یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط می گفت: فرزند دو ساله ام که اکنون حدود چهل سال دارد، در منزل شلوار و فرش را نجس کرده بود.
مادر چنان او را زد که نزدیک بود نفس بچه بند بیاید!
خانم پس از یک ساعت، تب شدیدی کرد. به پزشک مراجعه کردیم و در شرایط اقتصادی آن روز شصت تومان پول نسخه و دارو شد. ولی تب قطع نشد. بلکه شدیدتر شد.
مجددا به پزشک مراجعه کردیم و این بار چهل تومان بابت هزینه درمان پرداخت کردیم که در آن روزگار برایم
سنگین بود.
شب هنگام جناب شیخ را سوار ماشین کردم تا به جلسه برویم. همسرم نیز در ماشین بود.
اشاره به خانم کردم و گفتم: والده بچه هاست. تب کرده است. دکتر هم بردیم، ولی تب او قطع نمی شود.
شیخ نگاهی کرد و خطاب به همسرم فرمود: بچه را که آن طور نمی زنند. استغفار کن، از بچه دلجویی کن و چیزی برایش بخر، خوب می شود. چنین کردیم تب او قطع شد...
آری ظلم کردن حتی به فرزند بار حق الناس بر دوش انسان خواهد نهاد.
📙برگرفته از کتاب تقاص اثر جدید گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
📙محسن بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت.
در مراسم عقد به همسرش یک بسته کتاب هدیه داد که یکی از آنها سلام بر ابراهیم بود.
بارها کتاب شهید هادی را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد.
ابراهیم الگوی محسن بود. محسن حججی خالصانه و بدون سر و صدا برای خدا زحمت کشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد...
❤️ شهید محسن حججی❤️
📙برگرفته از کتاب حجت خدا. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
ابراهیم می گفت:
روزی را «خدا» می رساند برکت پول مهم است،کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد
#شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب المثل بود: آش نخورده و دهن سوخته.
شخصی در مقابل من غیبت کرده یا تهمت زده و من هم در گناه او شریک شده بودم. چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط سرافکندگی برایم ایجاد کرد.
خیلی سخت بود. خیلی. حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت.
اما زمانی که بررسی اعمال من انجام می شد و نقایص کارهایم را می دیدم، گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد! حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما...
این حرارت تمام بدنم را می سوزاند، طوری که قابل تحمل نبود. همه جای بدنم می سوخت، بجز صورت و سینه و کف دستهایم!
برای من جای تعجب بود. چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود. جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم.
من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) اشک می ریزی، قدر این اشک را بدان. اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را می کرد. من نیز وقتی در مجالس اهل بیت السلام گریه می کردم. اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمیسوزد!
📙برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
بسیاری از فرماندهان و بزرگان دفاع مقدس، از افراد بسیار عادی و ساده درجامعه بودند.
شهید برونسی معمار بود، شهید طاهری چوپان و...
سردار شهید حسین ساعدی که فرمانده سپاهیان و بسیجیان خمین به حساب می آمد یک گچکار ساده بود، او با شروع جنگ به کردستان رفت و در کنار سردار احمدمتوسلیان بود. آنجا همه قدرت مدیریت و شجاعت او را دیدند. حسین حماسه ها آفرید.
✅او بعدها فرمانده نیروهای اعزامی از خمین شد و در سالهای ابتدای دفاع مقدس، با گردان روح الله، خط شکن عملیاتها شد.
💐شهید زین الدین که فرمانده اش بود، بسیار به حسین ساعدی علاقه داشت. او سخت ترین محورها را در اختیار حسین و نیروهایش قرار می داد.
در یکی از عملیاتها، دو گردان نیرو در عمق مواضع دشمن محاصره شدند. مهمات و اذوغه آنها تمام شد. دشمن ده ها خودرو فرستاد تا بلکه یکجا ۷۰۰ اسیر بگیرد‼️
حسین ساعدی فرمانده آنها بود، سردار زین الدین به او گفت هرکاری می توانی انجام بده.
او که هیچ دوره فرماندهی ندیده بود، با توکل بر خدا و حرکتی عجیب، نه تنها تمامی نیروها را نجات داد، بلکه تعداد زیادی کشته و اسیر از دشمن گرفت!!
حکایت دلاوری های او ادامه داشت. برادر زین الدین قصد داشت او را معاون لشکر کند اما بسیجیان خمین اعتراض خود را با شعار: یاحسین یا خمین فریاد زدند.
یعنی اگر حسین نباشد به خمین بر می گردیم.
💐حسین ساعدی این اعجوبه دفاع مقدس در عملیات خیبر جاودانه شد.
📙برگرفته از کتاب یاحسین یا خمین. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
8⃣5⃣
📚یاحسین یاخمین
خاطرات زیبای سردار شهید حسین ساعدی
📚 اثر گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی.
📖۱۵۶صفحه مصور.
۱۶۰۰۰تومان
چاپ اول ۱۴۰۰
قبلا چهار بار با عنوان مجنون در اتش منتشر شد.
@pkhadi
🔸شهید ابراهیم هادی:
آدم هر کاری از دستش بر می اید باید در حد توانش برای بندگان خدا انجام بدهد. که بنا به فرموده امام کاظم (ع) اگر چنین نکنیم هیچ عملی از ما پذیرفته نمی شود.
#زندگی_به_سبک_شهدا
✳️ زندانی در بهشت!
🔻 ...ناگهان چیز عجیبی به چشمم خورد. چیزی شبیه یک قفس بزرگ در لابهلای باغهای بهشتی که شخصی در آن زندانی بود! من گفتم مادر این چیست؟ زندان در این باغ چه میکند؟! مادر گفت: این شخص در دنیا آدم خوبی بود و لایق #بهشت است اما یک بار به ناحق #آبروی شخصی را در میان جمع برد. او را اینطور نگهداری میکنند تا آن شخص به اینجا بیاید و او را حلال کند. ...
من و مادرم غرق تماشای نعمتهای بهشتی بودیم که ناگهان مادرم دستی روی شانهام گذاشت و گفت: پسرم دیگر وقت خداحافظی است. هنوز وقت تو نرسیده که به اینجا بیایی...
📚 برگرفته از کتاب #تقاص. حقالناس در تجربههای نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی
📖 ص ۸
#شهيد_ذبیح_الله_عاصی_زاده🌷
💠 سردار عاصی زاده انسانی خودساخته وبسیار مؤدب ودوست داشتنی بود. اهل عمل بود تاحرف، مخلص بودو متقّی. نجیب بود و چهره ای معصومانه داشت خاکی بود و بی ریا، با زرق و برق دنیا بسیار فاصله داشت.
📌 شهید عاصی زاده سعادت خود را در رنج خویش و راحتی دیگران و گمشدۀ خویش را در جبهه هاو نبرد با کفّار می جست. بارها درجبهه مجروح شد؛ امّا پس از اندکی بهبودی باز به جبهه برمی گشت.
🔘 پس از دلاور مردیها و رشادت های فراوان توانست با جلب نظر مسئولین،”تیپ مستقل و پیروز الغدیریزد” را تشکیل دهد و افتخار اوّلین فرماندهی تیپ را به نام خود ثبت نماید.
نام این سردار رشید اسلام لرزه بر اندام لشکر عراق انداخته بود به طوری که زمانی که به شهادت رسید رادیو عراق خبر شهادتش را با ابراز خوشحالی اعلام کرد
📆 سالروز شهادت ۲۱ مهر ماه ۱۳۶۲
📙برگرفته از کتاب شناسایی. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
«محمد بنا سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی»از #شهید_ابراهیم_هادی می گوید:
🌀همدیگر را میشناختیم. در یک باشگاه تمرین میکردیم، در باشگاه ابومسلم؛ انتهای خیابان عارف، نزدیک میدان خراسان. خانهاش همان جا بود. مدتی کشتی فرنگی را رها کردم به باشگاه ابومسلم آمدم و کشتی آزاد کار کردم. ابراهیم هم آنجا تمرین میکرد، مدتی که در باشگاه ابومسلم کشتی آزاد تمرین کردم، باعث شد #ابراهیم را بشناسم. قبل از انقلاب در دورهای با هم رفیق بودیم. او چند ماهی از من بزرگتر بود. بعد از انقلاب هم ما از آن محله رفتیم و از هم جدا شدیم.
جنگ شده بود، ابراهیم به جبهه رفت و بعد خبر شهادتش را شنیدم. او انسانی والا مقام بود ابراهیم همان سالهای ابتدایی جنگ شهید شد.
بنا عنوان کرد: هادی قبل از جنگ کشتیگیر بود اما در جنگ به قهرمانی رسید، در واقع قهرمانی ابراهیم مقابل دشمن اتفاق افتاد. سنی هم نداشت که شهید شد. آن موقع خیلیها در سطح ملی خوب بودند و میتوانستند مدال بگیرند، اما به جبهه رفتند. اصغر منافیزاده هم فرنگیکاری بود که شهید شد، او قهرمان تیم ملی بود. رضا هوریار هم والیبالیست خوبی بود، او هم در کردستان شهید شد. خیلی از همدورهایها و رفقایم، دوستانی که در دوره کوتاهی که پاسدار بودم و آنها را میشناختم، شهید شدند. نمیشود بزرگی کار آنها را وصف کرد، دنبال هدف والایشان رفتند و به بالاترین درجه رسیدند و خانوادههای آنها را باید روی سرمان بگذاریم...
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
بسیاری از خیرات انسان، توسط فرزند برای او ارسال می شود. شاید هیچ باقیات الصالحاتی بهتر از فرزند صالح برای انسان
نباشد.
برای همین است که امام رضا علیه السلام می فرماید: وقتی خداوند خیر بنده اش را بخواهد، وی را نمی میراند تا فرزندش را ببیند.
بنده از نوجوانی یاد گرفتم که هر کار خوبی انجام می دهم یا اگر صدقه ای میدهم، ثواب آن را به روح تمام کسانی که به گردن من حق دارند، از آدم تا خاتم و تمام اموات شیعه و پدران و مادرانم نثار کنم.
در آن سوی هستی، پدر بزرگم را همراه با جمعی که در کنارش بودند مشاهده کردم.
آنها مرتب از من تشکر می کردند و می گفتند: ما به وجود اولادی مثل تو افتخار می کنیم. خیرات و برکاتی که از سوی تو برای ما ارسال شده، بسیار مهم و کارگشا بود. ما همیشه برایت دعا می کنیم تا خداوند بر توفیقات تو بیفزاید...
📙برگرفته از سه دقیقه در قیامت. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
5⃣2⃣
📙اسرائیل اسیر
خاطرات شهید داود حنیفه
کسی که ۱۶ ماه در زندان های اسرائیل...
👆وقتی در سال ۱۳۶۱ حاج احمد متوسلیان با نیروهای خود راهی لبنان بود، یکی از پاسداران که مترجم عربی بوده و مدتها در لبنان و سوریه در کنار نیروهای مقاومت جنگیده بود را با خود همراه کرد.
داود حنیفه این رزمنده و دلاور شجاع، مدتها با نیروهای ایرانی همراه بود و به نیروهای سوری و لبنانی، نحوه شناسایی و مواجه با دشمن را آموزش می داد. او مترجم فرماندهان ایرانی هم بود.
در یکی از شناسایی ها وارد مواضع اسرائیلی ها شد. یکباره صدای رگبار و... دیگر کسی از داود خبری نداشت.
دوستانش می دانستند اگر زنده باشد، با توجه به شکنجه های صهیونیست ها بعید است زنده بماند. او رفت و هیچ خبری از او نشد، بنیاد شهید او را شهید مفقود الاثر معرفی کرد و...
تا اینکه شانزده ماه بعد و درست در زمان عملیات خیبر اتفاق عجیبی افتاد...
بچه های اطلاعات لشکر، آماده عملیات بودند. یکباره در حسینیه دوکوهه کسی را دیدند که...
گویی داود بود داود حنیفه!؟ اما...اسرائیل اسیر
برگرفته از متن کتاب
📚اثر گروه شهید هادی ۱۳۹۹
۹۶ صفحه مصور
۱۰ هزار تومان
@pkhadi
⭕️ پیامِ #شهید ابراهیمِ هادی
🔷اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر می شود. صدای بلند در پیش نامحرم، مقدمه ی آلودگی و گناه را فراهم می کند. اگر حریم ها رعایت شود، نامحرم جرأت ندارد کاری انجام دهد.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
کتاب خوبی در حوزه مسائل اجتماعی بود. وقتی خواندم به همه توصیه کردم که بخوانید و برای شاگردانم از اخلاص نویسنده کتاب تعریف کردم.
حالا در آن سوی عالم مورد توبیخ قرار گرفته بودم که چرا وقتی یقین نداشتی، از اخلاص نویسنده تعریف کردی؟
آنجا فهمیدم که نه تنها نباید از کسی بدون دلیل بد بگویم، بلکه تعریف بیجا هم می تواند بار حق الناس برایم ایجاد کند...
📙برگرفته از کتاب تقاص. اثر جدید گروه شهید هادی
📝قیمت ۱۵ تومان
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
#شهدشهادت
شهید آوینی: زمانه عجیبی است...
برخی مردمان امام گذشته را عاشقند، نه امام حاضر را...
میدانی چرا؟!
امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر میکنند، اما امام حاضر را باید فرمان برند؛
و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند...
#هوالهادی
در یکی از مغازه ها مشغول کار بود .
یک روز در وضعیتی دیدمش
که خیلی تعجب کردم.
دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.
جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت
وقتی کار تحویل تمام شد .
جلو رفتم و سلام کردم .بعد گفتم:
آقا ابرام برای شما
زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما!
نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب
نیست،بیکاری عیبه،این کاری هم که
من انجام میدم برای خودم خوبه،
مطمئن میشم که هیچی نیستم.
جلوی غرورم رو می گیره!
گفتم :
اگه کسی شما رو اینطوری ببینه
خوب نیست!
شما ورزشکاری و........
خیلی ها می شناسنت.
ابراهیم خندید و گفت:
ای بابا ، همیشه کاری کن که، اگه خدا
تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!
#آقاابراهیمهادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از پخش کتاب هادی
4⃣
📚بیامشهد.
خاطرات زیبای شهید علی سیفی.
شهیدی که امام عصر را ملاقات و در مشهد شفا یافت و...
📙۱۵۶صفحه مصور.
۱۵۰۰۰ تومان
📖اثر گروه شهید هادی.
ویرایش جدید و پالتویی
چاپ اول ۱۳۹۵ چاپ چهارم ۱۳۹۹
✅خاطرات اثرگذار و زیبا. پرفروش در سال جاری
@pkhadi
خلاصه ای از زندگی طلبه شهید علی سیفی جوانِ شوخ طبع اهل مراغه.
از همان نوجوانی تحت تربیت دوستان الهی بوده و عاشق امام زمان (عج) می شود. او در دفعات مختلف به ملاقات امام زمان(عج) نائل می شود.
✅ این ملاقات ها به حدی زیاد بود که گاهی واسطه ارسال پیام هایی به آیت الله شهید اشرفی اصفهانی امام جمعه کرمانشاه بوده.
این طلبه چند بار سخنران پیش از خطبه های کرمانشاه شد.
شاید به خاطر همین ارتباط ها بود که نوعی اطلاع از امور مخفی برایش ایجاد می شد.
به حدی که بارها قبل از عملیات اسامی رزمنده های شهید، مجروح و... را بیان می کرد.
شیخ حسین انصاریان ایشان را سوار بر قطار عرفان و دیگران را پیاده معرفی می کند.
علی سیفی بعد از عملیات فتح المبین در بهار ۶۱ به علت مجروحیت مجبور به بازگشت می شود. پزشکان چاره کار را در قطع پا می بینند. اما امام زمان (عج) ایشان را دعوت به مشهد و مژده به شفای پا به شرط برگشت به جبهه می کند.
بعد از شفای پا وارد حوزه می شود و سه سال در حوزه درس می خواند.
او چند مدرسه را عوض می کند! چون مدیران مدارس چنین طلبه ای را که مدام به جبهه اعزام می شود و دیگران را هم با خود می برد، را باعث تعطیلی حوزه می دیدند.
او معتقد بود که انسان باید به آموخته هایش عمل کند.
علی سیفی در حالی که به تمام دوستان خبر شهادت خودش را داده بود، در نهایت در عملیات والفجر هشت جاودانه شد.
📙برگرفته از کتاب بیا مشهد. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
در این مجلس خدا پیدا نمیشود!
می دانستم ابراهیم عاشق حضرت زهرا (س) و مجالس منتسب به ایشان است. یک شب به اصرار بردمش جلسه معروف به عید الزهرا (س) شب نهم ربیع. فکر می کردم ابراهیم از حضور در این جمع خوشحال باشد.
مداح جلسه به خیال خودش برای شادی دل حضرت زهرا (س)، حرف های زشتی به زبان می آورد.
✅ اواسط جلسه بود که ابراهیم دیگر طاقتش طاق شد. به من اشاره ای کرد و باهم بیرون رفتیم.
خیلی به هم ریخته بود. خطاب به من با عصبانیت دستش را تکان می داد و گفت: «توی این مجالس خدا پیدا نمی شود. همیشه جایی برو که حرف خدا و اهل بیت (ع) باشد».
این جمله را چند بار تکرار کرد...
📙سلام بر ابراهیم، ج ۱، ص ۱۶۲
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63