eitaa logo
نشر شهید هادی
18.9هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مقاومــت
وقتی از دنیا رفتم بیرون از بدنم ایستاده بودم،در لحظه از تمام سختی ها راحت شدم. همه چیز را بهتر از قبل می دیدیم و درک می کردم. تمام زندگی ام از کودکی تا لحظه مرگ برایم نمایان شد و بعد از لحظاتی همراه با یک جوان خوش سیما به آسمان رفتم. فهمیدم فرصتم تمام شده ... 📚بازگشت ‌‌◻️ مسافــران بــرزخ https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
هدایت شده از پخش کتاب هادی
8⃣ 📚چریک تنها. زندگینامه و خاطرات روحانی شهید سید علی اندرزگو. از مبارزان دوران انقلاب که خاطرات زیبایی دارد. 📖اثر گروه شهید هادی ۹۶ صفحه مصور. ۹۵۰۰تومان چاپ اول و دوم ۱۳۹۸ @pkhadi
🌹خروس‌های تخم‌گذار شهید اندرزگو! 🔸فرزند شهید علی اندرزگو: «از رهبر معظم انقلاب اسلامی شنیدم که یک روز پدرم را در بازار «سرشور» مشهد با موتور دیده بودند آن هم به همراه چند خروس در عقب موتور! فرمودند که از آقای اندرزگو درباره‌ی خروس‌ها سؤال کردم؛ پدرم جواب داد که جواب داد که این خروس‌ها استثنایی‌اند و تخم می‌گذارند! حضرت آقا فرمودند زنبیل را که کنار زدم، دیدم زیر پای خروس‌ها پر از نارنجک و اسلحه است... ❇️شهید اندرزگو تأمین‌کنند بخش بزرگی از سلاح مبارزین انقلابی بود و بسیار و در مبارزه با رژیم ستمشاهی بسیار فعّال بود؛ تا جایی که چندین سردمدار رژیم پهلوی را به هلاکت رسانده است. ساواک 17 سال دنبال او دوید اما بی نتیجه. تا درنهایت اوایل سال 1357 در ماه مبارک رمضان او را به شهادت رساند. 📚برگرفته از کتاب چریک تنها. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از پخش کتاب هادی
2⃣5⃣ 📚سه دقیقه در قیامت ماجرای جانبازی که در حین عمل سه دقیقه از دنیا رفت و... 📖اثر گروه شهید هادی ۱۲۰صفحه مصور. ۱۱۰۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۸ چاپ چهاردهم ۱۳۹۹ جمع تیراژ یک میلیون و دویست هزار نسخه 📚پرفروش ترین درسال ۹۸ @pkhadi
🌺شهید و شهادت در این سفر کوتاه به قیامت نگاه من به شهید و شهادت تغییر کرد. علت آن هم چند ماجرا بود: یکی از معلمین و مربیان شهر ما در مسجد محله ما تلاش فوق العاده ای داشت که بچه ها را جذب مسجد و هیئت کند. او خالصانه فعالیت می کرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی تأثیر داشت. این مرد خدا یکبار که با ماشین در حرکت بود از چراغ قرمز عبور کرد و سانحه ای شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد. من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود! توانستم با او صحبت کنم. ایشان بخاطر عمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود. اما سوالی که در ذهن من بود تصادف او و عدم رعایت قانون و مرگش بود. ایشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس با ماشین مقابل بر خورد کردم. هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود. در جایی دیگر یکی از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود و در گلزار شهدای شهرمان بخاک سپرده شده بود را دیدم. اما او خیلی گرفتار بود و اصلا در رتبه شهدا قرار نداشت! تعجب کردم. تشییع او را بیاد داشتم که در تابوت شهدا بود و ... اما چرا؟! 📗برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
جوان پشت میز به من گفت: خدا را شکر کن که بیت المال بر گردن نداری وگرنه اگر حقی از مردم ضایع می کردی باید می ایستادی و از تک تک آن ها حلالیت می طلبیدی. همانجا کسانی را دیدم که شدیدا گرفتار بودند، گرفتار بیت المال ... 📗سه دقیقه در قیامت ‌‌◻️ مسافــران بــرزخ https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
.[]. "فقیری به مسجد آمده بود وکفش مناسبی نداشت،ابراهیم پیش او می رود وکفشهایش را به آن مرد هدیه می دهد. خودش در گرمای ظهر تابستان،با پای برهنه از مسجد تا خانه می رود.او واقعا مرد خدا بود. ومثل الذین ینفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من أنفسهم کمثل جنه بربوه أصابها وابل فاتت أکلها ضعفین… و(عمل)کسانی که اموال خود را برای خوشنودی خدا، وپایدار ساختن (فضایل انسانی در) روح خود،انفاق می کنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی ،وبارانهای درشت به آن برسد، ومیوه خود را دوچندان دهد…(بقره/۲۶۵) 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/jo
.[]. "گمنامی معشوقی بود که ابراهیم به دنبال آن می دوید. او فهمید که دنیا جای ماندن نیست وچیزی باقی می ماند که برای خدا باشد. برای همین نمی خواست در دنیا مشهور شود واثری از او بماند ،ولی خدای خوب ابراهیم،برخلاف او،خواستش بر این بود تا او در این دنیا هم نامدار باشد. ما عندکم ینفد وما عند الله باق ولنجزین الذین صبروا أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون آنچه نزدشماست از میان می رود.وآنچه نزد خداست. باقی می ماند. وبه یقین به کسانی که صبر واستقامت پیشه کنند، مطابق بهترین اعمالی که انجام می دادند پاداش خواهیم داد.(نحل/۹۶") 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
✅به زودی... رونمایی از کتاب📙 با بابا🌹 🙏اثری زیبا از گروه شهید هادی 🍀تجربه ای نزدیک به مرگ فرزند شهیدی که دانشجوی سال آخر پزشکی بود، در جریان یک سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شد. سطح هوشیاری او بسیلر پایین بود. هجده روز در کما قرارداشت و همه می گفتند اعضای بدنش را اهدا کنید. اما یکباره این جوان... او تجربه نزدیک به مرگ عجیبی داشت. هجده روز در بهشت پروردگار مهمان پدرش و در جمع شهدا بود و با خاطرات زیبایی از بهشت برزخی و همنشینی با شهدا به میان ما بازگشت... اما پدرش از سرداران بااخلاص جبهه ها بود که استاد رحیم پور ازغدی و سرداران بزرگ جنگ خاطرات زیبایی از او نقل کرده اند. این کتاب به بررسی خاطرات زیبای این پدر و پسر می پردازد. ✅رونمایی عید سعید فطر 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فتنه های آخرالزمان...
🏴علت ترس از مرگ ✍مردى ازامام حسن عليه السلام پرسيد: چرا سفر مرگ براى ما ناخوشایند است و از او استقبال نمى کنيم؟! حضرت فرمودند: شما خانه آخرت را خراب کرده اید و خانه دنیا را آباد، طبیعى است که انتقال از اقامتگاه آباد به جایگاه خراب براى شما ناخوشایند است 📚 بحارالانوار، ج۴۴، ص١١٠
🌹شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال می‌کردند. ✅خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت نماز است. 🌹 ۸ اردیبهشت سالروز شهادت. شادی روحش صلوات 📙برگرفته از کتاب برفراز آسمان. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
✨تـلـنـگـرنـامــه عجیب است گاهی ما به کسی که در پُست و مقام یا ثروت از ما پیشی گرفته حسادت میورزیم اما هنگامی که کسی: در صف اول نماز یا در حفظ قرآن ازما پیشی گرفته، غبطه نمیخوریم و علت آن بسیار واضح است و آن عشق به دنیا و فراموش نمودن آخرت است. •{ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى }• بلکه شما زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهید، در حالی که آخرت بهتر و پایندتر است. 📚:سوره الأعلى 17
هدایت شده از پخش کتاب هادی
4⃣2⃣ 📚وصال. چهل داستان از ارادت شهدا به مولایشان صاحب الزمان عجل الله 📖اثر گروه شهید هادی ویرایش جدید ۱۴۴صفحه مصور. ۱۴۰۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۱ چاپ هشتم ۱۳۹۹ پالتویی @pkhadi
🌸🍃 شاگرد اخلاق آیت الله خوشوقت بود. یک بار به حاج آقا گفت: 🔷"ذکری به من یاد بدهید که من شهید شوم." حاج آقا گفته بود ↩️الان فقط وظیفه شما این است که آنجا(سایت نطنز) خدمت کنید. خدمت شما در آنجا آقا امام زمان (عج) را نزدیک می کند. 🔷در کار خیلی اذیت می شد. کارش زیاد بود. کمتر به خانه می آمد اما به خاطر خدا تحمل می کرد. او در لیست ترور منافقین و صهیونیست ها بود. یک روز صبح بلند شد، دیدم چهره اش برافروخته است! گفتم: "چه شده؟!" نمی گفت اصرار کردم. حال عجیبی داشت. بعد هم گفت: 🔷" در خواب (عج) را دیدم. امام به من فرمودند: من از شما راضی ام." 🌹 📘برگرفته از کتاب وصال. اثر گروه فرهنگی شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هفدهم ماه مبارک رمضان. سالروز دیدار شیخ مثله جمکرانی با مولایش امام عصر عج الله و دستور ساخت مسجد مقدس جمکران گرامی باد.
.[ ]. واقعا مهم است که انسان بتواند در اوج عصبانیت خودش را کنترل کند خیلی ها را میشناسیم که با وجود ایمنی ظاهری اما در زمان عصبانیت هیچ کس نمی تواند مانع آنها شود اما ابراهیم... ✅ از دست یک شخص مشکوک در میان رزمندگان خیلی عصبانی شد. شنیده بود گناه زشتی انجام داده و از محل استقرار رزمندگان رفته. ابراهیم اسلحه را برداشت سوار موتور شد و رفت. با خودم گفتم حتماً با او برخورد تندی خواهد داشت. ساعتی بعد برگشت‌ بدون اینکه کاری کرده باشد. ابراهیم گفت: با خودم فکر کردم که من نباید زود عصبانی شوم، اگر گناهی مرتکب شده باید دادگاه بررسی و قضاوت کند برای همین برگشتم. خشمگین شدن و در خشم تصمیم گرفتن کار درستی نیست چرا که خداوند می فرماید: الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ:همانان که در آسایش و (زمان) تنگدستی انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از مردم در می گذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد. ( آل عمران /134) 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
. تنها براے نیست می‌تونے باشی و حضرت زهرا «سلام الله علیها» باشے اما ‌یه داره باید فقط براے ڪار ڪنے نه ریا 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
مقام معظم رهبری چندین بار با خانواده شهید سید علی اندرزگو دیدار داشتند. ایشان از زمان مبارزه با این شهید والامقام در ارتباط بودند. شهید اندرزگو پیشگویی عجیبی داشت. در سال ۱۳۵۶ به همسرش می گوید: روزی انقلاب اسلامی پیروز میشود و پس از مدتی یک آقایی به نام سیدعلی مسئول امور کشور میشود. او پرچم نهضت را به امام عصر عج الله می رساند... همسرش گفت: آن سیدعلی خود شما هستید؟ گفت: من پیروزی انقلاب نمی بینم... 📙برگرفته از کتاب چریک تنها. خاطرات شهید سید علی اندرزگو. شهید ۱۹ ماه مبارک رمضان 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌺 کوله بار همه ی ما پر از درس محبت و معرفت و عشق و دلدادگی است که تو معلم آن بوده ای. 💐 رفیق شهیدم! کاش برایت دانش آموزان خوبی بوده باشیم. ❤️ 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🍀یک روز مدیر مدرسه راهنمائی پیش من آمد. با من صحبت کرد و گفت: تو رو خدا، شما که برادر آقای هادی هستید با ایشان صحبت کنید که برگردد مدرسه! 🌼گفتم: مگه چی شده؟ کمی مکث کرد و گفت: حقیقتش، آقا ابراهیم از جیب خودش پول می داد به یکی از شاگردها تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد! آقای هادی نظرش این بود که این ها بچه های منطقه محروم هستند. اکثرا سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس نمی فهمد. 🍃مدیر ادامه داد: من با آقای هادی برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به هم ریختی، در صورتی که هیچ مشکلی برای نظم مدرسه پیش نیامده بود. بعد هم سرایشان داد زدم و گفتم: دیگه حق نداری اینجا از این کارها بکنی. آقای هادی از پیش ما رفت. بقیه ساعت هایش را در مدرسه دیگری پر کرد. 🌺حالا هم بچه ها و اولیاء از من خواستند که ایشان را برگردانم. همه از اخلاق و تدریس ایشان تعریف می کنند. ایشان در همین مدت کم، برای بسیاری از دانش آموزان بی بضاعت و یتیم مدرسه، وسائل تهیه کرده بود که حتی من هم خبر نداشتم. 🌸با ابراهیم صحبت کردم. حرف های مدیر مدرسه به او را گفتم. اما فایده ای نداشت. وقتش را جای دیگر پر کرده بود. 💐ابراهیم در دبیرستان ابوریحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمی برای اخلاق و رفتار بچه ها بود. دانش آموزان هم که از پهلوانی ها و قهرمانی ها معلم خودشان شنیده بودند شیفته او بودند. 📚سلام بر ابراهیم۱ روز معلم مبارک 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63