eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
15.2هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
88 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دوران دفاع مقدس، گنجینه‌ تمامی ناپذیری است که هرچه بیشتر به اعماق آن می‌رویم با ابعاد تازه‌تر و جذاب‌تری از آن روبرو می‌شویم. یکی از این ابعاد جذاب و کمتر دیده شده، رفاقت بین رزمندگان بوده است. رفاقتی که گاه آدم‌ها را از برادر خونی بهم نزدیک‌تر می‌کرده است و آن‌قدر ریشه‌دار و عمیق می‌شده که تبدیل به اخوت و برادری واقعی می‌شده است. 👬 ماجرای بین حمید داوود آبادی و شهید مصطفی کاظم زاده نیز از همین برادری‌هاست. دو نوجوان کم سن و سال که در روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی با هم آشنا می‌شوند و بعد از آن هم با هم راهی جبهه شده‌اند و در نهایت نیز شهادت مصطفی، او را از حمید که برادر واقعی‌اش شده بود، جدا می‌کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
♥️ عشق، یعنی مخلص خالص بودن یعنی رفیق. و ما از رفاقت چی می‌دونیم... حکایت عاشقی به سبک نور 🌷 ناگفته‌هایی از شهید مصطفی کاظم زاده به روایت دوست و همرزمش، حمید داوود آبادی 💎 این اثر جذاب، تنها گوشه‌ای از زندگی واعتقادات شهدای جوان وعزیزیه که ما در راه حفظ میهنمون، دادیم وچقدر آقا مصطفی‌ها هست که ما باید درموردشون بدونیم. در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن، من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می‌رود ✅ مشاهده و خرید کتاب https://manvaketab.com/book/223197/ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
چه‌کار باید می‌کردم، اصلاً چه‌کار می‌توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می‌رفت: تنهای تنها. اما من نمی‌خواستم بروم. اصلاً من اهل رفتن نبودم. نه می‌خواستم خودم بروم نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم. برنامه‌ها داشتم برای فرداهای دوستی‌مان. حالا او داشت می‌رفت. او داشت می‌شد رفیق نیمه‌راه. من که ماندم! من که اصلاً اهل رفتن نبودم. ماندن مصطفی برای من خیلی مهم و باارزش‌تر بود تا رفتنش. حالا باید او را چطوری از رفتن منصرف می‌کردم؟ بدون شک خودش بود. مگر نه‌اینکه من نخواستم بروم و نرفتم؟! پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس می‌کرد که نرود، حتماً می‌توانست دل خدا را به دست بیاورد. پس باید کاری می‌کردم که نگاه و خواست مصطفی عوض شود. باید با خواست و تمایل او، نظر خدا را هم برمی‌گرداندم. 🔗 برشی از کتاب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
🖐️ سلام، کتاب‌های من که با تخفیف روز مادر خریده بودم، رسیدن دستم😍🤩 نشانه‌های کتاب خیلی قشنگ هستن ممنونم😁✌🏻🍀 🌹 ممنون از شما مخاطبین گرامی که عکس‌هایتان را برای ما می‌فرستید ✨ اگه شما هم خواستین نظرتون رو برامون بفرستین به این ایدی ارسال کنید👇👇 @Shahidkazemi313 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
🌹 امروز رواق کتاب میزبان فرمانده گردان شهدای غواص بود.. و البته امروز فرمانده گردان غواص‌ها میهمان امام رضا (ع) بود... 💠 تصویر تنها غواص بازمانده توی آب که رو به نور سفید فین‌های توی پایش را تکان می‌داد، افتاده بود روی نمایشگرها که دو طرف مجری و میهمان برنامه، قرار گرفته بود. 💎 عطر حرم مثل همه رواقها، توی رواق کتاب هم پیچیده بود. کریم مطهری خاطرات کودکی و نوجوانی‌اش را از آنجا شروع کرد که مکتب امام خمینی(ره) بچه‌ها را یک شبه مرد بار می‌آورد. بچه‌های ۱۲،۱۳ ساله شده بودند نگهبان شبانه پیت‌های نفت مغازه نفت فروشی. 💥 بعد هم که صدام، سودای کشورگشایی بسرش افتاد، پیش‌بینی امام خمینی‌(ره) برای تشکیل بسیج میلیونی بکار آمد. باز بچه‌ها بازی کوچه و بازار را رها کردند و راهی جبهه شدند. 🤔 نمی‌توانستم حتی تخیل کنم، نمی‌دانم کریم مطهری چه صبری داشت که این همه سال این خاطرات را حفظ و نقل کرده بود. 🌹 تصاویر جان دادن بچه‌های گردان، تصویر مرد زخمی که خودش را روی خورشیدی‌ها انداخت تابقیه بتوانند عبور کنند و تصویر بیهوش شدن مادرش وقتی بعد از سالها این قضیه را فهمید... 😭 رواق کتاب،محفل اشک شد... انگار شهدای کتاب آمده بودند زیارت و توی قهقهه مستانه‌شان‌ ما را هم مهمان کردند... 📘 یک دورهمی به بهانه کتاب مشهد مقدس، حرم امام رئوف 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
از بازار رد می‌شدیم. خانم بی‌حجابی را دید! سرش را پایین انداخت و گفت: خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن! با آرنج زدم به پهلویش: «ما رو می‌گیرن تا حد مرگ می‌زنن!» کوتاه بیا نبود: «آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش، سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی‌تر از خون امام حسین نیست!» 🌹 با این شهید، بیشتر آشنا شوید https://manvaketab.com/book/180839/ 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc
874.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ شهید کاظمی و راه شهدا 🔴 کلام شهید: این که ما می‌گیم ما ادامه دهنده راه شهدا هستیم، یکی از موضوعات ادامه دادن راه شهدا، این است که ما در راه انقلاب اسلامی شهید بشیم، فداکاری کنیم در این راه، 🛑 خونمون را بدیم، جسممون را بدیم، هستی مون را بدیم، یکی دیگرش اینه که ما بتوانیم عزت و سربلندی شهدا را برای نسل‌های آینده نگه داریم، برای سعادت‌مندی و سربلندی یک بچه شهید تلاش کنیم، آثار یک شهید را سربلند کنیم، این که راحتم هست، هزینه‌ای هم نداره، از دست همه ما هم برمیاد، این هم یکی از موضوعاتی است که ما باید راه شهدا را ادامه بدهیم. 📖 به ✍🏻قلم 🔸 خاطرات و روایت زندگی شهید احمد کاظمی، از آغاز تا پرواز ✅ مشاهده و خرید کتاب https://manvaketab.com/book/348467/ 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
پرستار که می‌بیند حرفی نمی‌زنم ادامه می‌دهد: «هر مبارزه‌ای به معنای آزادی‌خواهی نیست خانم دکتر! اصلاً برای آزادی نیست.» تعجب می‌کنم. او انگار حرف‌های نگفته‌ام را شنیده است. بعد از مکثی کوتاه می‌گوید: «غربی‌ها را قبل از انقلاب شناختیم. آن‌ها که به بهانه تجدد دست به استعمار و استثمار زدند. تعریفشان از تجربه و به تبع آن آزادی، فقط به قدر منفعت خودشان است. آزادی یک ویژگی انسانی است؛ اما وقتی انسانیت مُرد، دیگر آزادی در هیچ لقاحی نمی‌گنجد.» ✂️ برشی از کتاب 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 امروز روز جهانی مقاومت غزه است با رزمندگان مقاومت غزه در قرائت قرآن شریک باشیم 🙏 🔻 به امید پیروزی و آزادی 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
زمان: حجم: 951.9K
🔉 در این صوت می‌شنوید: ⁉️ عاقبت آنانی که در زندگی شأن امام زمان «عج» را نادیده گرفته اند، چه خواهد شد؟ 🎙 محمدرضا رمزی اوحدی نویسنده و پژوهشگر دینی 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
📔کتابی که متولد می‌شود... 📚هرکتاب قصه‌ای دارد و هر قصه یک بهانه... 🖊نوشتن از کتابی که هنوز منتشر نشده کمی سخت است؛ مخصوصا اگر آن کتاب کمی عیارش بالا باشد! 🌱هم موضوع، هم راوی و هم قلم نویسنده هر سه به جان هم نشسته‌اند تا یک متولد شود👌 🗓امروز بهانه خوبی دستم داد که وصفش را برایتان بگویم؛ 📖قرار است یک کتاب به کتاب‌های‌مان اضافه شود؛ اما نه یک کتاب معمولی! 🎬 نمی‌دانم اهل کدام موضوع و کدام روایت هستید و اینکه چند کتاب از فلسطین و غزه و سرزمین‌های اشغالی مطالعه کرده‌اید؛ اما هرچه خواندید خوب یا بد بگذارید کنار و این یکی را فاکتور بگیرید... 📓 کتابی با طعم فلسطین و شاید یک روایت ناب از قلب سرزمین‌های اشغالی 🇪🇭سفری پر ماجرا از ماهیانی که به دریا بر خواهند گشت...! 📍ادامه دارد... . . 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
خورشید با همه درخشندگی و جلالش، در پایان هر روز ناپدید می‌شود و جای خویش را به تاریکی شب، می‌سپارد؛ ولی آفتاب برادری تو جاودانه در آسمان دل من می‌درخشد و جان می‌بخشد در هر صدا که به گوشم می‌رسد، جز داستان تو نمی‌شنوم و به هرجا که نظر می‌کنم، جز چهره تو نمی‌بینم. 🌹 با این شهید، بیشتر آشنا شوید https://manvaketab.com/book/373721/ 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc