eitaa logo
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
2.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
43 فایل
ھوﷻ 🆔 @Ad_noor1 👈ارتباط ✅کپی ازاد 💌دعوتید👇 مجموعه ای ازسخنرانی ها ونصایح و مطالب اخلاقی وکلام اساتید اخلاق ایت الله بهجت وایت الله مجتهدی تهرانی ره🌱🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🚨 ​هر وقت فیلت هوای معصیت کرد اول به این سه حقیقت فکر کن بعد اگر دلت رضا داد، نوش جانت سفره معصیت​ ! 1⃣اینکه خداوند بدون شک تمام اعمالت را می بیند 🌸«إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِير»​ 📖 ​بقره/110​ 2⃣ ​اینکه 24 ساعته، فرشتگانی مجاورت هستند که ثبت و ضبط می کنند ریز و درشت خوب و بدت را؛ 🌸«رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُون‏»​ 📖 ​زخرف/80​ 3⃣ ​واینکه اصلا از کجا معلوم؛ شاید بیخ گوشت نشسته باشد جناب عزرائیل و صادرکرده باشند دستور الرّحیلَ ت را ! 🌸«عَسى‏ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُم‏»​ 📖 ​اعراف/185​ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸رئیس کچل‌ها به من می‌ گفتند، تو عامل مخرب جبهه‌ هايی هروقت كه می‌ رفتم جبهه همه‌ چيز را به‌‌‌ هم می‌ ريختم و سر بـه سر بچه هـا می‌ گذاشتم تا روحيه بگيرند...در جريان يكی‌از عمليات‌ها يك‌روز به عمليات مانده بود و من هم مسئول تداركات بودم. اين كه بچه‌ها شاد شـوند و در عمليـات بـا روحيـه‌ ی بيشـتری شرکـت ڪنند به نيروهای تداركاتی اعلام كردم دستور آمده بچه‌ هـای تدارڪات بايـد سَر هايشـان را از تَه بتراشند! بچه‌ها كه ازاين حرف من جا خورده بودند همه اعتراض كردند و می گفتند: « چرا بايد اين كار را بكنيم »؟ من هم فكری کردم و گفتم تراشيدن‌سرها برای اينست كه رزمندگان توي خط بتوانند براحتی بچه‌ های تدراكات را شناسايی‌كنند.همه قبول كردند و شروع‌ كرديم سر همه نيروهارا كچل كرديم. اولين آنها شهيد ميركمالی بود..فردای آن‌روز برای عمليات آماده می‌شديم،يكی‌از فرماندهان وقتی ديد بچه‌های تداركات كچل كرده‌اند،گفت«شما چرا اينطوری شده‌ ايد، كـی گفتـه شـما کچـل کـنيد؟ » اين‌را كه گفت همه بچه‌ها مرا نشان دادند ومن هم گفتم«من دستور دادم، مگر رييس تداركات نيستم ؟؟ خوب به‌ نـظرم‌ رسید بـرای شناسايی بچه‌های‌تداركات در منطقه عملياتی اين بهترين كار است.» البته همينطور هم شد و كچل كردنِ بچه‌های‌تداركات به‌شناسايی ودر دسترس‌بودن آن‌ها توی عمليـات خيلی کـمك كـرد. راوی: محمد حصاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 برای کسانی که «سیزده» را سبب نحسی و مقصر بدبختی‌های خود می‌دانند! " به جای گره زدن سبزه، رفتارها و عادات زشت خود را ترک کن! " «شهید مطهری» 👆
⚘وَ لا هذا فِيكَ طَمعُنا⚘ هرگز ای بزرگوار, این گمان ما درباره‌ی تو و خواسته‌ی ما از تو نیست . ⚘يا ربّ إنَّ لَنا فيكَ أمَلاً طَويلاً كثيراً إنَّ لَنا فيكَ رجاءً عَظيماً⚘ پروردگارا, ما امید بسیار زیادی به تو بسته‌ایم و توقع زیادی از تو داریم . ⚘عَصَيناكَ⚘ تو را نافرمانی کرده‌ایم😭 . ⚘و نَحنُ نَرجُوا أَن تَستُرَ عَلَينا⚘ و امید داریم بر ما پرده‌پوشی کنی . ⚘و دَعَوناك و نَحنُ نَرجُوا أن تَستَجيبَ لَنا, فَحَقِّق رَجائَنا مَولانا⚘ و تو را خوانده‌ایم و امید داریم پاسخمان گویی ای مولای ما، توقعمان را برآورده کن😔 . ⚘فَقَد عَلِمنَا ما نَستَوجِبُ بِأَعمَالِنا⚘ و می‌دانیم به خاطر اعمالمان شایسته‌ی چه چیزهایی هستیم . ⚘و لَكِن عِلمُكَ فِينَا و عَلِمنَا بِأَنَّكَ لاتَصرِفُنَا عَنك⚘ ولی این که از ما خبر داری و این که خبر داریم از ما رو نخواهی گرداند . ⚘حَثَّنا عَلَى الرَّغبَةِ إِلَيك⚘ ما را به خواهش‌آوردن به سوی تو تشویق کرد . فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی❤️
👌 حکایت شده است که یکی از علماء، احادیث حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را فراهم می‌کرد و می‌نوشت📝 تا آنها را در کتابی گِرد آوَرَد روزی شنید که عربی بیابانی حدیثی از احادیث آن حضرت را می‌داند و حفظ کرده است، از این رو به سوی محل زندگانی مَرد عرب سفر کرد تا حدیث را از او بشنود و بنویسد هنگامی که به خانه مرد عرب رسید، دید که او گوشه ای از جامه‌اش را در چنگ گرفته و آن را به اسبی🐎 که از او می‌گریزد و دور می‌شود نشان می‌دهد اسب گمان کرد که مرد عرب در زیر جامه‌اش غذایی دارد، این شد که با سرعت به سوی او بازگشت تا غذا را از دست مَرد بگیرد... همین که اسب🐎 به او رسید، مَرد عرب او را گرفت و با خشونت به داخل اصطبل خانه‌اش باز گرداند! عالِم از او پرسید: "آیا واقعاً غذایی در زیر جامه‌ات داشتی؟!!" مَرد عرب گفت: "نه، اسب را فریب دادم تا بازگردد" عالِم نگاه عمیقش را به مرد عرب دوخت و سپس پیش از آنکه حدیث را از او بگیرد رو گرداند و بازگشت...😮 عرب بیابانی او را صدا زد و گفت: کجا می‌روی؟ باش تا حدیث را برایت باز گویم اما عالِم در حالی که راهش را گرفته بود و می‌رفت با صدای بلند پاسخ داد: "من تردید دارم که تو در گفتن این حدیث راستگو باشی، تو به آن چهارپا دروغ گفتی و من از دروغگو حدیثی نخواهم شنید.!!" 📙حکایات اخلاقی ☘☘
🌹پای درس استاد 👌نماز اول وقت
🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 تذکرات جدی خداوند اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠لا یسخر قوم من قوم 👈🏻همدیگر را «مسخره نکنید.» 💠ولا تلمزوا انفسکم 👈🏻از همدیگر «عیب جویی نکنید» اگر خدا را دوست داری ،خدا گفته است: 💠ولا تنابزوا بالالقاب 👈🏻 «لقب زشت» به هم ندهید. اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠و انفقوا فی سبیل الله 👈🏻در راه خدا «انفاق کنید.» اگر خدا را دوست داری ،خدا گفته است: 💠و بالوالدین احسانا 👈🏻و «به پدرو مادر نیکی کنید.» اگر خدا را دوست داری، خدا گفته است: 💠اجتنبوا کثیرا من الظن 👈🏻از بسیاری «از گمان ها دوری کنید»
✨﷽✨ 💠داستان کوتاه💠 ✍عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود. روزی به آبادی دیگری رفت عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد، وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی! 🔅امام جعفرصادق(عليه‌السلام): عمل خالص آن عملی است که دوست نداری درباره آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعريف و تمجيد کند. 📚اصول کافی، ج ۳، ص۲۶ ‌
✨﷽✨ ای فرزند آدم ! اگر گناهان تو به وسعت آسمان ها باشد و سپس از من طلب بخشش نمایی ، همانا تو را می آمرزم. 📚حدیث قدسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 غسل های مستحب در ماه های مبارک رجب، شعبان و رمضان 💠 : ✅ غسل در اول و وسط و آخر و بيست و هفتم (روز مبعث) ماه رجب مستحب می باشد. 💠 غسل مستحب : ✅ غسل شب مستحب ميباشد. 💠 ‏_ماه_رمضان: ✅ انجام غسل در شب‌های فرد ، - شب اول و سوم و پنجم و به همين منوال- به ویژه نیمه ماه و شب‌های ۱۷، ۱۹، ۲۱، ۲۳، ۲۵، ۲۷ و ۲۹؛ همچنین تمامی شب‌های دهه آخر مستحب است. 🕣 وقت غسل شب‏هاى ماه رمضان تمام شب است و بهتر آن است كه اول شب نزديك غروب باشد ، مگر ده شب آخر ماه رمضان که بهتر است بین نماز مغرب و عشا انجام شود. *⃣ در خصوص شب 23 ماه رمضان، افزون بر غسل اول شب، غسل دیگری در آخر شب (نزدیک اذان صبح) مستحب است.
خدایا فراوانی را در زندگی ما جاری کن کلام‌مان را لبریز محبت کن انسانیت ما را کامل کن ما را جزءبندگان شاکر قرار ده نه شاکی
☀️ در طول شبانه‌روز، هیچ ساعتی از نظر ارزش، همتای سحر نیست. خداوند تعالی تمام برکات خود را هنگام سحر بر بشریت ارزانی داشته است. 🌺 امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند: از سحر تا طلوع آفتاب، درهای آسمان باز و رزق‌ها در این ساعت تقسیم می‌گردد و حاجت‌های بسیار بزرگ، در این ساعت روا می‌شود. (کافی، ج 2، ص 47) ☀️ به طور کلی، هر چه را به هر کسی داده‌اند از سحر داده‌اند. به قول حافظ: هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود 🌺 عرفا گویند: اگر توانستی، سحر برخیزی و یک لیوان آب بخوری و دوباره بخوابی این کار را بکن و همین مقدار، از برکت سحر استفاده نما. وقت گدایی در خانه کریم سحر است، زیرا آن‌گاه، لئیمان خوابند، نه کسی می‌فهمد، نه آبرویی می‌رود، و نه کسی دست خالی برمی‌گردد. 🌴💎🌹💎🌴
🌿 آیت‌الله بهجت (ره) : ☑️ ترک گناه مثل چشمہ ای است کہ همہ چیز را با خود به دنبال دارد. شما گناه را ترک کنید، دستورات بعدی و عبادات دیگر خود به خود به سمت شما می‌آید.
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
❣ بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔 چرا که بی تو👤 ندارم گفت و شنید بهای تو💞 گر بود خریدارم که جنس خوب به هر چه دید خرید✅ 🌸🍃
✨﷽✨ 🔴 پنج خصلت مداد 🔹عالمی مشغول نوشتن با مداد بود. 🔸کودکی پرسید: چه می‌نویسی؟ 🔹عالم لبخندی زد و گفت: مهمتر از نوشته‌هایم، مدادیست که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی! 🔸پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید. 🔹عالم گفت: پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آنها را به دست آوری. 1⃣ اول: می‌توانی کارهای بزرگی کنی اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می‌کند و آن دست خداست! 2⃣ دوم: گاهی باید از مدادتراش استفاده کنی، این باعث رنجش می‌شود ولی نوک آن را تیز می‌کند پس بدان رنجی که می‌برى از تو انسان بهتری می‌سازد! 3⃣ سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاك‌كن استفاده کنی پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست! 4⃣ چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می‌آید! 5⃣ پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می‌گذارد پس بدان هر کاری در زندگیت مى‌كنى، ردی از آن به جا مى‌ماند. پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
☀️ امام حسن(علیه السلام) : ☘ ڪسے ڪه در دلش هوایے جز رضایت خدا نگذرد، من ضمانت مےڪنم ڪه خداوند دعایش را مستجاب ڪند. 📚 بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۵۱ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷موضوع: ✨ خواب حجت نیست ✨ 💥بسیارزیباودلنشین پیشنهاددانلود💥 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 اربابی یکی را کشت و زندانی شد و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد. شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، تونلی به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد. اسبی برایش مهیا کرد و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده می‌کردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران می‌کنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانواده‌ات و فرزندانت وداع می‌کردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم. اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من می‌روم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد. ارباب برگشت و خود را یک بار تسلیم مرگ کرد . قرآن کریم: لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الذی هرگز نیکی‌های خود را با منت باطل نکنید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📖 از خودت ناراحتی؟ میدونم! از خجالت میکشی😔 میدونم! روت نمیشه بایستی و بخونی😭 روت نمیشه دوباره کنی😞 میدونم! از رحمت خدا که نا امید نشدی😉 برو با همین شرمندگی وضو بگیر، با همین شرمندگی نماز بخون، با همین شرمندگی کن😇 هر وقت شیطون اومد سراغت،این شرمندگی رو به یاد بیار😰 نمی ارزه نه؟! بدون خدا مهربون تر از اونیه که ما فکر میکنیم،پس فرصت رو برای توبه از دست نده✨
‌ 📚 رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند. شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟ شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که‌ رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ... با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ... از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟ شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود. 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ✍یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃فوق العاده شگفت آور🍃 💐دعایی از آیت الله بهجت برای دفع بلا بیماری و گرفتاری سخت💐 این دعا اکسیر است 🌺 روزی سه مرتبه مداومت دراین دعا فراموش نشه:🙏🌸 🌱اللّهم‌ اجْعَلْنی‌ فی‌ دِرعِکَ‌ الحصینَةِ‌الَتّی‌ تَجْعَلُ‌ فیها‌ مَن‌‌ ترید🌱 التماس دعا🌷 🍇نشر دهید🍇 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 ✳️حکایت بسیار زیباااا و آموزنده؛ عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدین؛ 👇👇👆👆 🌟علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن مي فرمايد: 💠يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم.... 🌼فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟ ♻️ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید. 🔴گفت: سید! شرح مفصلی دارد. من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود. ❄️خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته ‏هاى او در حضورش بودم. 🛑او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم. ✅ بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود ... 🔰بهمین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم. ✨گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه ‏اى روشن می‏شد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود. 💠تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته ‏باشد. 🔵 در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم، ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست. ❇️فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان! 🌀او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ‏ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد. 💥فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم! 🛑 كه ناگهان نفهميدم چه شد... 💟إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ‏ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد. 📒نور ملكوت قرآن(ج‏1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
🍃 وَاِلی غَیْرِکَ فَلا تَکِلْنی..... 🍃خدایا، مرا به غیر خودت به کسی واگذار مگن.....🖇 📚بخشی از دعای عرفه