eitaa logo
نشر شهید هادی
19هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 🔻با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود. رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم. مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد. معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه می کند. خیلی تعجب کردم. رفتم پیشش و گفتم: چرا این کار را می کنی؟ گفت: نمی توانم. می ترسم بروم زیر دین مردم. 🌹 اگر پولی هم از راه جبهبه دست می آورد، در راه خیر مصرفش می کرد. مادرش می گفت: هر وقت می خواست به جبهه اعزام شود، کرایه راه را هم خودمان به او می دادیم. روزهای آخر می‌گفت از مادرم حضرت زهرا سلام الله شنیده ام که به زودی شهید می شوم... حاج همت ترک موتور سید حمید بود که آسمانی شدند... "شهید سیدحمید میرافضلی" 📙پابرهنه. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
☑️ تصویب اول اردیبهشت به مناسبت سالروز تولد شهید ابراهیم هادی، به عنوان روز شهدای ورزشکار در تقویم کشور 🔸با تصویب شورای‌ عالی انقلاب فرهنگی اول اردیبهشت به مناسبت سالروز تولد شهید ابراهیم هادی، به عنوان روز شهدای ورزشکار، ۷ آذر به مناسبت شهادت دکتر فخری‌زاده، به عنوان روز نوآوری و فناوری ایران‌ساخت نام گذاری شد. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
از دوستان ابراهیم بود. می‌گفت همراه با یکی از اساتید اخلاق از بازار مولوی عبور می کردیم. ✅ استاد ما متوجه یک باربر شد که از کنار ما عبور می کرد و صورتش را با چفیه بسته بود. استاد بلافاصله با صدای بلند گفت اگر می خواهی نفست را بشکنی، صورتت را باز کن من ابتدا متوجه نشدم منظورش چیست، اما نگاه کردم که این باربر چفیه را از صورتش باز کرد. یکباره جا خوردم. آن باربر ابراهیم هادی بود. 📙خاطرات منتشر نشده از شهیدهادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
♦️◾معنای ◾♦️ ♦️انتظار فرج این نیست که شما در خانه چهار زانو بنشینی دست‌هایت را روی هم بگذاری و تکان هم نخوری، - آقا چکار می‌کنی؟ - من منتظر هستم! نه، انتظار این نیست که... ♦️انتظار این است که تک تک لحظات و اعمالت را در جهت رضایت امام زمان ارواحنا فداه تنظیم کنی، این روحیّه‌ی خودسازی را در خودت پیاده کنی. ♦️هر عملی که می‌خواهی انجام بدهی، بگو این عمل من را به امام زمانم نزدیک می‌کند؟ برای فرج امام زمانم موثر است یا نه؟ ♦️امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: کسی که دوست دارد از اصحاب حضرت قائم علیه السلام باشد باید روحیه انتظار را در خود ایجاد و با داشتن چنین روحیه ای به تزکیهٔ نفس و کسب کمالات روحی مشغول باشد.🌺 👌بِدْوْنِـــ تَرکـ‍ــِ گُــن‍َاهــ اِنـــتِظٰــار بیـــ مَعْناٰســتْ. 📚 بحار الانوار جلد ۵۲ صفحه ۱۴۰
زمانی که به بلوغ رسیدم همیشه مقید به نماز بودم، یک روز صبح بدون دلیل از رخت خواب برای نماز بلند نشدم. وقتی آفتاب طلوع کرد یکباره دیدم یک چیز سیاه از سقف اتاق به کنار من افتاد. با ترس از جا پریدم. با وحشتی که در صدایم بود پرسیدم تو که هستی؟ از جان من چه می خواهی؟ گفت من با تو هستم. هر وقت خدا را رها کنی پیش تو می آیم. من شیطان را دیدم... 📗بازگشت https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
یه سلبریتی قبل از مرگش کلی طرفدار داره؛ ولی بعد از مرگش به مرور کمرنگ میشه و از یادها میره و تاثیر خاصی رویِ افراد جامعه نداره.. یه شهید مثلِ ابراهیم هادی، قبل از مرگش معروف نیست؛ ولی وقتی شهید میشه، بعد از ده ها سال هنوز کتاباش جزو پرفروش‌ترین کتاب‌هاست و شده الگویِ جوونا... خاصیت زندگی کردن برایِ خدا اینه :) آدم باید مصداقِ«مجهولون فی‌الأرض و معروفونَ فی السَماء» باشه .. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
👆در لرستان از دانش آموزان نخبه بود. رتبه سه رقمی کنکور را کسب کرد. هر دانشگاهی میتوانست پذیرش شود اما مشهد را انتخاب کرد. در حین تحصیل در دانشگاه راهی حوزه علمیه مشهد شد. از لحظه لحظه عمرش به خوبی استفاده می کرد. سپس درس را رها کرد و راهی جبهه شد. به دوستانش گفت: دلم خیلی برای امام رضا علیه السلام تنگ شده، بعد از عملیات حتما به زیارت حضرت میروم. حتی نامه ای برای حضرت نوشت و ابتدای ان نوشت: دلم تنگه براتون... راهی عملیات شد. در والفجر۸ جزو غواصان بود و در شب اول عملیات به شهادت رسید. پیکرش را به راه آهن اهواز بردند و برادرها راهی لرستان شدند تا برای تشییع آماده شوند. اما پیکر برادر نیامد. گویی امام رضا علیه السلام نیز دلتنگ این جوان مومن و رزمنده شجاع شده، پیکر او به ظاهر اشتباها راهی مشهد میشود... در مشهد تشییع بسیار خوبی برگزار شده و پیکر شهید، پس از طواف در حرم، راهی لرستان می کنند و... 📙برگرفته از کتاب دلم تنگه براتون. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ☘ راهی حوزه علمیه شد و به زبان عربی مسلط شد تا کلام خدا را بفهمد. ابراهیم این قدر به عربی تسلط داشت که یک سال معلم درس عربی شد وقتی قرآن را به عربی می خواند، به عمق آیات و مفاهیم آن بیشتر پی می برد. انا اَنزَلناهُ قُرآناً عَرَبیاً لَعَلَکُم تَعقلوُن ما قرآن را به زبان عربی نازل کردیم ، شاید شما اندیشه کنید. ( سوره یوسف / ۲ ) 📚خدای خوبِ ابراهیم https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
ابراهیم هادی و تجربه نزدیک به مرگ وقتی روح از بدن من خارج شده بود و همه بستگانم گریه می کردند، دخترم در گوشه ای نشسته و سوره یاسین می خواند. او همینطور در دلش نذر قرآن و صلوات می‌کرد. من از آنجا به بالا رفتم. به جایی رسیدم که یکباره جماعتی بسیار نورانی مقابلم قرار گرفتند. صورتهای آنها را نمی دیدم اما می دانستم عظمت و نورانیت خاصی دارند. نفری که جلوتر بود به من گفت: صبر کن تا اگر شد از خداوند اجازه بگیرم تا برگردی. لحظاتی بعد همان جوان آمد و مقابلم قرار گرفت و گفت: دوست عزیز، ما اینطرف را درست کردیم. برو و آنطرف را درست کن. من به چهره او و جوانی که در کنارش بود خیره شدم. صورتهایشان نور بود اما چهره قابل تشخیص بود. بلافاصله مرا به داخل بدنم بازگرداندند. روح برای دقایقی از بدنم خارج شده بود. کادر پزشکی که بالای سرم جمع شده بودند با خوشحالی خبر را به خانواده دادند. من تا مدتها متوجه هیچ مطلبی نبودم. روزی که مرخص شدم به خانواده ام گفتم: من برای دقایقی روح از بدنم خارج شد. من جوانی بسیار نورانی را دیدم که اجازه گرفت تا من برگردم. همه با تعجب به حرف های من گوش می‌کردند. دخترم گفت: پدر من میدانم آن جوان کیست. بعد از داخل کیفش یک کتاب را بیرون آورد و جلد کتاب را به من نشان داد. بی اختیار داد زدم خودش بود. به خدا همین جوان بود. بده این کتاب رو ببینم... روی کتاب نوشته شده بود: سلام بر ابراهیم۱ دخترم ادامه داد: من همان جا مشغول قرائت قرآن برای این شهید شدم و نذر کردم که اگر پدرم برگردد، خیرات دیگری برای این شهید والامقام انجام دهم... خداوند مرا به دنیا بازگرداند تا همانطور که به شهید هادی قول دادم، دنیایم را درست کنم. او هم قول داد که آن سوی هستی را برایم درست نماید. من اکنون دو سال است که در منزل مشغول درمان هستم، اما به علت آسیب به نخاع، از کمر به پایین امکان حرکت ندارم. والسلام 📙یاران ابراهیم. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
از نعمت های بهشتی سوال کردم. از قصر ها و حوریه ها گفت، می گفت: تمام نعمت ها زیباست. اما اگر لذت حضور در جمع اهل بیت را درک کنی، لحظه ای حاضر به ترک محضر آن ها نخواهی بود ... https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ چندبار ببینید و خوب بشنوید 🔹 واقعاً چرا باید اینستاگرام و واتس‌اپ رو حذف کنیم⁉️ 🔹 ما که داریم اون‌جا با دشمن می‌جنگیم❗️ 🌹🍃🌹🍃