eitaa logo
نشر شهید هادی
18.9هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد منزل وگفت: مادر اجازه میدهی یکی از پیراهن هایم را برای دوستم ببرم؟ باتعجب گفتم: مگه دوست شما پیراهن نداره؟ گفت: چرا داره، اما تمام لباس هاش آستین کوتاهه، ما قراره از طرف مسجد بریم اردوی مشهد، بهش گفتم با لباس آستین کوتاه خوب نیست بیای زیارت. او هم گفت: من لباس آستین بلند ندارم. حالا اجازه می دهی پیراهن خودم را برای او ببرم؟ یاد شهید ابراهیم هادی افتادم. قبلا همین داستان را از ارشیا شنیده بودم. گفته بود ابراهیم هادی بارها لباس های آستین بلند خودش را به دیگرانی که پیراهن مناسب نداشتند هدیه می داد. ارشیا نه تنها از لباس، بلکه از هرچیزی که خیلی دوست داشت، به راحتی دل می کند. بارها از مشهد تسبیح زیبا خریده بود، به محض اینکه یکی از رفقایش از تسبیح او خوشش می آمد، آن را هدیه می داد. دنیا در مقابل چشمش بی ارزش بود. تمام اینها را از الگوی زندگی اش یعنی شهید هادی آموخته بود. رفیق دهه هشتادی شهید هادی 📙عرش ارشیا. اثر گروه شهید هادی. به زودی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراقبات ماه رجب_14001110.mp3
8.15M
مراقبات ماه رجب استاد یکی از جامع‌ترین بیانات استاد معظم مؤیدی پیرامون مراقبات و عظمت ماه رجب بهمن‌ماه ۱۴۰۰ ~ ۱۳ دقیقه | ۸ مگابایت https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
چطور می توانیم انتظار داشته باشیم مردان محترمانه رفتار کنند، درحالی که تعداد زیادی از زنان با بی عفتی خود دائما پیام میفرستند که لازم نیست اینگونه باشید!؟! وندی شلیت(نویسنده معروف آمریکایی) 📙بازگشت به عفاف https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا سعید مدیر یکی از تالارهای تهران است سه سال رفت استانبول رستوران زد بعد سه سال نظراتش را ببینید.
سلام. شب جمعه ۲۹ دی ماه امسال، خانمی به بنده زنگ زدند که ابتدا برام آشنا نبودند. گفتند تو اتوبوس باهاتون آشنا شدم. اینجوری توضیح دادند که بنده بچه دار نمیشدم و از سال ۸۴ تا ۹۶ دنبال مداوا بودم، اهل بیرجند هستم برای مداوا به تهران می‌آمدم. دی ماه ۹۶ دکتر مرا کامل ناامید کردند. تو اتوبوس مسیر بازگشت به بیرجند، صندلی کنار شما بودم. از بس ناراحت بودم سر صحبت را با شما باز کردم و ماجرا را گفتم. شما شهید ابراهیم هادی را معرفی کردی و دست بردی تو کیفت و گفتی کتاب سلام بر ابراهیم همراهم هست خدمتتون تقدیم می‌کنم، اما کتاب همراهتون نبود ولی کارت پستال شهید را به من دادید. عوارضی قم از من خداحافظی کردید و پیاده شدید. بنده عکس شهید را گرفتم. وقتی به خونه رسیدم عکس را تو کتابخانه‌ام چسباندم و یک ختم قرآن نذرش کردم. بعد از همون سفر بود که نا باورانه خدا به ما عنایت کرد و شهریور ۹۷ آقا ابوالفضلمون به دنیا اومد. شما باعث آشنایی من با شهدا شدید، من قبلا با شهدا آشنایی نداشتم الان هر روز برای شهید ابراهیم صلوات می‌فرستم. وقتی تو ماشین میشینم یا هر جا که میرم برای شادی روح شهدا و به ویژه شهدای مدنظرم که یکیشون شهید ابراهیم هادی است ختم صلوات میفرستم. من معلم هستم. بحمدالله بچه‌ها را با امام زمان(عج) آشنا میکنم و براشون از شهدا صحبت می‌کنم و خیلی خوشحالم که با شهدا انس دارم. 🖊ارسالی توسط یکی از اعضای کانال، یکی از اساتید خانم شاغل در دانشگاه الزهرا https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
سلام. من حسین فرزند شهید احمد فریدونی هستم که تصویر پدر شهیدم را مشاهده می کنید. بهمن سال ۹۹ به خاطر یک بیماری طولانی، برای چندمین بار، از خمین به تهران رفته و بستری شدم و قرار شد عمل شوم. از بیماری و جدایی از خانواده خسته بودم. آن شب به مولایم متوسل شدم و اشک می ریختم. در عالم خواب مشاهده کردم که سواری نورانی به من نزدیک شد! با اشاره او پشت سرش سوار شدم و با سرعت حرکت کرد. ما به یک مکان زیارتی وارد شدیم. خوب آنجا را می شناختم. امامزاده ابوطالب خمین بود. می خواستم بگویم که برای سلامتی و بهبودی من دعا کنند که ایشان به من فرمودند: امروز شهیدی گمنام و مظلوم را در این مکان دفن میکنند. در حالی که اشک می ریختم از خواب پریدم. نمی دانستم چه تعبیری دارد! صبح با همسرم در خمین تماس گرفتم و گفتم: برو امامزاده ابوطالب. ظاهرا شهید گمنامی را امروز دفن می کنند که خیلی پیش خدا مقام دارد. او رفت و برگشت و خبر داد که شهید گمنام نبود، یک نوجوان مومن و حافظ قرآن و فعال فرهنگی به نام ارشیا مداحی از دنیا رفته و جمعیت زیادی مشغول دفن او هستند. گفتم خودشه. این شخص هرکسی باشه پیش خدا و اهل بیت خیلی مقام داره که ازش به عنوان شهید گمنام و مظلوم یاد کردند. پس از بازگشت به سر مزار این نوجوان رفتم و دعا کردم. خدا لطف کرد و تاکنون دیگر احتیاج به دکتر و بیمارستان پیدا نکردم. 📙عرش ارشیا. برگرفته از مقدمه کتاب https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
اما ارشیا مداحی متولد سال ۸۳ نوجوانی فعال در عرصه فرهنگی و قرآنی و ورزشی بود. شاگرد ممتاز مدرسه، مربی فرهنگی مسجد و عاشق شهدا بود و این عشق با‌ مطالعه کتاب سلام بر ابراهیم آغاز شد. او که تمام اعمال و رفتارش مطابق با دستورات دین بود، آرزو داشت شهید شود. برای یادواره شهدای گمنام بسیار زحمت می کشید و... ظهر یک روز بدون هیچ بیماری قبلی، دچار دل درد شد. در بیمارستان و پس از آزمایشات و... به خانواده اعلام‌کردند که دچار یک کیست در کنار کلیه شده و... دو ماه بستری در بیمارستان خاتم الانبیا تهران هم بی فایده بود. روز به روز حالش بدتر شد. بزرگی فرموده بود: از او دل بکنید. به او چیزهایی نشان داده اند که می خواهد برود... ارشیا سوم بهمن ۹۹ با شهدا و ملائک الهی همراه شد. 💐در سالروز عروجش، با صلوات و فاتحه ای به یادش باشیم. 📚رونمایی از کتاب عرش ارشیا. پنج شنبه در شهرستان خمین https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
📌 عافیت‌طلبی... 🍃 گفتم: از «مَهدی» چه خبر؟ گفت: منتظریم تا که بیاید گفتم: برای تعجیل در ظهورش چه می‌کنی؟ گفت: دعا! گفتم: مردم کوفه نیز برای دیدار با اباعبدالله، هم نامه‌های بسیار نوشتند و هم بسیار دعا کردند، اما لحظهٔ آمدنش هیچ‌کس یار نبود! چون پشت دعا و نامه‌های کوفیان نه حرکتی بود و نه قیامی؛ و در انتها هم به ایستادن مقابل امام زمان خویش رضایت دادند… 🔸مردم کوفه به‌جای پذیرش آزادی و آزادگی، زیر سایهٔ ظلم و جهل‌بودن را پذیرفتند. آن‌ها در واقع عافیت‌طلبی در دنیا را به ایستادگی مقابل ظلم ترجیح دادند. 📎 🌱
🌸♥️🌸 همه دوست دارند که به بروند اما کسی دوست ندارد بمیرد ‼️ بهشت رفتن ... می‌خواهد !  و  چه زیبـا تفسیر کردند جرأت را ...😍 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فرزند آیت الله علوی گرگانی که امام جماعت مسجد جامع گرگان هستند می فرمود: یک شب در مسجد برنامه حدیث شریف کسا برگزار شد. مجلس خاصی بود و توسل خوبی صورت گرفت. روز بعد، قبل از نماز مغرب یک خانم به دفتر مسجد آمد و با حالی منقلب گفت: دیشب برای خرید به بازار گرگان آمدم. غروب بود که برای استراحت به مسجد آمدم. موقع اذان شد. با اینکه اهل رعایت مسائل دینی و حجاب و نماز اول وقت نیستم، اما به خاطر گرفتاری که در خانه داشتم، وضو گرفتم و در نماز جماعت شرکت کردم. در حدیث شریف کسا به خانم حضرت زهرا توسل پیدا کردم، من در منزل دختر جوانی دارم که مبتلا به سرطان خون است. حال نامساعدی دارد بیشتر به خاطر او ناراحت بودم. خلاصه اینکه دیشب با ناراحتی به خانه رفتم و خوابیدم. نیمه های شب با فریادهای دخترم از خواب پریدم. با نگرانی پرسیدم چه شده؟ حیرت زده گفت: مادر الان پنج تن آل عبا اینجا بودند‌. یک خانم مهربان و باعظمت بالای سرم بود. ایشان خودش را معرفی کرد وگفت: من فاطمه زهرا هستم. ایشان فرمودند: مادر شما به ما متوسل شده. بعد لیوان آبی که تا نیمه پر بود را به من دادند وگفتند: این نیمه لیوان آب فرزندم مهدی است به نیت شفا بخور. من لیوان را سر کشیدم. تمام درد هایم از بین رفت. خانم وقتی که میخواستند از خانه ما خارج شوند، توصیه مهمی کردند و به من گفتند: به مادرت بگو حجاب و نماز اول وقت را رعایت کند. این مادر ادامه داد: از صبح امروز به سراغ پزشکان متخصص رفتیم، انواع آزمایش ها انجام شد اما هیچ اثری از سرطان خون دخترم مشاهده نشد. من از امروز به توصیه مادر سادات حجابم را رعایت می کنم. 📙برگرفته از سخنان استادفرحزاد
کارهایتان را برای خدا انجام دهید تا نتیجه آن تا ابد باقی بماند. امام خمینی. این تصاویر توسط دانش آموزان فعال فرهنگی و علاقمندان به شهید ابراهیم هادی در مجموعه فرهنگی امام رضا علیه السلام طراحی شده. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63