eitaa logo
چاپ و نشر بین‌الملل
185 دنبال‌کننده
532 عکس
43 ویدیو
22 فایل
در این کانال ان‌شاءالله ضمن معرفی کتاب‌های انتشارات، گزیده‌های سودمند از کتاب‌ها هم منتشر می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
                          📚 به گفتۀ حجة‌الاسلام‌والمسلمین فاضل فردوسی وقتی که شیخ مجتبی برای تنوع آب و هوایی به روستای ابرده (در 35 کیلومتری مشهد) رفت، هنگامی که از کنار رودخانۀ آبادی عبور می‌کرد، زنی که از باغ خود برمی‌گشت، ظرفی حاوی زردآلود در دست داشت. آن کاسه را جلو آورد و به ایشان تعارف کرد. حاج شیخ یک عدد زردآلو برداشت و میل کرد. بعد گفت: بیست سال است در این وقت چیزی نخورده‌ام؛ ولی امروز نخواستم دست این زن روستایی را کوتاه کنم. زیرا ایشان میان صبحانه، نهار و شام چیزی نمی‌خورد؛ مگر یک چایی هنگام عصر.        📌 برگرفته از ص ۱۲۹ کتاب «فرزانۀ فروزندۀ جان‌ها و دل‌ها» در شرح احوال آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، تألیف غلامرضا گلی زواره، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
       📚 یزید که در سریری ابریشمین فرورفته و تاجی مزین به الماس و یاقوت و زبرجد بر سرنهاده بود، پس از مشاهدۀ همسرش که خشمگین و سربرهنه به مجلس او آمده بود، از جا جست و در حالی که چادری بر سر او می‌انداخت گفت: ای هند، هرچه می خواهی برای نوادۀ پیامبر و کشته شدۀ قریش، ناله و شیون کن، ابن‌زیاد که لعنت خدا بر او باد، در کشتن او شتاب کرد، خدا او را بکشد. هند پس از آنکه یزید چادری بر سر او انداخت، خشمگین‌تر شد و به او گفت: ای یزید، تو برای اینکه من بدون روسری به اینجا آمده‌ام غیرت نشان می دهی، چرا برای دختران فاطمه زهرا غیرت نمی‌ورزی که آنان را با چهره‌های گشاده در ویرانه‌ای جای داده‌ای؟ به خدا قسم به خانه‌ات برنمی‌گردم، مگر اینکه آنان را به خانه‌ام بیاوری. این رویدادها و نیز نگرانی بنی امیه از پیدایش آشوب و نافرمانی در شهر، که پس از آگاهی مردم از حقیقت ماجرای کربلا، وقوع آن حتمی به نظر می رسید، یزید را بر آن داشت که اسیران اهل بیت را به مدینه بازگرداند.   📌 برگرفته از ص ۲۱۹ کتاب «زینب، فریاد فرمند»، تألیف آنتوان بارا، ترجمۀ غلامحسین انصاری، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، چاپ دوم: تابستان ۱۴۰۰
شیعیان و محبان بصری اهل‌ِبیت و قیام امام‌حسین علیه‌السلام (۱) پس از خروج عبیدالله‌بن‌زیاد از بصره، گروهی از شیعیان بصره در منزل زنی از قبیلۀ عبدالقیس جمع شدند. نام آن زن، ماریه بنت سعد بود که از شیعیان اهل‌ِبیت بود و خانۀ او مرکز اجتماع، مشورت و گفت‌وگوی شیعیان محسوب می‌شد. یزید‌بن‌‌مسعود (نبیط) که از قبیلۀ عبدالقیس بود، پس از آگاهی از نامۀ امام به زعمای بصره، تصمیم گرفت برای یاری حضرت حرکت کند تا به او ملحق شود. به‌گفتۀ سید‌بن‌‌طاووس در لهوف، یزید‌بن‌مسعود که رئیس و شیخ بنی‌تمیم و بنی‌حنظله و بنی‌سعد بود، آنان را برای یاری امام فراخواند و به ایشان گفت: «...  او (امام حسین) از هر جهت برای ولایت بر مسلمانان شایسته است. او بر امت پیشوایی دارد و خداوند او را برای خلق خویش حجت فرستاده و راه سعادت را به شما نشان داده است. ای مردم، صخر‌بن‌‌قیس (احنف‌بن‌قیس) شما را در نبرد جمل از یاری و همراهی امیرالمؤمنین بازداشت. پس بیایید تا امروز با یاری نوۀ رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم، آن ننگ را از دامن خویش بشوییم. سوگند به خدا، هر آن کس که از یاری حسین‌بن‌علی سر باز زند، خداوند او را در دنیا خوار و شمار خاندانش را کاهش خواهد داد. اکنون من زره بر تن و آمادۀ نبرد شده‌ام. بدانید آن کس که کشته نشود، لاجرم خواهد مُرد. هرآن‌کس هم که از مرگ گریزد، عاقبت در چنگ آن افتد.» 📌برگرفته از ص ۲۲۲ کتاب «بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری»، تألیف سید امیر حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
      ✅ شیعیان و محبان بصری اهل‌ِبیت و قیام امام‌حسین علیه‌السلام (۲)   یزید‌بن‌مسعود و یارانش برای یاری امام حسین علیه‌السلام مجهز و آماده شدند؛ ولی به‌علت تعللی که در حرکت توسط قبایل صورت گرفت، پس از حرکت از بصره خبر شهادت امام‌حسین را شنید و از این جهت که نتوانست در رکاب حضرت به شهادت برسد، بسیار گریه کرد و بی‌اندازه متأثر شد.  اما به‌نقل از طبری، او تصمیم گرفت که به یاری حضرت بشتابد. او ده پسر داشت. به آنها گفت: کدامتان در این سفر همراه من می‌شوید؟ دوتن از پسرانش به نام عبدالله و عبیدالله آماده شدند. یزید به‌همراه دو فرزندش با شتاب حرکت کرد تا در ابطح به امام‌حسین رسید. آنگاه سلام گفت و نزد حضرت نشست و دلیل آمدنش را برای امام بازگو کرد و حضرت نیز برای او دعای خیر کرد. پس یزید و دو پسرش همراه امام بودند و در کنار ایشان در کربلا جنگیدند تا اینکه به شهادت رسیدند.   📌برگرفته از ص ۲۲۳ و ۲۲۴ کتاب «بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری»، تألیف سید امیر حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
        📚 منهال‌بن‌عمرو گوید: چون سر مطهر امام را به دمشق آورده و بر نی حمل می‌کردند، من پیش روی او بودم. شخصی سورۀ کهف را می‌خواند تا رسید به آیۀ شريفۀ «أم حسبت أن أصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا»؛ آیا پنداشتی که واقعہ اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ماست؟! به خدا سوگند ناگاه آن سر مطهر به سخن آمد و با زبان فصیح فرمود: «شگفت‌تر از اصحاب کهف، واقعۀ شهادت و بردن من بر نی است!» سلمة‌بن‌كهيل گوید: سر مطهر امام را دیدم که بر نی این آیه را می‌خواند: «فسيكفيكهم الله وهو السميع العليم»؛ دل قوی دارید که خداوند شما را از شر و آسیب ایشان نگاه می‌دارد و او شنوای داناست.    📌 برگرفته از کتاب «فرهنگ جامع سخنان امام‌حسین علیه‌السلام»، تآلیف گروه حدیث پژوهشکدۀ باقرالعلوم علیه‌السلام، ترجمۀ علی مؤیدی، ص ۵۷۴، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
📚 روزی گفتند: شخصی شتری را نحر نموده و گوشت آن را نذر طلبه‌ها کرده است، رفتیم و مقداری از گوشت نذری را گرفتیم،‌ در بین راه،‌ مرحوم قزوینی به بانویی برخورد که سرهای دو فرزندش را بر زانوی خویش گذاشته بود و گویا آنان از گرسنگی و بی‌حالی ناشی از کمبود مواد غذایی در رنج بودند، ایشان به مدرس آمد و آن گوشت نذری را طبخ کرد و بدون این‌که ذره‌ای از آن را میل کند، به آن زن داد. بعد حاج شیخ گفته بود وقتی دیدم آن کودکان با خوردن این غذا جان گرفتند و چشمان خویش را گشودند، بسیار شادمان گردیدم ولی شب را در اتاق خود، به حالت گرسنگی سر بر بالین نهادم، ناگهان دیدم کسی در می‌زند بلند شدم و در را گشودم، دیدم پیرمردی است با سیمایی نورانی، بقچه‌ای به دستم داد و گفت این را برای شما فرستاده‌اند، وقتی آن بقچه را باز کردم دیدم حدود پانزده قرص نان روغنی است، آن‌ها را نیز جز اندکی و در حدّ رفع گرسنگی مصرف نکرده و بین طلبه‌ها توزیع کرد. 📌 برگرفته از ص ۱۲۷ کتاب «فرزانۀ فروزندۀ جان‌ها و دل‌ها» در شرح احوال آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، تألیف غلامرضا گلی زواره، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
رمان «رومی روم»، رمانی است که هم حال و هوای اربعین دارد و هم در چهارچوب ادبیات دفاع مقدس جای می‌گیرد؛ چرا که بخشی از رمان مربوط به عملیات مرصاد است. یادداشت خانم سعیده شبرنگ در مورد این رمان را که امروز در خبرگزاری تسنیم منتشر شد، با مراجعه به پیوند زیر مطالعه فرمایید: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/06/28/2776112
                 📚 از لحاظ خوراک به غذایی بسیار مختصر و اندک قناعت می‌نمود و کسی ندید ایشان در طول حیات پربرکتشان، بر سر سفره‌های رنگین حضور یابد، یکی از طلاب گفته است بارها اتفاق می‌‌افتاد برای صرف ناهار به منزل ایشان می‌رفتم، چند قرص نان و یک سیر پنیر و مقداری گردو،‌ تهیه کرده،‌ با هم می‌خوردیم،‌ زندگی وی کاملاً زاهدانه بود.       📌 برگرفته از ص ۱۲۵ کتاب «فرزانۀ فروزندۀ جان‌ها و دل‌ها» در شرح احوال آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، تألیف غلامرضا گلی زواره، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
مسئلۀ مورد ابتلای این روزها                📚 ... قول بدون علم یا حجت نیز حرام است؛ یعنی انسان حرفی را که به‌درستی آن اطمینان ندارد، با قطعیت بیان کند؛ البته اگر انسان شک داشته باشد که مطلبی درست است یا نه، می‌تواند به نقل از منبع خبری بازگو کند یا گزاره را به نحو ظنی (نه قطعی) بیان نماید. از مصادیق قول به غیر علم عبارت است از: قرار دادن یک مسئلۀ نظری اجتهادی به عنوان یک امر بدیهی، یک محتمل و مظنونی (مثل شایعه) را قطعی بیان کردن، یک مسئلۀ مستحبی را واجب شمردن بدون آنکه تحت عناوین ثانویه قرار گرفته باشد و ...     📌 برگرفته از ص ۲۴۰ کتاب «احکام کاربردی»، پژوهش علیرضا کریمی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
انواع محبت 📚 محبت در نوع انسان، بر دو گونه است، یکی طبیعی و دیگری ارادی. محبت طبیعی مانند محبت مادران به فرزندان که ا گر این نوع محبت در سرشت مادران نبود، تربیت و ادامۀ حیات برای اطفال و کودکان ممکن نمی‌شد. محبت ارادی نیز خود دارای چهار نوع است: ۱- محبتی که به‌سرعت شکل می‌گیرد و به‌سرعت از میان می‌رود؛ ۲- محبتی که به‌کندی شکل می‌یابد و به‌سرعت زایل می‌گردد؛ ۳- محبتی که به‌سرعت شکل گرفته، به‌کندی از بین می‌رود؛ ۴- محبتی که دیرهنگام شکل می‌گیرد و به‌کندی از میان می‌رود. 📌 برگرفته از ص ۲۲۸ و ۲۲۹ کتاب «تحریر اخلاق ناصری»، نوشتۀ خواجه نصیرالدین طوسی و تحریر سید رحیم حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
چاپ و نشر بین‌الملل
#گزیده_کتاب #تحریر_اخلاق_ناصری ✅ انواع محبت 📚 محبت در نوع انسان، بر دو گونه است، یکی طبیعی
دلایل شکل‌گیری محبت‌های ارادی 📚 اما لذت علت محبتی است که زود شکل می‌گیرد و سریع از میان می‌رود. اما نفع علت محبتی است که دیرهنگام شکل می‌گیرد و زود از بین می‌رود. اما خیر علت محبتی است که زود شکل می‌گیرد و دیر از میان می‌رود. اما مرکب از این سه مؤلفه (لذت و نفع و خیر) را علت محبتی می‌توان دانست که دیر شکل می‌گیرد و دیر از میان می‌رود. 📌 برگرفته از ص 229 کتاب «تحریر اخلاق ناصری»، نوشتۀ خواجه نصیرالدین طوسی و تحریر سید رحیم حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل
عدالت، موجب پیوند قلب‌ها 📚 محبتی که بین پادشاه و رعیّت و رئیس و مرئوس و غنی و فقیر وجود دارد نیز در معرض شکایت و ملامت است، چراکه هریک از طرفِ خود انتظار چیزی دارد که در اغلب اوقات، حاصل نمی‌گردد و حاصل نشدن و فقدان توأم با انتظار، موجب فساد نیّت است و فاسد‌شدن نیّتْ درنگ‌کردن را به دنبال دارد و به دنبال درنگ، ملامت و سرزنش می‌آید، اما با رعایت شرط عدالت، این فسادها نیز از میان می‌روند. 📌 برگرفته از ص ۲۳۴ کتاب «تحریر اخلاق ناصری»، نوشتۀ خواجه نصیرالدین طوسی و تحریر سید رحیم حسینی، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل