eitaa logo
نشر شهید هادی
23.6هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
21 فایل
تنها کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ابراهیم روحیات جالب و عجیبی داشت. بارها دیده بودم که در مسابقات، اجازه می داد که حریف او را خاک کند! به او اعتراض می کردم که چرا فلان فن را نزدی؟ می گفت: "خب این بنده "خدا" هم تمرین کرده و سختی کشیده. او هم آرزو داره که حریفش را خاک کند." من واقعا نمی فهمیدم که ابراهیم چی میگه؟! مگه میشه آدم این همه تمرین کنه و توی مسابقه برای حریفش دلسوزی کنه؟! 🌱
.🕊🌷. ابراهیم همه چیز را در وجود خودش از بین برد مگر آدمیت را ... ! او یک انسان واقعی بود یک انسانی که بندگی خدا را فقط در عبادت نمی دید ... بلکه فرمان خدا را اطاعت می کرد او مطیع فرمان خدا بود و در این راه از هیچ سختی و مشکلی نمی ترسید خیلی از رفقایم را دیده ام که به خاطر دوستانشان از مسیر خدا دور شدند یعنی تحت تأثیر دوستان دستورات خدا را زیر پا گذاشته و ... این موضوع حتی در قرآن اشاره شده آنجا که اهل جهنم می گویند ای کاش با فلانی رفیق نمی شدیم ... یعنی برخی رفاقت ها انسان را به جهنم می کشاند. اما رفاقت با ابراهیم برای تمام دوستان زمینهٔ هدایت را فراهم میکرد. 🕊
...سلام‌بر‌او‌که‌معنای‌واقعی‌این‌جمله‌بود... ✍از گمنامی نترس . . از اینکه اسم و رسمی نداری . . از کارهای کرده ات به نام دیگری . . از بی تفاوت بودن آدم ها . ‌. از تنهایی ات در عین شلوغی ها . ‌‌. غمگین مباش! گمنامی اولین گام برای رسیدن به شهادت است ... برادر شهیدم ...
5.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه دسته گل به آب می‌دهند ؛ ‌اما انگار حکایت ما فرق دارد . . ‌ما دسته گل به خاک می‌دهیم ما دسته گلی به فکه دادیم که عطرش هنوزهم به مشام می‌رسد... برادر شهیدم ...🌷🕊
با یکـے از دوستان قدیم در مورد کار هاے ابراهیم صحبت مـےکردیم. ایشان گفت: قبل از انقلاب. یک روز ظهر آقا ابراهیم آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر دیگر را برد چلو کبابـے، بهترین غذا و سالاد و نوشابه را سفارش داد. خیلے خوشمزه بود. تا آن موقع چنین غذایـے نخورده بودم. بعد از غذا آقا ابراهیم گفت: چطور بود؟ گفتم: خیلے عالے بود. دستت درد نکنه، گفت: امروز صبح تا حالا توی بازار باربرے کردم. خوشمزگـے این غذا به خاطر زحمتیه که برای پولش کشیدم!!
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد! الله اکبر... ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت. در فضای دبیرستان صدایش پیچید... بچه ها رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه. او مشغول نماز شد. همانجا داخل حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند. جماعتی شد داخل حیاط. همه به او اقتدا کردیم. 📚کتاب سلام بر ابراهیم1 یکى از بزرگترین نعمت هاى خدا است. به ما این فرصت را می دهد که هر روزى چند بار ناگزیر با خداى خودمان حرف بزنیم، از او کمک بخواهیم، به او عرض نیاز کنیم. غالبا قدر و اهمیت را نمی دانیم. فرموده اند: مثل چشمه آبى است در خانه شما، که روزى پنج بار در این چشمه آب می کنید. این شستشو می تواند براى دل هاى آثار ماندگارى داشته باشد. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
࿐᪥✧🍃🌸🍃✧᪥࿐ حجت‌الاسلام‌ سیدمفید حسینی کوهساری، رئیس مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل حوزه‌های علمیه کشور و مدیرعامل خبرگزاری رسمی حوزه در جلسه ای می گفت: مهمانان خارجی داشتیم. همه جوانان اروپایی بودند‌. آنجا بحث شهدا پیش آمد؛ به آنها گفتم شما از شهدای ایران چه کسی را می‌شناسید؟ گفتند «شهید حججی را می شناسیم»؛ سؤال کردم از شهید حججی چه می دانید؟ گفتند خاطرات شهید را خوانده بودیم و می دانیم، لذا با این که نه فارسی و نه عربی بلد بودند و به انگلیسی صحبت می کردند، کلی خاطره از شهید حججی نقل کردند. ⁉ آشنایی این افراد برای بنده عجیب بود، گفتم شاید چون شهید حججی تقریبا تازه شهید شده، این افراد او را می شناسند و به همین خاطر از آنها پرسیدم از شهیدان دفاع مقدس چه کسانی را می شناسید؟ گفتند خیلی ها را می شناسیم. برایم بسیار عجیب بود که جوانان غربی شهدای ما را می شناسند. به آنها گفتم چه کسی را می شناسید؟ گفتند « را می شناسیم» بنده کتاب «سلام بر ابراهیم» که دو جلد است را خوانده بودم و شناخت آنها هم از این شهید از طریق همین کتاب بود. 🕟این جوانان نزدیک به نیم ساعت مشغول خاطره گفتن از شهید ابراهیم هادی بودند که برایم بسیار جالب بود؛ من خودم با اینکه کتاب شهید را خوانده بودم، اما اینقدر خاطره از این شهید در ذهن نداشتم که جوانان غربی تعریف کردند و نکته جالب این بود که در حین تعریف خاطرات شهید هادی، می کردند!! 📙یاران ابراهیم. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔻 همه‌ی کسانی که با ابراهیم بودند، می‌دانند؛ ابراهیم خیلی دست‌ودلباز بود. اگر کسی به ابراهیم می‌گفت عجب ساعت قشنگی، یا عجب لباس قشنگی داری، ساعت یا لباس یا هر وسیله‌ی دیگری را که داشت، درمی‌آورد، می‌گفت بیا! مال تو! هیچ‌وقت دل به چیزی نمی‌بست. یک جمله داشت که همیشه آن را می‌گفت: «به دنیا دل نبنده هر که مَرده!» 📚تنها کانال گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
ابراهیم برای این که جایگاه و پست و مقامی او را نگیرد، همه عوامل کبر و غرور رو از خودش دور می کرد. وقتی به ابراهیم ماشین تویوتایی می دهند تا با آن ماموریت انجام دهد. ماشین تویوتا را پس می دهد تا ماشین مدل بالا او را از مردم جدا نکند و غرور برایش به وجود نیاورد ... ❣🍃 📙سلام بر ابراهیم۲ https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
14.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرزوی خواهری که با معجزه برادر شهیدش براورده شد خاطره شنیدنی خواهر شهید هادی از روز تشییع شهید حاج قاسم سلیمانی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸 قابل توجه مشهدی های عزیز 🌸 ارائه کتابهای انتشارات با در نهمین نمایشگاه تخصصی کتب حوزه زمان: از ۲۶ شهریور لغایت ۲ مهر مکان: خیابان امام رضا - کوچه ۱۹ - حسینیه آیت الله شاهرودی 🌷منتظر دیدار شما زائرین و مجاورین گرامی هستیم.🌷
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید ابراهیم هادی میگفت : طــوری زنــدگی و رفـــاقت‌ ڪن که‌ احترامت‌ رو داشته باشند. بــی دلیل‌ از ڪسی چیزی نخواه عــــزّت‌ نفـس‌ داشته‌ بـــــاش! https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63