eitaa logo
چاپ و نشر بین‌الملل
182 دنبال‌کننده
523 عکس
41 ویدیو
22 فایل
در این کانال ان‌شاءالله ضمن معرفی کتاب‌های انتشارات، گزیده‌های سودمند از کتاب‌ها هم منتشر می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
برای خرید اینترنتی کتاب «احکام کاربردی» پیوند زیر را لمس نمایید: https://nashrebeynolmelal.ir/?p=8289
📚 کاروان امام به حرکت خود ادامه داد تا هنگام ظهر در منزلگاه ثعلبیه فرود آمد. حسین در اینجا سر بر بالین نهاد و خوابش برد. سپس بیدار شد و فرمود: «هاتفی را دیدم که می‌گفت: شما باشتاب می‌روید و مرگ با سرعت شما را به سوی بهشت می‌برد.» فرزندش علی که این سخن را شنید به آن حضرت گفت: «ای پدر! آیا ما بر راه حق نیستیم؟» فرمود:«آری، ای فرزندم! به خداوندی که بازگشت تمام بندگان به سوی اوست» 📌 برگرفته از ص 40 کتاب «طواف عشق»، ترجمه و تلخیص و بازنویسی مقتل لهوف، محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
چاپ و نشر بین‌الملل
#معرفی_کتاب #رومی_روم 📚 رمان «رومی روم»، به قلم حسین زحمتکش زنجانی و به همت شرکت چاپ و نشر بین‌المل
📚 گاهی عصایی در پیش و گاه قدمی به جلو؛ تا به ورودیِ حرم برسم و از درِ مجاورش وارد بین‌الحرمین شوم، بلندگوها سلام نماز را هم داده بودند و با آب‌‌و‌‌تاب، دعای بعد از نماز را می‌خواندند. دیوار دور بین‌الحرمین، برایم جالب بود. آن‌وقت‌ها خبری از این دیوار نبود و بین دو حرم، چند خیابان و کوچه پس‌کوچه باریک و پیچ‌در‌پیچ و کلی خانه و مغازه فاصله بود، بدون اینکه دیواری دورش باشد. اصلاً آن موقع، بین‌الحرمینی در کار نبود. نخل‌های برافراشته پشت دیوار که برگ‌های پت‌و‌پهنشان به این‌طرف سرک می‌کشیدند و چراغ‌های قدبلندِ هلالی‌شکل و سنگفرش زمین هم چیزی نبود که در نگاه اول، از نظرم دور بماند. همه‌چیز ظاهراً سر جای خودش بود و این بین‌الحرمین فقط نورما را برایم کم داشت. - السلام علیک یا ابا الشهداء... سبزیِ تابلویش که بر سردرِ حرم زده بودند، به چشمم آمد. دست به سینه گذاشتم و زیر لب، زمزمه‌اش کردم. بیشتر از این، چیزی به نوک زبانم نرسید. به‌طرف آن یکی حرم برگشتم. با یک چشم، خواندن تابلویش برایم سخت بود. چند قدم جلو رفتم و چشمم را ریز کردم. - السلام علیک یا بن امیرالمؤمنین... این واژه‌ها انگار برایم غریبه بودند. یادم نمی‌آمد که آخرین بار، کی آنها را به زبان آورده بودم. هوس کردم بروم داخل و حرم را زیارت کنم. باز هم یادم رفته بود نماز ظهر و عصرم را بخوانم. حواسم پرت بود. می‌دانستم نه دل‌و‌دماغ نماز خواندن دارم نه زیارت رفتن. به گوشه‌ای خزیدم و زیر چراغی سبزرنگ، روی سکویی مرمری نشستم. برودتش از سر و کولم رفت بالا. احساس کردم حالم جا آمده. عصا را زیر چانه‌ام گرفتم و دستم را به کمرش چسباندم تا سُر نخورد. چشمم به جلو خیره مانده بود. بشقاب کوچکی پر از زِنود السِّت که بوی گلابش زودتر از خودش آمده بود، مقابل صورتم ظاهر شد. ندیدم که بود. چند انگشت به آن چسبیده بود که با حرکت دست، ردش کردم برود. - اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد... 📌 برگرفته از صفحات 238 و 239 رمان «رومی روم»، تألیف حسین زحمتکش زنجانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
چاپ و نشر بین‌الملل
🏴🏴🏴 بستۀ پیشنهادی شرکت چاپ و نشر بین‌الملل به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم کتاب‌های زیر با 30 درصد تخفیف در سایت انتشارات عرضه می‌شود: 1- آهی سوزان بر مزار شهیدان ترجمۀ کتاب لهوف، تألیف سید بن طاووس؛ مترجم: احمد فهری زنجانی https://nashrebeynolmelal.ir/?p=5946 2- طواف عشق ترجمه، تلخیص و بازنویسی کتاب لهوف؛ محمدحسین رجبی دوانی https://nashrebeynolmelal.ir/?p=7410 3- آینه‌داران آفتاب پژوهش و نگارش نو از زندگی و شهادت یاران اباعبدالله الحسین (ع) (دوره دوجلدی)؛ محمدرضا سنگری https://nashrebeynolmelal.ir/?p=6358 4- کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلام محمدحسین رجبی دوانی https://nashrebeynolmelal.ir/?p=7915 5- آداب و احکام عزاداری و مداحی مطابق با فتاوای آیت‌الله خامنه‌ای https://nashrebeynolmelal.ir/?p=8113 6- قمقام زخار و صمصام بتار مقتل امام حسین علیه‌السلام؛ حاج فرهاد میرزا قاجار https://nashrebeynolmelal.ir/?p=8324 7- حسین علی درود خدا بر او باد محمدحسین مهدوی مؤید https://nashrebeynolmelal.ir/?p=8162
روایت سفر تاجیکستان از مسیر زمینی و افغانستان، با جزءپردازی‌های خوب. احسان صفرزاده برای نوشتن این کار دو تلاش کم نظیر داشته است؛ اولی رنج سفر است و دومی زحمت پژوهش. برای نوشتن کتاب اولا دو سفر با فاصله‌ای معقول داشته است و مقایسه‌ی این دو سفر بسیار راه‌گشاست و تغییرات تاجیکستان در این فاصله‌ی ده‌ساله ذهنیت خوبی برای مخاطب می‌سازد. در ثانی تلاش کرده است تا متون مرتبط را بازخوانی کند. ذوق سالمی داشته است و در بسیاری موارد توانسته است با کلمات و ترکیبات بدیع تاجیکی آشنایی‌زدایی کند و لذتی دو چندان برای خوانش ایجاد کند. البته به سلیقه‌ی این قلم تاجیکستان معدنی مملو از گوهر زبان فارسی است و می‌شد بیش‌تر نیز از لحن گرم تاجیکی نوشت... کانال رسمی رضا امیرخانی https://t.me/ermiadotir/781
چاپ و نشر بین‌الملل
روایت سفر تاجیکستان از مسیر زمینی و افغانستان، با جزءپردازی‌های خوب. احسان صفرزاده برای نوشتن این کا
چاپ نخست کتاب در سال ۱۴۰۰ توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل انجام شد و ان‌شاءالله به‌زودی تجدید چاپ شده و دوباره قابل عرضه خواهد بود.
هدایت شده از چاپ و نشر بین‌الملل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی دیگران به به خواندن کتاب توصیه می‌کند ... فکر می‌کنید کتاب پیشنهادی حاج قاسم، چه کتابی است؟
چاپ و نشر بین‌الملل
وقتی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی دیگران به به خواندن کتاب توصیه می‌کند ... فکر می‌کنید کتاب پیشنهاد
برای تهیۀ کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلام»، کتابی که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی مطالعۀ آن را توصیه فرمودند، پیوند زیر را لمس نمایید: https://nashrebeynolmelal.ir/?p=7915
📚 شاید از دلایل اینکه امام حسین علیه‌السلام حرم و خانوادۀ خود را در این قیام همراه خویش آورد، این بود که ا گر آنها را در حجاز یا جای دیگر باقی می‌گذاشت، یزیدبن‌معاویه لعنت‌الله‌علیهما کسانی را برای گرفتن آنها میفرستاد و به اذیت و آزارشان می‌پرداخت تا جایی که حسین به خاطر آنان از جهاد و شهادت باز داشته می‌شد و از مبارزه با یزیدبن‌معاویه و رسیدن به مقام سعادت بازمی‌ماند. 📌 برگرفته از ص ۴۸ کتاب «طواف عشق»، ترجمه و تلخیص و بازنویسی مقتل لهوف، محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 از فاطمۀ صغری مروی است که اوباش لشکر به خیام حرم رو نهادند، مرا خلخالی زر اندر پای بود، مرد پاورنجن (حلقه‌ای از طلا یا نقره که زنان در پای کنند) به درآوردی و بگریستی. گفتمش: این گریه چیست؟ گفت: از آنکه دخترزادۀ پیغمبر خویش غارت همی کنم. گفتم: چون می‌دانی دست بازدار و بگذر. گفت: اگر من بگذارم، دیگری ببرد. 📌 برگرفته از ص 353 و 354 کتاب «قمقام زخار و صمصام بتّار»، تألیف فرهاد میرزا قاجار، تصحیح غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
ضبط صدای دیگران 📚 آیت‌الله خامنه‌ای می‌فرمایند اگر صحبت و حضور در جلسۀ عمومی و در ملأ عام نباشد، ضبط صدا و برداشتن عکس و گرفتن فیلم، بدون اجازه طرف جایز نیست. همچنین اگر به صورت مخفیانه وارد حریم خصوصی افراد شود و به صورت مخفیانه فیلم و عکس‌برداری کند حرام است و انتشار آن حرام دوم است. اما آیت‌الله سیستانی می‌فرمایند برای ضبط مکالمه‌های تلفنی، اجازه لازم نیست. اما پخش آنها و به اطلاع دیگران رساندن، اگر اهانت به مؤمن و افشای راز او محسوب می شود جایز نیست؛ مگر اینکه آن هم با واجبی دیگر (برابر و یا مهمتر)، تزاحم پیدا کند. 📌 برگرفته از ص 284 کتاب «احکام کاربردی»، پژوهش علیرضا کریمی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
حرمت مؤمن 📚 پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله: «الْمُؤْمِنُ حَرَامٌ كُلُّهُ عِرْضُهُ وَ مَالُهُ وَ دَمُهُ»؛ جان و مال و عرض مومن محترم است؛ لعن، اهانت، هجو، ترساندن او، افشای اسرار او، کاویدن خطاها و لغزش‌های او، خوار و خفیف کردن او، تمسخر او، اذیت و آزار او جایز نیست. حتی بر مؤمن جایز نیست خودش را ذلیل کند. ⚠ آیت‌الله سیستانی لعن شرابخوار متجاهر را جایز می‌دانند چرا که پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم چنین اشخاصی را به همراه عده‌ای دیگر لعن کرده‌اند. 📌 برگرفته از ص 283 کتاب «احکام کاربردی»، پژوهش علیرضا کریمی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 در خلال ضربات پیاپی دستش که کتفم را هدف گرفته بود، از میان چند ماشین جیپ رد شدم و در دامنۀ یک بلندی سنگی، چشمم افتاد به جیپی که تفنگ 106 بالای آن بسته بودند. تفنگ 106 را خوب می‌شناختم. قبلاً حتی با آن کار هم کرده بودم. هیبت عجیبی برایم داشت. لولۀ سه متری آن همیشه برایم جذاب بود. اما نه؛ داشتند چه می‌کردند؟! چرا عباس را به زور می‌کشیدند بالای جیپ؟! این دیوانه‌ها می‌خواهند چه کنند؟! داشتم گیج می‌شدم. قصدشان را از این کار نمی‌فهمیدم. دلم می‌خواست هوار بکشم، داد بزنم و مثل خوشان هر چه از دهانم درمی‌آید، به آنها بگویم؛ کاری که تا الان نتوانسته بودم انجام بدهم. همه چیز برایم شگفت‌آور جلوه می‌کرد؛ شگفت‌آور و ترسناک. انگار داشتم خواب می‌دیدم. - محکم ببندیدش تا نتونه تکون بخوره. صدای فریادش پیچید تو گوشم. آن سه نفری که داشتند جسم بی‌جان عباس را بالا می‌کشیدند، به دستور این عمو سیبیلو، سری تکان دادند و جنب‌وجوششان را بیشتر کردند. عباس را خواباندند روی لولۀ تفنگ ... 📌 برگرفته از ص 108 رمان «رومی روم»، نوشتۀ حسین زحمتکش، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 تمام لشکریان یزید و ابن‌زیاد که در کربلا حضور داشتند و با امام حسین علیه‌السلام جنگیدند و آن حضرت را به قتل رساندند از مردم کوفه بودند و یک نفر اهل شام در میان آنها نبود. عدۀ بسیار کمی از کوفیان بر عهد خود باقی ماندند و به هر نحو ممکن خود را به امام رساندند و به پیمان خویش وفا کردند. باید دانست که در جبهۀ حق و یاران سرافراز امام حسین غیر از هفده تن خویشاوندان شهید آن حضرت، و هفت تن که خود را از بصره به سیدالشهدا رساندند، و دو یا سه غلام سعادتمندی که در رکاب امام حسین به فیض شهادت نائل گشتند، بقیۀ شهیدان کربلا یعنی اکثریت اصحاب امام حسین، اهل کوفه بودند. متأسفانه پیرامون چگونگی خروج و عبور آن رستگاران بزرگ از حکومت نظامی کوفه با وجود کنترل گذرگاه‌های شهر و پیوستن همۀ این افراد به امام حسین آشکارا چیزی در منابع و مقاتل ذکر نشده است. 📌 برگرفته از ص 354 و 355 و 356 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
سر گذاشتن بر چیزی که سجده بر آن صحیح نیست 📚 ‌‏اگر به طور غیر عمدی، پیشانی را روی چیزی بگذارد که سجده بر آن‌‎ ‌‏صحیح نیست، طبق نظر امام‌خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای باید پیشانی را از روی آن، به روی چیزی که سجده بر آن جایز است بکشد‌‎ ‌‏و نمازش صحیح است و نباید پیشانی را از روی آن بردارد؛ خواه قبل از گفتن ذکر واجب متوجّه شود که جای سجده‌‎ ‌‏صحیح نیست یا بعد از گفتن آن؛ ولی اگر کشیدن ممکن نبود و تنها باید پیشانی برداشته شود و سجدۀ مجدد انجام بگیرد، بنا بر نظر امام‌خمینی احتیاط واجب آن است که نمازش را‌‎ ‌‏تمام کند و سپس از نو بخواند. بنا بر نظر آیت‌الله خامنه‌ای نیز اگر بلند کردن پیشانی با علم و عمد باشد، نماز باطل است. اما طبق نظر آیت‌الله سیستانی هر گاه در حال سجده بفهمد سهواً پیشانی را بر چیزی گذاشته كه سجده بر آن باطل است، چنانچه پس از به جا آوردن ذكر واجب متوجّه شود، می‌‌تواند سر از سجده بر دارد و نمازش را ادامه دهد و اگر قبل از به جا آوردن ذكر واجب متوجّه شود، باید پیشانی خود را به چیزی كه سجده بر آن صحیح است بكِشد و ذكر واجب را به جا آورد و برداشتن پیشانی جایز نیست؛ ولی اگر كشیدن پیشانی ممكن نباشد می‌‌تواند ذكر واجب را در همان حال به جا آورد و نمازش در هر دو صورت صحیح است. البته بنا بر نظر امام‌خمینی و حضرات آیات خامنه‌ای و سیستانی، اگر بعد از سر برداشتن از سجده متوجّه شود که سر روی چیزی قرار داشته که سجده بر آن صحیح نیست، نمار صحیح است. 📌 برگرفته از ص 93 و 94 کتاب «احکام کاربردی»، پژوهش علیرضا کریمی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 این نکته قابل توجه است که در منابع و مآخذ مختلف از تهدیدات شدید و مجازات سخت ابن‌زیاد در کمک و یاری رساندن به مسلم‌بن‌عقیل و امام حسین علیه‌السلام سخن گفته شده است؛ اما از تهدید و اجبار کوفیان به شرکت در جنگ با امام حسین چیزی ثبت نشده است. تنها در مورد «شبث‌بن‌ربعی ریاحی» از اشراف سرشناس کوفه آمده است که وی تمارض کرده و نمی‌خواست به کربلا برود. ابن‌زیاد او را فراخواند و گفت: «آیا خود را به بیماری می‌زنی؟ اگر گوش به فرمان ما هستی، به جنگ دشمن ما حرکت کن.» او هم پس از دریافت هدایا از عبیدالله‌بن‌زیاد به کربلا رفت. 📌 برگرفته از ص 354 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 بنا بر نقل تاریخ، ابن‌زیاد مردم را در مسجد کوفه گرد آورد و در سخنانی ضمن تعریف و تمجید از سیرت و روش معاویه و یزید گفت: امیرمؤمنان یزید، بر گرامیداشت شما افزوده و به من نوشته است تا چهار هزار دینار و دویست هزار درهم میان شما تقسیم کنم و شما را به جنگ دشمنش حسین‌بن‌علی بیرون برم. پس گوش کنید و اطاعت کنید. آنگاه از منبر فرود آمده و آن عطایا و مبالغ را میان بزرگان کوفه تقسیم کرد. در پی آن کوفیان آمادۀ حرکت به سوی کربلا شدند. شگفتی در این است که آنها با گرفتن عطایا و در حقیقت رشوه‌های کلان، داوطلب نبرد با امام شدند و لذا در صحنۀ پیکار به جز دو نفر، کسی از اهل کوفه در برابر سخنان آتشین و تکان‌دهندۀ امام حسین منفعل نشد و میدان را خالی نکرد! 📌 برگرفته از ص 354 و 355 کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»، تألیف محمدحسین رجبی دوانی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
چاپ و نشر بین‌الملل
#معرفی_کتاب #بصره_و_نقش_آن_در_تحولات_قرن_اول_هجری 📚 کتاب «بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری»، اث
نامۀ امام حسین علیه‌السلام به زعمای بصره پس از مرگ معاویه، امام‌حسین برای زعما و بزرگان پنج ناحیۀ بصره نامه نوشت و توسط سلیمان برای آنان فرستاد: مالک‌‌بن‌مسمع بکری؛ احنف‌‌بن‌‌قیس؛ منذر‌‌بن‌‌جارود؛ مسعود‌‌بن‌‌عمرو؛ قیس‌‌بن‌‌هیثم و عمرو‌بن‌‌عبیدالله‌بن‌‌معمر. «اما بعد، خدا محمد صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم را از میان مخلوقات خویش‏ برگزید و به او نبوت را کرامت داد و او را به پیامبری خود معین کرد و آنگاه که بندگان را اندرز داد و رسالت خویش را به پایان رسانیده او را سوی خویش برد. ما خاندان، دوستان، جانشینان و وارثان او بودیم و از همۀ مردم، برای این مقام شایسته‏تر بودیم؛ اما قوم ما دیگران را بر ما ارجحیت دادند و برای جلوگیری از تفرقه از حق خود گذشتیم و رضایت دادیم درصورتی‌که می‏دانستیم حق ما نسبت به این کار از کسانی که عهده‌‏دار آن شدند، بیشتر بود. اینک پیک خویش را با این نامه سوی شما فرستادم و شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر او(ص) دعوت می‏کنم که سنت را از بین برده‌اند و بدعت را جایگزین آن کرده‌اند. اگر گفتار مرا بشنوید و دستور مرا اطاعت کنید شما را به راه راست هدایت می‏کنم. والسّلام‌ علیکم ‌و رحمة‌الله.» 📌 برگرفته از ص 220 کتاب «بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری»، تألیف سید امیر حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
✅ ای کاش مادرم مرا نمی‌زاد! خبر خفت‌آور و ذلت‌باری را زبانزد عوام ساخته‌اند، به این مضمون که روزی کسی از امام سجاد علیه‌السلام پرسید: در فاجعۀ عاشورا و پس از آنکه در مسیر کوفه و شام و دشت و صحرا، اسیر دست دشمن بودی و این همه مصائب گوناگون دیدی، سخت‌تر از همه کدام مصیبت بود؟! حضرت جواب داد: «الشام! الشام! الشام!» سخت تر از همه، مصایبی بود که در شام و دمشق دیدم. سپس از زبان امام می گویند که برای نمونه گفت: دست و پایم بسته بود،که چشمم به مادر محمد باقر (امام باقر) افتاد. دیدم که بیچاره در بدمحذوری است؛ روی ناقۀ بی‌کجاوه و بی‌جهاز، هم باید خود را نگاه دارد، هم باید فرزند خردسالش را در بغل، حفظ کند و این همه را نمی‌تواند؛ می‌خواهد صورتش را از نامحرمان بپوشاند، کودک از آغوشش می‌افتد و می‌خواهد فرزندش را نگاه دارد، رویش باز می‌شود! از شدت ناراحتی نزدیک بود بمیرم؛ وضع را چنان وخیم دیدم که گفتم: ای کاش مادرم مرا نمی‌زاد! از دیرباز هرگاه که این روضه را می‌شنیدم، دلم آتش می‌گرفت. اگر شنوندگان دیگر مضمون این روضه را باور می‌کردند و می‌گریستند، من به گفتن و نقل کردن آن می‌گریستم. مگر انسان هر چیزی را در هر کتابی دید و یا از هر کسی شنید، باید بگوید؟ سوگمندانه امروز هم این خبر دل‌آزار در میان روضه‌خوانان رایج است و تا آنجا شیوع یافته است که جملۀ «الشام، الشام» میان مردم ضرب‌المثل شده است! همیشه دنبال سند و مدرکی برای این خبر می‌گشتم تا شاید در کتابی ببینم و از چگونگی متن و سند، یا لااقل از کتابی که آن را نوشته باشد، اطلاع پیدا کنم، اما در طول نزدیک به سی سال که با انواع کتابهای مربوط به عاشورا و زندگانی امامان معصوم آشنا هستم، هرگز این خبر را در کتابی که لااقل بشود اسمش را آورد، ندیدم؛ تا اینکه دو یا سه سال پیش در «مناجات خمسة عشر» به این بخشی از «مناجاة الخائفين» رسیدم که امام سجاد در محراب عبادت و در حالت خاص عارفانه و معصومانه‌اش به خدا عرض می‌کند: لَيْتَ شِعْرِی أَلِلشَّقاءِ وَلَدَتْنِی أُمِّی؟ أَمْ لِلْعَناءِ رَبَّتْنِی ؟ فَلَيْتَها لَمْ تَلِدْنِی، وَ لَمْ تُرَبِّنِی، وَلَيْتَنِی عَلِمْتُ أَمِنْ أَهْلِ السَّعادَةِ جَعَلْتَنِی، وَبِقُرْبِكَ وَجِوارِكَ خَصَصْتَنِی، فَتَقِرَّ بِذٰلِكَ عَيْنِی، وَتَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسِی ای کاش می‌دانستم که آیا مادرم مرا برای بدبختی به دنیا آورده، یا برای رنج کشیدن و زحمت پرورانده است؟ اگر چنین است کاش مرا نزاده و نپرورانده بود و ای کاش آگاه بودم که آیا مرا از اهل سعادت قرار داده و به قرب و جوارت اختصاص داده‌ای تا به این سبب چشمم روشن و جانم آرام گیرد؟ راستی که جای تعجب است که چگونه مطلبی را از مناجات خمسة عشر گرفته، از آن روضه‌ای چنان دردناک و دل‌خراش ساخته اند! 📌 برگرفته از صفحات 286 و 287 کتاب «تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین علیه‌السلام»، تألیف محمد صحتی سردرودی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
کارویژه‌های اختصاصی 📚 علاوه بر کارویژه‌هایی که تقریباً تمام دولتها برای خود قائل‌اند و یا کارویژه‌هایی که صرفاً برخی از دولت‌ها انجام آن را وظیفه خود می دانند و ذکر آنها گذشت، در قرآن برای عهده‌داران حکم کارویژه‌هایی مطرح می‌شود که به اندیشۀ سیاسی اسلام اختصاص دارد و به عبارتی می توان کارویژه‌های دیگر را مقدمه‌ای لازم برای این کارویژه‌ها تلقی کرد، به شکلی که تحقق این کارویژه‌های اختصاصی را می‌توان هدف دولت نامید. کارویژه‌هایی که تاکنون ذکر شد اگرچه بر اجرای همه آن‌ها تأكيد می‌شود، اما قرآن آنها را کارویژه‌هایی می‌داند که هرچند لازم‌اند، ولی کافی نیستند؛ قرآن با اشاره به این موضوع، دولت‌هایی را که کارویژۀ خود را در این حد دانسته و حتی به شکل مطلوبی در این زمینه اقدام کرده‌اند، ناقص می‌داند. این کارویژه‌های اختصاصی عبارت است از: هدایت، ابلاغ، تبیین، تعلیم، تبشیر و انذار، خارج کردن از تیرگی‌ها، جلوگیری از گمراهی مردم، اظهار دین، امر به معروف و نهی از منکر، برپایی نماز، اصلاح، گواهی بر جامعه. 📌 برگرفته از صفحات 239 الی 267 کتاب «بنیان اندیشۀ سیاسی اسلام در قرآن»، تألیف سعید جلیلی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
   ✅ حقوق لازم زن که بر عهدۀ شوهر است 1- دادن نفقۀ او در حد شأن و شئون زن؛ 2- اذیت نکردن و ظلم نکردن و بد اخلاقی نکردن با او بدون وجه شرعی؛ 3- رها نکردن او به طوری که زن نه شوهردار به حساب بیاید و نه مطلقه؛ 4- ترک نکردن مقاربت با زن بیش از چهار ماه بدون عذر یا بدون رضایت زن. (البته آیت‌الله سیستانی این حکم را مقید به زن جوان می‌دانند.)  5- قَسْم (این، از حقوق مشترک بین زن و شوهر و مربوط به مردانی است که دو یا چند همسر دائمی دارند و نیازی به تفصیل آن در این کتاب نیست)  📝 اگر زن وظایف واجب خود را در برابر شوهرش رعایت نکند، ناشزه به حساب می‌آید. اگر زن ناشزه شد، دیگر مستحق نفقه نیست؛ تا وقتی که از نشوز خارج شود.  همچنین در حالت نشوزِ زن، مرد لازم نیست در مدت چهار ماه حتماً یک بار با او نزدیکی کند. البته آیت‌الله سیستانی در اینجا قیدی دارند؛ می‌فرمایند: اگر نشوز زن، به دلیل بیرون رفتن وی از خانه بدون اجازۀ شوهر باشد یا اینکه عدم تمکین زن، گاه‌گاه باشد نه اینکه بطور مطلق تمکین نکند، حقوق زن، بنا بر احتیاط واجب ساقط نخواهد شد.  📌 برگرفته از ص 93 و 94 کتاب «احکام کاربردی»، پژوهش علیرضا کریمی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل