حاجی؟...هیچی فقط خواستم بگم....دوست دارم:)
❤️✨🌿مطمئن باش حاجی هم دوست داره..
من ک شک ندارم..
آقاااا خیلی رمانتون خوبه همینجوری ادامه بدید
ادامه دارد تا کجا؟!🤨❤️
ممنون🌱✋🏻
https://eitaa.com/Hlifmaghar313/18745 یا خدا حدیث😱 خط شکن😡 انقدر ما رو تو خماری نذار😢 مرسی اه. #عاشق_شهدا
عاشق اون مرسی گفتنت شدم😂😂❤️
#خط_شکن خداروشکر بخیر گذشت فعلا گریه گرفت یه لحظه واقعا شرایط سختیه چی کشیدن اونایی که واقعا افتادن دست این حیوانات😔😔
اونوقت بعضیا میگن مگه تو کشور خودمون مشکل نداریم...
اینا چرا میرن تو سوریه برای بشار اسد می جنگند😶🤬
واقعا نمی فهمند اگه حاجقاسم و شهدای مدافع حرم نبودند الان من و شما زیر دست این نامرد ها بودیم...😞💔
#خط_شکن رمانت عالیه عالیه. تو رمان های دیگه در مواقع این چنینی که یکی از نیروها گیر میفته، فرمانده یا نیرو های دیگه دست و پاشونو گم می کنن و احساساتشون فوران.
در واقعیت هم اینطور نیست که دست و پاشون رو گم بکنند نمیدونم رمان های دیگه از کجا در میارن اینا رو😐😂
خب اینجا هم احساساتشون فوران کرد ولی خب کنترل داشتن😊🍃
https://eitaa.com/Hlifmaghar313/18751 آقا ی سوال.. اینا ک نمیدونن حدیث برادر زاده ی کماله... پس یعنی نمیگن مثلا کمال چرا خیلی معمولی میگه حدیث رو گرفتن و حدیث رو نجات داد و اینا.. یا اینکه چرا علیرضا رو فرستاد ک نجاتش بده؟ (سوال تخصصی نبود جان من؟)😂 #عاشق_شهدا
خیلی سوالت تخصصیه😐
موندم اینا رو از کجا میاری😂😐
من که خودم آنقدر گیرم اینطور ایراد نمی گیرم...
البته خب دلیل داره...🌱
همونطور که گفتم کمال سنش بالائه...
جای پدرشونه😐
و اشکالی نداره که تو مواقعحساسبااسمصداکنه 😐✋🏻
اصلا طول میکشه بخواد با فامیلی و اینا صدا کنه😂❤️
تو آقایون فقط مهدی و حسین و علیرضا جوون هستند...
تامام😎😂
نوع قصه عالیه و اینکه مثل رمان های دیگه نیست و خیلی واقعی هست و این یه امتیاز هست برای رمانتون
❤️❤️
ممنون
خط شکن جونم رمانت عالیه بیسته تو رو خدا پارت بعدو بده
گذاشتم✋🏻😂
وضعیت قرمز بودااا😂❤️