📍توقف کرده بودند برای استراحت. یک نفر میآمد از آن دورها.
گفت: «از کجا میآیی؟ »
📌مرد جواب داد: «از عراق. »
گفت: «مردمش را چهطور دیدی؟ »
سرش را انداخت پایین. گفت: «دلهایشان با تو است و شمشیرهایشان با بنی امیه. »
📖 #آفتاب_بر_نی ׀ صفحه ۵۰ ׀ زینب عطایی
#محرم
#بعثت_خون
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
🔔 مصطفی مختار آمد به فروشگاهمان.
اهل تانزانیا بود.
💯 قرار بود
راهی کربلا شود و ۲۰ روز آنجا بماند.
آمده بود کولهپشتی پسرش را
از کتاب پُر کند،
تا در آن ۲۰ روز حوصلهاش سر نرود.
📍 اما متأسفانه یا خوشبختانه،
گفته بود پسرش خیلی از کتابهای #فروشگاه را خوانده و یا خانه دارد
و به گرفتن هفت جلد کتاب بسنده کرد.
🤔 برایم جالب بود که یک پسر تانزانیایی
چرا اینقدر کتابهای شهدایی خوانده و می خواند؟
پ.ن: یک وقتهایی #کتابفروش بودن واقعاً سخت است.
بهخصوص اگر یک مشتری پیدا بشود،
دنبال یکسری #کتاب برای
یک رده سنی خاص بگردد
و تو روی هر کتابی دست بگذاری
بگوید: «این رو خوندم.»
یا بگوید: «این رو خونه دارم.»
#بی_سیم_چی
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
🥺 گفتن و شنیدن مصائبِ حضرت زینبسلاماللهعلیها
خیلی سخت است.
سخنران محترم جلسه،
محور صحبتهای امروزشان را
عقیله بنیهاشم قرار دادند.
🌷جلسه امروز به نیت تمامی شهدا
بهویژه سردار شهید محمدرضا زاهدی
و حاج عماد مغنیه برگزار شد.
🏴 ضمنا مجلس امروزمان
به پرچم حرم حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
مزین شد.
👌پایان مراسم بههمراه پذیرایی
به هر یک از عزاداران حسینی
یک بسته حاوی تربت مطهر امام حسین علیهالسلام
و یک دستمال اشک بهعنوان هدیه تقدیم کردیم.
🌷 دعوتتان میکنیم
به روضههای صبحگاهی فروشگاهمان
⌛ ساعت ۷:۳۰ صبح قم، خ معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف، پلاک ۳۶، فروشگاه نشر شهید کاظمی
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
🖤 دستمال اشک امام سجاد(ع)
🥺 وقتی محمد حنفیه برای استقبال کاروان برگشته از شام از مدینه خارج شد، صیحهای بلند کشید و بیهوش شد و از اسب روی زمین افتاد. غلامش به سرعت خود را به امام زینالعابدین علیهالسلام رساند و ماجرا را به آن حضرت خبر داد.
🏴 امام در حالی که در دستش پارچه سیاهی بود که با آن اشک خود را برطرف میفرمود از خیمه بیرون آمد و هنگامی که وقایع کربلا را برای عمویشان محمد حنفیه نقل میفرمود اشک می ریخت و با همان دستمال اشک خود را پاک میکرد.
📖 #احرام_محرم_نوشته ׀ صفحه ۱۱۷ ׀عبدالحسین نیشابوری
🔹دستمال اشک؛
یک هدیه ویژه که روی سفارشات حضوری و مجازی شما تقدیم خواهد شد.
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
📘 بینایی؛ روایتهایی از همراهان امام حسین«ع» که هرچند از قبیلهٔ حضرت نبودند، ولی در عاقبتبهخیری و رستگاری همقبیلهٔ امام بودند.
📌آدمهایی ظاهراً معمولی که همگی گرد شمع وجود امام جمع شدند و از پیله تعلقات دنیا رها شدند.
📖 #بینایی | صفحه ۸۹ | امین بابازاده
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
🤔 دارم جناب حُر بن یزید ریاحی را توی ذهنم مجسم میکنم:
افسر ارشد سپاه یزید؛ ولی متین و با ادب
از سران کوفه
📌سرشناس در میان عرب
و کسی که
به جملهی بیمعنای «مأمورم و معذور»
ایمان نداشت.
🌷 و در آخرین سکانس فیلم زندگیاش
در آغوش #امام_حسین علیهالسلام
به #شهادت رسید.
✅ بله دوستان، #روضه امروزمان
به نام جناب #حُر زینت گرفت.
انشاءالله ما هم طوری زندگی کنیم
که حضرت از ما راضی باشند.
🌱چشمبهراه قدمهای نورانی شما هستیم.
⌛ ساعت ۷:۳۰ صبح
قم، خ معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف، پلاک ۳۶، فروشگاه انتشارات شهید کاظمی
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
🔹امروز چهارم محرمالحرام
متعلقبه جناب حربنیزید ریاحی است.
📖 بههمین خاطر همخوانی کتاب #قصه_کربلا را
به جناب حر و جناب جون تقدیم میکنیم.
✅ که امید بازگشت و پذیرفته شدن را در دل شیعیان تا پایان تاریخ زنده نگه داشتند.
👌شما هم میتوانید در این همخوانی همراه ما باشید...
#روز_اول
#کتاب_قصه_کربلا
❇️ لینک گروه همخوانی:https://eitaa.com/joinchat/2761032298Cd2e44e391d
مشاهده و تهیه کتاب 👇
https://manvaketab.com/book/371911/
🤔 درباره اصحاب عاشورایی #حضرت_سیدالشهدا علیهالسلام
چقدر اطلاع دارید؟
چقدر آنها را میشناسید؟
✅ اصحابی که شاید
دیگر لنگه آنها در دنیا پیدا نشود.
✍️ امین بابازاده در کتاب #بینایی
درباره همین اصحاب قلمزده است.
با تلفیقی از تاریخ و تحلیل
و با نثری ادبی و دلنشین.
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
🖤 امام رضا علیهالسلام و تربت حسینی
🔹راوی میگوید: امام رضا علیهالسلام یك بسته لباس از خراسان براى من فرستاد كه داخل آن قدرى خاك آمیخته با آب (گِل) وجود داشت. از فرستادۀ حضرت پرسیدم: «این چیست؟»
در جواب گفت: «این گِل قبر حسین علیهالسلام (تربت حسینى) است.»
حضرت لباس و چیزى براى كسى نمىفرستند مگر آن كه در آن تربت حسینى قرار مىدهند و مىفرمایند: این (تربت) به اذن پروردگار باعث ایمنى و حفاظت است.»
📖 ( وسائلالشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۷)
💯یکی از هدایایی که به همراه بستههای شما تا پایان ماه محرم ارسال خواهد شد،
علاوهبر دستما ل اشک، تربت متبرک حسینی است.
🤲 در این شبهای عزیز
به یاد ما هم باشید و ما را از دعای خیرتان محروم نکنید.
کتاب های خوب را خوب تهیه کنید.👇👇
manvaketab.com
#محرم
#بعثت_خون
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
💯 یک اتفاق تازه...
داریم براتون یک هدیه ویژه آماده میکنیم
یک هدیه جذاب و البته بامزه
🤔 فکر میکنید این هدیه چیه و برای چه کتابیه؟
اینجا برامون بنویسید👇
@Shahidkazemi313
🔔 خبرهای خوبی در راه است...
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
🔹جون خدمتکار ابوذر غفاری بود که آزاد شده بود. بعد از ابوذر همراه امیرالمؤمنین بود و بعد همراه امام حسن و بعد از او همراه امام حسین. روز عاشورا رفت و اجازه گرفت برای جنگیدن. امام حسین اجازه نداد و گفت: تو آزادی که بروی. تو برای روزهای سلامت و عافیت آمدی، حالا گرفتار گرفتاری ما نشو.
📍جون خودش را به پای امام انداخت و گفت: پسر رسول خدا! در خوشی و راحتی همراه شما باشم و موقع سختی دست از شما بردارم؟ هرگز! میدانم بویم بد است و رنگم سیاه؛ ولی آیا بهشت را از من دریغ میکنی تا بویم خوب شود و رویم سفید. به خدا از شما جدا نمیشوم تا خونم با خونهای پاک شما مخلوط شود.
📖 قصه کربلا | صفحه ۱۲۰ | مهدی قزلی
#محرم
#بعث_خون
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi
📚انتشارات شهید کاظمی در#ویترین_رسانه
📖 #رویای_آنه
روایتهایی خواندنی از زندگی جانباز عیسی شباهت (مهدوی)
معصومه حسینی | چاپ اول |
📖 #قصه_کربلا
برشهایی از زندگانی امامحسین(ع) از آغاز تا پرواز
مهدی قزلی| چاپ نهم |
📖 #پلاسما
داستان زندگی زنی به نام شیما است که در برهه های مختلف زندگی تلاش میکند، جایگاه خود را در زندگی پیدا کرده و برای تحقق آن مبارزه کند
فاطمه شایان پویا | چاپ اول |
📌 انتشارات شهید کاظمی
🆔 @nashreshahidkazemi