🔻 گفتم حاجی راستی چقدر حقوق میگیری؟ حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب کردم زیرا او یک سردار و فرمانده نظامی بزرگ در ایران بود. گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده! یک سردار مثل شما در عراق سه برابر این حقوق میگیرد؛ با مزایای فراوان! حاجی به من گفت: شیخنا! مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش میگیرد. مهم این است که چه چیزی به کشورش میدهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک #سنت_الهی حتمی است. شیخنا! ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم.
👤 راوی: «سامی مسعودی» از فرماندهان حشد الشعبی
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
❤ #حاج_قاسم_سلیمانی
📙برگرفته از کتاب مالک زمان. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
#سلام_امام_زمانم 💚
دنیای ما دیگر
چیز با ارزشی ندارد
برای امید داشتن...
که صبح ها به امیدش برخیزی ...
من تنها
به امید سلام به شما
هر روز صبح
چشم باز می کنم....
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
🌹🍃🌹🍃
4⃣4⃣
📚امامت و ضرورت رهبری.
کتاب نگارش شده در این موضوع توسط شهید نوجوان امیرحسین سیفی!
📖اثر شهید سیفی و گروه شهید هادی
۱۲۰صفحه مصور
۱۱۰۰۰تومان
چاپ اول ۱۳۹۳ چاپ چهارم ۱۳۹۸ پالتویی
@pkhadi
👆امیرحسین سیفی یک نوجوان شانزده ساله و دانش آموز نخبه سال اول دبیرستان بود.
معلم او یک تحقیق با موضوع ولایت به او میدهد.
امیرحسین به میدان انقلاب می رود و چندین کتاب در این زمینه تهیه می کند.
او سه ماه فرصت داشت و در این مدت، یک تحقیق ۱۶۰ صفحه ای با نام امامت و ضرورت رهبری در جامعه به قلم خودش تهیه میکند.
او نام ده منبع را در پایان این تحقیق ذکر می کند.
✅امیرحسین تحقیق را به معلم داده و راهی جبهه میشود، معلم که از کار بزرگ این نوجوان تعجب کرده بود، با کادر مدرسه صحبت می کند بلکه بتواند این تحقیق را به مسولین بالاتر ارائه دهد.
🌷در نهایت مدت کوتاهی پس از ارائه تحقیق، در مراسم ختم شهید امیرحسین سیفی، تحقیق رابه مادر شهید تقدیم می کنند.
📙مادر امیرحسین سی سال به دنبال محلی بود تا تحقیق فرزندش را منتشر کنند که به صورت کاملا اتفاقی با مدیر نشر شهید هادی در یکی از ادارات روبرو شده و می گوید: شما میتوانید این کتاب فرزندم را چاپ کنید!!!
🌹ادامه دارد
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
نشر شهید هادی
👆امیرحسین سیفی یک نوجوان شانزده ساله و دانش آموز نخبه سال اول دبیرستان بود. معلم او یک تحقیق با موضو
در آن اداره از سوال مادر شهید تعجب کردم! او گویی می دانست که کار ما در زمینه انتشارات و شهداست!
کتابچه را از مادر شهید گرفتم. با یکی از علمای قم که در موضوع ولایت کار کرده بود صحبت کردم. گفتم کتاب شهید را بخوان و هرگونه تغییری لازم دارد انجام بده تا همراه با خاطرات شهید منتشر کنیم.
📙کتاب شهید را تحویل دادم. چند روز بعد، صبح زود تماس گرفت و گفت: مطلب عجیبی امروز پیش آمد.
من پس از مطالعه کتاب شهید، با خودم گفتم که چکش کاری حسابی می خواد. برخی جاها رو باید حذف و برخی را جابه جا کنم و قسمتهایی را باید اضافه کنم.
💐امروز صبح بعد از نماز، احساس کردم در مقابل باغ بزرگی ایستاده ام! درب باغ باز شد و یک جوان بسیار زیبا وارد شد. متوجه شدم خودش است، شهید امیرحسین سیفی.
ضمن تشکر به من گفت: اگر میخواهی مطالب را حذف یا جابه جا کن اما چیزی از خودت اضافه نکن. بگذار یک یادگار از من بماند...
📙خلاصه پس از بررسی های این عالم و حذف و جابه جایی برخی مطالب، کتاب امامت و ضرورت رهبری توسط نشر شهید هادی منتشر شد.
این کتاب دوبخش دارد که بخش دوم به زندگی شهید می پردازد.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌹🕊🌹🕊🌹
اگر خدا شهادت را نصیبم کرد
بنده از شهدایی هستم که در قیامت
حتماً یقهی بی حجاب ها
و کسانی که ترویج بیحجابی میکنند را میگیرم..!"
شهید جواد محمدی کسی است که زنده بودن او بعد از شهادت به طرز عجیبی مشهود است.
او بانی کتاب سه دقیقه در قیامت شد و راوی کتاب را از خط مقدم به عقب فرستاد و...
#صلوات
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌷پای درس شهدا
تو مسائل شرعے با کسی نباید تعارف داشت. دستور خداست...
#مهمانشام
6⃣5⃣
📚مهمان شام.
خاطرات شهید مدافع حرم مهندس سیدمیلاد مصطفوی. (ابراهیم هادی نسل جدید)
📖اثر گروه شهید هادی.
۱۹۲ صفحه مصور.
۱۸۰۰۰ تومان
چاپ اول بهار ۱۳۹۶
چاپ چهارم ۱۳۹۹
✅خاطرات اثرگذار و زیبا
@pkhadi
💢سید میلاد خادم الشهدا در اردوگاه
شهید درویشی شوش بود. یک بار قرار بود برای صبحانه چند صدتا نون تهیه کنه، نماز صبح رو که خوند از شدت خستگی همون جا خوابش برد.
⌚تا به خودمون بیاییم ساعت از ۷ گذشته بود دیگه فرصتی برای تهیه چندصد تا نون وجود نداشت. حالا حساب کنید الآن زائرها بیدار
می شوند و صبحانه می خواهند و ما نان نداریم!
🔸سید حال عجیبی پیدا کرد. روی یکی از ساختمان های اردوگاه عکس بزرگی از شهید درویشی بود رفت جلوی عکس شهید ایستاد،
زیر لب چیزهایی رو زمزمه کرد. بعد با صدای بلند گفت: حسن آقا آبرومون رو پیش مهمونات نبر، ما رو شرمنده زائرین شهدا نکن.
این حرف رو زد و اومد طرف آشپزخانه... لحظات به سختی و با اضطراب می گذشت زانوی غم بغل کرده بودیم و منتظر فرج!!
🚍یه دفعه صدای ممتد بوق اتوبوسی توجهمون رو به سمت درب ورودی اردوگاه جلب کرد با عجله به سمت اتوبوس دویدیم. مسئول کاروان سید رو صدا زد!
بعد درب صندوق اتوبوس رو بالا زد و گفت: ما دیگه داریم میریم شهرستان این نون ها اضافی است، می تونید استفاده کنید؟ چندین بسته بزرگ پر از نان در مقابل ما بود.
💧مات و مبهوت فقط اشک میریختیم.
خدایا چقدر زود صدای خادمین شهدا
رو شنیدی؟
📙برگرفته از کتاب «مهمان شام» اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌷 برات شهادت از کانال کمیل
بعد از چاپ کتاب شهید ابراهیم هادی، منطقه فکه و مخصوصا کانال کمیل خیلی سر زبونها افتاد. همراه با سید میلاد و چند تا از خادمین شهدا رفتیم فکه...
💐فکه بوی کربلا می داد غربت عجیبی داشت. عطش رمل گرمای سوزان بیابان فکه عجیب شبیه کربلا بود.
این حالات در رفتار سید میلاد مشهود بود که قدم در وادی مقدسی گذاشته. پاهای برهنه اش گواه مدعی من بود.
✅رسیدیم پشت کانال. سیم خاردارها مانع عبور به کانال شد. بی اختیار زانوهامون سست شد و دیگه اشک امان نمی داد.
تنها چیزی که مرحم دلمون بود روضه آقا سید الشهدا علیه السلام بود، بعد از اینکه یک دل سیر گریه کردیم سید بلند شد رفت به خادمهایی که جلوی نرده ایستاده بودند گفت خواهش می کنم. من می خوام خاک این مکان مقدس رو ببوسم. اونها گفتند به هیچ وجه نمی شه. اجازه نداریم.
سید بغض کرد. بالاخره اونها رو راضی کرد وارد کانال شدیم. گفت بچه ها وارد که شدید سجده کنید و از شهدا حاجت بخواهید.
تا درب کانال باز شد گویی درب بهشت باز شده. بوی عجیبی آمد. لحظه های سنگینی بود.
سید میلاد در قتلگاه ابراهیم هادی در سجده بود و فقط داد می زد. خاکها رو بر می داشت و به سر و صورتش می کشید.
🌺 با هر زحمتی سید رو از کانال آوردیم بیرون وسوار ماشین شدیم و همه تا اردوگاه فقط گریه کردند.
سید میلاد نتونست رانندگی کنه و نشست عقب و تا اردوگاه تو حال و هوای خودش بود.
📚برگرفته از کتاب مهمان شام. اثر گروه شهید هادی.
#صلوات
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🤲برای ما دعا کن ای بزرگ مرد
برای کسانی که در دنیای وانفسا گرفتار شده اند
✅دعا کن که دعای شما در پیشگاه خدا پذیرفته است...
تصویری منتشر نشده از شهید ابراهیم
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌸از زماني كه به #عراق رفت و در نجف ساكن شد، نگرش خاصي به موضوع #ولايت_فقيه پيدا كرد
🌺می گفت در ایران قدر ولايت فقيه را نمي دانند. مشكل كار در عراق، نبود بحث ولايت فقيه است.
در وصیتنامه اش هم به این موضوع اشاره کرد.
🌷 شهید هادی ذوالفقاری. کتاب پسرک فلافل فروش
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
✅نصیحت بسیار مهم شهدا
جدی گرفته ایم زندگی دنیایی را
و شوخی گرفته ایم قیامت را،
ڪاش قبل از اینڪه بیدارمان ڪنند؛
بیدارشویـــم...
#شهید_حسین_معزغلامی
از عاشقان شهید ابراهیم هادی
معلم جدید بی حجاب بود. مصطفی تا دید سرش را انداخت پایین.
خانم معلم آمد سراغش. دستش را انداخت زیر چانه اش كه «سرت را بالا بگیر ببینم.» چشم هایش را بست سرش را بالا آورد.
از كلاس زد بیرون، تا وسط های حیاط هنوز چشم هایش را باز نكرده بود.
خونه که رسید گفت: دیگه نمی خوام برم هنرستان.
گفتم: آخه برای چی!؟
معلم ها بی حجابن، انگار هیچی براشون مهم نیست.
میخوام برم قم؛ می خوام برم حوزه.
📙برگرفته از کتاب مصطفای خدا. اثر گروه شهید هادی
🌷خاطرات شهید مصطفی ردانی پور
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
#پیامڪۍازبهشٺ 🕊
ڪارۍ ڪہ براێ رضاے خدآست گفتن ندارھ!
...................................................
🍃ࢪفیقشہیدمابراهیمهادے🍃
🌷از شهدا بیاموزیم...
✍محور همه فعالیت هایش نماز بود.
ابراهیم در سخت ترین شرایط نمازش را اول وقت می خواند. بیشتر هم به جماعت و در مسجد.
دیگران را هم به نماز جماعت دعوت میکرد.
#شهیدابراهیمهادی❤️
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺توصیفی زیبا در مورد شهید ابراهیم هادی
✅از زبان استاد دکتر مسعود عالی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
4⃣
📚بیامشهد.
خاطرات زیبای شهید علی سیفی.
شهیدی که امام عصر را ملاقات و در مشهد شفا یافت و...
📙۱۵۶صفحه مصور.
۱۵۰۰۰ تومان
📖اثر گروه شهید هادی.
ویرایش جدید و پالتویی
چاپ اول ۱۳۹۵ چاپ چهارم ۱۳۹۹
✅خاطرات اثرگذار و زیبا. پرفروش
طلبه ای که پس از خود سازی ها راهی جبهه شد و کرامات فراوانی از او نقل شده.
علی سیفی به سختی مجروح شد، میخواستند پایش را قطع کنند اما در تجربه ای عجیب چیزهایی دید که قابل درک نبود!!
او اجازه نداد پایش را قطع کنند. باویلچیر راهی مشهد شد و با پای شفا یافته به جبهه بازگشت!
علی چشمانش به ان سوی هستی باز شده و مطالب عجیب و زیبایی به دوستان و فرماندهان نقل میکرد. او زمان شهادت خودش را می دانست و همراه با غواصان اروند به شهادت رسید.
@pkhadi
💐یکی از طرح های در دست اقدام توسط گروه شهید هادی، کتاب خاطرات شهید مصطفی علی دادی است.
✅مصطفی از جوانان دهه هفتادی بود که خاطرات او شباهت بسیاری به شهید ابراهیم هادی دارد.
او ورزشکار، فعال فرهنگی و مسجدی، فعال جهادی و در کل یک ابراهیم دیگری در این زمان بود.
🌷با اینکه کارمند نیروی انتظامی بود اما سال گذشته و با اوج گیری بیماری کرونا، به جمع مدافعین سلامت پیوست.
🌺 مصطفی که از جانبازان فتنه ۹۸ بود، به خاطر عوارض ایجاد شده از بیماری کرونا، در آذر ماه ۹۹ به قافله شهدا پیوست.
چند روز پس از شهادت، تنها پسر مصطفی دیده به جهان گشود...
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شدفراموش آنکه بیش ازقدر خویش آمدبه چشم
🌷آنکه با گمنام بودن سر کند نام آور است...
✅توصیف زیبایی از شهید ابراهیم هادی توسط مقام معظم رهبری حفظه الله
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید ابراهیم هادی:
اگر انسان سرش را به سمت آسمان بالا بياورد و کارهايش را برای رضای خدا انجام دهد، مطمئن باش زندگيش عوض ميشود و تازه معنی زندگی كردن را میفهمد.
📙 سلام بر ابراهیم۱/ص۱۷
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔸سالها بود که راه و یاد انبیاء فراموش شده بود و ذخایر خدا نیز همچون ستارگانی که در ظلمت شب میدرخشند، جز به چشم بیداران نمیآمدند.
🔹تا ناگاه خورشیدی دیگر متولد شد و انفجار عظیمی از نور شب را شکست و اراده حق از وجود مؤمنینی که لایق آیینگی بودند تجلی یافت، و آخرین عصر جاهلیت نیز با انقلاب اسلامی ایران سپری شد.
🔸خفتگان هنوز از طلوع فجر بیخبرند و نمیدانند که تاریخ در انتطار چه فرداییست، اما ای من، تو که نخفتهای، چشم باز کن و جلوهی ارادهی حق را از وجود این مجاهدان راه خدا ببین...
#سید_مرتضی_آوینی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌸آخرین روزهای سال ۶۲ بود که خبر شهادت پدرم به ما رسید. بعد از یک هفته عزاداری، مادرم با بستگانش برای برگزاری مراسم یاد بود به زادگاه پدرم، شهرستان خوانسار رفتند.
🌺من هم بعد از هفت روز به مدرسه رفتم. همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: والدین باید امضاء کنند.
🌼آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید کارنامه مرا امضاء کند به خواب رفتم.
🌸پدرم را در خواب دیدم که مثل همیشه خندان و پر نشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت زهرا آن برگه را بیاور تا امضاء کنم. برگه را به او دادم و پدر شروع کرد به نوشتن و امضا کردن!
🌺فردا صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم از خواب دیشب چیزی یادم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می کردم، ناگهان چشمم به آن برنامه افتاد. باورم نمی شد. اما حقیقت داشت!!
در ستون ملاحظات کارنامه دست خط پدرم بود که با رنگ قرمز نوشته بود :
"این جانب نظارت دارم. سید مجتبی صالحی"
و امضاء کرده بود.
بعدها برای اینکه شبهه ای پیش نیاید امضا و نوشته کارنامه توسط علما و اداره آگاهی مورد تایید قرار گرفته و به رویت امام خمینی رسید و آن برگه در موزه شهداء تهران در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد.
📙برگرفته از کتاب شهیدان زنده اند. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💐وقتی در تمام کارها اخلاص داشته باشیم اینگونه میشود...
✅هشت سال با دشمن جنگ می کنیم، اما در همان کشوری که با او جنگ کردیم، کتاب خاطرات این شهید با اخلاص ما فروخته میشود و کلی طرفدار دارد...
📚 کتابفروشی کربلای معلی، مجاور حرم.
سال ۱۳۹۸
📙کتاب سلام علی ابراهیم.
نسخه عربی. چاپ بیروت
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
#پیامڪۍازبهشٺ 💌🕊
باید سعۍ ڪنۍ نماز صبح رۅ هم
اوّل وقٺ بخۅنۍ ...!
#شھیدابرٰاهیٓمهآدۍ❤
...................................................
🍃ࢪفیقشہیدمابراهیمهادے🍃