یکی از شخصیت های عجیب تاریخ دفاع مقدس ما شهید حاج محمد طاهری است.
او چوپانی کم سواد در روستاهای دور افتاده خراسان بود.
روستای مهدی آباد در پنجاه کیلومتری کاشمر، اما ...
اهل مطالعه بود. از روستا تا کاشمر را رکاب می زد تا به کتابخانه برود و کتاب امانت بگیرد. تقریبا بسیاری از کتب معتبر شیعه را اینگونه خوانده بود.
گله گوسفند را به صحرا می برد و مشغول مطالعه میشد.
سطح معلومات و تقوا و قدرت مدیریت حاج محمد به قدری بالا بود که معاون تیپ شد و چندین روحانی در تیپ امام صادق ع پای صحبت او می نشستند و...
📙کتاب با بابا تفاوتی که با بقیه کتب نشر شهید هادی دارد، در خاطرات عجیب این شهید و تجربه نزدیک به مرگ فرزند ایشان است که هجده روز در کما بود و این مدت را مهمان پدر گرامی اش بود.
کتاب که نود صفحه تجربه نزدیک به مرگ است و نود صفحه خاطرات شهید.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
❣#سلام_امام_زمانم❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی...
🌱سلام بر تو و آن هنگام که ظلمت هزاران ساله ی جور و ستم را تنها بارقه ای از خورشید نگاهت، صبح می کند.
🌱سلام بر تو و بر مطلع الفجرِ آمدنت که پایان تمامی ستمگری هاست...
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
━━━━━━━🌺🍃━
━━🌺🍃━━━━━━
✅ اوقات خود را هـدر ندهيد!
✍ آیت الله فاطمی نیا(ره) : از ابتدای صبح ڪه بيدار ميشود ، دنبال اين است كه ببيند فلان مسئول چه گفت؟ فلان كس چه كرد؟ فلان روزنامه و سايت چه نوشت!؟ رها كنيد! اوقات خود را هدر ندهيد! هر چقدر كه خود را مشغول اين امور بي فايده كنيد ، در عبادات حضور قلب نخواهيد داشت!
جوانان عزيز، روزانه زماني را به كسب معارف ديني اختصاص دهيد، با نهج البلاغه مولايمان اميرالمومنين(عليه السلام) انس بگيريد؛ ادعيه ي صحيفه ي سجاديه را با تامل مطالعه بفرماييد! اينها مملوء از معارف عميق است. حيف است كه يك شيعه با معارف اهل بيت(عليهم السلام) مانوس نباشد؛ خسران محض است.
کشتار فجیع مدافعان حجاب!
🗓۲۱تیر قیام خونین مسجد گوهرشاد علیه کشف حجاب (روز عفاف و حجاب)
🔺اما امروز در مسجد گوهرشاد چه گذشت؟
تیرماه سال ۱۳۱۴، مردم مشهد در اعتراض به سیاستهای ضد اسلامی رضاشاه در مسجد گوهرشاد تجمع کردند. صبح روز بیست و یکم نیروهای نظامیِ حکومت پهلوی با حمله به مسجد، مردم را به رگبار بستند.
سیدمحمدعلی شوشتری، نمایندهی مخصوص رضاشاه در آستان قدس که خود شاهد این واقعه بوده در خاطراتش مینویسد:
شوفر سردار ساعد میگوید: آنچه کشته بود را ما حمل کردیم و بردیم زیر باغ خونی؛ بالغ بر یک هزار و ششصد و هفتاد نفر بودند.
مسئولین شهرداری نیز میگویند:
کامیون و اتومبیلهایی که جنازهها را حمل میکرد، شمرده یاداشت کردیم، تعداد ۵۶ کامیون بود که در اغلب این کامیونها صدای نالههای زخمیها هم شنیده میشد که التماس مینمودند: ما زندهایم!
منبع: خاطرات سیاسی سیدمحمدعلی شوشتری، ص ۸۰ تا ۸۵
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از پخش کتاب هادی
1⃣0⃣4⃣
📚سیزده چهارده
حجاب و حیا در آینه حکایات تاریخی و تجربه های نزدیک به مرگ
حدود بیست ماجرای زیبا از تجربه گران که حجاب، محور مطالب آنها بوده.
کسانی که پس از بازگشت محجبه شده و...
همراه با تاریخ حجاب در ایران و اسلام و ماجرای کشف حجاب در سال ۱۳۱۴
📖اثر گروه شهید هادی
۱۴۴صفحه مصور.
۳۵۰۰۰تومان
📚چاپ اول ۱۴۰۲
@pkhadi
شهید متولد روز حجاب تولدت مبارک🎉
📜21 تیرماه به دنیا آمدی
و از حجاب برایمان نوشتی...
از همه خواهران و از همه زنان امت رسوال الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند، مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود، مبادا چادر را کنار بگذارید.
🌷شهید حججی متولد ۲۱ تیرماه ۱۳۷۰
📙حجت خدا، داستانک هایی از شهید محسن حججی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💐پیامهای واقعه #مباهله برای ما👇🏻
۱)اگر انسان ایمان به هدف داشته باشه، حاضره خودش و نزدیک ترین بستگانش رو در معرض خطر قرار بده. «من بعد ما جاءک من العلمِ»
۲)آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست.«فقل تعاوا ندع»
۳)در مجالس دعا، کودکان رو هم با خودمون ببریم. «أَبناءنا»
۴)استمداد از غیب، پس از بکارگیرى توانایىهاى عادّیه.«نبتهِل»
۵)در دعا، حالات اهل دعا مهمه، نه تعداد اونها.
گروه مباهله کننده پنج نفر بیشتر نبودن.«أَبْناءَنا»، «نِساءَنا»، «أَنْفُسَنا».
۶)زن و مرد در صحنههاى مختلف دینى، در کنار همدیگر مطرحن.«نساءنا»
۷)#علىّ بن ابى طالب، جان رسول اللَّه است.«أَنفسنا»
۸)اهل بیت پیامبر، مستجاب الدعوة هستن.«أَبناءنا»، «نساءنا»، «أَنفسنا»
۹)فرزند دخترى، همچون فرزند پسرى، فرزند خود انسانه.«أَبنائنا» بنابراین امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام فرزندان پیامبر هستند.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹از مهمترین مطالبی
کـه درک کردم ایـن بـود
کـه نخستین وظیفه ای کـه بر
گـردن مـاســت، عـشـق و ابراز
محبت نسبتبه دیگران هست
و اولین وجودی که باید به او
عـشـق بورزیم خـدای مـهـربان
می باشد. بهترین روش گفتگو
و محـبـت بـه پروردگار توسط
پیامبران بهما گفته شده است.
✦آنجا فهمیدم چرا ائمه اطهار
انقدر بـه نماز اهمیت میدادند.
📚 کتاب با بابا
📚همراه باشید با تنها کانال گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
آیا می دانید ده ها تجربه گر نزدیک به مرگ، در موضوع حجاب و حیا نکات مهمی را در آن سوی هستی مشاهده کرده اند؟!
آیا می دانید تمام تجربه گرانی که به موضوع حجاب بی تفاوت بوده اند، بعد از این ماجرا محجبه شده اند؟!
آیا از علت تاکیدات اسلام بر موضوع حجاب و حیا و ارتباطات در خانواده اطلاع دارید؟!
آیا می دانید حجاب که از ضروریات دینی و اخلاقی است، در ایران باستان بسیار محکم و قوی اجرا می شده و حتی ویل دورانت، ایران را منبع اصلی گسترش حجاب در جهان، حتی قبل از اسلام می داند؟!
به راستی چرا رضاخان که دست نشانده غربی ها بود، در اولین اقدامات خود به سراغ پوشش رفت و جلوگیری از حجاب را از تیرماه سال ۱۳۱۴ آغاز کرد؟!
کتاب سیزده چهارده، اولین کتابی است که به صورت داستان های کوتاه، به حدود بیست ماجرا و تجربه نزدیک به مرگ پرداخته و تاریخچه ای از حجاب و پوشش در روزگار قدیم و جدید را بررسی می کند و به نظرات اسلام در این زمینه می پردازد.
خرید مجازی از طریق سایت انتشارات
در کانال نشر شهید هادی به مرور با قسمت هایی از کتاب آشنا می شوید.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
■ تجربه مرگ
✅نسیمی از ملکوت
داستان ۱۶: تعلقات
🔰شخصی از اهل علم، هنگام احتضارش دعای عدیله برایش می خواندند، چون رسیدند به جمله « واشهد أن الائمه الابرار » محتضر گفت قبول ندارم!
تا سه مرتبه او را تلقین کردند و او همین را گفت! پس از لحظه ای، عرق تمام بدنش را گرفت و چشم هایش را باز کرد و با دست اشاره به صندوقی در گوشه حجره نمود و دستور داد در آن را باز کردند.
از میان آن صندوق یک برگه بیرون آوردند و به او دادند. او برگه را پاره کرد!
وقتی علت آن را پرسیدند گفت: این برگه و این سند مالی، خیلی قیمتی نبود، اما برایم با ارزش بود، هر وقت به من می گفتید بگو: «واشهدان الائمه الابرار ...» می دیدم پیری سر صندوق ایستاده و همین سند را به دست گرفته می گوید اگر این کلمه شهادت را گفتی این سند را پاره می کنم!
من از شدت محبتی که به آن سند داشتم راضی نمی شدم که این شهادت را بگویم.
اما خدا بر من منت نهاد و مرا شفا داد، آن سند را خودم پاره کردم تا دیگر مانعی از گفتن شهادتین نباشد.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔻سلام بر ابراهیم
🔸دکتر روانشناس و استاد دانشگاه بود، میگفت ۴۰ سال از عمرم صرف مشروب و... گذشت، اما از وقتی با ابراهیم آشنا شدم، انگار دوباره متولد شدم.
🔹یکی از دوستان، توی مترو کتاب سلام بر ابراهیم را به او می دهد و می گوید: آقای دکتر شما سالها کتابهای روانشناسی خواندید و تدریس کردید، یکبار هم این کتاب را بخوانید.
🔸دکتر کتاب را گرفته و به خانه می برد. چند خاطرهی اول، او را جذب خودش کرده و یکشبه تمام کتاب را مطالعه می کند. اما...
🔹بهم ریخت، گریه کرد، به ابراهیم گفت اگر تو حق هستی، اگر فاطمه زهرا حقیقت دارد به من نشانهای بده تا این خاطرات و این حرف ها را باور کنم.
🔸شب خواب ابراهیم را میبیند، ابراهیم او را در آغوش میگیرد، حس عجیبی پیدا می کند. ابراهیم سه نکته به او میگوید که انجام دهد تا از شر مشکلات زندگیش خلاص شود.
🔹آقای دکتر زندگیش متحول میشود.
🔸در حال حاضر خیلی از بچههای آسیب دیده در دادسرای ارشاد رو به آقای دکتر ارجاع میدهیم و ایشان هم به صورت رایگان و به عشق ابراهیم آنان را درمان میکند، و چون از جنس همین بچه ها است، خیلی بهتر از ما میتواند کمکشان کند.
🔹 رحمانکرمی👈🏻عضوشوید
@Rahmankarami_ir
فکر می کردم اعمال من خیلی کامل است. من خیلی در اعمال خودم مراقبت می کردم، اما وقتی کتاب اعمال خودم را مشاهده کردم، به تعبیر دنیایی رنگ از چهره ام پرید.
من با طوماری از کارهای اشتباه مواجه شدم که اصلا فکرش را نمی کردم.
من با چمدانی خالی از اعمال صحیح به برزخ آمده بودم.
✅مثلا یکبار به دوستم گفتم: موبایلت رو بده که یکدقیقه با منزل تماس بگیرم.
اوایل آمدن موبایل بود و هزینه تماس بالا بود. من به جای یک دقیقه، چهار دقیقه با منزل صحبت کردم!
به من گفتند: چرا به دوستت نگفتی که بیش از یک دقیقه صحبت کردی؟! باید رضایت او را به دست می آوردی.
و هزاران مورد اینگونه دیگر...
📙برگرفته از کتاب تقاص. حق الناس در تجربه های نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی(به زودی)
@nashrhadi
نشر شهید هادی
🔻سلام بر ابراهیم 🔸دکتر روانشناس و استاد دانشگاه بود، میگفت ۴۰ سال از عمرم صرف مشروب و... گذشت، اما
چند نفر سوال کردند که این سه نکته که آقا ابراهیم به دکتر گفته چی بود
پرسیدم گفتند سه نکته سه تا گناه بوده که این دکتر بهش مبتلا بوده که یکیشون شرب خمر بوده و شهید هادی راهکار ترک اون سه گناه رو به این دکتر میگن و بهشون میگن اگه این سه گناه رو ترک کنی مشکلاتی که توی زندگیت داری حل میشه و این اتفاق رخ می دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو چیزی که آیت الله قاضی نذر کرده بود تا آخر عمر انجام دهد🌹
شب جمعه و شب زیارتی ارباب، با سلامی خودمان را از زائران قرار دهیم.
و شهدا را نیز یاد کنیم تا ما را نزد ارباب یاد کنند.
💐السلام علیک یا اباعبدالله
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
❣#سلام_آقای_من❣
💚باز دلم هوای جمکران دارد
✨هوای آن گنبد بیکران دارد
💚به یاد حرم سبز و زیبایت
✨اشک در چشمان من مکان دارد
💚چه درد غریبی ست درد دل تنگی!
✨دل تنگم هوای صاحب الزمان دارد
🌹🍃🌹🍃
بلافاصله نگاهم به سر آقاابراهیم افتاد...
قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود..
مسیر یک گلوله را می شد بر روی موهای او دید!
با تعجب گفتم: داش ابرام سرت چی شده؟
دستی به سرش کشید.
با دهانی که به سختی باز می شد گفت:
می دانی چرا گلوله جُرأت نکرد وارد سرم بشود؟
گفتم چرا؟
ابراهیم لبخندی زد و گفت:
گلوله خجالت کشید وارد سرم بشود، چون پیشانی بند "یامهدی" به سرم بسته بودم...
#شهید_ابراهیم_هادی
📙سلام بر ابراهیم۲
🌷الهم عجل لولیک الفرج
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
استادم گفت :
وابسته به خدا بشید
گفتم :
چجوری؟
گفت :
چجوری وابسته یه نفر میشي؟
گفتم :
وقتی زیاد باهاش حرف میزنم
زیاد میرم ، میام...
تو یه جمله گفت:
رفت و آمد خودتو با خدا زیاد کن...
🔴 تجربه نزدیک به مرگ
✍ یکی از همکلاسی هایم مشکـل
جسـمی داشت، مـن او را مسـخـره
میکردم و سر به سرش میگذاشتم.
آن وقت فکر میکردم بامزه هستم
اما آن جا با هـر بار تـمسـخـر من از
درون زجر می کشیدم.
اگر دست رو کسی بلند کرده بودم
گویـا خودم را می زدم. آنجا هـمـه
اعمال به سویم برگشت.
📚 کتاب بازگشت
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔸جوان پشت میز(مأمور الهی)
به من گفت: خدا را شکر کن که
بیت المال بر گردن نداری وگرنه
اگر حقی ازمردم ضایع میکردی
بـایـد می ایستـادی و از تـک تـک
آن ها حـلـالـیـت مـی طـلـبـیـدی.
همانجا کسانی را دیدم که شدیدا
گرفتار بودند، گرفتار بیت المال...
📚سه دقیقه در قیامت
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
❤️ #سلام_امام_زمانم
🔹 السلام علیک یا ابا صالح المهدی علیه السلام
🔹 السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ...
🔹 سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛ سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد.
🔹 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله
🌹🍃🌹🍃
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹صبح تا شب پای فضایمجازی!
✍ روزهایی از جوانیام را دیدم که صبح تا شب به بطالت پای تلویزیون می گذراندم. چقدر از لحظات با ارزش عمر من اینگونه تلف شد...
بعد از این تجربه تلاش می کنم از وقتم حداکثر استفاده را بنمایم و از لحاظ معرفتی خودم را رشد بدهم. تماشای تلویزیون و شبکه های اجتماعی را به حداقل رساندم...
📚 کتاب نسیمی از ملکوت. آیات الهی در تجربه های نزدیک به مرگ
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌷نماز🌷
ابراهیم هادی محور همه فعالیت هایش «نماز» بود.
در سختترین شرایط ، نمازش را اوّل وقت می خواند ، بیشتر هم به «جماعت » و در «مسجد ». دیگران را هم به نماز دعوت می کرد.
یکبار باهم مسجد موسی ابن جعفر رفتیم. نگاه کردم به نماز خواندن ابراهیم، در نماز چشمهایش را می بست‼️
بعد از نماز گفتم: چرا چشمت رو تو نماز می بندی. مکروهه.
✅گفت: اگر توی نماز با بستن چشم، توجهت به خدا بیشتر باشد اشکالی ندارد.
بعدها همین مطلب را در رساله احکام خواندم.
📙برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم2
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
برخي مسائل احساسي هست كه نمي توان به راحتي بيان نمود. يعني هيچ واژه اي را براي بيان آن نميتوان يافت.
اما در آنجا که من بودم یعنی بهشت الهی و در حضور آن دو يار مهربان، احساسات من به بهترين شكل بيان مي شد.
مي گويم يار مهربان، چون حتي واژه اي نمي توانم پيدا كنم كه آن دو فرشته را به خوبي توصيف كنم. بگويم پدر و مادر، از پدر و مادر مهربان تر بودند. بگويم استاد، اصلاً با يك استاد قابل قياس نبودند. واقعاً نمي دانم آن افراد بامحبت را چطور توصيف كنم.
در حضور آنها همه چيز در بهترين حالت بود. من سرشار از عشق الهي شده بودم. عشق و علاقه خاصي كه اصلاً در ذهن نمي گنجد.
به قول معروف از خوشحالي در پوست خودم نمي گنجيدم. دوست داشتم تا ابد در كنار آنها در آنجا بمانم...
📙برگرفته از کتاب با بابا. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هرسال ده روز در منزلشان مجلس روضه برگزار می شد. برای این مجلس آداب خاصی را رعایت می کرد. میفرمود صدای بلندگوها نباید همسایه ها را اذیت کند.
در برگزاری جلسات، بر خلاف برخی هیئتها که مداحی و ذکر مصیبت را محور قرار میدهند، حاج اصغر سخنرانی را محور و ستون جلسات قرار داده بود.
به سخنران ها می گفت: بیش از نیم ساعت صحبت نکنید تا مردم اذیت نشوند.
مداحی نیز به صورت بسیار مختصر انجام می شد.
اوایل، هر ده شب را شام می داد. اما سالهای اخیر، شب جمعه و شب آخر را پذیرایی میکردند. در شب های پذیرایی، به همسایگان در کل کوچه شام می داد و حتی برای روحانیون محل و خانواده شهدا غذا می فرستاد.
اما نکتهای برای ما بسیار عجیب بود، این که هیچ گاه غذای هیئت حاج اصغر کم نمی آمد!!
اگر سیصد تا غذا آماده می شد، همان اندازه مهمان داشتند و اگر دویست تا غذا بود... زمانی که هیئت شلوغ می شد باز هم غذا به اندازه بود!
راز این مطلب را برادرشان گفتند. ایشان می فرمود: هربار قبل از اینکه شام را بکشند به من میگفت: برو بالا سر دیگ غذا و سوره قریش را بخوان.
یکبار از سر این مطلب از ایشان سوال کردم. حاجی به آیه آخر سوره قریش اشاره کردند و گفتند: الذی اطعمهم من جوع.
اینها مهمان خدا و اهل بیت هستند. ما چه کاره ایم، خداست که همه ما را روزی داده و از گرسنگی نجات می دهد.
📙جان باز. خاطرات مجاهد فرهنگی، جانباز شهید حاج اصغر عبداللهی.
اثر جدید گروه شهید هادی(به زودی)
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
۔
۔
#شهید_ابراهیم_هادی میگفت:
{برا؎رفعگرفتار؎هابادقت
تسبیحاتحضرتزهرا📿
بگوییداینتسبیحاتراپیامبرزمانۍ
بهدخترشانفرمودندڪہایشانگرفتار
مشڪلاتوسختیها؎بسیاربودند}🌱
#اندڪۍتسبیح