eitaa logo
نشر شهید هادی
18.9هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست داشتنِ آدمھاۍ بزرگ انسـان را بزرگ مـےکند و دوست داشتن آدمھاےِ نورانـے بـھ انسان نورانیت مـےدهد! اثر وضعـےِ محبوب آنقدر زیاد است ڪھ آدم باید مراقب باشد مبـٰادا بـھ افراد بـےارزش علاقـھ پیدا کند چـھ دوستـے بھتر از شُھدا؟ رفیقت ڪھ شُهدایۍ باشد تو هم شھید خواهـے شد'!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 متاسفم که به ایران پشت کردم! ⭕️ مصاحبه‌ی قابل تامل محمد منظرپور؛ خبرنگار بی بی سی فارسی، سردبیر صدای آمریکا، سردبیر اینترنشنال و... که حاضر است زندان هم تحمل کند، ولی در ایران بمیرد.
💥طیب حاج رضایی یکی از شخصیت های عجیب تاریخ معاصر است. روزگاری سلطان موز ایران و بزرگ بازار میوه و از دوستان خاندان پهلوی بود و برای تولد ولیعهد، خیابان ها را آزین می بست! روزگاری هم با خاندان پهلوی درافتاد، تصویر حضرت امام را به علامت دسته خود نصب کرد و در ۱۵ خرداد بازار را تعطیل نمود و... طیب به جرم عشق به امام خوبی ها محکوم به اعدام شد. پیام داد که اگر (امام) خمینی را دیدید به او بگوئید همه شما را دیدند و خریدار شما شدند، من ندیده خریدار شما شدم. حضرت امام و مقام معظم رهبری به زیارت مزار این حر نهضت، در حرم حضرت عبدالعظیم آمدند. 📖کتاب طیب، توسط گروه شهید هادی در سال ۹۳ منتشر و اکنون به چاپ بیستم با مجموع تیراژ ۹۰ هزار نسخه رسید. 📙در این کتاب خاطراتی زیبا و زندگی و زمانه شهید طیب حاج رضایی به زیبایی ترسیم شده. 📚جهت خرید کتاب یا مطالعه دیگر خاطرات این شهید والامقام و شهید ابراهیم هادی و دیگر شهدا، با ما در تنها کانال رسمی گروه فرهنگی و انتشارات شهید هادی در ایتا همراه باشید.👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63 خرید آنلاین از سایت شهید هادی👇 http://Nashrhadi.com
دوازده ساله بودم که پدرم فوت کرد‌. هیچ منبع درآمدی نداشتیم. راهی بازار میوه شدم. به فروشنده ها التماس میکردم که اگر کارگر با مزد کم میخواهید مرا استخدام کنید. به من می خندیدند و می گفتند کار بازار میوه سنگین است و... جلوی یک حجره رسیدم که شلوغ تر از بقیه بود. با ناامیدی با آقای داخل حجره صحبت کردم. گفت پسر جان سواد داری؟ گفتم بله گفت بیا تو، از الان استخدام هستی‌. حقوق خوبی به من میداد. بخصوص از وقتی فهمید که من یتیم هستم. او طیب خان بود. مرد بزرگی که شبیه او را هرگز در زندگی ام ندیدم. کاری که من در حجره طیب انجام می دادم ثبت بسته های کمک طیب خان به خانواده های مستحق بود. حدود ۵۰۰ خانوار به طور هفتگی بسته گوشت و کمک مالی از طیب می‌گرفتند!! او به تنهایی یک کمیته امداد در تهران بود. اگر خداوند دست او را گرفت و هدایت نمود، به خاطر این کارها و گره گشایی های طیب بود... 📙برگرفته از کتاب طیب. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
درست در لحظاتی که طیب را برای اعدام می بردند، دوستش محمد باقریان را صدا کرد و گفت: اگه یه روز آقای خمینی رو دیدی سلام من رو بهش برسون و بگو خیلی ها شما رو دیدند و خریدند، ما ندیده شما رو خریدیم.... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا امریکایی ها می خواهند حجاب و عفاف را از زنان ایران بگیرند؟ ✅ پاسخ دکتر فواد ایزدی استاد مطالعات امریکا 👌حتماً ببینید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نشر شهید هادی
فکر می کردم اعمال من خیلی کامل است. من خیلی در اعمال خودم مراقبت می کردم، اما وقتی کتاب اعمال خودم را مشاهده کردم، به تعبیر دنیایی رنگ از چهره ام پرید. من با طوماری از کارهای اشتباه مواجه شدم که اصلا فکرش را نمی کردم. من با چمدانی خالی از اعمال صحیح به برزخ آمده بودم. مثلا یکبار به دوستم گفتم: موبایلت رو بده که یک‌دقیقه با منزل تماس بگیرم. اوایل آمدن موبایل بود و هزینه تماس بالا بود. من به جای یک دقیقه، چهار دقیقه با منزل صحبت کردم! به من گفتند: چرا به دوستت نگفتی که بیش از یک دقیقه صحبت کردی؟! باید رضایت او را به دست آوری. و هزاران مورد اینگونه دیگر... 📙برگرفته از کتاب تقاص. حق الناس در تجربه های نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی(به زودی) 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از مقاومــت
یک پیر زن که زیر باران مانده بود را سوار کردم. وقتی او را به مقصد رساندم کرایه نگرفتم و به او گفتم: به جای کرایه برای اموات من صلوات بفرست... در آن سوی هستی کسانی را دیدم که پدران و مادران من به حساب می آمدند. به من گفتند: نمیدانی صلوات های آن پیرزن چقدر برای ما تاثیر مثبت داشت... 📙سه دقیقه در قیامت. اثر گروه شهید هادی 📚 تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
آن جا هیچ محدودیت زمانی و مکانی وجود نداشت. در دنیا باید صبر کنیم تا فردا شود و اتفاقات فردا را مشاهده کنیم، اما آن جا تمام اتفاقات آینده را به راحتی می توان مشاهده کرد. من در آن جا به زندگی تمام اشخاصی که می شناختم مسلط بودم. مثلا دیدم شخصی که بر مصیبت ها صبر می کرد، در عاقبت به خیری اش چه مقدار تاثیرگذار بود. 📙با بابا، اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
وقتی پدر شهیدم را در آن باغ زیبا مشاهده کردم بسیار خوشحال شدم. سالها از شهادت پدرم گذشته بود. یک روز همراه پدر به محضر پیامبر خدا رفتیم. آنجا همراه با برخی شهدای مقرب نشسته بودیم. یکباره متوجه شدم که یکی از دوستان دوران تحصیل من، که سال قبل به خاطر سرطان از دنیا رفته بود نیز حضور دارد! احمد خدامی را می گویم. او یکی از فعالان فرهنگی در سطح شهر کاشمر بود که تا میتوانست برای رضای خدا و حفظ یاد و نام شهدا فعالیت می کرد. او در بیشتر مساجد و محله ها فعالیت داشت. به پدرم‌ گفتم: احمد که شهید نشده بود. اینجا چه می کند؟! گفت: احمد در دنیا خالصانه زحمت کشید و مانند شهدا زندگی کرد و خدا او را با شهدای مقرب محشور نمود. 📙برگرفته از کتاب با بابا. تجربه نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63