نشر شهید هادی
🔻سلام بر ابراهیم 🔸دکتر روانشناس و استاد دانشگاه بود، میگفت ۴۰ سال از عمرم صرف مشروب و... گذشت، اما
چند نفر سوال کردند که این سه نکته که آقا ابراهیم به دکتر گفته چی بود
پرسیدم گفتند سه نکته سه تا گناه بوده که این دکتر بهش مبتلا بوده که یکیشون شرب خمر بوده و شهید هادی راهکار ترک اون سه گناه رو به این دکتر میگن و بهشون میگن اگه این سه گناه رو ترک کنی مشکلاتی که توی زندگیت داری حل میشه و این اتفاق رخ می دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو چیزی که آیت الله قاضی نذر کرده بود تا آخر عمر انجام دهد🌹
شب جمعه و شب زیارتی ارباب، با سلامی خودمان را از زائران قرار دهیم.
و شهدا را نیز یاد کنیم تا ما را نزد ارباب یاد کنند.
💐السلام علیک یا اباعبدالله
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
❣#سلام_آقای_من❣
💚باز دلم هوای جمکران دارد
✨هوای آن گنبد بیکران دارد
💚به یاد حرم سبز و زیبایت
✨اشک در چشمان من مکان دارد
💚چه درد غریبی ست درد دل تنگی!
✨دل تنگم هوای صاحب الزمان دارد
🌹🍃🌹🍃
بلافاصله نگاهم به سر آقاابراهیم افتاد...
قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود..
مسیر یک گلوله را می شد بر روی موهای او دید!
با تعجب گفتم: داش ابرام سرت چی شده؟
دستی به سرش کشید.
با دهانی که به سختی باز می شد گفت:
می دانی چرا گلوله جُرأت نکرد وارد سرم بشود؟
گفتم چرا؟
ابراهیم لبخندی زد و گفت:
گلوله خجالت کشید وارد سرم بشود، چون پیشانی بند "یامهدی" به سرم بسته بودم...
#شهید_ابراهیم_هادی
📙سلام بر ابراهیم۲
🌷الهم عجل لولیک الفرج
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
استادم گفت :
وابسته به خدا بشید
گفتم :
چجوری؟
گفت :
چجوری وابسته یه نفر میشي؟
گفتم :
وقتی زیاد باهاش حرف میزنم
زیاد میرم ، میام...
تو یه جمله گفت:
رفت و آمد خودتو با خدا زیاد کن...
🔴 تجربه نزدیک به مرگ
✍ یکی از همکلاسی هایم مشکـل
جسـمی داشت، مـن او را مسـخـره
میکردم و سر به سرش میگذاشتم.
آن وقت فکر میکردم بامزه هستم
اما آن جا با هـر بار تـمسـخـر من از
درون زجر می کشیدم.
اگر دست رو کسی بلند کرده بودم
گویـا خودم را می زدم. آنجا هـمـه
اعمال به سویم برگشت.
📚 کتاب بازگشت
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔸جوان پشت میز(مأمور الهی)
به من گفت: خدا را شکر کن که
بیت المال بر گردن نداری وگرنه
اگر حقی ازمردم ضایع میکردی
بـایـد می ایستـادی و از تـک تـک
آن ها حـلـالـیـت مـی طـلـبـیـدی.
همانجا کسانی را دیدم که شدیدا
گرفتار بودند، گرفتار بیت المال...
📚سه دقیقه در قیامت
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
❤️ #سلام_امام_زمانم
🔹 السلام علیک یا ابا صالح المهدی علیه السلام
🔹 السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ...
🔹 سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛ سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد.
🔹 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله
🌹🍃🌹🍃
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹صبح تا شب پای فضایمجازی!
✍ روزهایی از جوانیام را دیدم که صبح تا شب به بطالت پای تلویزیون می گذراندم. چقدر از لحظات با ارزش عمر من اینگونه تلف شد...
بعد از این تجربه تلاش می کنم از وقتم حداکثر استفاده را بنمایم و از لحاظ معرفتی خودم را رشد بدهم. تماشای تلویزیون و شبکه های اجتماعی را به حداقل رساندم...
📚 کتاب نسیمی از ملکوت. آیات الهی در تجربه های نزدیک به مرگ
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌷نماز🌷
ابراهیم هادی محور همه فعالیت هایش «نماز» بود.
در سختترین شرایط ، نمازش را اوّل وقت می خواند ، بیشتر هم به «جماعت » و در «مسجد ». دیگران را هم به نماز دعوت می کرد.
یکبار باهم مسجد موسی ابن جعفر رفتیم. نگاه کردم به نماز خواندن ابراهیم، در نماز چشمهایش را می بست‼️
بعد از نماز گفتم: چرا چشمت رو تو نماز می بندی. مکروهه.
✅گفت: اگر توی نماز با بستن چشم، توجهت به خدا بیشتر باشد اشکالی ندارد.
بعدها همین مطلب را در رساله احکام خواندم.
📙برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم2
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
برخي مسائل احساسي هست كه نمي توان به راحتي بيان نمود. يعني هيچ واژه اي را براي بيان آن نميتوان يافت.
اما در آنجا که من بودم یعنی بهشت الهی و در حضور آن دو يار مهربان، احساسات من به بهترين شكل بيان مي شد.
مي گويم يار مهربان، چون حتي واژه اي نمي توانم پيدا كنم كه آن دو فرشته را به خوبي توصيف كنم. بگويم پدر و مادر، از پدر و مادر مهربان تر بودند. بگويم استاد، اصلاً با يك استاد قابل قياس نبودند. واقعاً نمي دانم آن افراد بامحبت را چطور توصيف كنم.
در حضور آنها همه چيز در بهترين حالت بود. من سرشار از عشق الهي شده بودم. عشق و علاقه خاصي كه اصلاً در ذهن نمي گنجد.
به قول معروف از خوشحالي در پوست خودم نمي گنجيدم. دوست داشتم تا ابد در كنار آنها در آنجا بمانم...
📙برگرفته از کتاب با بابا. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هرسال ده روز در منزلشان مجلس روضه برگزار می شد. برای این مجلس آداب خاصی را رعایت می کرد. میفرمود صدای بلندگوها نباید همسایه ها را اذیت کند.
در برگزاری جلسات، بر خلاف برخی هیئتها که مداحی و ذکر مصیبت را محور قرار میدهند، حاج اصغر سخنرانی را محور و ستون جلسات قرار داده بود.
به سخنران ها می گفت: بیش از نیم ساعت صحبت نکنید تا مردم اذیت نشوند.
مداحی نیز به صورت بسیار مختصر انجام می شد.
اوایل، هر ده شب را شام می داد. اما سالهای اخیر، شب جمعه و شب آخر را پذیرایی میکردند. در شب های پذیرایی، به همسایگان در کل کوچه شام می داد و حتی برای روحانیون محل و خانواده شهدا غذا می فرستاد.
اما نکتهای برای ما بسیار عجیب بود، این که هیچ گاه غذای هیئت حاج اصغر کم نمی آمد!!
اگر سیصد تا غذا آماده می شد، همان اندازه مهمان داشتند و اگر دویست تا غذا بود... زمانی که هیئت شلوغ می شد باز هم غذا به اندازه بود!
راز این مطلب را برادرشان گفتند. ایشان می فرمود: هربار قبل از اینکه شام را بکشند به من میگفت: برو بالا سر دیگ غذا و سوره قریش را بخوان.
یکبار از سر این مطلب از ایشان سوال کردم. حاجی به آیه آخر سوره قریش اشاره کردند و گفتند: الذی اطعمهم من جوع.
اینها مهمان خدا و اهل بیت هستند. ما چه کاره ایم، خداست که همه ما را روزی داده و از گرسنگی نجات می دهد.
📙جان باز. خاطرات مجاهد فرهنگی، جانباز شهید حاج اصغر عبداللهی.
اثر جدید گروه شهید هادی(به زودی)
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
۔
۔
#شهید_ابراهیم_هادی میگفت:
{برا؎رفعگرفتار؎هابادقت
تسبیحاتحضرتزهرا📿
بگوییداینتسبیحاتراپیامبرزمانۍ
بهدخترشانفرمودندڪہایشانگرفتار
مشڪلاتوسختیها؎بسیاربودند}🌱
#اندڪۍتسبیح
حاج حسین یکتا :
حاج قاسم!'
هر چه بالاتر رفت
تواضع و ولایت مداری اش بیشتر شد
و این ویژگی نابِ یڪ انقلابی مؤمن است...
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
#دلنوشته
📝 هنگام خواندن کتاب "سلام بر ابراهیم" انسان دوست ندارد دست از مطالعه بردارد!
🔻 بعد از خواندن و اتمام کتاب ذهنم به این سمت رفت که ای کاش من هم میتوانستم همچون ابراهیم مخلص باشم.
🔸 اینها گزیدهای از این دلنوشته است.
دلنوشته ای که یک جوان مشروب خوار بعد از مطالعه کتاب سلام بر ابراهیم نوشته.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹نتیجه دعای او را به خوبی دیدم!
اگر انسان بتواند حتی قدمی کوچک
در حـل گرفتاری بندگان خـدا بردارد،
اثر آن را در این جهان و در آن سوی
هستی به طور کامل خواهد دید.
🔺 مــثـلا شـخـصـی از مــن آدرس
میخواست.من او را کاملراهنمایی
کـردم. او هـم دعـــا کــرد و رفـــت.
من نتیجه دعای او را به خوبی
در نـامـه عملم مشاهـده کردم!
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
.
ارشيا در زمينه رعايت حجاب به تمام كساني كه درا طرافش بودند تذكر ميداد.
رعايت حجاب به حدي براي ارشيا اهميت
داشت که حتي در ساعات آخر عمرش که در بستر بيماري در آي سي يو قادر به صحبت نبود، از توجه و تذکر در اين مورد کوتاهي نکرد!
آخرين روز من در کنارش بودم. ضربان
قلبش به شدت بالا بود. او که به دليل داشتن لوله تراکستومي در گلو، قادر به صحبت کردن نبود، با اشاره و حرکات لب،
تلاش ميکرد چيزي را به من بفهماند. من هم فکر ميکردم درخواستهاي معمول مانند روشن و خاموش کردن لامپ يا
گرم و سرد بودن اتاق و غيره را در نظردارد.
در مورد همه ي آنها سؤال کردم اما منظور ارشيا چيز ديگري بود. درنهايت با لب خواني و اشاره هاي چشم به چند تار مويي که از کنار ماسک من بيرون زده بود، به من فهماند که آنها را بپوشانم.
🌷هفته عفاف و حجاب
📙عرش ارشیا، اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
سلام امید منتظران،مهدی جان💓
🌱چه نزدیک است روز معطری که
با کوله بار صلح و عدالت، بازآیی و
منتظرانبیقرارت،در مقدم نورانیت،
گلاب اشک و گل شکر، نثار کنند...
چه نزدیک است صبح دلنشینی که
نوای "اناالمهدی" صحن جهان را پر
کند و جانهای عاشق،همچون خیل
پرستوهایمهاجر،بسویت بال گشایند
و آسمان غرق ستاره و فرشته شود...🌸
...به همین زودی
...به همین نزدیکی...
《
🔺خاطرهای آموزنده از شهید مهدی خندان به روایت حاج آقا پروازی
🔸خدا شهید مهدی خندان را رحمت کند. مرحله دوم عملیات والفجر چهار به عهده نیروهای تهران بود. ستون بچه ها برای عملیات حرکت کرد که شهید خندان سر ستون بود.
وقتی به کمین دشمن رسیدیم ، همه عزا گرفته بودند که چطور باید از این کمین رد شوند. فاصله ما تا نیروهای دشمن شش کیلومتر بود. شهید خندان با یک اطمینان خاصی که فقط از دل او می توانست بلند شود، گفت: «مگر آیه وجعلنا یادتان رفته، همه بخوانید. قول می دهم کسی شمارا نبیند.»
🔹بعد از این درخواست، سه کیلومتر ستون ما از زیر لوله دوشکا رد شد و کسانی که پشت دوشکا نشسته بودند ما را ندیدند. افراد این ستون از یک شب تا چهار صبح این راه را طی کردند، بدون اینکه کوچکترین اتفاقی رخ دهد...
📙لواسان تا کانی مانگا. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔅 «راه نجات»
♦️اگر میخواهیم در ساختار نظام مقدس جمهوری اسلامی اثرگذار شویم باید از خودمان عبور کنیم؛ اگر عبور کردیم، مانند شهدا میشویم؛ شهدای ما چرا این پیروزیها را به وجود میآوردند؟ چون خود را در خود حل کردند.
اگر از من تعریف کردند و گفتند «مالک اشتر» و من باورم شد؛ سقوط میکنم، اما اگر در درون خودم ذلیل شدم، خداوند مرا بزرگ میگرداند. ما باید برای ارتقای نظام عمرمان را وقف کنیم و چنانچه عمرمان را وقف کردیم، دیگر غافل نمیشویم.
✅پای نصیحت حاج قاسم...
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
سلام. تشکر می کنم از گروه شهید هادی برای انتشار کتابهایی که انسان ساز هستند و روح معنویت را آبیاری می کنند.
امیدوارم همیشه در مسیر شهدا و در عنایت خاصه امام زمان علیه السلام باشید.
تشکر ویژه به خاطر کتابهای تجربه های نزدیک به مرگ به خصوص بحث حق الناس.
من در مورد اهمیت حق الناس اطلاعاتی نداشتم ولی با مطالعه این کتابها جایگاه حق الناس برایم پر رنگ تر شد.
سال ها پيش تجربه ای نزديک به مرگ داشتم و گفته شد حق الناس به گردن دارم.
در این تجربه فرشته ای رو دیدم که به من این جملات را القا کرد و گفت تا زمان مرگ شما نرسیده اینها را جبران کن.
اما یکی از حق الناس های من که نشانم دادند:
سال قبل من به همراه خواهرم از کنار خيابان رد می شدیم که خواهرم گفت؛ دوست دارم اون گُل داخل بلوار را تو باغچه حیاط داشته باشم.
گفتم عیبی نداره، برو بچین.
خواهرم گفت نه.
من سریع رفتم گل رو باریشه در آوردم و به خواهرم دادم.
این گل تو باغچه رشد کرد و زیاد شد. اما...
حق الناسی از مردم يک شهر بر گردن من افتاد!
من بعد از تجربه ام، سریعاً به شهرداری شهر رفتم و با مسئول فضای سبز صحبت کردم. ايشان با احترام و محبت در همان بلوار به نیت من چندین گل کاشتند و هزینه گل رو پرداخت کردم تا از حق الناسی بزرگ که شامل بیت المال میشد، در برزخ نجات پيدا کنم.
📜از پیام های مخاطبین کانال شهید هادی.
📚همراه باشید با تنها کانال گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چهار راهکار پیامبر اسلام(ص) برای حفظ خانواده در آخرالزمان.
گوش کنید...
#خانواده
#سبکـزندگی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از نشر شهید هادی
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_عزیزی🌹
💠مهدي همواره مي گفت شهدا زنده اند و به اين حرف اعتقاد قلبي داشت.
ما اين را در رفتار و عمل مهدي به عينه مشاهده مي كرديم. براي همين هميشه به رفتار وكردارش توجه داشت، چون خود را در محضر خدا و شهدا مي ديد.
💠هر زمان از كنار عكس شهيدي رد مي شديم، #سلام مي داد. يك بار از كنار عكس #شهيد_ابراهيم_هادي عبور كرديم.
مهدي سلام كرد. باتعجب به مهدي گفتم: مهدي جان حمدي بخوان، صلواتي بفرست، چرا سلام مي كني؟
💠گفت: «#ابراهيم زنده است و داره ما رو مي بينه.... »
📙مدافعان حرم. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🏴سلام بر محرم و ماه عزا...
امام حسین علیه السلام در لحظه لحظه زندگی ارشیا حضور داشت.
هر وقت میخواست آب بخورد سلام بر امام حسین علیه السلام میگفت.
هر وقت میخواست نماز بخواند با تربت امام حسین علیه السلام می خواند.
ارشیا میگفت: ثواب ذکر گفتن با تربت امام حسین علیه السلام ۷۰ برابر است.
همیشه برای پیاده روی اربعین لحظه شماری میکرد.
📙عرش ارشیا. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
#مولاےغريبم💚
به همراهیتان مشکی میپوشم
به همدردیتان اشک میریزم و عاشورا ميخوانم...
به رسم وفا و بندگی
فقط سلامتي و ظهورتان را میخواهم...
و
تنها
دعاي فرج شما را ميخوانم.....
«عزاداریم نذر ظهور مهدیست»
💠پروفایل ویژه محرم ۱۴۰۲💠
📝خاطره ای از شهید:
در عزاداری ها حال خوشی داشت. خيليها
با وجود ابراهيم و عزاداري او شور و حال
خاصی پيدا ميكردند. ابراهيم هر جایی که
بود آنجا را کربلا ميكرد!گريه ها و ناله های
ابراهيم شــور عجيبي ايجاد ميكرد. نمونه
آن در اربـعين سـال ۱۳۶۱ در هيئت عاشـقان
حسين(ع)بود.بچههای هيئتی هرگز آن روز
را فراموش نمي كنند. ابراهيم ذكر حـضرت
زينب (س) را می گفت. او شـور عجيبی به
مجلس داده بود.بعدهم ازحال رفت و غش
كرد! آن روز حالتی در بـچه ها پـيدا شد كه
ديگر نديديم. مطمئن هسـتم به خاطر سوز
درونی و نفس گرم ابراهيم،مجلس اينگونه
متحول شده بود.
ابراهيم هيچ وقت خودش را مداح حـساب
نميكرد.ولی هر جا كه ميخواند شور و حال
عجيبی را ايجاد می كرد.ذكر شهدا را هيچ
وقت فراموش نميكرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 شهید آوینی: «از باب استعاره نیست اگر عاشورا را قلب تاریخ گفته اند. زمان هر سال در محرم تجدید میشود و حیات انسان هم بار در سیدالشهدا. نه این حیات دنیایی که جانوران نیز از آن برخورد دارند؛ حیاتی که درخور انسان، حیات طیبه، حیاتی آن سان که امام داشت، زیستنی آن سان که امام زیست.»
🔸منبع: کتاب گنحینه آسمانی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه می کردم.
انگار هیچ اراده ای از خودم نداشتم. هیچ کار و عملم قابل دفاع نبود. فقط نگاه می کردم.
در دنیا، انسان هرچند مقصر باشد، اما در دادگاه از خود دفاع می کند و با گرفتن وکیل و..... خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه می کند.
اما اینجا... مگر می شود چیزی گفت؟! فقط نگاه می کردم. حتى و آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است، چه رسد به اعمال انسان. برای همین هیچ کس نمی تواند بی دلیل از خود دفاع کند.
در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب المثل بود: آش نخورده و دهن سوخته.
شخصی در مقابل من غیبت کرده یا تهمت زده و من هم در گناه او شریک شده بودم. چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط سرافکندگی برایم ایجاد کرد.
خیلی سخت بود. خیلی. حساب و کتاب خدا به دقت ادامه داشت اما زمانی که بررسی اعمال من انجام می شد و نقایص کارهایم را میدیدم، گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد! حرارتی که نزدیک بود تمام بدنم را بسوزاند. اما...
این حرارت تمام بدنم را می سوزاند، طوری که قابل تحمل نبود همه جای بدنم می سوخت، بجز صورت و سینه و کف دستهایم! برای من جای تعجب بود. چرا این سه قسمت بدنم نمی سوزد؟! لازم به تکلم نبود. جواب سؤالم را بلافاصله فهمیدم.
من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسين عليه السلام و یا حضرت زهرا سلام الله علیها و اهل بیت (ع) اشک میریزی، قدر این اشک را بدان. اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را می کرد. من نیز وقتی در مجالس اهل بیت علت گریه می کردم. اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمی سوزد...
📙 سه دقیقه در قیامت
#محرم
#امام_حسین
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
✨محرم راه میانبر سیر و سلوک✨
💠 برای سیر و سلوک، راه میانبری هست که کار یکسال مراقبه را میکند و آن، محرم است.
🔰 مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان از قول استادشان میفرمایند: «مکتب اهل بیت علیهمالسلام، مکتب اِحراق است.
✅ در روش احراق، برای معالجه امراض روحی، ریشه تعلقات سوزانده میشود.
🌅 مکتب احراق است که جذبه میخواهد، یک جرقه میزند و میسوزاند.»
🕌 علامه طباطبایی سپس میفرمایند: «جذبه اولیای خدا عمدتاً یا در حرم هست یا زیارت اباعبدالله علیهالسلام یا در مجلس ذکر اباعبدالله است.
♻️ ولیِ خدا، چشمش به این مجالس است و حاجت دنیایی نمیخواهد. میخواهد بسوزد و خودش را بگذارد و برود؛ ولی ما میخواهیم چیزی از این مجالس بگیریم و برویم.»
✅ مرحوم حاج اسماعیل دولابی میفرمود: «از اهل بیت علیهمالسلام، در زیارتها و در مجالسشان، دست خالیشان را بخواهیم.
🔶 وقتی کسی در میزند، صاحب خانه، در را باز میکند. اگر دستش پُر بود، مثلاً غذا یا پول و...، یعنی بگیر و برو.
↩️ اگر دستش خالی بود؛ یعنی دستم را بگیر و داخل شو.
🔸 در زیارت، از اهل بیت علیهم السلام، دست خالی بخواهیم. بگوییم دستم را بگیر تا بیایم.»
🔰 دهه اول مجلس امام حسین علیهالسلام، برای این است که هر چه غیر از خدا و اهل بیت علیهمالسلام است را بسوزانیم و این، اثر ویژهای است که در مجلس اباعبدالله وجود دارد. نگاهمان به امام حسین علیهالسلام، نگاه سلوک باشد و این یک دهه، فرصتی استثنایی برای یک طهارت استثنایی است.
📌 برگرفته از جلسات «سلوک با حسین علیهالسلام»
#محرم
#امام_حسین
#علامه_طباطبایی
✅@Aminikhaah