حالا اسمش رو چی گذاشتی؟ گفت آقاجان چه نامی بهتر از نام مادر شما زهرا. تا این حرف رو زد امام صادق شروع کرد گریه کنه... گفت آقاجان نکنه بی‌ادبی کردم! چرا گریه می‌کنید؟ فرمود آخه نام مادر مارو رو بچه‌ت گذاشتی؛ یه‌وقت نکنه بهش بی‌احترامی کنی، یه‌وقت نکنه سرش داد بزنی، یه‌وقت نکنه کتکش بزنی... @seyedrezanarimani کشید بند طناب و تو را زمینت زد میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد همین که پا شدی از جا، دوباره افتادی دوباره کینۀ آن بی خدا زمینت زد *یه پیرمرد اگه تند راه بره نفسش زود میگیره، باید یه‌کم بایسته استراحت کنه. اما آقای من و تو رو نذاشتن استراحتی بکنه....* بلند شو که دوباره جسارتی نکند چه‌ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد رسیده‌ای وسط کوچۀ بنی هاشم صدای نالۀ خیرالنسا زمینت زد یه وقته یه مرد زمین می‌افته، زود بلند میشه، یاعلی میگه، سریع خودش رو جمع‌و‌جور میکنه. اما یه‌وقته یه زن زمین می‌افته. وقتی یه زن زمین می‌افته خیلی خجالت میکشه، دور‌وبرش‌رو نگاه میکنه کسی ندیده باشه. تازه مادر ما باردار بوده. همچین که زمین افتاد، امام حسن دستش رو گرفت: پاشو مادر.... یازهرا.... *شاعر شعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / *بخش دوم صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اون نانجیب یه جوری آقامونو تو کوچه‌ها میبرد، این آقای من و تو زمین می‌افتاد، پا می‌شد... اما این‌جا گرچه آقا امام صادق زمین می‌افتاد، آقا رو رو زمین می‌کشیدن، ولی آی نوکرا دیگه کسی آقای من و تو رو نزد.... همچین که رسید، منصور دوانیقی ملعون سه بار شمشیر رو برد بالا تا آقا رو به شهادت برسونه اما نتونست، بعدها ازش سوال کردن پس چرا نکشتی؟ گفت آخه هرباری که شمشیر رو از نیام درآوردم دیدم پیغمبر ایستاده، هی داره میگه اگه آسیبی به این آقا برسه زنده‌ت نمیذارم. از غضب پیغمبر ترسیدم.... معذرت خواهی کرد از امام صادق، گفت آقاجان ببخشید شما رو تا اینجا آوردم. اگه کاری با من داری بفرما. فرمود من کاری باهات ندارم، آدمای تو منو اینجا آوردن، حالا به من میگی کار داری؟ گفت نه منم باهات کار ندارم، اگه درخواستی داری بهم بگو. فرمود منو زود برسونید خونه‌م، الان زن و بچه‌م تو خونه نگرانن. آخه با این وضع منو از خونه بیرون آوردید اینا الان دلشون بهم ریخته، تازه درِ خونه‌م رو آتیش زدید می‌دیدم بچه‌ها هی دارن این‌طرف و اون‌طرف میدَوَن، مضطربن، نگرانن.... (فقط یه جمله بگم) اینجا امام صادق خیلی نگران زن و بچه‌ش بود. آقای من و تو هم همچین که تو گودال افتاد یه‌مرتبه نگاه کرد دارن سمت خیمه‌ها حمله‌ور میشن، با یه نیزه شکسته خودشو آروم آروم بلند کرد، صدا زد هنوز حسین زنده‌ست داره نفس میکشه، چرا به خیمه‌ها حمله‌ور شدین.... حسین.. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شده غم روی دل کاری کار من گریه و زاری شده توی مدینه باز قصه‌ی کوچه تکراری بازم آتیش بازم هیزم دوباره خنده‌ی مردم صدای بچه‌های من شده توی شلوغی گم تو این شهر پر از غربت و غم تنهای تنهام عدو کشیده جانمازمو از زیر پاهام دل منو شکسته بی‌حیا، خونه دو چشمام "غریب آقام آقام آقام آقام ، امام صادق" @seyedrezanarimani شبونه دل رو آزردن بچه‌هام غصه میخوردن بی‌عبا و بی‌عمامه منو تو کوچه می‌بردن پیِ ناقه دویدم من غم و مهنت کشیدم من امام و این جسارت‌ها خیلی حرف‌ها شنیدم من مثِ بابام علی تو کوچه‌ها بستن دو دستام از وقتی که درو آتیش زدن میلرزه پاهام کسی همسرمو نزد ولی به یاد زهرام "غریب آقام آقام آقام آقام ، امام صادق" @narimani_matn توی خونه شده غوغا هجوم لشکر اعدا می‌کنم گریه من یادِ غروب و عصر عاشورا به یادِ آتیش و خیمه به یادِ سیلی و دشنه می‌کنم گریه و زاری برای غربت عمه جلوی چشم بچه‌ها میشد خیمه‌ها غارت به ناموس خدا نامحرما کردن جسارت با دست بسته عمه زینبو بردن اسارت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn