مردی ثروتمند وارد رستورانی شد
نگاهی بدین سوی و آن سوی انداخت و دید زنی آفریقایی (سیاهپوست)، در گوشهای نشسته است
به سوی پیشخوان رفت و کیف پولش را در آورد و خطاب به گارسون فریاد زد، "برای همه کسانی که اینجا هستند غذا میخرم، غیر از آن زن سیاهی که آنجا نشسته است!"
گارسون پول را گرفته و به همه کسانی که در آنجا بودند غذای رایگان داد، جز زن آفریقایی
زن سیاهپوست به جای آن که مکدّر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، "تشکّر میکنم."
مرد ثروتمند خشمگین شد.دیگربار نزد گارسون رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت، "این دفعه یک پرس غذا به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن آفریقایی که در آن گوشه نشسته است."
دوباره گارسون پول را گرفت و شروع به دادن غذا و پرس اضافی به افراد حاضر در رستوران کرد و آن زن آفریقایی را مستثنی نمود
وقتی کارش تمام شد و غذا به همه داده شد، زن آفریقایی لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، "سپاسگزارم."
مرد از شدّت خشم دیوانه شد. به سوی گارسون خم شد و از او پرسید، "این زن سیاهپوست دیوانه است؟ من برای همه غذا و نوشیدنی خریدم غیر از او و او به جای آن که عصبّانی شود از من تشکّر میکند و لبخند میزند و از جای خود تکان نمیخورد."
گارسون لبخندی به مرد ثروتمند زد و گفت، "خیر قربان. او دیوانه نیست. او صاحب این رستوران است."
شاید کارهایی که دشمنان ما در حق ما میکنند نادانسته به نفع ما باشد.
ــــــ ـــــــــ
🆔 @naserin_esf1
جلسه هفتم.docx
16.1K
📄فایل متنی جلسه هفتم طرح بصیرت خواهران
📌با موضوع: دست اندازهای تعهد
6️⃣دست انداز ششم: گیرکردن در خود(خود اشتباهی)
🌼موسسه خیریه دینی فرهنگی ناصرین🌼
@naserin_esf1
جلسه هفتم.pdf
54.5K
📄فایل pdf جلسه هفتم طرح بصیرت خواهران
📌با موضوع: دست اندازهای تعهد
6️⃣دست انداز ششم: گیرکردن در خود(خود اشتباهی)
🌼موسسه خیریه دینی فرهنگی ناصرین🌼
@naserin_esf1
06-980231-low.mp3
9.02M
📣صوت جلسه ششم طرح بصیرت
⏰زمان: یک ساعت و 15 دقیقه
📀حجم: 8.6 مگابایت
@naserin_esf1
07-980307-low.mp3
10.69M
📣صوت جلسه هفتم طرح بصیرت
⏰زمان: یک ساعت و 29 دقیقه
📀حجم: 10.2 مگابایت
@naserin_esf1
هدایت شده از خیریه دینی فرهنگی ناصرین
نقشه گنج.mp3
1.32M
هدایت شده از خیریه دینی فرهنگی ناصرین
🔴 صد سال دیگر
💠 برخی تصورات و افکار، میتوانند حال بد ما را تغییر دهند. و حتی مانع انجام تصمیمات غلط ما شوند.
💠 شخصی میگفت: گاهی که از دست همسرم عصبانی میشوم و یا کینه و دلخوری از او دارم چشمهای خود را میبندم و تصور میکنم صد_سال دیگر کجا هستم.
💠 صد سال دیگر نه من هستم نه همسرم و نه فرزندانم. بلکه همگی در عالم_آخرت هستیم و فقط اعمال و نیّات ما باقی میماند کما اینکه اجداد ما صد سال پیش، زنده بودند اما الان دستشان از این دنیا کوتاه است.
💠 گاه صد سال از زمان، جلو بزنیم تا برای اصلاح گذشته و بدیهای خود به عقب برگردیم.
🍃❤️ @naserin_esf