📣 فراخوان شعر نخستین کنگره ملی حضرت علی بن امام محمد باقر علیهما السلام:
مشهــــــــد آئیــــــنه هــــا
✅ گرامیداشت مقام شامخ حضرت علی بن باقر علیه السلام
◀️ شعر فارسی(کلاسیک و آزاد)
◀️ شعر عربی (فصیح و محلی)
◀️ شعر اردو
📝 با موضوع فضائل و مناقب، اثرگذاری، سیره و وقایع منتهی به شهادت حضرت علی بن باقر علیه السلام
⏳مهلت ارسال آثار: ۳۱ فروردین ۱۴٠۳
📠 ارسال اثر: پیام رسانهای ایتا، واتس اپ، تلگرام به شماره ۰۹۹۳۸۶۴۳۰۸۳
ایمیل: honarekashan@gmail.com
🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷
@k_madahan_esf
1_2887330333.pdf
1.85M
زندگینامه حضرت علی بن امام محمدباقر(ع)
شرحی مختصر بر زندگانی حضرت- مراسم قالیشویان - قتلگاه - امامزادگان همجوار - برخی کرامات حضرت و ...
🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷
@k_madahan_esf
#مناجات
#امام_حسین
#روضه
شکایت از من عنایت از او ، قنوت از من اجابت از او
گناه و عصیان همیشه از من ، همیشه عفو و حمایت از او
مرا فراخواند و من نرفتم ، بغل گشود و محل ندادم
که بوده دائم فرار از من ، که بوده همواره دعوت از او
عجب خدایی چه باوفایی ، چه مهربانی چه آشنایی
که من گنه کردم و به جایم ، مدام بوده خجالت از او
گناهکاری است عادت من ، گناه پوشی است عادت او
ندیده جز ناسپاسی از من ، ندیده ام جز محبت از او
مگر چه می خواست غیر طاعت ، چه خواست از من به جز اطاعت
نکردم از او اطاعت اما ، همیشه دیدم اطاعت از او
رسیده ام با دو بال بسته ، رسیده ام خسته و شکسته
حسین را صدا زدم تا ، مگر بگیرم شفاعت از او
حسین از سنگ دُر بسازد ، ز من هم ایکاش حُر بسازد
امید دارم بغل بگیرد ، مرا که بوده رفاقت از او
عجب رئوفی عجب رحیمی ، عجب بزرگی عجب کریمی
که ساربان نیز سائلش شد ، گرفت او نیز حاجت از او
به تیغ ، اذن حضور داد و به دشنه اذن عبور داد و
درون گودال بود و خنجر ، گرفت اذن زیارت از او
حسین در خاک و خون پر از تب ، به خیمه در آه و ناله زینب
برادری ماند و خواهری رفت اسارت از این شهادت از او
#محسن_ناصحی
#مناجات
#امام_زمان
#امام_حسین
#نوکری
شب اگر تاریک و بی مهتاب باشد خوب نیست
عاشقی هم خارج از آداب باشد خوب نیست
اشکِ ما را پاک می خواهند ، چشم پاک کو ؟
آب را سرچشمه از مرداب باشد خوب نیست
منتقم تنهاست می خواهد بیاید ، یار نیست
با علی ، سلمان اگر کمیاب باشد خوب نیست
کربلا در کربلا شمعیم از شب تا سحر
چشم زائرها اگر در خواب باشد خوب نیست
نوکریم اما فقط ما را تحمّل می کند
خدمت ما زحمت ارباب باشد خوب نیست
روز و شب خون است چشم حضرت صاحب زمان
چهره ی ما این وسط شاداب باشد خوب نیست
تشنه بود و زیر خنجر ، هیچکس آبش نداد
فکر کن لبهای ما سیراب باشد ، خوب نیست
روضه باید بسته باشد بغض باید نشکفد
روضه خوان گاهی اگر بی تاب باشد خوب نیست
#محسن_ناصحی
#مناجات
#امام_حسین
#روضه
دست خالی آمدم با پاکی چشم و نگاه
دست خالی می روم با کوله باری از گناه
این هم از پایان کارم ، حاصل عمرم فقط
آه بود و آه بود و آه بود و آه و آه
صبح تا شب دست من با کار دنیا بند شد
از سر شب خواب رفتم ، خواب ماندم تا پگاه
بخت اهل طاعتت شد مثل روهاشان سفید
روی من هم با گناهان مثل بختم شد سیاه
گندم آوردم ولی آتش درو کردم ببین
تن تباه و دل تباه و حاصل عمرم تباه
تو بدی ها را به خوبی ها مبدل می کنی
یک شهادت هم برای این گنهکارت بخواه
از تو دائم رحم و رحم و رحم و رحم و رحم و رحم
دائم از من اشتباه و اشتباه و اشتباه
بالحسینِ بالحسینِ بالحسینِ بالحسین
یا اله و یا اله و یا اله و یا اله
روضه بود و روضه بود و روضه بود و روضه بود
قتلگاه و قتلگاه و قتلگاه و قتلگاه
مشک آب و مشک آب و مشک آب و مشک آب
قرص ماه و قرص ماه و قرص ماه و قرص ماه
زینب است و زینب است و زینب است و زینب است
بی پناه و بی پناه و بی پناه و بی پناه
پای زخم و اربعین و اربعین و پای زخم
رنج راه و رنج راه و رنج راه و رنج راه
#محسن_ناصحی
#عید_فطر
#مناجات
#امام_رضا
عید آمد باز داغ این پشیمان تازه شد
دردهای من پس از یک ماه درمان تازه شد
روزه هایم روزها با خشکسالی طی شدند
در عوض در چشم خوبان تو باران تازه شد
دور ماندم با گناه از تو ولی امسال هم
باز دیدار من و تو در خراسان تازه شد
پنجره فولاد تو دم می دهد ، ما دیده ایم
هی مسیحی رفت از اینجا هی مسلمان تازه شد
این گدا رفت آن گدا آمد ، چه رفت و آمدی
در کنار سفره ات هر روز ، مهمان تازه شد
سی شب از آب و عطش خواندیم و حالا گوشه ی
صحن سقاخانه داغ شاه عطشان تازه شد
از کمانی کهنه تیری پرت شد ، داغ رباب
بی علی اصغر در آن صحرای سوزان تازه شد
#محسن_ناصحی
@nasehi_mohsen
#عید_فطر
#امام_رضا
#زیارت
سفره آخر جمع شد ، سائل ولی در خانه ماند
جای لبهای من میخواره بر پیمانه ماند
دست و پا کردی برای باده نوشان کاری و
در دل من آرزوی خدمت میخانه ماند
دانه خوردند و پریدند از کنار سفره ات
یک کبوتر از کبوترهای تو بی دانه ماند
نان مشهد خورده ام ، جز این نمی سازد به من
این کبوتر جلد دستان تو شد در لانه ماند
نان خورت هستم ، زکاتم را تقبل کن خودت
این گدا چشمش به حاتم بخشی سالانه ماند
پایم از باب الجوادت رد نشد ، اذنم بده
چون گداهای سر کویت سرم بر شانه ماند
نوکرت تا پشت در با پای عقلش راه رفت
در حرم با پای دل زائر شد و دیوانه ماند
گنبدت خورشید را گرم طواف خویش کرد
هر کسی پیش نگاهت شمع شد پروانه ماند
#محسن_ناصحی
هدایت شده از کانون مداحان استان اصفهان
📸#گزارش_تصویری
🚩 محفل آینده در آیینه
با اجرای ستایشگران نخبه استان در رشتههای: دعا خوانی، مناجاتخوانی، مدح و منقبتخوانی، چاوشیخوانی
💠 باحضور:
حاج محمود شریفی
محسن ناصحی
حامد عطریان
٧ ،٨، ٩ فروردین ١۴٠٣
اصفهان؛ حوضخانه قلمستان
🇮🇷کانون مداحان استان اصفهان🇮🇷
@k_madahan_esf