امروز
سر اونهایی بلنده
که سالهاست این محصولات رو با #بصیرت و #غیرت، کنارگذاشتن و تحریم کردن.
جدی گرفتن وقتی گفته میشد بخشی از این پولی که شما بابت این کالا میدی، میشه بمب رو سر مردم فلسطین…
حتی اگر نمیتونستن رو صحت کامل این مسئله و صهیونیستی بودن تک تک این کالاها قسم بخورن، اما انقدر #احتیاط و #ترس از همراهی در #ظلم به بیگناه و مظلوم داشتن که دوری و پرهیز کنن از خرید اینها...
افتخار میکنم که نه بچههام طعم دنت چشیدن، نه سینک و کاسه توالت خونهم رنگ سیف و دامستوس به خودش دیده، نه مو و پوستم با لوکس و داو تقویت شده...
نه برای شب بیداری شب های امتحان و بچه داری نسکافه خریدم، نه سر سفره برا عزیزترین مهمونام کوکا و پپسی گذاشتم.
سالها حس میکردم این کوچکترین کاریه که میتونم بکنم برا زمین زدن نه، حداقل تقویت نکردن ظلم و ظالم.
سعی کردم رعایت کنم؛ تا جایی که میشده
ولو اگر پاسخ این #انتخاب ، تمسخر و کنایه بوده باشه؛ «حالا تو کوکا نخوردی اسرائیل نابود شد؟ 😏» «صابون گلنار جای لوکس خریدی فلسطین آزاد شد؟😏»
البته ما عادت داریم 🙂
#انتخاب دیگران همیشه #محترمه حتی اگر بر مبنای پوچ گرایی و لذت طلبی محض باشه.
اما انتخاب های ما مسخره و بیخوده چون پایه #ایدئولوژیک داره.
هیییچ مهم نیست 🙃
بعد از چند صباح زندگی دنیا
روزی میرسه که #انسان_ها
با
انتخاب هاشون
#محشور میشن.
اون روز تجسم خیلی از انتخاب ها، نور خواهد بود و رهایی…
📝 #یادداشت_مدیر
البته میدونیم خیلی از افراد اصلا این مسائل رو نشنیدن. و مثل خیلی کالاهای معمولی تو بازار اینها رو مصرف میکردن. حرف با کسایی هست که میدونستن اما توجیه میکردن
شنیدم که دیروز دکتر فرشاد ابراهیم پور
قبل از شرکت در گردهمایی بزرگ ایل بختیاری
مورد ضرب و شتم برخی هواداران آقای پزشکیان قرار گرفته
یادم آمد به خودم
دیشب
که وقتی کوچههای شهر در آرامش شب بودند
من داشتم در محله خودمان مغازه به مغازه، برگههای خودنوشتِ «من دانشجوی نخبه دانشگاه تبریز هستم اما به دکتر پزشکیان رأی نمیدهم» را پخش میکردم.
رسیدم به مغازه کفاشی،
اما وارد نشدم!
وارد که نه، حتی جلو هم نرفتم!
یک گربه سفید، به حالتی آسوده و کشیده، جلوی در مغازه لم داده بود. انگار که از خنکی هوایی که از زیر در بیرون میآمد، کیف میکرد.
هرکار کردم دلم نیامد آرامش گربه را به هم بزنم.
گفتم حالا امشب نه، فردا! فردا میآیم و برگه این مغازه را میدهم. حیوان اسمش حیوان است اما هم حس دارد هم شعور.
مسیرم را کج کردم و رفتم مغازه بعدی…
«سلام. خسته نباشید. این رو من خودم نوشتم. ممنون میشم اگر بخونید. خدانگهدار»
@nasle_zohoorz
پینوشت:
فرق نیست بین رأی هایی که #ایدئولوژیک به دست میآیند
و
رأی هایی که با ترساندن خریده میشود؟
با ترساندن
با تطمیع
با پول نقد و سبد غذایی
با تهدید
با فریب
با گویش و قومیت
با تهمت و ارعاب
با چنگ به صورت ادب و اخلاق انداختن...