eitaa logo
نشر شهید هادی
23.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
21 فایل
تنها کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
...و ما براى درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانى را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است! خون شهیدان براى ابد درس مقاومت به جهانیان داده است و خدا مى‌داند که راه و رسم شهادت کورشدنى نیست و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاى آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور، جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایى که این گوهرها را در دامن خود پروراندند! خداوندا! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روى مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت، تو خود این چراغ پرفروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌هاى معظم شهدا و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام و در برابر عظمت و فداکارى این ملت بزرگ احساس شرمسارى مى‌کنم. و بدا به حال آنانى که در این قافله نبودند، بدا به حال آنهایى که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهى تا به حال ساکت و بى تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند... سخنانی جاودان، از پیام قطعنامه حضرت امام. 📚همراه باشید با تنها کانال گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💠شهید محمد مردانی 🌷چهارشنبه های امام رضایی صل الله علیک یا علی بن موسی الرضا ع روز تولد امام رضا توی کرمانشاه به دنیا آمد. از بچگی علاقه ی شدیدی به آقا داشت. هر موقع میخواست کاری کند که ما منعش می کردیم ما را به امام رضا(ع) قسم میداد ما هم مات و مبهوت نگاهش میکردیم. هر روز که میخواست مدرسه برود همراهش مُهری بود که پشتش عکس امام رضا(ع) نصب شده بود آن هم توی خفقان قبل از انقلاب. دوستانش میگفتند موقع نماز که همه می رفتند توی حیاط مدرسه محمد مُهرش را در می آورد و نماز میخواند». حسابی منقلب شده بودم. اینجا بود که پدر شهید با تمام کسالتی که داشت، شروع به صحبت کرد. می گفت: «همیشه» بعد از نماز می آمد کنار من و از من میخواست از غریبی آقا از کرامت آقا از رئوف بودن آقا. من هم با تعجب از رفتار محمد، از کتابی که داشتم برایش می خواندم. روز به روز عشق و علاقه ی پسرم به این امام غریب بیشتر میشد. تا اینکه محمد دیپلم گرفت و عازم سربازی شد. حدود سه ماه از سربازی محمد میگذشت که جنگ شروع شد. ...ادامه دارد⬇️
یک روز محمد آمده بود مرخصی، گفت:بابا خیلی دلم گرفته. خیلی دلم میخواد بروم مشهد، پابوسی امام رضا(ع). گفتم: «خب بابا چند روز دیرتر برگرد جبهه، برو مشهد زیارت آقا » فکری کرد و گفت: نه، تمام بچه ها در جبهه دلشان میخواهد بروند. زیارت امام رضا ولی نمیتوانند من هم مثل آنها از طرفی دفاع از کشور واجب تر است. آقا هم راضی است که من در جبهه باشم.» دست آخر با همه عشق که به زیارت داشت به مشهد نرفت. محمد بعد از آن راهی کردستان شد. در همان جا مشغول فعالیت شد. حدود یک ماه بعد هم شهید شد. یادمه آن روز مادرش خیلی بی تابی کرد. عجیب بی قرار بود. از یپاه آمدند و گفتند:«بیایید در معراج شهدا و جنازه ی شهیدتان را تحویل بگیرید. ما هم مقدمات کار را آماده کردیم. وقتی رفتیم، دیدیم جنازه ی پسرم نیست مسئول مربوطه تحقیق و پرس و جو کرد. گفتند جنازه ی شهید اشتباهی رفته مشهد شاید آنها میگفتند اشتباهی ولی کاملاً دقیق بود. او دعوت شده بود به مشهد. در آنجا هم کنار حرم مولایش طواف داده شده بود. ما هم برای تشییع و آوردن پیکرش راهی مشهد شدیم در آنجا وقتی وصیت نامه ی محمد را خواندیم عبارت عجیبی نوشته بود: «پدرم و مادرم اگر برایتان ممکن است مرا کنار امام رضا دفن کنید ما هم بر حسب علاقه و وصیت محمد گفتیم همان مشهد کنار مرادش امام رضا دفنش کنیم بعد از آن ما از کرمانشاه آمدیم مشهد کنار امام رضا و کنار تنها پسرمان محمد. 📙برگرفته از کتاب کبوتران حرم https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
با تشکر از تمام عزیزانی که در طرح نذر فرهنگی ماهانه کتاب شرکت نموده و این ماه نیز در این برنامه مشارکت داشتند. مبالغ جمع آوری شده صرف هزینه تهیه و ارسال کتاب سلام بر ابراهیم و... برای آشنایی بیشتر جوانان با سیره شهدا خواهد شد. بارها از سوی مخاطبین برای ما پیام آمده که با خواندن خاطرات شهید، مسیر زندگی آنها تغییر کرده و ارتباط بهتری با خداوند پیدا نموده اند.
2.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چرا گاهی مواقع با توسل به امام‌ زمان (عج) حاجت روا نمی‌شویم؟ 🎙 بیانات استاد مسعود عالی
خوشبخت‌تر از آسمان نبود، آنگاه که هر صبح و شام چشم مےگشود بر این ... پس خرده مگیر، غبار روزهای پساجنگ را.. شاید دل‌تنگ لباسهای خاکی شده! 🌷🌱 ‎‎‌‌
🌱: بسیجی اصلا احتیاج بہ محافظہ کـــاری نـدارد و بہ دنـبـــال از دست دادن چــــیزی نیست، یڪ ڪارت عضـویت بسیج دارد و آن هم شهادتش است. ‎‎‌‌‎‎
ما افسانه نیستیم دخترم در کلاسهای تابستانی شهرک محل سکونت ما یعنی شهرک ارتش تهران شرکت می کرد. یک روز یک گل سینه هدیه گرفت که عکس شهیدی روی آن بود. آخر شب، گل سینه روی زمین افتاده بود. پایم رفت روی سوزن آن و حسابی خون آمد. بعد از پانسمان، گل سینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله. آخر شب طبق روال هرشب سریال ترکیه ای را دیدم و خوابیدم. من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم اما نمازم را سر وقت می خوانم. صبح حدود ساعت پنج بود. بعد از نمازصبح مشغول تسبیحات بودم که احساس کردم یک جوان روبروی من نشسته!! نفهمیدم خوابم یا بیدار اما آن جوان که صورتش پیدا نبود به من گفت: سریالهایی که می بینی افسانه است. اما ما افسانه نیستیم. ما با شما هستیم. باتعجب گفتم: شما کی هستی؟ گفت: تصویر من روی گل سینه بود که انداختی توی سطل. دویدم و رفتم داخل سطل را گشتم. تصویر یک شهید بود که زیر آن نوشته بود: شهید ابراهیم هادی خیلی برایم عجیب بود. به طور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه. دیدم کتابی به نام سلام بر ابراهیم لابه لای کتابها ست. کتابی در مورد همین شهید. مشغول مطالعه شدم. خیلی جالب بود. شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟ گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند. هر دو جلد کتاب را آن روز خواندم. خیلی عالی بود. صبح روز بعد؛ بعد از نماز به بهشت زهرا رفتیم. ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم. حالا او حقیقت زندگیم شده. دیگر سراغ افسانه های ماهواره نمی روم. حجاب و نمازم نیز کاملا تغییر کرده. 📙یاران ابراهیم. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
مراسم بزرگداشت هفته بسیج و شهدای امنیت و شهدای مظلوم غزه 👈زمان: پنجشنبه دوم آذر. ساعت ۲۰ 👈مکان: شرق تهران، بالاتر از میدان امام حسن مجتبی ع شهرک شهید نوری، حسینیه شهید نوری 👈سخنران: حجت الاسلام علیزاده نماینده ولی فقیه در سپاه تهران 👈مداح : حاج ابوذر روحی 👈بهمراه تجلیل از خانواده های شهدای امنیت 👈و با حضور نماینده مردم مظلوم غزه منتظر قدوم سبزتان هستیم
خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمایبی‌خبری نمانیم. خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونینشان را برافراشته داریم. خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید، دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد، پایی عطا کن که جز راه تو نرود و جانی عطا کن  که برای تو برود. 📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت. از وصیت دانشجوی شهید مهدی رجب بیگی. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
: در زمان غیبت کبری به کسی منتظر گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور (عج) . خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت طلبی می‌خواهد.  💐هرکسی در شب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا نیز در نزد سیدالشهدا او را یاد خواهند کرد. با شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا