eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
1.1هزار دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
20.9هزار ویدیو
756 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 ۱۹ دی‌ماه سالروز شهادت و جمعی از دلاورمردان نیروی‌ زمینی‌ سپاه گرامیباد. 🕊ای شقایق‌های آتش گرفتہ دل خونین ما شقایقی است کہ داغ شهادت شما را در خود دارد ... 💥 نماز احمد👈 اگر به نماز‌های شهید احمد کاظمی ‌نگاه می‌کردیم، می‌دیدیم یکپارچه عشق و معنویت بود. هیچ وقت با حالت خستگی و پراکندگی ذهنی نماز نمی‌خواند. کسانی که در کنار احمد نماز خوانده اند، صدای خشوع و تضرع توأم با دل شکستگی او را هنگام رکوع و سجود به یاد دارند. چرا که او واقعا انسان مؤمن و مسلط بر نفس خویش بود... راوی: 💥برای رضای خدا:👇 📣در یکی از عملیات های که برعلیه منافقین بود قرار شد منطقه ای را با موشک هدف قرار بدهیم. مدیر موشکی نیرو👈حاجی زاده  به من گفت، من موشک ها را آماده کرده ام، سوخت زده با سیستم برنامه ریزی شده؛ موشک ها هم از آن موشک های مدرن نقطه زن بود... شهید احمد کاظمی فرمانده نیروی هوایی سپاه, از عمق عراق تماس گرفت که مقدم آماده ای؟ گفتم: بله... بعد از چند لحظه حاج احمد کاظمی گفت: مقدم👈موشک ها چقدر می ارزد؟ گفتم مگر می خواهی بخری؟! 😉گفت بگو چقدر می ارزد. گفتم مثلا شش هزار دلار... گفت:👇 “مقدم نزن اینها این قدر نمی ارزند.” 💥 خیلی بعید است شما فرمانده ای را وسط عملیات گیر بیاوری که اینقدر با حساب و مدبرانه عمل کند. هرکسی دوست دارد اگر کارش تمام است تیر خلاص را بزند و بیاید با این موفقیت عکس بگیرد، ولی سردار کاظمی در کوران عملیات بیت المال و رضای خدا را در نظر داشت. می دانید چرا؟👈 چون مولایش امیر المومنین(ع) بود که وقتی می خواست کار دشمن سردار دشمن, "عمربن عبدود" را در چنگ احزاب تمام کند، کمی صبر کرد نکند هوای نفس، حتی کمی بر وی غالب شده باشد و بعد برای رضای خدا قربتاً الی الله دشمن را نابود کرد... راوی: 💥وقتی شهید کاظمی آرزوی پیرزن را برآورده کرد: 👈 نجف آباد اصفهان که بودیم یه پیرزن سراغ حاج احمد رومی گرفت. وقتی حاجی برا سر کشی اومد، پیرزن رفت ملاقاتش و بعد از چند دقیقه گفتگو رفت... یک هفته بعد پسر پیرزن اومده بود برای تشکر می گفت: حاج احمد مشکلم رو حل کرده. بعد فهمیدیم پسر پیرزن به خاطر نداشتن دیه قرار بوده بره زندان. اما حاج احمد بخشی از ارثیه ای که از پدر و مادرش بهش رسیده رو میده تا ديه رو پرداخت کنن. و اینجوری پسر پیرزن آزاد شده بود... 💥اهمیت به بیت المال خیلی کم پیش می‌آمد که بچه‌هایش را همراه خود بیاورد. آن‌ روز ظاهرا خانواده حاجی جایی رفته بودند و او مجبور شده بود محمّد مهدی را همراه خود بیاورد. از صبح که آمد خودش رفت جلسه و محمّد مهدی را پیش ما گذاشت... جلسه که تمام شد مقداری موز اضافه آمده بود. یکی را به محمّد مهدی دادم تا لااقل از او نیز پذیرایی کرده باشم. نمی‌دانم چه کاری داشت که مرا احضار کرد. محمّد مهدی هم پشت سر من وارد دفتر شد 😍 وقتی بچه‌اش رابا موز دید چهره‌اش برافروخته شد، طوریکه تا حالا اینقدر او را عصبانی ندیده بودم. با صدای بلند گفت: کی به شما گفت به او موز بدهید. گفتم: حاجی این بچه صبح تا حالا هیچ نخورده یه موز که به او بیشتر نداده‌ایم تازه از سهم خودم هم بوده. نگذاشت صحبتم تمام شود دست در جیبش کرد و هزار تومان به من داد و گفت: همین الان میروی و جای آن یک کیلو موز میخری و می‌گذاری جای آن... برشی از زندگی سرلشگر شهید احمد کاظمی, فرمانده نیروی زمینی سپاه
📆 ۱۹ دی‌ماه سالروز شهادت و جمعی از دلاورمردان نیروی‌ زمینی‌ سپاه گرامیباد. 💥روایتی از : گفتیم خرمشهر در محاصره است چطور می‌توانیم برگردیم. همه خسته بودند چون ما چهل روز بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیت‌المقدس را شروع کرده بودیم. شهید کاظمی توانست با کمک شهیدخرازی آخرین مرحله عملیات آزادسازی خرمشهر را انجام دهد. ایشان نیروهای عراقی را در خرمشهر محاصره و با گرفتن 11 هزار اسیر, شهر را آزاد کردند. آنها با دو لشکر خرمشهر را تصرف کردند هر کدام با پنج گردان یعنی سه هزار نفر درمقابل بیست هزار نفر دشمن، لشکرهای 8 نجف و 14 امام حسین تحت فرماندهی احمد و حسین بودند. و این گونه بود که در همه عملیات‌ها تا پایان جنگ، شهید کاظمی بدون استثنا نقش فعال و موفقی داشت؛ وی از افراد مؤثر در آزادسازی خرمشهر بود و این شهر تا ابد، مرهون رشادت کاظمی است... 🚩عنایت حضرت زهرا(س) به حاج احمد کاظمی: 👈 اوایل سال 1361 در عملیات بیت المقدس در خدمت حاج احمد بودیم. او فرمانده تیپ نجف بود. نیروها خیلی به او علاقه داشتند... در حین عملیات به سختی مجروح شد، ترکش به سرش خورده بود. با اصرار او را به بیمارستان صحرایی بردیم. شهید کاظمی می گفت «کسی نفهمد من زخمی شدم. همین جا مداوایم کنید. میخواست روحیه ی نیروها خراب نشود.» 🌟دکتر گفت «این زخم عمیق است، باید کاملاً مداوا و بعد بخیه شود» به همین دلیل بستری شد. خونریزی او به قدری زیاد بود که بی هوش شد. مدتی گذشت، یک دفعه از جا پرید!... گفت «بلندشو، باید برویم خط» هر چه اصرار کردیم بی فایده بود. بالاخره همراه ایشان راهی مقر نیروها شدیم. در طی راه از ایشان پرسیدم: شما بی هوش بودی، چه شد که یک دفعه از جا بلند شدی؟ 🌟هر چه می پرسیدم جواب نمی داد. قسمش دادم که به من بگویید که چه شد؟ نگاهی به چهره ی من انداخت و گفت👈 می گویم، به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی حرفی نزنی... بعد خیلی آرام ادامه داد «وقتی در اتاق خوابیده بودم، یک باره دیدم خانم فاطمه زهرا (س) آمدند داخل اتاق، به من فرمودند: چرا خوابیدی؟ گفتم: سرم مجروح شده، نمی توانم ادامه دهم. حضرت زهرا (س) دستی به سر من کشیدند و فرمودند: بلند شو، بلندشو، چیزی نیست، برو به کارهایت برس... وقتی حاج احمد به منطقه برگشت در جمع نیروها گفت 👈من تا حالا شکی نداشتم که در این حنگ ما برحق هستیم، اما امروز روی تخت بیمارستان این موضوع را با تمام وجود درک کردم... 💐 🌸چند ساعت بعد از اینڪه زلزله بم رخ داد، شهیدحاج احمد ڪاظمی با من تماس گرفت و گفت می خواهیم با سردار قاسم سلیمانی برای ڪمڪ رسانی بہ بم برویم ... از من خواست تا بہ سرلشڪر صفوی اطلاع دهم . آن زمان من رئیس دفتر سرلشڪر صفوی بودم ... صبح موضوع را بہ سرلشڪر صفوی اطلاع دادم و ایشان هم بہ سرعت بہ بم رفت. وقتی رسید دید شهید ڪاظمی یڪ سر برانڪاردی را گرفتہ و سر دیگرش در دست حاج قاسم است و درحال جا بہ جا ڪردن مجروحین هستند. 🌸 در اربعین شهادت شهید ڪاظمی او را در خواب دیدم و احوالش را پرسیدم ؛گفت خوبم و ادامه داد ڪه ماجرای بم را بہ خاطر داری ؟ ڪاری ڪه آنجا انجام دادیم اینجا نتیجه داد ... » 👌این حرف را شهید ڪاظمی ای زد ڪه در عرصہ نبرد هشت سالہ و در فتح خرمشهر و در عرصہ های نظامی اثرگذار بود ، با این وجود حرفی از آن نمی زند و بہ خدمت جهادی اشاره می ڪند ... برشی از زندگی سرلشگر شهید احمد کاظمی, فرمانده نیروی زمینی سپاه
♻️ الله اکبر 🔰 فرمانده معظم کُل قوا ، حضرت امام خامنه ای ( حفظ الله ) دستور دادند : ✅ به واکسن های کنید. ⛔️⛔️ واکسن و به کشور ما هست. من به هم نیستم. ⛔️⛔️ 💥🔰 چند نکته درباره دولت جوان حزب‌اللهی در برخی از مدیریتهای مهم از جوانها استفاده شود و از ابتکاراتشان استقبال شود بعضی از افراد میانسال مانند شهید سلیمانی، مثل جوانها عمل میکنند 🔺 در یک برنامه تلویزیونی که ظاهرا اخیرا پخش شده بنده یک بار گفتم که دولت جوان حزب اللهی باید سر کار بیاید، یک بار هم گفتم که صلاح نیست از مجربین استفاده نشود. بعضیها گفتند چطور اینها با هم نمیسازد. من عرض میکنم اینها هیچ با همدیگر منافاتی ندارد. ببینید من معتقد به تکیه به نیروهای جوان هستم. اعتقاد راسخ دارم. از قدیم بنده چنین اعتقادی داشتم. معنای اعتماد به نیروهای جوان این است که اولا در برخی از مدیریتهای مهم کشور از اینها استفاده بشود. ثانیا از ابتکارهای اینها و حرکت اینها و حوصله و نشاط کار اینها و ابتکارهایی که انجام میدهند استقبال بشود. اینها بچه های ما هستند، بچه های کشورند و کشور حق دارد که از اینها استفاده کند. منتها این که ما می گوییم در مدیریت ها از اینها استفاده بشود، معنایش این نیست که نسل قبلی را به کلی بشوریم و بگذاریم کنار. از اول انقلاب هم همین جور بوده. حالا بعضی ها گفتند که امام در تهران یک امام جمعه 40 ساله را گذاشت... 📗۱۳۹۹/۱۰/۱۹ 🔻دولت جوان حزب‌اللّهی‌ علاج مشکلات کشور است ✍رهبر انقلاب : دولت جوان حزب‌اللّهی‌ علاج مشکلات کشور است. البتّه معنی‌اش این نیست که مثلاً رئیس این دولت یک جوان سی‌ودوساله باشد؛ بلکه یعنی دولتِ سرِپا، بانشاط، آماده و در سنینِ کار و تلاش باشد. 🔹پرچم آرمان‌خواهی و مطالبه‌گری را زمین نگذارید. مطالبه طبعاً با اعتراض همراه است، امّا نگذارید این اعتراض، اعتراض به نظامِ اسلامی تلقّی شود؛ جدّاً مانع شوید که دشمن این اعتراض را اعتراض به نظام تلقّی یا القا ‌کند. مطالبه‌گری را با ارائه‌ی پیشنهاد و راهِ‌حلّ قابلِ قبول همراه کنید.۹۹/۲/۲۸
هدایت شده از صفیر انقلاب
هدایت شده از صفیر انقلاب
[عکس] ▪ سخنرانی رهبر معظم انقلاب در سالروز قیام ۱۹ دی مردم قم ▫حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالروز قیام 19 دی مردم قم علیه رژیم ستمشاهی، به صورت تلویزیونی سخنرانی خواهند کرد. ▫ این سخنرانی ساعت 11 روز جمعه 19 دی 1399 به صورت زنده از شبکه‌های تلویزیونی یک و خبر و رادیو ایران پخش خواهد شد.
هدایت شده از صفیر انقلاب
4.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️رونمایی از پایگاه موشکی سپاه در سواحل خلیج‎فارس 🔻سرلشکر سلامی: این یکی از چندین تاسیسات نگهداری موشک نیروی دریایی است که طول آن تا کیلومترها ادامه دارد. این موشک‎ها آماده است تا کوچکترین خطای دشمنان را در نطفه خفه کند.
: 💥آیا میدونید اون نقطه های ریز در این عکس منطقه عملیاتی کربلای 5 در شلمچه هست👈 چیه؟؟؟؟؟؟ روزهائی در کربلای پنج بود که بیش از👈 یک میلیون گلوله توپ, خمپاره, تانک و... روی بچه ها می ریختند😳 👈 فینال عملیات های جمهوری اسلامی در سال 65👇 ِhttps://www.hamshahrionline.ir/news/198133/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%DB%8C-%DB%B5
💥عملیات کربلای 5‌ که یکی از بزرگترین عملیات‌های رزمندگان در طول جنگ تحمیلی بود، 28 سال پیش در تاریخ 19 دی‌‌ماه سال 1365 با رمز مبارک‌ یازهرا(ع) در منطقه‌ شلمچه‌ و شرق بصره‌ آغاز شد. سنگینی شرایط دشوار پس از عملیات کربلای 4 ضرورت انجام عملیات دیگری را ایجاب می‌کرد. عملیاتی که پیروزی آن تضمین شده باشد و ضمنا از جنبه نظامی ‌و سیاسی بسیار ارزشمند باشد تا آثار نامطلوب عدم فتح کربلای 4 را جبران کند. ارتش بعث در جشن شکست کربلای 4 بود که ایرانی ها کربلای 5 را آغاز کردند. فرماندهان و رزمندگان ایرانی در میانه تردید و امید، 19 دی به خط شلمچه زدند و عراقی ها در جشن پیروزی‌شان در کربلای 4 حسابی غافلگیر شدند. روش و منش چاپلوس پروری صدام از دلایل اصلی این غافلگیری بود. حمدانی از فرماندهان گارد ریاست جمهوری عراق می‌گوید: «حمله (کربلای4) ایران به کلی شکست خورد و رقابتی میان فرماندهان سپاه سوم و هفتم عراق که همیشه موفق بودند، پدید آمد. فرمانده سپاه سوم، طالی الدوری برای اینکه نشان دهد ایران را شکست داده است، امار و ارقامی از تلفات فوق العاده سنگین نیروهای ایرانی ارائه داد که غیر منطقی به نظر می رسید. ماهر عبدالرشید، فرمانده سپاه هفتم هم می‌دانست که باید مطابق میل صدام رفتار کند. او هم آمارهای غیر واقعی داد. آمارهایی که تقریبا خنده‌دار یود. اما صدام رضایت داشت چون پس از فاو، این دروغگویی ها تسکینش می داد. فرماندهان می گفتند با تلفات سنگینی که به ایرانی ها وارد شده، می توانیم همه نفس راحتی بکشیم. فرماندهانی که مدت ها در جبهه بودند به مرخصی رفتند و آماده باش لغو شد. مردم در جامعه هم آمارها را باور کردند و می گفتند تا ایرانی‌ها عملیات دیگری شروع کنند، حداقل شش ماه زمان می‌خواهند. ایرانی ها کمتر از دو هفته بعد حمله کردند و دروغ‌ها برملا شد. معلوم شد فرماندهان تلفات ایرانی را 10 برابر بیشتر اعلام کرده‌اند.» 💥غافلگیری در شرق بصره:👇 عراقی ها سراسیمه نیروهای بسیاری را به منطقه شلمچه آوردند تا ایرانی ها را عقب بزنند. قرار بود عملیات ساعت 2 نیمه شب آغاز شود که خبر رسید شاید عملیات لو رفته باشد. پس ساعت شروع عملیات را پیش انداختند و ساعت 1 و 35 دقیقه بامداد رمز عملیات اعلام شد... هلالی ها از معروفترین موانع در شلمچه بودند... دو ساعت از عملیات گذشت و پیشروی امیدوار کننده بود. یعنی عراقی عها غافلگیر شدند. ایرانی ها کانال پرورش ماهی را رد کردند و گروهی دیگر در نوک جزیره بوارین و خط معروف موانع 5 ضلعی را شکستند... نیروهای ایرانی پاسگاه بوبیان عراق را هم گرفتند... ارتش عراق روز دوم عملیات بیشتر از 20 بار پاتک کرد که همه ناموفق بود و مجبور شد عقب نشینی کند. توپخانه دشمن و تیر مستقیم تانک ها تنها پل ارتباطی را بی وقفه زیر آتش گرفته بود و ارتباط کاملا قطع شده بود. آتش دشمن الحاق برخی گروه‌ها را هم قطع کرده بود...گفته می شود در کربلای 5 حدود 30000 نفر شهید و یا زخمی شدند... انتقال مهمات، غذا و مجروح به هیچ عنوان مقدور نبود. و همه چیز توسط افراد حمل می‌شد. فشار دشمن در عصر روز دوم عملیات به کارگیری هوانیروز و نیروی هوایی را ضروری کرد... نبرد شبانه روزی کربلای 5 ادامه داشت و نیروهای ایرانی با سرعت محدود پیش می رفتند. رزمندگان، شب دهم تلاش کردند در غرب نهر جاسم سرپل بگیرند و شب یازدهم سرپل را گرفتند و بعد از فرار عراقی ها، در غرب نهرجاسم عملیات را ادامه دادند.