👆دو روز قبل از عملیات والفجر مقدماتی. در سنگر نشسته بودیم ضبط روشن بود و ابراهیم مشغول صحبت شد و از همه قول شفاعت گرفت. از آن جمع، او بعدها یک نفر دیگر آسمانی شدند.
این فیلم هم مربوط به یکی از عملیات های برون مرزی در گیلان غرب است که برای لحظاتی ابراهیم را نشان میدهد.
هدایت شده از همسفر شهدا
2.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 #اَلسَّلامُ_عَلَيْكَ_يا_اَباعَبْدِاللَّهِ
🌷هر گاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید، آنها شما را نزد اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند.
🌹 #شهید_مهدی_زین_الدین
📹👆 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
هدایت شده از بیداری ملت
✳ مردِ صابون بود، نه مردِ صاحبالزمان!
🔻 دکاندار بود. سدر و کافور و صابون و عطر و... میفروخت. مدتها بود که #محبت #امام در زندگیاش یک جریانی پیدا کرده بود که به تابوتبش انداخته بود. تا اینکه آن روز متوجه شد دو نفری که در مغازهاش هستند، راه ارتباطی به حضرت دارند. به التماس افتاد برای همراهی با آنها. با اصرار، همراهشان شد. رسیدند به رودخانهای پرآب که آن دو راحت پا بر آب گذاشتند. ماند او حیران و ترسان. گفتندش: نام امام را ببر و بگذر. نام امام را برد و پا بر آب گذاشت. میان راه، باران گرفت و مرد از خیال امام بیرون آمد و دلنگران صابونهایش شد که زیر باران مانده بود. رویش به سمت امام بود و دل و فکرش رفت روی پشت بام؛ پیش صابونها؛ که پایش در آب فرو رفت... از دیار و یاد یار جا ماند و به قول آن عزیز: مردِ صابون بود، نه مردِ #صاحبالزمان!
📚 برگرفته از کتاب #امام_من
📖 ص ۴۸
👤 #نرجس_شکوریانفرد
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از سه دقیقه در قیامت
@Aminikhaah سه دقیقه در قیامت 80.mp3
زمان:
حجم:
37.99M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه هشتادم
* ادامه متن کتاب؛ تشکیل خانواده
* وظیفه فرزند در قبال والدین
* کارهایی از جنس باقیات صالحات
* تفاوت عمل متصل و عمل منفصل
* دو مثال از عمل منفصل خیر و عمل منفصل شر
* در فضای مجازی اعمال منفصل را جدی بگیریم!
* ماجرای عبرتانگیز از کتاب بازگشت
* مگر میشود کسی بار اعمال دیگران را به دوش بگیرد؟!
* راه جبران اعمال منفصل شری که مرتکب شدهایم!
* مبنایی مهم در تربیت فرزند
* تکلیف کسانی که از نعمت فرزند محروماند چه میشود؟
* ترس از تربیت فرزند، خوبه یا بد!؟
* خبر دادن امیرالمؤمنین علی ع از برزخ
* حسرت کسی که امکان ازدواج داشت ولی ازدواج نکرد!
* ضابطه مهم در انتخاب شغل!
* هدیه دادن به اموات
* جابجایی اعمال چگونه اتفاق میافتد؟
* توفیق ترک گناه با هدیه دادن به اموات
* در هدیه دادن، همه را شریک نماییم
* چه کارهایی برای اموات میتوان انجام داد؟
📅99/08/30
⏰ مدت زمان: ۱:۳۲:۲۲
#مشهد
#عمل_منفصل
#تربیت_فرزند
#هدیه_به_اموات
#نماز_جعفر_طیار
@se_daghighe_dar_ghiyamat
🌹🍃 شهید مهندس حمیدرضا مدنی قمصری در سال 1342 دیده به جهان گشود. مادرش قبل از تولد وی کلیه مسائل دینی را رعایت می نمود. حتی بعد از تولد حمید بدون وضو او را شیر نمی داد و ازهمان نوزادی او را همراه خود به جلسات مذهبی می برد تا اینکه حمید بزرگتر شد و از آن پس نیز با پدرش به مسجد و هیئت می رفت و علاقه فراوانی به نماز و روزه و احکام دینی داشت. او به مسجدالشهدا میرفت. مسجدی که شهید ابراهیم هادی از اعضای فعال بسیج بود.
🌹🍃 سال آخر درسش با حمله نظامی عراق به ایران مقارن بود که با توجه به فرمایش امام امت، که در شرکت در جبهه ها را تکلیف الهی می دانستند، به سوی جبهه شتافت و بعد از بازگشت از جبهه امتحانات عقب افتاده را جبران نمود. خلق و خوی او باعث شده بود که تمام دوستان و شاگردانش علاقه شدیدی به او پیدا کنند.
🌹🍃 در سال 62 در سن 19 سالگی ازدواج کرد و اولین فرزندشان درسال 63 به دنیا آمد. در این سالها نیز حمید جبهه را فراموش نمی کرد و اکثرا در جبهه حضور داشت تا اینکه در سال 63 در منطقه طلائیه بوسیله گازهای شیمیایی مصدوم شد که از آن سال با توجه به عوارضی که این مسئله بروی داشت و تحت درمان بود باز هم جبهه را فراموش نمی کرد و دفاع از اسلام را وظیفه شرعی خود می دانست.
با توجه به اینکه حمید دانشجوی رشته برق بود در کنار درس به جبهه می رفت تا در آینده یکی از کسانی باشد که به سازندگی کشورش بپردازد ولی نتوانست به این آرزوی خود تحقق ببخشید زیرا از سال 68 عوارض شیمیایی در بدنش بصورتی شدید ظاهر شد و او را راهی بیمارستان ساخت.
🌹🍃 در طول زندگی پرفراز و نشیب حمید در جبهه و دانشگاه و حتی در طول مدت بیماری باید از همرزم به حق او کسی که وظیفه اش را به بهترین نحو انجام داد و از امتحان الهی سرافراز بیرون آمد. در آخرین لحظات عمرش که ساعت 12 شب جمعه 24 /71/7 با تزریق مسکن به علت درد شدید به خواب رفته بود ناگهان بیدار شده و می گوید اینجا کجاست و من کجا هستم؟ همسرش می گوید در بیمارستان لبخندی می زند و گویی اینجا نبوده. می گوید نه اینجا بیمارستان نیست و از همسرش میخواهد تا چراغها را خاموش کند و لحظاتی به استراحت بپردازد. لحظه ایکه چراغ خاموش می شود، چراغ عمر حمید نیز به خاموشی می گراید و حمید این اسوه تقوا و ایثار به آن چه که سالها در آرزویش بود می رسد و به شهادت می رسد.
🌹🍃“مسلمان شدن پزشک حمید”
همسرم در لندن که بود هر روز می بایست به او خون تزریق می کردند و هر بار به دکترش می گفت که؛ خون غیر مسلمان به من تزریق نکنید و آنقدر ایمانش قوی و اعتقاداتش بالا بود که هربار که می خواستند خون یک غیر مسلمان را به او تزریق کنند بدنش قبول نمی کرد و این مسئله پزشکان را به حیرت آورده بود. به طوری که دکتر “کلیز” پزشک حمید- زمانی بعد از چند بار آزمایش متوجه این مسئله شد، رفت و یک سیاه پوست مسلمان را آورد و خون او را به بدن حمید تزریق کرد و عجبا که بدنش خون او را قبول کرد.
همانجا دکتر کلیز به حمید گفته بود: این سومین معجزه ای بود که من از ایرانیان در این بیمارستان دیده ام و همان جا مسلمان شد و تا زمانی که حمید زنده بود، دکتر کلیز با او در ارتباط بود و زمانی هم که شهید شد پیام تسلیت برای ما فرستاد.
هدایت شده از پخش کتاب هادی
📚به قلم بهشتیان
ده ها متن ادبی و دل نوشته های زیبا از شهدای نوجوان
📖 اثر گروه شهید هادی.
۹۶صفحه مصور
۱۰تومان
کتابی شبیه به پنجاه سال عبادت.
متن هایی بسیار تاثیرگذار و زیبا...
هدایت شده از 🌹شهیدان زنده اند🌹
┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄
🕌همراه ابراهیم به سمت مقر سپاه
می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم صدای اذان ظهر که آمد ماشین را مقابل یک مسجد نگه داشت.
💭گفتم: آقا ابراهیم بیا زودتر بریم مقر همونجا نماز می خونیم ما که بیکار نیستیم داریم کار رزمنده ها رو انجام می دیم این هم مثل نمازه.
🔹با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت تموم
این کارها بازیه هدف از جنگ و جبهه اینه
که نماز زنده بشه هدف تمام کارهای ما اینه
که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم.
ان شا ءالله اثر نماز اول وقت رو تو زندگی
خودت می بینی.
☘َاقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرِی
به خاطر یاد من ، نماز را اقامه کن
(طه ۱۴)
📚خدای خوب ابراهیم