🔰شروع ماجرا
پسر خانواده ای نسبتا مرفه است پدرش شغل خوبی دارد و بضاعت مالی آنها بالاست. اما در تربیت او اصول دین و اخلاق رعایت میشود. او آموزه های قرآنی را به خوبی آموخته می داند هر جا از اقامه ی نماز صحبت میشود از انفاق هم صحبت شده با پول توجیبی خود برای بسیاری از خانواده های مستحق همدان وسایل ضروری تهیه میکند و همه را به این کار تشویق میکند.
به محله ای جدید میروند این محل مسجد ندارد جوان ها همه به دنبال هرزگی و ... هستند به سراغ اهالی میرود. از همه کمک می گیرد میشود یکی از اولین بانیان مسجد اعظم در شمال همدان این مسجد هم اکنون برای بسیاری از اهالی منشأ خیر و برکات است و این مقطعی است که سید مصطفی شانزده ساله است.
📙برگرفته از کتاب جوان اعجوبه
💠شهید سید مصطفی الحسینی
https://eitaa.com/nashrhadii
اسلام ناب را با همه ی وجود حس کرده برای همین است که عاشق امام میشود. سه بار در دوران دبیرستان خودش را به خرمشهر رساند. با هر سختی که بود به عراق و شهر نجف رفت امام را ملاقات کرد او با اعلامیه ها و نوارها و رساله ی امام برگشت.
در مقابل ظلم سر خم نمی کند. لذا به مقابله با ساواک می پردازد مقابله با کانون های فساد، که در همدان تأسیس شده بود، و تشکیل تجمعات از دیگر کارهای این نوجوان هفده ساله است. در ساواک برای او پرونده تشکیل میدهند.
فشارهای ساواک باعث میشود که به زندگی مخفی روی آورد. در این دوران منشأ بیداری و هدایت صدها جوان در میشود.
او چندین عملیات بزرگ را طراحی کرده حکم او اعدام است. لذا پنهانی از کشور بیرون میرود تا سفیری باشد برای بیداری این اعجوبه باید جان های مردم آزاده را بیدار کند.
کویت اولین مقصد اوست بعد راهی الجزایر میشود. آنجا امکان فعالیت به او نمی دهند برای همین راهی لیبی انقلابی آن زمان میشود. مقصد بعدی او مصر است. آموزش نظامی را در آنجا فرا می گیرد. به لبنان می رود.
در آنجا با انقلابیون بزرگ نظیر دکتر چمران و امام موسی صدر و شهید محمد منتظری آشنا میشود.
مدتی بعد می شود مربی رزمندگان لبنانی و فلسطینی!
آماده ی جهاد میشود و به مبارزه با صهیونیست میپردازد. سوریه یکی دیگر از کشورهایی است که در آن مشغول فعالیت انقلابی میشود.
سید مصطفی تمام هزینه های سفرها و برنامه های فرهنگی را از جیب خودش پرداخت میکند. او به بسیاری از انقلابیون نیز کمک مالی میکند!
حالا کشورهای عربی پر شده از چریک های مبارز و انقلابی ، باید جایی برود که به او نیاز بیشتری است....
ادامه دارد.....
📙برگرفته از کتاب جوان اعجوبه
💠شهید سید مصطفی الحسینی
https://eitaa.com/nashrhadii
🔰سفیر هدایت
این جوان اهل آرام گرفتن در یک گوشه نبود. مدتی به مهد کمونیست رفت کشور کوبا در کنار قاره ی آمریکا میزبان او شد. در آنجا انجمن اسلامی راه انداخت و نحوه ی حرکت در مسیر اسلام را به آنها آموخت.
پاکستان و هند مقصد بعدی اوست. مردم کراچی به یاد دارند که چطور با جلسات قرآن شروع و بعد آنها را با اسلام ناب آشنا کرد. بعد به افغانستان رفت و مجاهدان را در راه جهاد با دشمن همراهی کرد. احمد شاه مسعود اسطوره ی مبارزان افغان برایش پیام ها فرستاد میخواست در کنارشان بماند.
در هر موضوعی وارد میشد حدیث و آیه ای برای گفتن داشت. ذهن سرشار او یاری گر تفکرات اسلامی و انقلابی اش بود.
از آنجا به سریلانکا رفت مردم آنجا به قول خودت مانند جاهلیت زندگی میکردند. برای آنها سفیر بیداری شدی اکنون صدها انسان
مسلمان و شیعه در این کشور برایش دعا میکنند.
راستی موقوفه ای که در آنجا با هزینه ی خودش ساخت و نام آن را امام خمینی گذاشت هنوز پابرجاست.
📙برگرفته از کتاب جوان اعجوبه
💠شهید سید مصطفی الحسینی
https://eitaa.com/nashrhadii
🔰تفریح
نمیدانم در این بیست و پنج سالی که از خدا عمر گرفت چند روز را به اصطلاح ما استراحت و تفریح کرد؟
البته کلام مقتدایش را شنیده بود که بهترین تفریح برای انسان کار است. او همیشه در حال بهترین تفریح بود کم میخوابید و بیشتر
مطالعه میکرد او به چندین زبان زنده ی دنیا مسلط شد.
با پیروزی انقلاب به ایران برگشت شورای انقلاب او و چند همفکرش را مسئول تشکیل سپاه همدان کرد. مسئول شناسایی و
جذب اعضای سپاه شد. در آن دوران یک لحظه فراقت نداشت.
به پرسنل سپاه تهران آموزش میداد در فکر فعالیت فرهنگی بود. همان ماه های اول انقلاب چند عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان تألیف کرد به آنها توصیه میکرد به دنبال خرید کالای داخلی باشند.
از دو دستگی نیروهای انقلابی دلش میسوخت. بنی صدر و منافقین خلق که شروع به فعالیت کردند ناراحت بود. او حتی قبل از انقلاب آنها را در مسیر انقلاب و اسلام نمی دانست.
📙برگرفته از کتاب جوان اعجوبه
💠شهید سید مصطفی الحسینی
https://eitaa.com/nashrhadii
🔰ساده زیستی
روی پله های خانه فرش انداخته بودیم نمای قشنگی پیدا کرده بود.
آمد پیش من و گفت مامان جان میشود روی پله غذا خورد یا نماز خواند؟!» تعجب کردم. گفتم: «نه!»
مکثی کرد و ادامه داد پس این فرش ها چیست که روی پله ها انداختید؟ آخر روی پله فرش نمی اندازند این ها را باید به فقرا بدهیم.
مادر جان ما نمیتوانیم روز قیامت جواب خدا را بدهیم.
همیشه به فکر فقرا بود شنیده بود که امام کاظم الله فرمودند: همانا مهر قبول اعمال شما برآوردن نیازهای برادرانتان و نیکی
کردن به آنان در حد توانتان است و الا اگر چنین نکنید هیچ عملی از شما پذیرفته نمی شود.»
📙برگرفته از کتاب جوان اعجوبه
💠شهید سید مصطفی الحسینی
https://eitaa.com/nashrhadii
🔰ساده زیستی
اخلاق اسلامی را به تمام معنا رعایت میکرد. سر سفره ای که دو نوع غذا بود نمی نشست یا اینکه اگر مجبور بود یک نوع غذا را بر می داشت.
و با رعایت آداب مشغول میشد و میگفت من فقط از این میخورم اگر در خانه چنین کاری میکردیم و سفره مفصل پهن می کردیم به
ما اعتراض میکرد میگفت: مادر جان سفره ی یزیدی باز کردی؟ خبر داری همسایه ات شام خورده؟ بچه اش با شکم سیر خوابیده؟
مادر، اگر دو جور غذا داریم یکی را بده همسایه ای که ندارد.
البته معمولاً غذاهای ساده درست میکردم اهل تجملات نبودم ولی باز حرف پسرم را گوش میکردم.
بعضی وقتها از من ایراد میگرفت میگفت: مادر جان شما سه تا خدا داری؟ گفتم چی میگویی مگر میشود؟
گفت: «چرا نمیشود شما من را خیلی زیاد دوست داری این خدای اولت، بابا را خیلی دوست داری این خدای دومت، مال و ثروت و
طلاهایت را دوست داری این هم خدای سومت، بعد ادامه داد هر چه که یاد خدا را در دل آدم کم کند جای خدا را میگیرد و به نوعی میشود خدای انسان.
گاهی اوقات مراسم دعای ندبه و کمیل و .... در منزل ما برگزار می شد. بچه ها تک تک می آمدند که مشکلی پیش نیاید. یک بار من پذیرایی آماده کردم و گفتم دعا خواندند و خسته شده اند بخورند جون بگیرند آمد و گفت مادر جان دستت درد نکند، اما خیلی تشریفاتی نکن ممکن است بعضی از بچه ها وقتی برای مراسم می رویم منزلشان توانایی پذیرایی نداشته باشند و اسباب خجالت آنها شود.»
📙برگرفته از کتاب جوان اعجوبه
💠شهید سید مصطفی الحسینی
https://eitaa.com/nashrhadii
•استوری
●طراحی
🔰سالگرد شهادت سید مجتبی علمدار ۱۱ دی ماه
💠باید خاکریز های جنگ را بکشانیم به شهر! یعنی نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم در نتیجه جامعه بیمه میشود و یار برای امام زمان(عجل الله) تربیت میشود.#طراحی #شهدا 📙برگرفته از کتاب علمدار @khakriz_media2 |خاکریز مدیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | #ریلز
❣️ | این صدای زیبای سید مجتبی است....
🎵 | چقدر سخت حال عاشقی که نمیداند.....
•استوری
🔰سالگرد شهادت سید مجتبی علمدار ۱۱دی ماه
#استوری #اختصاصی_خاکریز #شهدا
💠تولید رسانه خاکریزمدیا
@khakriz_media2 |خاکریز مدیا