✍ حجت الاسلام علی محدّث زاده درباره پدرش مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی (ره) میگوید :
👌 یک روز صبح پدرم برخاست و شروع به گریه کردن نمود ، از او پرسیدم : چرا اشک میریزید؟
فرمود : برای این که دیشب نماز شب نخواندم!
☘ گفتم : پدر جان! نماز شب که مستحب است و واجب نیست ، شما که ترک واجب نکرده اید و حرامی به جا نیاورده اید، چرا این طور نگرانید؟
☘ فرمود : فرزندم! نگرانی من از این است که من چه کرده ام که باید توفیق نماز شب خواندن از من سلب شود؟
✨﷽✨
#پندانه
🖤 قلبهایمان به 10 دلیل مرده است
🔹اول: خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم.
🔹دوم: گمان بردیم که پیامبر خدا را دوست داریم سپس سنتش را ترک کردیم.
🔹سوم: قرآن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم.
🔹چهارم: نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.
🔹پنجم: گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم.
🔹ششم: گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم.
🔹هفتم: گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.
🔹هشتم: دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.
🔹نهم: به عیب مردم مشغول شدیم و عیب خویش را فراموش کردیم.
🔹دهم: مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم.
🔴نفوذ کلام و تاثیر نفس عجیب آخوند #ملاحسینقلی_همدانی (حکایت اهل راز)
🔸 #عبد_فرّار، از اراذل و اوباش نجف اشرف بود که مردم او را در ظاهر، احترام میکردند تا از آزار و اذیت او در امان بمانند.
🔹این فرد شرور اگر میل به چیزی پیدا میکرد یا دوستدار مالی میشد، کسی نمیتوانست او را از دستیابی به خواستهاش باز دارد.
🔸مردم نجف از دست او در آزار بودند.
🔹در یکی از شبها که آخوند ملاحسینقلی همدانی از زیارت حضرت امیر علیه السلام باز میگشت، عبد فرّار در مسیر راه او ایستاده بود. بدون هیچ توجهی از کنار او گذشت.
🔸این بیتوجهی آخوند بر عبد فرّار سخت گران آمد. از جای خود حرکت کرد تا این شیخ پیر را تنبیه کند. دوید و راه را بر او سد کرد و با لحنی بیادبانه گفت: هی! آشیخ! چرا به من سلام نکردی؟!
🔹عارف همدانی ایستاد و گفت: مگر تو کیستی که من باید حتماً به تو سلام میکردم؟ گفت: من عبد فرّارم.
🔸آخوند ملاحسینقلی به او گفت: عبد فرّار! افررتَ من اللهِ ام من رسولهِ؟ تو از خدا فرار کردهای یا از رسول خدا؟ و سپس راهش را گرفت و رفت.
🔹فردا صبح، آخوند ملا حسینقلی همدانی رو به شاگردان کرد و گفت: امروز یکی از بندگان خدا فوت کرده هر کس مایل باشد به تشییع جنازه او برویم. عدهای از شاگردان آخوند به همراه ایشان برای تشییع حرکت کردند. ولی با کمال تعجب دیدند آخوند به خانه عبد فرّار رفت.
تشییع جنازه تمام شد؛ یکی از شاگردان آخوند به نزد همسر عبد فرّار رفته و از او سؤال کرد: چطور شد که او فوت کرد؟ همسرش گفت: نمیدانم !؟ او دیشب حدود یک ساعت بعد از اذان مغرب و عشا به منزل آمد و در فکر فرو رفته بود و تا صبح نخوابید و در حیاط قدم میزد و با خود تکرار میکرد: عبد فرّار، تو از خدا فرار کردهای یا از رسول خدا؟! و سحر نیز جان سپرد.
🔸عدهای از شاگردان آخوند فهمیدند این جمله را آخوند ملاحسینقلی همدانی به او گفته است. چون از او سؤال کردند، ایشان فرمودند: «من میخواستم او را آدم کنم و این کار را نیز کردم، ولی نتوانستم او را در این دنیا نگه دارم.»
✅لوطی های طهرانِ قدیم
✍عادت زیبائی داشتند لوطی های طهرانِ قدیم ،یک شب قبل از شروع ماه محرم عهدی دلی می بستند با شهیدِ کربلا که آی آقاجان از امشبی که بیرق و عَلَم عزایت بر افراشته می شود به احترام این رختِ سیاه لب به شراب نمی زنم و بساط سیاهِ فلان گناه را تا آخر ماه عزایت کنار می گذارم. همین ادب و مردانگی آخر کار دست آنها را می گرفت که رسول ترک که میشناسی و میشناسمش نمونه ی نزدیک این عاقبت به خیری است. رفیق! وقتی کسی عزیزی از دست داده جوانمردی نیست بخواهیم داغ دیگری بر دلش بگذاریم! امامِ زمان داغدار مصیبت جدّ غریبشان هستند که خودشان فرمودند صبح و شام در این مصیبت گریه می کنند. با گناهانمان داغ آقاجانمان را سنگین تر نکنیم...
#محرم
#گناهنڪنیمـ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
هدایت شده از ▫
[💔]
سلام علی الحسین
برکتِ روضه ی او بود،اگر شیعه شدیم..
نامِمان هست، مسلمانِ اباعبدالله...|🕊🖤
#صبحٺونحسینۍ ☀️🚩
#محرم
🏴پرچمت همیشه بالاست🏴
❤️ #کلام_بزرگان
✅ آیتالله بهجت(ره):
مجلس روضه را حساب بکنید که کربلاست. آن آقا بالای منبر میگفته است: «[وقتی که] میخواهید به روضه بروید، [اگر] از شما سؤال کردند که کجا میخواهید بروید، نگویید میخواهید بروید روضه، بگویید میخواهیم برویم کربلا.»
📙 رحمت واسعه، ص٣۴٨
#محرم 🏴
⚜ ذکر صالحین ⚜
#پیام_هایی_از_سخنان_امام_حسین_ع
سفارش هایی به گناه کاران
✍روزی شخصی خدمت امام حسین علیه السلام آمد و عرض کرد:
🍃ای پسر رسول خدا، من فرد گناه کاری هستم و توانایی دست برداشتن از گناه را ندارم. با این حال از شما درخواست دارم که مرا موعظه کنید.
✳️امام حسین علیه السلام فرمودند: «ای مرد، هرچه می خواهی بکن اما قبل از انجام دادن گناه چند چیز را رعایت کن:
1⃣🔻اول این که از رزق و روزی خداوند نخور، آن گاه هرکاری می خواهی انجام بده؛
2⃣🔻دوم آن که از ملک خدا بیرون برو بعد هرچه دوست داری گناه کن؛
3⃣🔻سوم آن که در جایی برو که خداوند تو را نبیند؛
4⃣🔻چهارم، هرگاه ملک الموت خواست روح از بدنت جدا کند و جانت را بگیرد او را از خود دور کن؛
5⃣🔻پنجم این که وقتی مالک دوزخ تو را به سوی آتش می برد اگر می توانی از کار او جلوگیری کن و وارد آتش جهنم نشو.
✔️ در آن صورت هرچه می خواهی گناه کن».
📚 الموسوعة
🖊 از مرحوم #آیت_الله_وحید_بهبهانی پرسیدند: رمز پیروزی شما در رسیدن به مقام عالی علمی و اجتماعی چیست؟ ایشان در جواب بر سه اصل مهم و اساسی تأکید کردند:
1⃣همواره خود را کوچک شمردم؛
2⃣در تعظیم اهل علم و احترام به آنها، نهایت کوشش کردم؛
3⃣آموختن علم را بر هر چیز دیگری مقدّم داشتم.
🖊 #آیت_الله_بهجت ره:
بکاء بر مصائب اهل بیت علیهم السلام و به خصوص حضرت سیدالشهداء علیه السلام شاید از آن قبیل مستحباتی باشد که افضل از آن نیست. بنده خیال می¬کنم، فضیلت بکاء بر سیدالشهداء علیه السلام بالاتر از نماز شب است.
📝 #کلام_بزرگان :
💠 آیتالله بهجت (ره):
اگر بخواهیم محیط خانه گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.
⚜ ⚜
🍃آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
گـریه کنید.
دیده اید بچه ها با گریه کردن کار خود را پیش می برند.
تا گریه می کنند، پدرشان راضی می شود
درِ خانه خدا هم باید گریه کنید.
تا گریه نکنید، کار پیش نمی رود.
همین که میل پیدا کردی که گریه کنی و اشکی بریزی، معلوم می شود که خدا میخواهد تو را بیامرزد.
بله، یکی از کارهای ما باید گریه باشد.
شب ها طولانی است.
از رختخوابتان بلند شوید.
در گوشه اتاق بنشینید.
کمی به حال خودتان گریه کنید.
شب ها به این فکر کنید که اگر در این حال بمیرم، دست خالی، چه خاکی بر سرمان بریزیم.
اگر وارد محشر شویم و به ما بگویند:
«هیچ عمل خوبی نکرده ای» چه کنیم.
در روایت آمده است که عده ای در روز قیامت در صحرای محشر پانصد سال گریه می کنند، هق و هق می گریند که چرا پرونده شان درست نیست و اعمالشان خوب نمی باشد.
در این حال ملکی نزد آنها می آید و می گوید: «اگر یک ساعت در دنیا اینگونه گریه کرده بودی، گرفتار این پانصد سال گریه نمی گشتی! می خواستی در دنیا این گریه ها را بکنی.»
خدایا، ما را گرفتار آن گریه ها نکن.
📚در محضر مجتهدی، جلد دوم