eitaa logo
نسیم بافران(کانون باقرالعلوم مسجد_جامع_بافران)
1.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
833 ویدیو
51 فایل
کانون فرهنگی باقرالعلوم علیه السلام مسجدجامع بافران @nasimebafran آدرس خصوصی مدیر کانال @Kanoonebafran
مشاهده در ایتا
دانلود
‏یا رَبِّ لا تُعَلِّق قَلْبِی بِما لَیْسَ لِی... پروردگارا! قلب مرا به آن‌چه برای من نیست وابسته مگردان... 🤍🍃 معبــــودم..‌؛ یک بغل نیاز از من یک لبخند اجابت از تو :) 🧡 خدایا گشایشی ایجاد کن برای دلهایی که با بغض صدایت میکنند 🅱@nasimebafran
💬 حکم ریختن باقی مانده نان در سطل زباله 📚 👇 https://eitaa.com/nasimebafran
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🎥 روایتی جدید از نحوه شهادت شهید 🔺تصاویر این گزارش توسط تهران منتشر شده است 🆘 @nasimebafran 🆘 rubika.ir/nasimebafran
💬واسه سجده های قرآن باید وضو داشته باشم ؟ 📚 👇 https://eitaa.com/nasimebafran
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: بین فرزندانتان در هدایا به مساوات عمل کنید. مفاتیح الحیاة صفحه ۲۵۱ 🆔 @nasimebafran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحومه کربلایی صاحب پوربافرانی شادی روحش فاتحه مع الصلوات🌹 @tarhimebafran با عرض تسلیت- نسیم بافران @nasimebafran
36.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین وضعیت آرتین از زبان خواهرش ▪️آرتین ‌با هر صدای بلند به صحنه ترور برمی‌‌گردد 🔹آرتین کودک ۵ ساله‌ای که در ‌ حادثه تروریستی حرم شاهچراغ پدر و مادر و برادرش را از دست داد و امروز خودش و تنها خواهرش بازمانده‌های یک خانواده هستند. 🔹آرتین پس از گذشت چند هفته از حادثه هنوز بهانه پدر و مادر را می‌گیرد و با هر صدایی از جا می‌پرد و وحشت می‌کند از اینکه دوباره تیراندازی شده است. 🔹آرتین با هر صدایی که می‌آید بسیار می‌ترسد و می‌گوید صدای شلیک است و می‌خواهند تیراندازی کنند و با گریه آن مکان را ترک می‌کند! 🅱@nasimebafran
📚 حکایت مال حرام مردی در بصره، سال‌ها در بستر بیماری بود؛ به‌طوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت.روزی عالمی نزد او آمد و گفت: می‌دانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟ گفت: بخدا قسم حاضرم. داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره بیماری_وبا آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آ‌ب لیمو است. این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آب‌لیمو را نصفه با آب قاطی می‌کرد و می‌فروخت. چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطره‌ای آب‌لیمو می‌ریخت تا بوی لیمو دهد.مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا می‌کنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد می‌دهی و خونشان را در شیشه می‌کنی.عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آن‌ها را می‌فروشی. می‌دانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد. پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسه‌ها را فروخت، پدرجان داد. ‌‌‌‌‌ 🅱@nasimebafran