۱. سلام و ادب
بله گفتیم یکی از علتهاش هم، میتونه همین موضوع باشه
عقاید مذهبی خانواده و خود فرد اجازه ارتباط با یک نامحرم رو بهش نمیده چون با انجامش احساس گناه و عذاب وجدان زیادی میکنه و به علاوه اگر خانواده متوجه بشن به شدت به مشکل می خوره و حتی بعضی از خانوادههای بسیار به نظر بنده عقبافتاده نه مذهبی، ممکنه فرزند رو حتی به قتل برسونن از شدت تعصب ..
پس براشون بهتر نیست انتخاب یک همجنس؟
نکته مهم اینجاست که وقتی با یک همجنس وارد ارتباط میشن به شدت توجیهات مختلفی برای رفع عذاب وجدان خودشون دارن و حتی نمیتونن بپذیرن که همجنسگرا هستن و به اسم ارتباط عاطفی تمومش میکنن
۲. سلام ... اگر واقعا مذهبی هستید، این شرایط خودتون رو بپذیرید و توکل به خدا کنید
شما در بهترین شرایط خودتون هستید اگر به خدا اعتماد دارید
گمنامهای یکم شناختهشده:)
" من خودم را دیدم " ۳ میترسیدم دوستان و اطرافیانی را که با هزارجور نقش بازی کردن و وانمودکاری بدست
فردا شب ادامهی مطالب بارگذاری میشه ...
شبتون روشن و خیر ! تاریکش دردناکه
گمنامهای یکم شناختهشده:)
" من خودم را دیدم " ۱ آنقدر غرق افکارم میشدم که گوشهایم کر میشد و چشمهایم نابینا، در جمع مردم می
" من خودم را دیدم " ۴
یکی گفت : چقدر باهوشی
دلم لرزید شاید هم "دلم" نبود بالاخره اتفاقی درونم رخ داد .
عده عضلاتی درونم منقبض شد.
شاید هزاران بار اینگونه تحت تاثیر قرار گرفته بودم اما اینبار را کاملا مشاهده کردم که حرف شخص مقابل مرا گرفت.
با اینکه بسیار خوانده بودم انسان مدام تحت تاثیر محیط پیرامون است اما کم اتفاق می افتاد که این تاثیر را در خودم احساس کنم!
هوشیار و آگاه بودن به هیجانات خود همین بود اما از بس مشغول زندگی روتین روزمره و فرار کردن از فکر به خودم توسط فیلم و موسیقی و .... بودم، چیزی احساس نمیکردم بقول مولانا : انگار بی حس شده بودم !
آخر همه حواس پنجگانه برای ارتباط با جهان است؛ آن حس درونبین چه می باشد که گاهگاه به کار می افتد؟! چه خوب میشد آدمی تمام اتفاقات درون خودش را با تمام جزییات آن ، در لحظه رصد کند.و همیشه در کیفیت آگاهی به خویشتن باشد. آنموقع شاید میتوانست خودش را کامل بشناسد
همین را میدانم که هر رفتار و گفتار دیگران ، حالتی و هیجانی درون من ایجاد میکند چه بدان آگاه باشم چه بدان آگاه نباشم پس اگر اینطور است ذهن من مدام توسط محیط پیرامون و آدمها بمباران میشد
بعبارتی ساختار شخصیت من را جامعه یا همان محیط پیرامون ساخته و پرداخته است.
بدین آگاهیهای ابتدایی ، قانع بودم و امیدوار که در آینده بخش وسیع تری از جهان درونم را بشناسم
این را هم به تجربه دریافته بودم که هر چه ذهن از یاوه سرایی ها و هرزه گردی ها بکاهد، بهتر میتواند خودش را ببیند !
اما برایم این یک ایده آل بود فقط احساس کرده بودم باید چنین باشم؛ ولی واقعیتی که میدیدم چنین نبود و شناختی به خودم نداشتم
اما در رابطه ها درونم بهتر آشکار میشد و بهتر میتوانستم خود را ببینم .
چون در رابطه ها تعریف و تمجید میشدم ، محترم میشدم یا طرد و سرزنش میشدم.
وای چقدر میترسیدم از اینکه دیگران نگاه عاقل اندر سفیه بمن داشته باشند .یا مورد سرزنش و ملامت قرار بگیرم یا سویِ چشمهای دیگران به روی خودم را دریافت نکنم !
گاهی در تصورات خودم با مردم تعامل برقرار میکردم و با آنها حرف میزدم تا جایی پیش میرفتم که میدیدم کار به فحش و فحاشی کشیده است یا تصوراتی میکردم که در فلان شرایط هستم و در حال دیده شدن.
چقدر تلاش میکردم در گفتگوهای ذهنی دیگران را قانع کنم! رفتارم را توجیه کنم! مرکز توجه شوم! به خود می آمدم میدیدم ساعاتی فقط مشغول جنگ و جدال با خودم هستم .هر چند ظاهرم ساکت مینمود. آخر این تصورات هم باعث تغییر شخصیت و رفتار من در دنیای واقعی شده بود.
" من خودم را دیدم " ۵
هنگامی که فهمیده بودم ساختار شخصیتی و روانی مرا داده های بیرونی ساخته است باید زود دست به کار می شدم تا هر چه زودتر تعامل بین محیط و ساختار روانی خودم را می شناختم و این واقعیت از آنجا شدت می گرفت که می دیدم بسیار تحت تاثیر محیط هستم.
واقعا چقدر انسان تحت تاثیر محیط پیرامون خویش است.
فطرت ما را محیط پیرامون ناهنجار دزدیده است و ما دلخوش به دریافتهای خودمان از جامعه، با ذوق و شوق به تقلید خوشحالیم !
که چندین ریال موقعیت اجتماعی و ثروت و تایید گرفته ایم.
تا جایی که حتی به جنسیت خودمان هم روزی شک میکنیم
داشتم کم کم می فهمیدم دزدی، آن پاکیِ کودکانه ی ما را به تاراج برده است.
تازه درک می کردم در معامله ی داد و ستدی بین جامعه و انسان ما همه بازندگانیم.
والعصر آن الانسان لفی خسر
چیزهای کلی و مبهمی فهمیده بودم اما هنوز دقیقا نمیدانستم چه بلایی به سر انسان که خودم هم نوعی از آن بودم آمده است.
باید همین آگاهی ها را یادداشت می کردم تا از یاد نبرم که اولا من کاملا تحت تاثیر محیط هستم
دوما آلان من یک شخصیت هزار بُعدی دارم که به خاطر همان تاثیر محیط شکل یافته است و حتی نمیفهمیدم کدام یک از این شخصیتها، خودم هستم !
وقتی به خودم نگاه می کردم جز عدهای رفتار و هیجان در خود نمی دیدم.
کتابهای روانشناسی و... فقط وقتم را هدر داده بود.
باید از این به بعد خودم به تنهایی به مطالعهی درونِ متلاطمم می پرداختم و این کلاف سردرگم را باز می کردم.
شب.. و صبح..
هدایت شده از گمنامها(خصوصی)
📨 #پیام_جدید
📝 متن پیام : سلام وقت بخیر
در مورد اون دوستی که گفته بودن درباره اسلام سوال براشون پیش اومده، میخواستم بگم که اگر سوالهای بنیادی هست و در مورد چرایی دستورات و اصول اسلام، کتب شهید مطهری علامه مصباح و شرکت در طرح ولایت(فلسفه و چیستی و چرایی اسلام رو با دلایل عقلی توضیح میده و اثبات میکنه) خیلی موثرن برای کتب شهید مطهری هم طرح بینش مطهر برگزار میشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🕒 = 8:02 AM
🗓 = 1402/3/17
🆔 @gkite_ir
🌐 https://gkite.ir
سلام و ادب بزرگوار
این از لطف شماست
بله میدونم کدام مخاطب هستید و قبلا پیام داده بودید ... خوشحالم که اهل فکر هستید اما امیدوارم مثل بنده دچار زیاد فکر کردن نشید
اگر مشکلی در خودتون احساس کردید واقعا بدون درخواست از خدا و توسل به شخصه هیچوقت راه مناسبی رو پیدا نکردم ..
کار رو خوبه خدا درست کنه بعد منو خدا درست نکنه و من فکر کنم خودم باید درست کنم ؟
اصلا شاید ی صفت در من هیچوقت اصلاح نشه و تا ابد باید در جنگ باهاش باشم ...
شاید اگر اصلاح بشه من انقدر دچار کبر بشم که دیندار نمونم ...
اصلا مدتی هست عجیب دارم به این فکر میکنم که چطور باید دعا کنم خدا عیبی در من رو از بین ببره ؟ فکر میکنم فقط خودم رو بسپارم بهش بگم " خدایا، من بدی یا ضعفم رو پیداش کردم، دوستش ندارم، چون بهم رنج میده، خودت درونم رو بساز "
من در تلاشهای خودم به تنهایی، فقط خستگی رو یافت کردم
توصیه میکنم فقط سعی کنید دعاکننده خوبی باشید ... ۲۴ ساعت متوسل بشید و برای دیگران و خودتون دعا کنید .. قول میدم فرجی حاصل میشه انشاءالله
سلام و ادب
خواندن این سبک کتابهارو نمیتونم توصیه کنم
اما نخواندن هم نمیتونم توصیه کنم
چون باعث میشه دنیای واژگان جدیدی کسب کنید
مثلا در کتاب چهار اثر، میگه اراده خدا را به اراده خودت ترجیح بده
شمارو با واژههای جدید و جملات جدیدی آشنا میکنه که میتونید به یکی که نسبت به دین حساس هست اینو بگید
مثلا اگر بهش بگید توکل کن بر خدا و تقوا داشته باش قطعا گارد وحشتناکی میگیره
اراده خدا را به اراده خودت ترجیح بده در دین ینی توکل و تقوا
خواندن این سبک کتابها از این جهت مناسبه
نخواندن هم چون به هرحال مطالب زرد هم ممکنه داخلش باشه و بهتره انسان با آگاهی بخونه اینارو
سلام و ادب
۱. روحهایی که ظرفیت کمی دارن و زود رنج هستن و سریع خسته میشن یا سریع خدارو متهم میکنن و سریع دنبال مقصر برای هر مسئله هستن، روحهای کوچکی هستن
یکی از بزرگترین علل روح کوچک، ترس هست
ترسهای ذهنی
ترسهایی که ساخته ذهن منه
فاصله رو وحشتناک میدونم و ازش میترسم چون شروع میکنه به تصورات راجع به اینکه چه اتفاقاتی بدون اینا برای من میافته
یا عزیزی که میدونم کی هستن پیام داده بودن میترسم برم کارهای بزرگ شروع کنم
چون از تحقیر شدنها میترسن
فرعون برای اینکه پیروانش رو از دست نده و به سمت خدا پرستی نرن، از مکانیزم ترس استفاده کرد
سوره غافر آیه ۲۶ رو مطالعه بفرمایید
کلا از آمدن یا رفتن آدمهای اطرافتون نه خوشحال بشید و نه ناراحت
این بهترین حالت رهایی هست که امیدوارم روزی همه لمسش کنن ...
اینکه نوشته شده خوشحال نشید یعنی وضعیت فرح خودتون رو وابسته به بودن کسی نکنید ...
۲. ازدواج خوبه اما واقعا ببینید چه نیتی دارید
با نیات خوب، بسمالله بگید
سلام و ادب بارها این رو پاسخ دادیم که هر سبک از موسیقی که گوش میدید اگر شمارو تحریک به سمت منفیها میکنه، گوش نکنید
کدام تمایلات در شما بیدار میشه ؟
تمایلات منفی یا مثبت ؟
طبق اون تصمیم بگیرید گوش کنید یا نکنید
صحبت از حلال و حرام اینجا نمیکنیم
اون رو مرجع تقلید راجع بهش صحبت کردن
صحبت از اصل موسیقی و تاثیراتش روی روان ماست ...