eitaa logo
نشر شهید هادی
18.7هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
16 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
💐همسفر باشید با خاطرات شهدا و صدها مطلب اثرگذار. ✅حکایت های شنیده نشده و تصاویر دیده نشده از شهید ابراهیم هادی و دیگر شهدا. ✅تصاویر و گزیده مطالب زیبا، از یکصد کتاب منتشر شده توسط گروه و نشر شهید هادی. (هر روز چند مطلب کوتاه، بدون تبلیغ) ✅مطالب بسیار زیبا و آموزنده از کتابهای تجربه های نزدیک به مرگ. شنود، بازگشت، با بابا، سه دقیقه در قیامت و تقاص. ✅اخبار گروه فرهنگی شهید هادی، مراسمات، مسابقات و آثار جدید و... ✅مطالبی از پرتیراژترین کتابهای حوزه اجتماعی کشور، سلام بر ابراهیم و سه دقیقه در قیامت که بیش از ۱.۳۰۰.۰۰۰ نسخه تیراژ داشتند. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇ضرر نمی‌کنید! https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
📚برای دانلود رایگان آخرین ویرایش کتاب سلام بر ابراهیم یک به این لینک مراجعه بفرمایید: . https://nashrhadi.com/news-009/
سر چهارراه منتظر تاکسی بودم، یکی از دوستان قدیمی مسجدی را دیدم که با ماشین در حال عبور بود، توقف کرد و مرا سوار نمود‌. در راه متوجه شدم روی صندلی های عقب بسته های مشروب قرار دارد!! مدتی بعد یکی از بزرگترهای مسجد مرا صدا زد و در مورد همان راننده از من سوالاتی پرسید و گفت: ایشان از دختر من خواستگاری کرده. من یاد بسته های مشروب افتادم و گفتم: من چیزی از او دیدم که باورم نمیشد، او... ادامه ندادم و گفتم برو از کسی دیگه تحقیق کن. همین حرف من کافی بود تا آن ازدواج سر نگیرد. حالا در آن سوی هستی و در بررسی اعمالم، همان ماجرا را با جزئیات دیدم. این دوست من در اطلاعات نیروی انتظامی مشغول بود و آن روز بسته های مشروب را از متهم گرفته و به پاسگاه می رفت، اما من ندانسته قضاوت کردم!! او خیلی علاقه داشت که با آن دختر ازدواج کند و زمانی که جواب منفی شنید زندگی اش دچار مشکل شد و در تمام این ماجرا من مقصر بودم که زود قضاوت کردم... 📙برگرفته از کتاب تقاص حق الناس در تجربه های نزدیک به مرگ. 📝اثر گروه شهید هادی. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
ابراهیـم‌ همیشہ‌ میگفـت : تا وقتے ڪہ زمانِ‌ ازدواجتون نرسیـده دنبالِ با نرید ؛ چون آهسته آهسته خودتون رو بہ میڪشونید ! .... فضا، فضای مجازی است ، ولی نامحرم، نامحرم واقعی است ! برایش تک‌تک حرفها و شکلکها حقیقی است. روی قلبش اثر می گذارد... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷حکایت بسیار زیبا و شنیدنی. کمک به زندانی محکوم به اعدام شهیدی که هنوز گره گشایی می کند. 🎤راوی: برادر وکیل پور مشاور رئیس سازمان زندان ها 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅خانم نازلی، مسیحی اهل ارمنستان که به واسطه شهید هادی هدایت و شیعه می شود. 🌷او عاشق شهداست و بارها به ایران سفر کرده و به مزار شهدا سر میزند. 💐ابراهیم، تاکنون هادی بسیاری از مردم شده و این هدایت ها ادامه دارد... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست داشتنِ آدمھاۍ بزرگ انسـان را بزرگ مـےکند و دوست داشتن آدمھاےِ نورانـے بـھ انسان نورانیت مـےدهد! اثر وضعـےِ محبوب آنقدر زیاد است ڪھ آدم باید مراقب باشد مبـٰادا بـھ افراد بـےارزش علاقـھ پیدا کند چـھ دوستـے بھتر از شُھدا؟ رفیقت ڪھ شُهدایۍ باشد تو هم شھید خواهـے شد'!
💐هفته دفاع مقدس گرامی باد. در بازگشت از تفحص فکه، برای آقا سید مرتضی آوینی، از فرمانده گروهان خودمان تعریف کردم. از مجید حشمتی که در نوزده سالگی، راه های آسمان را بهتر از زمین می شناخت و نیروهایش را نیز الهی کرد. مجید در شب عملیات والفجر مقدماتی به نیروهایش گفت: بچه ها ملائک را می بینید که در بین شما حضور دارند؟ تمام شما شهید خواهید شد، اما دیر و زود دارد... مجید آن شب به شهادت رسید و پیکرش برای همیشه در فکه ماند. آقاسید مرتضی آوینی هفته بعد برای ساخت مستندی از مجید و شهدای قتلگاه، راهی فکه شد. درست زمانی که به مقتل مجید رسید، یکباره صدای انفجار و... 📙برگرفته از کتاب از گود مافیا تا گود قتلگاه. اثر جدید گروه شهید هادی. رونمایی شده در هفته دفاع مقدس. 🌹به مهمانی شهدا دعوت شده اید. خاطرات ناب و مطالب زیبایی از شهدا و تجربه های نزدیک به مرگ و... همراه باشید با تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعال فضای مجازی بودم. در جریان سکته و تجربه نزدیک به مرگ، مرور اعمالم را مشاهده کردم. من همواره سعی می کردم مراقب حق الناس باشم. حتی در بیان مطالب مجازی. یک روز پیامی سیاسی برایم آمده بود. چون از صحت آن مطمئن نبودم، آن را پخش نکردم. اما دوست دیگرم در صفحه و کانال خودش آن را بازنشر کرد. به او گفتم اشتباه می کنی این تهمت است اما قبول نکرد. من در مرور اعمالم همان روز را دیدم‌. متوجه شدم که چهار هزار نفر پیام دوست مرا دیده اند و واکنش نشان دادند. او گرفتار بود. اگر می خواست از حق الناس در قیامت نجات پیدا کند، باید این افراد را پیدا کرده و حلالیت می طلبید! ✅این روزها چقدر آدم ها با پخش مطالبی که از صحت آن اطمینان ندارند خود را گرفتار می کنند!؟ 📙برگرفته از کتاب تقاص. اثر گروه شهید هادی. داستان ششم 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
کتاب شیخ عبدالکریم. زندگینامه و خاطرات شهید شیخ عبدالکریم بخردیان روحانی وارسته و سید شهدای شهر بهبهان که در هفته دفاع مقدس توسط نشر شهید هادی منتشر شد. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: شاگرد حضرت امام در نجف بود. چشمانش مشکل داشت اما حضرت رسول الله در نوجوانی شفایش داد. در جوانی با چشمان کم بینا، به تنهایی به کربلا رفت. در میان راه که همه جا تاریک بود و کسی نبود دستش را بگیرد، مردی ناشناس آمد و او را به کربلا رساند. آن شخص، نام شیخ عبدالکریم را می دانست و به شیخ گفت: از نام و نشان من چیزی نپرس که باید بی نام باشم! مبارزاتش را از سال ۴۰ شروع کرد! در زمانی که کمتر روحانی در بهبهان و خوزستان و حتی کشور، وارد مبارزات شده بود! هسته های فرهنگی و مبارزاتی بهبهان را راه اندازی کرد. ساواک بهبهان که در بی رحمی زبانزد بود، مثل مرگ از او می ترسید. با اینکه بسیار کم بینا شده بود، اما خود نارنجک و وسایل جنگی می ساخت و به شاگردانش می داد تا علیه رژیم به کار ببرند. طراحِ بسیاری از عملیات ها علیه رژیم بود. با اینکه طلبه بود، اما یک مخترعِ به تمام معنا بود. اختراعاتی داشت که مهندسین هم در آن حیران می ماندند. بارها زندانی شد، اما او همان بود که بود. مبارز و یکدنده. رهبر انقلابیون بهبهان بود. با اینکه از هیچ چیز و هیچ کس نمی ترسید، اما برای سازمان مجاهدینی ها بسیار دلسوز بود. خودش را به آب و آتش می زد تا آنها را آگاه کند و به نحوی از زندان آزاد کند. بسیاری از شهدای بهبهان در مکتب او بزرگ شدند و از او خط می گرفتند. سرداران بزرگی در مکتب او رشد کردند… 📦 لینک خرید: https://nashrhadi.com/product/319
هدایت شده از نشر شهید هادی
🌷شب جمعه است. یادی کنیم از سرداران بزرگ سپاه قدس، شهیدان حاج قاسم سلیمانی و سردار جانباز شهید حاج حمید میرزایی 💐حاج حمید از دوستان و عاشقان شهید ابراهیم هادی بود اما هر بار که در نمازجمعه برای مصاحبه به سراغش می رفتیم با اخلاصی که داشت آدرس دیگر دوستان شهید را میداد. فقط می‌گفت اگر ابراهیم نبود پای من قطع شده بود... او در بازی دراز کار بزرگی کرد و مرا به عقب منتقل نمود. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 🔹 هر چه به سنین بالاتر می‌رسیدم ثواب کمتری می‌بردم!!! ✍ نکته دیگری که شاهد بودم اینکه؛ هرچه به سنین بالاتر می رسیدم، ثواب کمتری از نمازهای جماعت و هیئت ها در نامه عملم میدیدم! به جوانی که پشت میز نشسته بود گفتم: در این روزها من همگی نمازهایم را به جماعت خواندم. من در این شب ها هیئت رفته ام. چرا این ها در نامه عملم نیست؟ به من گفت: هر چه سن و سالت بیشتر می شد، ریا و خودنمایی در اعمالت زیاد می شد. اوایل خالصانه به مسجد و هیئت می رفتی اما بعدها، مسجد میرفتی تا تو را ببینند. هیئت میرفتی تا رفقایت نگویند چرا نیامدی! اگر واقعا برای خدا بود، چرا به فلان مسجد یا هیئت که دوستانت نبودند نمی رفتی؟ 📙کتاب سه دقیقه در قیامت 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
‍ 🌷نمازجمعه حج فقرا🌷 رفته بودم نمازجمعه در دانشگاه تهران. تعجب کردم که چرا محل نماز اینقدر تغییر کرده‼️ آنجا مسجدالحرام بود و همه گرد کعبه طواف می‌کردند. بلافاصله به یاد حدیث معروف افتادم که می‌فرماید: نمازجمعه حج فقراست. ✳️همین که مشغول طواف بودم ابراهیم را دیدم. شهید ابراهیم هادی را. با خوشحالی به سمت او رفتم. سلام کردم و ابراهیم را در آغوش گرفتم. نمی دانید چقدر لحظات زیبایی بود. ✅طواف ما تمام شد و همینطور محو چهره ابراهیم بودم. گفتم: آقا ابراهیم دیدی کتابی برات چاپ شده⁉️ راستی ی جلد کتاب تو ماشین دارم. بیا بریم کتاب رو بیین. 💐همینطور به چهره اش نگاه میکردم و حرکت کردیم. همان تصویر روی جلد بود. او همینطور به من لبخند می‌زد. یادم افتاد دو روز قبل، کاری را به نیت آقا ابراهیم انجام دادم و خیلی سختی کشیدم. حالا... تو همین افکار بودم که یکباره از خواب پریدم. سحر جمعه بود... 💢نقل از یکی از دوستان شهید. 🙏نماز جمعه فراموش نشود 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
در فتح المبین مجروح شد. به یک بیمارستان در تهران منتقل شد. روزی که می خواست مرخص شود و به جبهه بازگردد، هیچ پولی نداشت! هیچ آشنایی در تهران پیدا نکرد بجز امام زمان عج الله روز جمعه بود. به آقا متوسل شد‌... جمعیت برای ملاقات با جانبازان و مجروحین از نمازجمعه به بیمارستان آمده بودند. ✅یک سید روحانی از لابه لای جمعیت خودش را به مصطفی رساند و یک کتاب دعا به او هدیه داد و گفت: این شما را تا جبهه می رساند و بلافاصله رفت! مصطفی هرچه تلاش کرد نتوانست آن سید را ببیند. وقتی مردم رفتند، کتاب دعا را باز کرد. چند اسکناس نو داخل آن بود. وقتی به جبهه رسید، پول ها هم تمام شده بود! 📙برگرفته از کتاب مصطفای خدا. خاطرات روحانی شهید مصطفی ردانی پور. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علینژاد رسما از جنگ و تحریم علیه ایران حمایت می‌کند و همزمان برای مهسا امینی اشک می‌ریزد!! هنرمندان باید در دهان این فرد می‌زدند. دولت سعودی یک روز ۸۱ نفر را گردن زد و حالا رسانه‌اش دلسوز مرگ یک نفر از مردم ایران شده!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘༻‌﷽‌༺☘ پاییــــز و غمِ هجـــرِ تو افـزون شده برگرد چون بـرگِ خـزان دیده دلم خون شده برگرد لیــــلای پریشــان شده در قـامت این باغ حـــالات رُخم چون رخ مــجنون شده برگرد 🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
ابراهیم مقابل درب خانه نشسته بود بچه ای به همراه دوچرخه رو به رویش نشسته و از مشکلاتش می گفت! ابراهیم به صحبت های او با مهربانی گوش داد و پاسخش را داد و او را راهنمایی کرد. او در میان مردم بسیار مهربان بود. اما در مقابل افراد منحرف و دشمنان دین خدا مهربانی نداشت. مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكفَّارِ رُحَمَاءُ بَينَهُم محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.(سوره فتح/۲۹) 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
و لبخند 🎁یک شب مانده به شب تولد عمار در سال ۹۴ وقتی به خانه آمد بسته‌ای همراهش بود، داخل آن کتاب کادو شده‌ای قرار داشت. پرسیدم کتاب چیست؟ گفت: یکی از دوستانم به خاطر تولدم هدیه داده است. 📦کاغذ کادوی کتاب را که باز کرد دیدم برای لحظه‌ای خیره شد به عکس روی آن و چنان صورتش سرخ شد که سرخی چهره اش را تا نزدیکی گوشش دیدم! عمار لبخندی زد. پرسیدم کتاب چی هست؟ چرا خندیدی و سرخ شدی؟ کتاب را برگرداند و عکس روی آن را نشانم داد، دیدم کتاب سلام بر ابراهیم است. پرسید این شهید را می‌شناسی؟ گفتم بله، ابراهیم هادی یکی از شهدای آشنای دفاع مقدس است که خداوند همه صفات خوب را در نهادش قرار داده. همانطور که کتاب دستش بود گفت: این شهید به من لبخند زد! جدی نگرفتم، گفت باور کن بهم لبخند زد، گفتم باباجان اگر به تو لبخند زده پس یعنی از طرف شهید دعوت شدی به بهشت، همانطور که رهبر معظم انقلاب گفت این شهدا ستارگان درخشان آسمان هستند و اگر به آنان تمسک بجویی راه را نشان می‌دهند. خیلی خوشحال شد. چند روزی گذشت که این کتاب را خواند و این مدت برنامه‌ای برای رفتن به سوریه نداشت. یک شب در جمع خانواده عنوان کردم قرار است اگر خدا بخواهد با یکی از دوستانم برویم سوریه. تا این را گفتم عمار دستش را به علامت اعتراض بالا آورد و گفت دیگه نوبت ما جووناست، شما به اندازه کافی در زمان دفاع مقدس به جنگ رفتید، کمی با هم بحث کردیم، گفت امکان ندارد بگذارم بروید. عمار به سوریه اعزام شد و در جمع مدافعین حرم قرار گرفت و با دعوت شهید هادی به کاروان شهدا ملحق شد. 📙یاران ابراهیم. اثر گروه شهید هادی
برای دانلود از لینک زیر استفاده بفرمایید: https://nashrhadi.com/news-0017/
برای ملاقات با همسرم به بیمارستان رفتم، ماشین را در جایی قرار دادم که سد معبر بود. راه چند ماشین برای چند دقیقه بسته شد. می توانستم جلوتر پارک کنم اما نرفتم. اما وقتی دیدم که راه بسته شده، برگشتم و ماشین را جا به جا کردم. جلوتر جای پارک بود. ✅ در آن سوی هستی به من نشان دادند که تو با این سد معبر که برای راحتی خودت بود، باعث شدی که هفت نفر معطل شده و برخی از آنها دیر به محل کار برسند! چهره آنها را به من نشان دادند و گفتند: باید از این هفت نفر که وقتشان را ضایع کردی رضایت بگیری. باور کنید که از آن روز دیگر پارک دوبل انجام نمی دهم. خیلی مراقبت میکنم که در رانندگی حق کسی ضایع نشود. 📙برگرفته از کتاب شنود. تجربه نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
بارها گفته ایم شهید ابراهیم هادی الگوی بسیاری از جوانان بوده و هست. مصطفی علیدادی دانشجو بود، اما یکباره درس را رها کرد و در نیروی انتظامی استخدام و ازدواج کرد! بعدها فهمیدیم در دانشگاه، برخی از دختران دانشجو به سراغش آمده بودند، برای رهایی از وسوسه شیطانی تلاش های بسیاری کرد اما در نهایت درس را رها کرد و مشغول فعالیت شد. ✅ مصطفی، زمانی که کار جهادی انجام میداد متوجه شد که یک خانم در محل آنها به خاطر گرفتاری مالی به کارهای خلاف شرع رو آورده! از طریق شخص دیگری پیگیری کرد و متوجه شد این خانم هر ماه باید چند میلیون بابت تهیه دارو پرداخت نماید و به همین دلیل آلوده به فساد شده. از طریق خیرین مبلغ داروی او را فراهم کرد و جلوی فساد یک انسان را گرفت... 📙برگرفته از کتاب آقای ایرانی. خاطرات شهید مدافع سلامت مصطفی علی دادی. اثر گروه شهید هادی. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
سلام حضرت نجات،مهدی جان دلم گواهی می دهد که آمدنتان نزدیک است.زمین و زمان به تنگ آمده اند. مردمان حیرت زده و بیقرارند.برکت از زندگی ها و روزی ها رفته و جهان از هر دستگیره ی نجاتی ناامید گشته است... ...دلم گواهی می دهد که به همین زودی، به همین نزدیکی صدای خوب شما در گوش دنیا می پیچد... دلم گواهی می دهد...