eitaa logo
نشر شهید هادی
19.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
19 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰امیرالمومنین (علیه السلام) در نامه ۵۳ نهج البلاغه توصیه های مهمی به فرمانده سپاه خود جناب نمود. این توصیه ها محدود به زمان و مکان خاصی نیست. در زمان ما مالک اشتر دیگری پا به عرصه نهاد و توصیه های مولای متقیان را عملی کرد. 📗کتاب "مالک زمان" بیش از پنجاه داستان زیبا از زندگی و مجاهدت های سردار رشید اسلام مالک اشتر و را در خود جای داده و زندگی این دو بزرگوار را با هم مطابقت داده است. 🔸نقطه قوت این اثر٬ مقایسه دو شخصیت برجسته جهان اسلام و تطبیق رفتار ها و اخلاقیات آن ها با دستور العمل حضرت علی (علیه السلام) است که در انتهای هر داستان بخشی از نامه ۵۳ حضرت را بیان میکند. ⬜️برای تهیه کتاب زیر پنج جلد از طریق لینک زیر اقدام کنید http://nashrhadi.com/product/40/ 🔸برای سفارش عمده بالای ده جلد (با تخفیف بیشتر) با آیدی زیر تماس برقرار کنید: @nashr_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 🔹کسانی را می‌دیدم که شدیداً گرفتار هستند! ✍ وقتی در سپاه مشغول به کار شدم، سعی می کردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم، به کار شخصی مشغول نشوم. اگر در طی روز کار شخصی داشتم و یا تماس تلفنی شخصی داشتم، به همان میزان و کمی بیشتر، اضافه کاری بدون حقوق انجام میدادم که مشکلی ایجاد نشود. با خودم می گفتم: حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است. از طرفی در محل کار نیز تلاش می کردم که کارهای مراجعین را به دقت و با رضایت انجام دهم. این موارد را در نامه عملم می‌دیدم. جوان پشت میز (مأمور الهی) به من گفت: خدا را شکر کن که بیت المال برگردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب می کردی! اتفاقا در همان جا کسانی را می دیدم که شدیدا گرفتار هستند. گرفتار رضایت تمام مردم، گرفتار بیت المال. 📙 سه دقیقه در قیامت https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
حواس آقا ابراهیم به تمام دوستانش هست...
دخترم در کلاسهای تابستانی شهرک محل سکونت ما، یعنی شهرک ارتش تهران شرکت می کرد. یک روز یک گل سینه هدیه گرفت که عکس شهیدی روی آن بود. چندبار خواست برای من از این شهید بگوید که اجازه ندادم. يعني خيلي مشغول بودم. شب بود که گل سینه روی زمین افتاده بود. پایم رفت روی سوزن آن و... حسابی خون آمد. خيلي سر فرزندم داد زدم. بعد از پانسمان، گل سینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله. آخر شب طبق روال هرشب، سریال ترکیه ای را دیدم و خوابیدم. سريال هايي كه تأثير عجيبي در زندگي و حجاب ما داشت. سبك زندگي و حجاب خيلي ها با ديدن اين سريال ها تغيير كرد اما من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم، ولي نمازم را سر وقت می خوانم. صبح زود بعد از اذان، نمازم را با دقت خواندم. هنوز كف پايم درد داشت. بعد از نمازصبح مشغول تسبیحات بودم که احساس کردم یک جوان روبروی من نشسته!! نفهمیدم خوابم یا بیدار، اما آن جوان که صورتش پیدا نبود، دو زانو روبرويم نشسته بود. من حيرت زده به او خيره بودم. به من گفت: اين سریال هایی که می بینی افسانه است. اما ما افسانه نیستیم. ما واقعيت هستيم. ما با شما هستیم. باتعجب گفتم: شما کی هستی؟ گفت: تصویر من روی گل سینه بود که انداختی توی سطل. يكباره احساس كردم تك و تنها سر جانماز نشسته ام! داد زدم و شوهرم را صدا كردم. اما دقيق يادم بود كه آن جوان چه گفت. دویدم و رفتم داخل سطل را گشتم. تصویر یک شهید روي گل سينه قرار داشت که زیر آن نوشته بود: شهید ابراهیم هادی خیلی برایم عجیب بود. به طور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه. من همين چند روز اخير، نام و تصوير او را ديده بودم. لابه لاي كتابها، کتابی را ديدم به نام سلام بر ابراهیم. کتابی در مورد همین شهید. شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟ گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند. مشغول مطالعه شدم. طي چند روز، هر دو جلد کتاب را خواندم. خیلی عالی بود. چند روز بعد به بهشت زهرا رفتیم. ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم. حالا او حقیقت زندگیم شده. دیگر سراغ افسانه های ماهواره نمی روم. بعد از خواندن كتابش، حجاب و نمازم نیز کاملا تغییر کرده. سلام خدا بر ابراهیم. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
یک روز با جناب شیخ به جایی می رفتیم، یکدفعه دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیک آنچنانی داشت نگاه می کند! از ذهنم گذشت که جناب شیخ به ما می گوید: چشمتان را از نامحرم برگردانید و حالا خودش اینطور نگاه می کند!؟ ایشان فهمید وگفت: تو هم می خواهی ببینی که من چه می بینم؟ پس ببین. من نگاه کردم! دیدم صحنه عوض شد، از بدن آن زن، مثل اینکه آتش و سُرب مذاب به اطراف می ریزد و بسیار صحنه وحشتناکی است! حتی آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبال او بود سرایت می کرد. جناب شیخ رجبعلی خیاط گفت: این زن راه می رود و مردم را همین طور باخودش به آتش جهنم نزدیک می کند... 📙نسیمی از ملکوت. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
مهدی عبدخدایی از اعضای فدائیان اسلام می گوید: نامادری من داستانی را تعریف می کرد که همین داستان را از بقيه نيز شنيدم. من خردسال بودم که مادرم از حمام باز می گشت. بین حمام و منزل ما حدود صد قدم فاصله بود. پاسبانی كه آنجا بوده می بیند دو زن (مادرم و همسایه اش) با چادر راه را طی می کنند. او حمله می کند و چادر مادر مرا از سرش می کشد. مادرم فرار می کند و نزديك خانه همسایه به زمين می خورد و همانجا سقط جنین می کند و خونریزی شدیدی پيدا می کند و به علت شرایطی سختي كه بوده، نمی توانند مادرم را به دکتر برسانند و مادرم پس از چند روز از دنيا مي رود، در حالی که بیست و یک سال بيشتر نداشت! 🌑درست در همین ایام در دی ماه در سال ۱۳۱۴ قانون کشف حجاب رضاخانی تصویب شد و به زور چادر از سر زنان این سرزمین کشیدند... چه بسیار زنان پاکدامنی که در اثر همین ماجرا جان خود را از دست دادند... 📙این مطالب و تجربه های نزدیک به مرگ و حکایات تاریخی در مورد حجاب، به زودی در کتابی توسط گروه شهید هادی منتشر خواهد شد‌. ان‌شاالله https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
علامه حسن زاده آملی ره: سید مجتبی همچون کبوتری که یک بالش را زخمی کردند،با یک بال اینقدر بال بال زد تا مقامش از برخی از علمای هشتاد ساله ما بالاتر رفت. ۱۱دی ماه سالروز تولدت وشهادت هدیه به ارواح طیبه شهدا فاتحه وصلوات 💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
❣ هر قطره دریا میشود وقتی صحرا شکوفا🌱 میشود وقتی بیایی رمز تمام قفلهای بستهٔ ما🔒 یک لحظه پیدا میشود وقتی بیا ای عزیز دل فاطمه به زخم دل شیعه💔 مرحم بزار 🌸🍃 ‎‎‌‌‎https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
مهمون سردار.mp3
4.58M
🔶 مهمون سردار گوینده: امین اخگر 📌 برشی از کتاب « مالک زمان» نشر ابراهیم هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
✍بیت الزهرا که خادم بودیم اون شبایی که مراسم حضرت زهرا (س)بود، همیشه حاج قاسم میومدن بهمون سر میزدن که ببینن با میهمانان حضرت زهرا (س) چه رفتاری داریم... اصلا اجازه ی تفتیش نمیدادن همیشه میگفتن به هیچ عنوان حق تفتیش ندارید میهمانای حضرت زهرا (س) رو اذیت نکنید در واقع برخورد جدی میکردن. و ما که میگفتیم برای امنیت خودشون هست ناراحت میشدن و میگفتن حضرت زهرا (س) مراقب میهمانانش هست شما نگران نباشید.... همیشه دور از چشم حاج قاسم این کار رو میکردیم. 📙مالک زمان. خاطراتی از شهید حاج قاسم سلیمانی و مالک اشتر https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
در همان لحظه ای که گذشته ام را دیدم و اعمال من بررسی می شد ، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تاثیرگذار بود. بارها گناه یا خطایی از من سرزده بود که با دعای مادرم پاک شده و بی حساب شده بودم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر من وارد شود ، با دعای مادرم برطرف شده بود. یعنی مقام مادر این گونه است. هریک از دعاهای یک مادر این قدرت را دارد تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد ... . اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63