✳️ آیین رونمایی از کتاب #نمیری_دختر
اثر خانم محدثه قاسمپور
نشر شهید کاظمی
✍ در گردهمایی بانوان نویسنده باشگاه ادبی بانوی فرهنگ و هشتمین سالگرد تأسیس این باشگاه، از ۴ اثر تازه نشر رونمایی میشود.
📘 یکی از این آثار، کتاب #نمیری_دختر هست. روایت طنز 60 دختر نوجوان و جوان از سفر به گلزار شهدای کرمان. روایتی بکر از سفری معنوی که پر از لحظههایی همراه با طنز است و مخاطب را تا آخرین صفحه با خود همراه میکند.
⏰ زمان: چهارشنبه یکم اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۴ الی ۱۷
⌛️مکان: حوزه هنری انقلاب اسلامی، تالار سوره.
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
📕 از کتاب «راز چشمهایش»رونمایی شد
📢غروب دیروز در شهرستان رفسنجان
از کتاب «راز چشمهایش»؛ روایت زندگی سراسر اخلاص مدیر و معلم شهید سید جلال سجادی نوشته حجتالاسلام رضا کشمیری رونمایی شد.
🔖 در این مراسم خانواده، همکاران، دانشآموزان و همچنین معلم شهید سجادی حضور داشتند.
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این کلیپ کوتاه رو ببینید
و دلهای دریاییتون رو آسمونی کنید.
💢 دانشجو بودن در قبل از انقلاب
و پاک ماندن در آن محیط بدِ دانشگاه،
کار سادهای نبود.
♻️ با همهی سختیها،
راهش را یاد گرفت و پاک ماند.
سربهزیر بودن، حداقلترین کارش بود.
🔰 درس و دانشگاه که تمام شد،
نوبت به این رسید که معلم شود
و آموختههایش را به دیگران انتقال بدهد.
شد آقا معلم.
اما کار کمی گره خورد.
شد معلم دبیرستانهای دخترانه.
⚠️ همیشه به شرایط سختی که بر سر راهش قرار میگرفت محل نمیگذاشت.
این بار هم همینطور.
برعکس، تمام تلاشش را کرد تا دانشآموزان، روسری سر کنند.
🧕 هیچ کدام از دخترانی که شاگردش بودند را به چهره نمیشناخت.
همیشه گوشهایش، هم گوش بودند و هم چشم.
کمی گذشت... و جنگ شد.
📌 جنگ باعث شد سنگرش تغییر کند
و مدرسهاش شد جبهه.
🩸 و سرآخر،
مزد این پاک بودن را یک روز قبل از شهادتش گرفت.
آن هم با دیدن چهرهی دلربای امام زمان جانمان.
🌷 آقا معلم، آقا #سیدجلال_سجادی در ۵ مرداد ۱۳۶۲ آسمانی شد.
📓 #راز_چشمهایش؛ روایتی از زندگی مخلصانهی مدیر و معلم شهید،
آقا سید جلال سجادی را بخوانید
و ببینید چطور میشود زندگی کرد،
تا امام زمان(عج) از شما راضی باشد.
مشاهده و خرید کتاب👇
https://manvaketab.com/book/391543/
📝 #راز_چشمهایش│قطع: رقعی│۱۴۴ صفحه│نویسنده: رضا کشمیری
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
👌با این که خیلی دوستشان دارم اما دلم نمیخواهد شبیه آنها زندگی کنم. ابوحامد هیچ وقت در مورد جزئیات کارهایی که انجام میدهد با همسرش حرف نمیزند. طوبای بیچاره از تغییر رفتارهای شوهرش باید متوجه شود که مثلاً این هفته قرار است عملیات داشته باشند. تصورش هم برای من غیرممکن است؛ این که وقت تمیز کردن کمد اتاق دستم به تعدادی اسلحه و بستههای مهر و موم شدهی مرموز برسد.
📍من مثل طوبی حوصلهی این جاسوسبازیها را ندارم. شاید هم سهیل اصلاً مشکوک نشده و ایراد از ذهن من است که پر از خاطرات طوبی و ابوحامد شده و توهم زدهام. چرا خودم و سهیل بیچاره را با زن و شوهری که به قول ریحان در بزرگترین زندان سر باز جهان به دنیا آمدند و زندگی میکردند مقایسه میکنم؟
📝 برشی از کتاب #ماهیها_به_دریا_برمیگردند
روایتی داستانی از همسایگی با یک خانواده فلسطینی
بهقلم خانم مرضیه اعتمادی
رقعی | ۲۰۸ صفحه | ۱۲۰هزار تومان
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙏 اولین باری که همراه مهدی به حرم رفتم عصر روز جمعه بود،
درست آن موقعی که شنیدن صدای زیارت آل یاسین از بلندگوی
صحن ها روح آدم را زنده می کند، حس قشنگی بود که برای اولین بار
با شوهرم به حرم پا گذاشته بودم، آن هم شوهری که خادم رسمی همین درگاه است
و از این به بعد قرار بود مایه امید من و تکیه گاه زندگی مشترکمان باشد.
😭 با هم یک دور صحن ها و رواق را چرخیدیم، دست خودم نبود،
تمام مدت اشک هایم جاری بود، انگار این اشک ها زبان من شده بودند
برای تشکر از بی بی که باعث شده بود مهدی سر راه زندگی من پیدایش بشود
📚 اگر قبلاً کتابهای «یادت باشد»، «کاش برگردی» و «هواتو دارم»
را خواندهاید؛ پیشنهاد میکنیم این روایت تازه را از دست ندهید.
#ارسالی_مخاطب
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
📖 سوره بقره
🙏 ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۹۹﴾
🔺 بعد، از همان جایی که مردم بهطرف مِنا سرازیر میشوند، شما هم سرازیر شوید و از خدا آمرزش بخواهید که خدا آمرزندۀ مهربان است.