✨🌷✨
ملاعلی همدانی رفت مشهد خدمت اقای نخودکی و به ایشان گفت مرا #موعظه کن.
ایشان گفت؛ ○ مرنج و مرنجان ○
گفت خب مرنجانش راحت است,
کسی را نمیرنجانم ولی مرنج را چه کنم؟
ایشان جواب داد خودت را کسی ندان,
عیب کار ما این است که ما خودمان را کسی میدانیم. تا کسی به ما میگوید بالای چشمت ابروست عصبانی میشویم.
وقتی خودمان را کسی بدانیم,
از همه می رنجیم....
"از بیانات آیت الله مجتهدی (ره)"
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
⭕️استفتاء از رهبر انقلاب درباره فاصله درنماز جماعت
🔸سؤال: در نماز جماعت فاصله نمازگزاران در موارد زیر تا چه مقدار به صحت جماعت ضرر نمی زند؟
الف) فاصله محل سجده مأموم با محل ایستادن امام.
ب) فاصله محل سجده مأموم در هر صف با محل ایستادن مأموم در صف جلوتر که بواسطه او به امام متصل است.
ج) فاصله محل ایستادن مأموم با مأموم دیگری که به واسطه او از سمت راست یا چپ به جماعت متصل می شود.
🔹جواب: در همه موارد یاد شده فاصله تا حدود یک متر، اشکال ندارد.
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
هدایت شده از ▫
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣﷽❣
4⃣3⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨
♨️ مثل_زغال
🔥 زغال های خاموش را کنار زغال های روشن میگذارند تا روشن شوند، چون همنشینی اثر دارد.
👥 ما هم مثل همان زغال های خاموشیم،
👌پس اگر کنار کسانی بنشینیم که روشن اند، نورانیتی دارند و گرما و حرارتی دارند، ما هم به طفیل آنها روشنی می گیریم و گرما و حرارتی پیدا می کنیم،
😔 وگرنه_درقیامت_حسرت_میخوریم:
✨یا وَيْلَتَی لَيْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَنًا خَلِيلاً✨
ای کاش با فلانی رفیق نبودم،
🕳 او تاریک بود و مرا هم مثل خودش تاریک کرد...
🔺🔹🔶🔷🔸🔺
لطفا_کمی_تأمل
نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
⚜قضیه چاه مقدس جمکران چیست؟
عریضه نویسی به عبارتی عرض توسل و تقاضای حاجت از خداوند، ریشه در روایاتی دارد که در این باره نقل شده است.
در برخی کتاب ها، درباره عریضه به محضر مقدّس ولی عصر (عج)، متن عریضه و شیوه طرح آن، نکاتی آمده است. مرحوم محدّث قمی در منتهی الآمال می نویسد:
«هر کس در ضریح ائمه (علیهم السلام) عریضه و کاغذی را ببندد و مُهر کند و آن را در نهر یا چاه آب و یا برکه¬ای بیاندازد و به نیت حضرت صاحب الزمان (عج) حاجت خود را ذکر کند، آن بزرگوار عهده دار برآورده شدن حاجت وی می شود.» (1)
و در کتب دیگری همانند «تحفة الزائر» مجلسی و «مفاتیح النجاة» سبزواری و مسجد مقدس جمکران تجلّی گاه صاحب الزمان (عج) (2) به این قضیه نیز اشاره شده است.
بر همین اساس، چاهی در مسجد مقدس جمکران وجود دارد. امّا این چاه خصوصیتی ندارد و انسان می تواند برای توسل و عرض حاجت به محضر حضر، در آن چاه یا چاه و نهر دیگری، عریضه خود را بیاندازد. پس نباید تصور کرد که این چاه جزوی از مسجد مقدس جمکران است و به دستور حضرت حفر شده است و بدین منظور لحاظ گردیده و حضرت (ع) نامه هایی را که در آن انداخته می شود حتماً می-خواند. بلکه بعدها برای آسان شدن عریضه نویسی، چاهی در مسجد جمکران حفر شد.
1.شیخ عباس قمی / منتهی الآمال / چاپ اسلامیه / 1379 / ص491.
2.مسجد مقدس جمکران تجلی گاه صاحب الزمان، سید جعفر میر عظیمی.
#جمعههای_امام_زمانی
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
@dars_akhlaq .mp3
1.21M
🔊 #كليپ_صوتی
🎙🌸آيت الله #مجتهدی تهرانی (ره)
موضوع : گناهی که نعمت ها را از انسان می گیرد..
🔴 پست ویژه برای تمام برادران و خواهران
⚛ #درس_اخلاق
✅ بسیار عالی حتما گوش کنید و ارسال به دیگران فراموش نشود🙏🌹
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
🔅سلامتی #امام_زمان (عج)صلوات🔅
•┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈•
🔅نسیـــم بهشـــت
🔅 @nasemebehesht
🔻سخن گفتن با امام زمان(عج)🔻
⁉️دوست داری یه وقتِ ملاقاتِ خصوصی با #امام_زمان داشته باشی؟!😍
این روایتِ زیبا رو بخون👇
⚡️ در زمان امام هادى(ع)، شخصی از یکی از شهرهای دور، نامهاى براى حضرت نوشت:
✍ آقا من از شما دور هستم،
گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم..
باید چه کار کنم؟!😔
👈 أَنَّ الرَّجُلَ یُحِبُّ أَنْ یُفْضِیَ إِلَى إِمَامِهِ مَا یُحِبُّ أَنْ یُفْضِیَ إِلَى رَبِّهِ.
👈 دوست دارم همانطور که با خدا حرف میزنم، و حاجاتم را میخواهم، با امامِ خود حرف بزنم، و حاجاتم را بخواهم..
باید چه کار کنم؟!🤔
امام هادی (ع) در جوابِ این شخص نوشتند:
✨«إِنْ کَانَ لَکَ حَاجَةٌ، فَحَرِّکْ شَفَتَیْکَ، فَإِنَّ الْجَوَابَ یَأْتِیکَ»✨
👈 هر وقت حاجتی داشتی، لبهایت را حرکت بده، و حرف بزن..❤️
ما از شما دور نیستیم..
جواب خواهی گرفت.☺️
📚 بحارالانوار، ج ۵۳، به نقل از کتاب رسائل، مرحوم کلینى.
☺️☺️ امام هادی (ع) به ما یاد دادند که با امامِ زمانِ خودمون حرف بزنیم..
و قول داده که امام جواب میده..❤️
❗️آدم امام مهربانی به اسم «مهدی» داشته باشه، اونوقت باهاش حرف نزنه!!💔
بیائید شبها قبل از خواب، یه سلام به آقامون بدیم،✋ و چند کلمه باهاش صحبت کنیم..
✔ حرفهای دلمون رو بگیم..
✔ حاجتهامون رو بگیم...
✔ با آقامون درد و دل کنیم...
خودشون فرمودند:
حَرِّکْ شَفَتَیْکَ👈 لبهات رو تکون بده، حرف بزن..
فَإِنَّ الْجَوَابَ یَأْتِیکَ👈 جواب میگیری.
☝️ قبل از خواب با آقامون حرف بزنیم،
که اگر مُردیم و از خواب بیدار نشدیم،
آخرین عملی که در نامهی عملِ ما ثبت میشه،
سخن گفتن با#امام_زمان باشه.😌👌
#آیامیدانیداحکامی
آیـا میدانیـد ⁉️
✍️سجده و احکام آن
⁉️س 489: سجده و تیمم بر سیمان و موزائیک چه حکمی دارد؟
✍️ج: سجده و تيمم بر آن دو اشکال ندارد. اگرچه احوط ترک تيمم بر سيمان و موزائيک است.
⁉️س 490: آیا گذاشتن دستها هنگام نماز بر موزائیکی که دارای سوراخهای ریزی است، اشکال دارد؟
✍️ج: اشکال ندارد.
⁉️س 491: آیا سجده بر مهر که سیاه و چرک شده، بهطوری که لایهای از چرک روی آن را پوشانده و مانع چسبیدن پیشانی روی مهر است، اشکال دارد؟
✍️ج: اگر چرک روى مهر به مقدارى باشد که حائل بين پيشانى و مهر شود، سجده و نماز باطل است.
⁉️س 492: آیا بر زنی که هنگام سجده بر مهر، پیشانی وی بهخصوص جای سجده با حجاب پوشیده شده است، اعاده نمازهایش واجب است؟
✍️ج: اگر هنگام سجده متوجه وجود حائل نبوده، اعاده بر او واجب نيست.
⁉️س 493: زنی هنگام سجده، سر خود را روی مهر گذاشته، متوجه میشود که پیشانی وی بهطور کامل با مهر تماس ندارد، زیرا چادر یا روسری وی مانع از تماس کامل پیشانی با مهر است، لذا سرش را از روی آن بلند کرده و بعد از رفع مانع دوباره روی مهر گذاشته است، نماز او چه حکمی دارد؟ اگر عمل وی سجده مستقلی محسوب شود، نمازهایی که خوانده است، چه حکمی دارد؟
✍️ج: واجب است بدون اين که سر خود را از زمين بلند کند، پيشانىاش را حرکت دهد تا روى مهر قرار بگيرد. اگر بلند کردن پيشانى از زمين براى سجده روى مهر بر اثر جهل يا فراموشى بوده و اين عمل را فقط در يکى از دو سجده يک رکعت انجام مىداده، نمازش صحيح است و اعاده واجب نيست. ولى اگر اين کار با علم و عمد بوده و يا در هر دو سجده يک رکعت آن را انجام داده، نمازش باطل و اعاده آن واجب است.
👀📚آیت الله خامنه ای
💦💥☔️💞
هدایت شده از گالری نقاشی﴿•حُورٰا ٔ•﴾🌻🇵🇸
آیت الله مجتهدی
اگر دیدی نمازتان به شما لذت نمیدهد
قبل از تکبیر و شروع نماز بگویید :
"صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)"
آن نماز دیگر عالی میشود...❤️
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
📚 #تنها_میان_داعش 📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد ❤️ #قسمت_هفدهم 💠 ما زنها همچنان گوشه آشپزخانه پنها
📚 #تنها_میان_داعش
📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
❤️ #قسمت_هجدهم
💠 در این قحط #آب، چشمانم بیدریغ میبارید و در هوای بهاری حضور حیدرم، لبهایم میخندید و با همین حال بههم ریخته جواب دادم :«گوشی شارژ نداشت. الان موتور برق اوردن گوشی رو شارژ کردم.»
توجیهم تمام شد و او چیزی نگفت که با دلخوری دلیل آوردم :«تقصیر من نبود!» و او دلش در هوای دیگری میپرید و با بغضی که گلوگیرش شده بود نجوا کرد :«دلم برا صدات تنگ شده، دلم میخواد فقط برام حرف بزنی!» و با ضرب سرانگشت #احساس طوری تار دلم را لرزاند که آهنگ آرامشم به هم ریخت.
💠 با هر نفسم تنها هق هق گریه به گوشش میرسید و او همچنان ساکت پای دلم نشسته بود تا آرامم کند.
نمیدانستم چقدر فرصت #شکایت دارم که جام ترس و تلخی دیشب را یکجا در جانش پیمانه کردم و تا ساکت نشدم نفهمیدم شبنم اشک روی نفسهایش نم زده است.
💠 قصه غمهایم که تمام شد، نفس بلندی کشید تا راه گلویش از بغض باز شود و #عاشقانه نازم را کشید :«نرجس جان! میتونی چند روز دیگه تحمل کنی؟»
از سکوت سنگین و غمگینم فهمید این #صبر تا چه اندازه سخت است که دست دلم را گرفت :«والله یه لحظه از جلو چشمام کنار نمیرید! فکر اینکه یه وقت خدای نکرده زبونم لال...»
💠 و من از حرارت لحنش فهمیدم کابوس #اسارت ما آتشش میزند که دیگر صدایش بالا نیامد، خاکستر نفسش گوشم را پُر کرد و حرف را به جایی دیگر کشید :«دیشب دست به دامن #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) شدم، گفتم من بمیرم که جلو چشمت به #فاطمه (سلاماللهعلیها) جسارت کردن! من نرجس و خواهرام رو دست شما #امانت میسپرم!»
از #توسل و توکل عاشقانهاش تمام ذرات بدنم به لرزه افتاد و دل او در آسمان #عشق امیرالمؤمنین (علیهالسلام) پرواز میکرد :«نرجس! شماها امانت من دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هستید، پس از هیچی نترسید! خود آقا مراقبتونه تا من بیام و امانتم رو ازش بگیرم!»
💠 همین عهد #حیدری آخرین حرفش بود، خبر داد با شروع عملیات شاید کمتر بتواند تماس بگیرد و با چه حسرتی از هم خداحافظی کردیم.
از اتاق که بیرون آمدم دیدم حیدر با عمو تماس گرفته تا از حال همه باخبر شود، ولی گریههای یوسف اجازه نمیداد صدا به صدا برسد. حلیه دیگر نفسی برایش نمانده بود که عباس یوسف را در آغوش کشید و به اتاق دیگری برد.
💠 لبهای روزهدار عباس از خشکی تَرک خورده و از رنگ پژمرده صورتش پیدا بود دیشب یک قطره آب نخورده، اما میترسیدم این #تشنگی یوسف چهار ماهه را تلف کند که دنبالش رفتم و با بیقراری پرسیدم :«پس هلیکوپترها کی میان؟»
دور اتاق میچرخید و دیگر نمیدانست یوسف را چطور آرام کند که دوباره پرسیدم :«آب هم میارن؟» از نگاهش نگرانی میبارید، مرتب زیر گلوی یوسف میدمید تا خنکش کند و یک کلمه پاسخ داد :«نمیدونم.» و از همین یک کلمه فهمیدم در دلش چه #آشوبی شده و شرمنده از اسفندی که بر آتشش پاشیده بودم، از اتاق بیرون آمدم.
💠 حلیه از درماندگی سرش را روی زانو گذاشته و زهرا و زینب خرده شیشههای فاجعه دیشب را از کف فرش جمع میکردند.
من و زنعمو هم حیران حال یوسف شده بودیم که عمو از جا بلند شد و به پاشنه در نرسیده، زنعمو با ناامیدی پرسید :«کجا میری؟»
💠 دمپاییهایش را با بیتعادلی پوشید و دیگر صدایش به سختی شنیده میشد :«بچه داره هلاک میشه، میرم ببینم جایی آب پیدا میشه.»
از روز نخست #محاصره، خانه ما پناه محله بود و عمو هم میدانست وقتی در این خانه آب تمام شود، خانههای دیگر هم #کربلاست اما طاقت گریههای یوسف را هم نداشت که از خانه فرار کرد.
💠 میدانستم عباس هم یوسف را به اتاق برده تا جلوی چشم مادرش پَرپَر نزند، اما شنیدن ضجههای #تشنهاش کافی بود تا حال حلیه به هم بریزد که رو به زنعمو با بیقراری ناله زد :«بچهام داره از دستم میره! چیکار کنم؟» و هنوز جملهاش به آخر نرسیده، غرش شدیدی آسمان شهر را به هم ریخت.
به در و پنجره خانه، شیشه سالمی نمانده و صدا بهقدری نزدیک شده بود که چهارچوب فلزی پنجرهها میلرزید.
💠 از ترس حمله دوباره، زینب و زهرا با #وحشت از پنجرهها فاصله گرفتند و من دعا میکردم عمو تا خیلی دور نشده برگردد که عباس از اتاق بیرون دوید.
یوسف را با همان حال پریشانش در آغوش حلیه رها کرد و همانطور که بهسرعت به سمت در میرفت، صدا بلند کرد :«هلیکوپترها اومدن!»
💠 چشمان بیحال حلیه مثل اینکه دنیا را هدیه گرفته باشد، از شادی درخشید و ما پشت سر عباس بیرون دویدیم.
از روی ایوان دو هلیکوپتر پیدا بود که به زمین مسطح مقابل باغ نزدیک میشدند. عباس با نگرانی پایین آمدن هلیکوپترها را تعقیب میکرد و زیر لب میگفت :«خدا کنه #داعش نزنه!»...
ادامه دارد...
🔅سلامتی #امام_زمان (عج)صلوات🔅
•┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈•
🔅نسیـــم بهشـــت
🔅 @nasemebehesht
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
✴️ شنبه 👈 10 آبان 1399
👈 14 ربیع الاول 1442👈 31 اکتبر 2020
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🔥 مرگ یزید بن معاویه " ۶۴ ه.ق " .
🔥 مرگ هادی عباسی " ۱۷۰ ه.ق " .
🌙⭐️احکام دینی و اسلامی.
❇️ روز شایسته ای است برای امور زیر :
✅ طلب علم و حوائج .
✅ وام گرفتن .
✅ و مشارکت و دیدار با بزرگان نیک است .
👶مناسب زایمان و نوزاد روزی دار و عمر طولانی خواهد داشت . ان شاء الله
🤕بیمار امروز زود شفا یابد . ان شاءالله
🚖 مسافرت :
مسافرت خوب و سودمند و خیر دارد .
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است .
✳️ خرید ملک .
✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✳️ و خواستگاری و عقد و ازدواج نیک است .
🔲این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
@taghvimehamsaran
💑 امشب ..
# مباشرت (شب یکشنبه ) ، فرزند همیشه حقیر و فقیر و خوار دیگران باشد .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث شادی می شود .
💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، سبب خارش می شود .
😴😴 تعبیر خواب امشب.
خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه ی ۱۵ سوره مبارکه ی " حجر " است.
لقالوا انما سکرت ابصارنا بل نحن قوم ...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که شخصی بی حد و حساب با خواب بیننده گفت و گوی باطل کند ، ولی به جایی نرسد و کار خواب بیننده خوب و روبراه شود . ان شاء الله. شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
#لبیک_یا_رسول_الله ✋💚
#من_محمد_را_دوست_دارم ❤️