هدایت شده از ❤اَللهُ یَعلَمُ ما فِے قُلوبِکُم...❤
سلام رمانکده مذهبی افتتاح شد کانالی پراز رمانهای زیبا و جذاب اگه به رمانهای عاشقانه _ مذهبی علاقمندید عضو شین
لینک کانال 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
سلام دوستان کانال رمانو تشکیل دادم علاقمندان به رمان میتونن عضو شن 😊☺️
به سند معتبر از حضرت رسول صلي الله عليه وآله وسلم منقول است كه:
✳️«ديوانها كه در قيامت حساب ميكنند سه ديوان است؛
⬅️ ديوان نعمتها
⬅️و ديوان حسنات
⬅️و ديوان گناهان.
🔺پس چون ديوان نعمتها و ديوان حسَنات را برابر كنند، نعمتها تمام حسنات را فراگيرد و ديوان گناهان باقي ماند،
✅ پس فرزند آدم را طلبند كه گناهانش را حساب كنند و در اين حال، قرآن به بهترين صورتها بيايد و در پيش آن مرد روان شود
و گويد:
🔺خداوندا! منم
قرآن و اين بنده مؤمن تو است كه خود را به تعب ميانداخت به تلاوت من🌿 و در درازاي شب، مرا به ترتيل ميخواند🌿 و چون مرا در تهجّد ميخواند آب از ديده اش جاري ميشد،
🔺خداوندا!
او را راضي كن چنانكه مرا راضي كرده، پس خداوند عزيز جبّار فرمايد:
🌼 اي بنده من! دست راستت را بگشا، پس پر كند حق تعالي آن را از رضا و خشنودي خود و دست چپش را پر كند از رحمت خود،
🌼پس به او گويد كه: اينك بهشت از براي تو مباح است؛ قرآن بخوان و بالا برو، پس هر يك آيه كه بخواند يك درجه بالا رود».
📚مشکاه الانوار مجلسی ص ۱۲-۱۳
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
نقطه سر خط_33.mp3
5.85M
#نقطه_سر_خط ۱۳
حرف آخر؛
خدا گفته؛ ناامید نشیا!
من همه ی گناهای تو رو یکجا می بخشم!
با این خدا
هر روز میشه،یه نقطه جلوی خطِ زندگیت بذاری و از اول شروع کنی.
🌸زندگیت پر از سرفصل های نو
@nasemebehesht
عزیزمـ‼️
اشتباہ بہ عرضتوݩ رسوندݩـ❕
اجتماع چار دیوارے اختیارے شما نیست‼️🚫
🔸➖➖➖➖🔹➖➖➖➖🔸
⚛از پيغمبر اكرم(صلیاللهعلیهوآله)
چنين نقل شدہ كہ فرمود:
✴️«يك فرد گنهكار، در ميان مردم همانند كسى است كہ با جمعى سوار كشتى ⛴شود، و بہ هنگامى كہ در وسط دريا🌊 قرار گيرد تبرى برداشتہ⛏ و بہ سوراخ كردن قسمتی كہ در آن نشستہ است بپردازد،😳😱
و هر گاہ بہ او اعتراض كنند،
در جواب بگويد‼️
من در سهم خود تصرف مىكنم‼️
📌اگر ديگران او را از اين عمل خطرناك باز ندارند، طولى نمىكشد كہ آب دريا 😱بہ داخل كشتى نفوذ كردہ و يكبارہ همگى در دريا غرق میشوند»⚠️
🔸➖➖➖➖🔹➖➖➖➖🔸
⚠️گناہ بدحجابي،
مانند گناهانے كہ شخص در تنهايے انجام میدهد [مانند ديدن فيلمها و شنيدن موسيقیهاے مبتذل] نيست، كہ ضرر آن تنها متوجہ خود انسان باشد.😐🙁
💯ضرر گناہ اجتماعے، در بيان پيامبر اكرم(صلیاللهعلیهوآله) زيبا تشبيہ شدہ است.👌
🔴 اجتماع، چار ديوارے اختيارے نيست.
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
زخمی که تیزی زبان بر دل آدمها میگذارد بسیار کشنده تر از زخم شمشیر است.
مواظب گفتارتان باشید که دلی زخمی نشود
═══✼🍃🌹🍃✼═══
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
امام محمد باقر ( ع) فرمودند:
✔️هر کس خوش نيت باشد،
روزیاش افزايش میيابد ..
و هر كس با خانوادهاش خوشرفتار
باشد، بر عمرش افزوده میگردد ..
"بحارالانوار، ج ۷۵ ، ص ۱۷۵"
✔️ هر كس بر خدا توكل كند،
مغلوب نمیشود ..
و هر كس از گناه به خدا پناه برد،
شكست نمیخورد ..
"بحارالانوار، ج ۶۸، ص۱۵۱"
✔️ افزايش نعمت از جانب خداوند
قطع نمیشود، مگر اينكه
شكر از جانب بندگان قطع گردد ..
"بحارالانوار، ج ۶۸، ص۵۴"
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
﷽
💕🕊
#پیوند_آسمانی.. .💞
سر سفره ی عقد آروم تو گوشم گفت :
"میدونی من فردا شهید میشم…؟"
ِ
خندیدم و گفتم ...
"از کجا میدونی…!
نکنه علم غیب داری... !؟"😳
ِ
@nasemebehesht 🌸
گفت:
"آره…دیشب...
مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) رو تو خواب دیدم...❤
ازدواجمو بهم تبریک گفت... 💕
بعدشم بهم وعده ی شهادت داد..."😇
ِ
بغض کردم و گفتم :
"پس من چی ...؟!😭
میخوای تنهام بزاری بری ...؟!💔
.
#نبود_شرط_وفا_بری_منو_نبری...
@nasemebehesht 🌸
تو که میدونی فردا قراره شهید شی...
پس چرا نشستی پا سفره عقد...😭
چرا منوبه عقد خودت درمیاری...؟ 💞"
ِ
دستمو فشرد...😍
لبخندی زد و گفت :☺️
ِ
"آخه شنیدم…
شهید میتونه بستگانشو #شفاعت کنه...☺️
میخوام توی اون دنیا جزء شفاعت شده هام باشی...😉
ِ
میخوام مجلس #عروسی_واقعی رو اونجا برات بگیرم...💞👰💞
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝
#داستان کوتاه
پادشاهی دستور داد ۱۰ سگ وحشی تربیت کنند، تا هر وزیری را که از او اشتباهی سرزد، جلوی آنها بیندازند و سگها او را با درندگی تمام بخورند!!!
روزی یکی از وزرا رأیی داد که مورد پسند پادشاه واقع نشد! بنابراین دستور داد او را جلوی سگ ها بیندازند...
وزیر گفت:
ده سال خدمت شما را کرده ام حالا اینطور با من معامله میکنید؟! حال که چنین است ۱۰ روز تا اجرای حکم به من مهلت دهید...
پادشاه نیز پذیرفت.
وزیر پیش نگهبان سگ ها رفت و گفت:
میخواهم به مدت ۱۰ روز خدمت اینها را بکنم..
نگهبان پرسید: از این کار چه سودی میبری!
گفت: به زودی خواهی فهمید...
نگهبان گفت: باشد؛ اشکالی ندارد!
وزیر شروع کرد به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها: غذا دادن، شستشوی آنها و...
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید...
دستور دادند وزیر را جلوی سگها بیندازند.
مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره گر صحنه بود. ولی با چیز عجیبی روبرو شد!
همه سگ ها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخورند!
پادشاه پرسید:
با این سگ ها چکار کردی؟
وزیر جواب داد:
۱۰ روز خدمت این ها را کردم، فراموش نکردند؛ ولی ۱۰ سال خدمت شما را کردم، همه را فراموش کردید...
پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به "آزادی" او داد.
╔══ ⚘ ════ ⚘ ══╗
eitaa.com/joinchat/961347592Cde0bac8f2a
╚══ ⚘ ════ ⚘ ══╝