یاد بیسیم بخیر ؛
که رابط دلاورمردان و آسمان بود
#بیسیم_چی
#دفاع_مقدس
➕ به کانال راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🍂
🔻 حالات روحی صدام
از زبان شاه حسین اردنی 2⃣
دکتر «الجنابی»
🔅 حسین اردنی در بیان حالات صدام در جریان عملیات کربلای پنج می نویسد:
🔅 «هجوم ایرانی ها برای گرفتن بصره، صدام را به شدت پریشان کرده بود؛ به گونه ای که او برای نخستین بار پس از آغاز جنگ تحمیلی از عراق بیرون رفت و چند ساعتی را در نشست اضطراری سران عرب که برای این عملیات تشکیل شده بود، در «فاس» مراکش گذراند.
🔅 در این باره باید گفت، اضطراب وی به اندازه ای بود که من و حُسنی مبارک، به دیدارش در بغداد رفتیم؛ او شکست سنگینی در کنار شهر بصره خورده بود.
🔅 صدام به ما گفت که خود برای کنترل عملیات به بصره رفته است. ایرانی ها به اندازه ای سریع عمل کرده بودند که همه خطوط پدافندی شکسته شده بود. او در آنجا مجبور به این اعتراف شده بود که اکنون نه تنها گلوی حکومتش، بلکه گلوی حکومت بسیاری از کشورهای عربی به دست ایرانیان به شدت فشرده شده است.»
🔅 در آنجا حُسنی مبارک از وعده ارسال سلاح و نیرو و کمک های نظامی ارتش مصر در عمل به صدام خبر داد و من نیز سه گردان پشتیبانی را به همراه مهمات کافی در اختیار ارتش عراق گذاشتم. و این ها همه در حالی بود که خود شاه حسین نیز به آن اعتراف و آن را به صدام گوشزد می کند که نگران پیروز ی های ایرانیان است.
🔅 به این ترتیب، صدام از همراهی شاه حسین بسیار سپاسگزاری و از این که اردن با همه امکانات در کنار او و حکومتش است.
ادامه دارد
#نکات_تاریخی_جنگ
منبع: مجله امتداد
آبان و آذر 1388
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂 خاطراتی از
مقام معظم رهبری
🔻 راهکارجنگی آقا
سال 1360، سفري به دهلران داشتيم. آقا هر جايی كه میرفتند، بعضیها به ايشان میگفتند: «اگر ميیخواهيد بجنگيم به ما امکانات بدهيد.»
آقا هم صادقانه میفرمودند: «نداريم و به ما هم نمیدهند! ما بايد با امکانات موجود بجنگيم.»
يک نفر رو کرد به آقا و گفت: «آقا! تانک با تانک میتواند بجنگد، نفر با تانک نمیجنگد» ايشان در جواب فرمودند: «نفر با تانک میتواند بجنگد، يک آرپیجی میتواند يک تانک را بزند و از کار بيندازد. ما بايد در اين قسمت سرمايهگذاری کنيم. شما بايد از سربازها و نيروهای کادر، گروههاي شبه چريکی درست کنيد که بروند و به عراقيیها ضربه بزنند و بر گردند»
اولين بار بود که اين جملات را ميشنيدم. آقا فرمودند: «اين وضعيت جنگ در همين حد ادامه خواهد داشت و ما ناچاريم به دنبال جنگ فرسايشی با عراق باشيم. بهترين راه برای ضربه زدن، همين گروههای شبه چريکی است.»
آقا اين صحبتها را در جلسهای در اتاق جنگ پشت جبهه دهلران فرمودند.
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🌷روح_ايثارگرى
🌷خانه شان در انتهای یک کوچه فرعی بود، شبها که دیر وقت از ستاد به خانه باز می گشت، ماشین را سر کوچه خاموش می کرد و تا انتهای کوچه به تنهائی هُل می داد، نکند مزاحمت برای همسایه ها باشد... صبح ها هم که تاریک نماز از خانه بیرون می زد حال و حکایت همین بود، ماشین را تا ابتدای کوچه هُل می داد. این روح ایثارگری اش را کسی تا بعد از شهادتش متوجه نشد...
🌷 شهید یوسف کلاهدوز
🌷اوایل ازدواجمون بود و هنوز نمى تونستم خوب غذا درست کنم. یه روز تاس کباب بار گذاشتم و منتظر شدم تا یوسف از سر کار بیاد. همین که اومد، رفتم سر قابلمه تا ناهارو بیارم ولی دیدم همه سیب زمینیها له شده،خیلی ناراحت شدم. یه گوشه نشستم و زدم زیر گریه!... وقتی فهمید واسه چی گریه مى كنم، خنده اش گرفت. خودش رفت غذا رو آورد سر سفره. اون روز اینقدر از غذا تعریف کرد که اصلاً یادم رفت غذا خراب شده...
💠 روایت تکان دهنده از دو مرد آسمانی را برایتان بازگو میکنم. دو شهیدی که پشت به همه مظاهر دنیا کردند و #شهادت، آنان را برای خدا برگزید و به آغوش کشید.
🔹حاج محسن رفیق دوست یکی از اعضای شورای فرماندهی سپاه و وزیر سپاه در دوره جنگ در کتاب خاطراتش میگوید:
🔸در مقطع سال اول جنگ (بعد از رفتن بنیصدر) برای انتخاب فرمانده سپاه، سراغ #شهید_محمدبروجردی رفتیم که آن موقع در کردستان حضور داشت. وقتی تلفنی قضیه فرماندهی را نپذیرفت، سریع خودم را به سنندج رساندم و ساعت ۱۰ شب پیدایش کردم. تا نزدیک ۲:۳۰ بامداد با او صحبت کردم و هرچه اصرار کردم قبول نکرد. گفتم دوسه ساعتی بخوابم و بعد از نماز صبح به تهران برگردم. تازه خوابم برده بود که با صدای هق هق گریه محمد از خواب بیدار شدم؛ ولی تظاهر به بیداری نکردم. شنیدم که میگفت: «خدایا چگونه شکرت را بکنم که دنیا را در دل من قرار ندادی.» نشستم و گفتم این خدمت است و دنیایی در کار نیست. گفت: «اینجا بیشتر میتوانم خدمت کنم.» به تهران برگشتم. در شورای فرماندهی سپاه رای گیری کردیم و #شهید_کلاهدوز از ۷ رأی، ۶ رأی اورد. خودش به خودش رای نداده بود. صبح روز بعد، هوا هنوز روشن نشده بود که زنگ خانه را زدند. در را باز کردم، دیدم کلاهدوز عبایی به دوش انداخته و قرآنی هم زیر عبا در دست دارد. گفت: «حاج محسن تو را به این قرآن مرا فرمانده سپاه نکنید.»
🔹این شهیدان به ما میگویند اگرچه مسئولیت در جمهوری اسلامی -بویژه نهاد مقدس سپاه- یک فرصت و توفیق الهی برای خدمتگزاری میباشد، اما مهم این است که همین مسئولیت هم دنبالت بدود و تو از آن گریزان باشی، مگر جایی که تکلیف کنند. حضرت امیر در #نهج_البلاغه می فرماید: «هرکه برای به چنگ آوردن دنیا تلاش کند، بدان دست نیابد و آنکه از تلاش باز ایستد، دنیا خود به او روی نهد»
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصرکاوه
راوى: همسر شهید یوسف کلاهدوز
منبع: كتاب نیمه پنهان ماه، جلد ٨
بسم الله الرحمن الرحیم
وقت بخیر
بزرگی می گفت:
سه چیز است که اجازه ترک آن به احدی داده نشده:
❶⇐ «یکی وفای به عهده»
که اجازه نداری خلاف عهد کنی،
چه طرفت خوب باشد چه بد باید به عهدت وفا کنی
❷⇐ «دوم ادای امانت»
اگر کسی چیزی پیش تو به امانت گذاشته،
چه طرف خوب باشد و چه بد، باید امانت را بدهی.
❸⇐ «سوم خوبی کردن به پدر و مادر»
چه پدر و مادر خوب و چه پدر و مادر بد. باید به پدر و مادرت احسان کنی.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
💐 امام حسین علیه السلام فرمودند:
✅هرکس زبانش راستگو باشد , کردارش پاکیزه گردد
و هرکس نیت خیر داشته باشد, روزیش فراوان می گردد
و هرکس با زن و بچه اش خوش رفتار باشد, عمرش طولانی مي شود
ارشاد القلوب، ج ١، ص ٣٢٣