روضه شب چهارم محرم (طفلان حضرت زینب سلام الله علیها)
بچه ها اومدند مقابل ابی عبدالله حضرت یه نگاه کرد به سرو پاشون یه دفعه حسین گریه کرد .. فرمود: برگردین پیش مادرتون . اومدن مقابلِ مادر هی پا به زمین میکوبیدند .. مادر چه عیبی در ما دیده حسین .. تو سفارش کن .. کفن به تنشون کرد .. خودش براشون شمشیر حمایل کرد .. گفت یه رمزی بهتون میگم ، یه قسمی .. اگر رفتید خواست برتون گردونه ، بگید مادرمون گفته به حق مادرت ..
اذن گرفتند رفتند "نحن ابنا الزینب" گفتند جنگ کردند ، این دو تا آقازاده رو سنگ باران و تیر باران ، بدن هاشون افتاد .. اما زینب بیرون نیامد .. بچه ها رو تو خیمه ی دار الحرب آوردن .. گذشت قافله اومد مدینه ، عبدالله صدا کرد خانم چرا نرفتی استقبالشون ؟! صدا زد عبدالله از گوشه ی خیمه نگاه میکردم .. دیدم با یه خجالتی بچه هارو داره میاره ...*
ای حسین ....
#کانون_باقرالعلوم_ع_مسجدجامع_بافران
#کانال_نسیم_بافران
@nasimebafran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #استوری
ویژه شب چهارم #محرم
▪️ دو طفلان حضرت زینب علیهما السلام
💠براي دوستانتان ارسال كنيد
🔺کانون فرهنگی باقرالعلوم علیه السلام مسجد جامع بافران 👇👇👇
#کانال_نسیم_بافران
🆔 @nasimebafran
#سالگرد
مرحوم مهندس پارسا حسنی
شادی روحش فاتحه مع الصلوات🌹
@tarhimebafran
با عرض تسلیت- نسیم بافران
@nasimebafran
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه شب پنجم محرم (عبدالله ابن حسن علیهما السلام )
كار بچه رو یكسره كردند،دیدن هرجوری بخوان به حسین بزنن،این بچه بی دستم باشه مزاحم میشه،یه وقت دیدن از نزدیك حرمله گلوش و زد،كار كه تموم شد،اینها بچه رو می خوان از حسین جدا كنند،حسین بچه رو نمی داد،حریف نشدند،بچه رو با حسین زدند،حسین و با عبدالله زدند،ای حسین.......خدا می دونه به دل زینب چی گذشت،این بچه از موقعی كه به دنیا اومده امانته دست حسین،گفت:خواهر مواظب باش این نیاد،وقت اومد یه صدایی بچه گونه بلند شد،عمو جان،كجایی؟از لابه لای مردم همین طوری دیدی تو شلوغی یه بچه می خواد بیاد جلو،یه چیزی شده،مردم جمعند یه بچه از لای مردم می خواد بیاد جلو،هی میگه برید كنار،بذارید نفس بكشه،دورش رو خلوت كنید،بذارید هوا بیاد،الان مادرش می آد،ای وای.....یتیم نوازی نمی كنی ،همچین كه دست ها افتاد،یه جوری تیغ به دست ها خورد،دست نه افتاد،نه نیافتاد،به پوست آویزان شد،حسین دستاشو برداشت گذاشت رو سینه اش،آی یتیم نوازها،یه وقت بوی امام حسن علیه السلام تو كربلا پیچید،امام حسن علیه السلام اومد تو گودال كه تو این جوری داری گریه می كنی،روزیه بیست و هشتم ماه صفرت رو الان بگیر،بعضی تیرها تو بدن عمو مونده،بچه زورش نمی رسه در بیاره،آخه بعضی ها میگن تیر شكسته،برا چی تیر شكسته،تو عرب رسمه،تو شكارچی ها رسمه،هركی یه صیدی رو بزنه،تیر رو می شكنه یعنی این صید مال منه،حسین..........
منبع: كتاب گودال سرخ
#کانال_نسیم_بافران
@nasimebafran