eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
929 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
542 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | 🌟خیلی برای اسلام تلاش میکردند، ایشان در بحث فرهنگی خیلی فعال بودند، خودشان از مربی های پرتلاش مجموعه فرهنگی مسجد جامع صفا بودند، با گروه سنی نوجوان مهربون بودندو برایشان دل میسوزاندند تا آنها رو جذب مسیر الهی کنند و تمام تلاششان این بود که برای امام زمان یار و سرباز پرورش بدهند، در کار برای اهل بیت و مخصوصا محرم و غدیر خیلی زحمت میکشیدند و عقیده شان این بود که اهل بیت خیلی مظلومند و ما باید تبلیغ سیره و روش اهل بیت رو دنبال کنیم و برایشانن با جون و دل کار میکردند. 💠به بحث برادری و برابری خیلی اهمیت میدادند و میگفتن هر چی که من دارم برادر دینی من هم باید داشته باشه. به همسرشون خیلی احترام میگذاشتندو رفاه ایشان خیلی برایشان مهم بود تا جایی ک قبل از سفر آخرش که به شهادت برسند تمام دارایی‌های خودش را فروخت و در اختیار همسرشان قرار دادند تا بعد از ایشان سختی متوجه حالشان نشود. 🌷شهید مرتضی عبدللهی🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🌟از ویژگی‌های بارز شهید خوش‌رویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان می‌کرد، پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بی‌اطلاع بودند. 💠ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی‌ الرضا (ع) تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بی‌کرانه‌اش را زلال‌تر می‌کرد. در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیخته‌ای از تحصیل، تهذیب و ورزش بود. 🌷شهید محمدمهدی مالامیری🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻گریه برا امام حسین 🌟چشمانش مجروح شد و منتقلش کردن تهران، محسن بعد از اینکه دکتر چشماش رو معاینه کرد، پرسید: آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه؟ می تونم دوباره با این چشم گریه کنم؟ دکتر پرسید : برا چی این سوال و میپرسی پسر جون ؟ محسن گفت: چشمی که برای امام حسین (ع) گریه نکنه، به درد من نمی خوره... 📚برشی از زندگی شهید محسن درودی ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🌟آقاسیدجلال هیچ وقت با صدای بلند با من صحبت نمی کرد.بسیار مهمان نواز بود. همیشه وقتی مهمان داشتیم صدام می کرد تا زودتر بیام سر سفره و تا نمی امدم غذاش را شروع نمی کرد.وقتی مهمان ها می رفتند حتما از من بابت پذیرایی تشکر و قدردانی می کرد، مخصوصا اگر همکارانش مهمانمان بودند تشکر ویژه می کرد و حتی دستم را می بوسید. 💠اگر از سر کار بر می گشت و به هر دلیلی غذا حاضر نبود هیچ وقت سرزنش نمی کرد و با صبوری تمام منتظر می شد تا غذا را اماده کنم. هر وقت به مهمانی می رفتیم با برادراش و خواهرزاده هاش بازی می کرد و کشتی می گرفت و بچه ها را وادار به کشتی می کرد و داوری می کرد یا هر وقت مهمان داشتیم بازی دست جمعی برگزار می کرد... 🔆همسرم شایسته شهادت بود و خوشحالم به آرزوش رسید و من در لحظه لحظه زندگیم حضور سید رو حس می کنم و هنوز برای هر کاری در خلوتم باهاش مشورت می کنم. 💬راوی:همسر شهید 🌷شهید_سیدجلال_حبیب_الله_پور 🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻از طرف من به جوانان بگوییدچشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته شده است... 📍مرکز فضای مجازی راهیان نور ➕به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🌷 هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم ؛برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛چون ما اگر تحمّل نکنیم ، باید میدان را خالی کنیم ... 🌟 سردار خیبر، شهیدحاج‌محمدابراهیم‌همت فرمانده لشکر۲۷حضرت محمد رسول الله‌(ص) 🔺 تولد : ۱۳۳۴/۱۲/۱ شهررضا 🔻 شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۱۷ جزیره مجنون (عملیات خیبر) ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 💌نامه رسید یه هفته پیش دَم اذونی، دعوت شدم یه هفته به بله برونی... 📍مرکز فضای مجازی راهیان نور ➕به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | ✔️ می‌گفت: « هدفم از رفتن به جبهه اجرای فرمان رهبر و احکام اسلامه!». بعد می‌گفت: « فرقی نمی‌کنه چه زمان و مکانیه، مهمترین انگیزه‌مون عشق درونیه که ما رو به جنبش وا می‌داره تا از دین و مملکت‌مون دفاع کنیم! بزرگترین آرزو و خواسته‌ی ما شهادته! ». ♦️ سید ابوالفضل برادرشهید: آن زمان آب لوله‌کشی و بهداشتی در خانه‌ها نبود. حسن از بقیه ما بزرگتر بود. او با سن کمی که داشت احساس مسؤولیت می‌کرد. در خانه یا بچه‌ها را نگه می‌داشت و یا ظرف آب را به چشمه می‌برد و آب می‌آورد تا به مادر کمکی کرده باشد. بعد از انقلاب هنوز بعضی از روستاها از نعمت برق محروم بودند و وسیله ارتباطی چندانی وجود نداشت. 🌸 سیدحسن با پس‌انداز اندک خود، رادیوی کوچکی خریده بود و به وسیله‌ی آن دائم اخبار را گوش می‌داد تا از اطلاعات روز باخبر شود. می‌گفت: « لازمه‌ی جنگیدن با دشمن داشتن بینش سیاسی و اجتماعیه! ». ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
واعتبروا یا اولی الابصار😉 ☀️اوکراین چه بود و چه شد!!! در دوران جنگ سرد و وجود اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین(یکی از جمهوری های شوروی) محل استقرار یک سوم از موشک‌های اتمی ابرقدرت شرق شده بود. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1370، اوکراین این حجم از سلاح‌های هسته‌ای و بهترین تجهیزات طراحی و ساخت سلاح‌های هسته‌ای را در اختيار داشت و سومین قدرت اتمی جهان به حساب می‌آمد. انبارهای سلاح‌های هسته‌ای اوکراین شامل 130 موشک بالستیک قاره پیما با برد بین 5 تا 10 هزار کیلومتر بود که هر موشک دارای 10 کلاهک هسته‌ای بود که تا کنون در سطح موشک‌های بالستیک بی‌نظیر است. در مجموع 1700 کلاهک هسته‌ای در خاک اوکراین وجود داشت. علاوه بر این، اوکراین دارای 33 بمب‌افکن دورپرواز بود. اما در سال 1373، اوکراین با امضای معاهده "بوداپست" به همراه آمریکا، انگلیس و روسیه، متعهد شد که کلیه سلاح‌های هسته‌ای خود را تحویل دهد و در مقابل آمریکا و انگلیس تعهد کردند که از امنیت و تمامیت ارضی اوکراین در مقابل هرگونه تجاوز خارجی حمایت کنند. اوکراین به این تعهد خود به طور کامل عمل کرد اما از آن به بعد به یک کشور حاشیه‌ای و آسیب پذیر تبدیل شد. در بحران فعلی اوکراین و روسیه، آنچه تا کنون مشخص گردیده این است که حمایت جهان غرب از اوکراین در حد اعمال تحریم‌های جدید، گوناگون و گسترده علیه روسیه باقی خواهد ماند و جهان غرب به رهبری آمریکا هرگز به خاطر اوکراین، اقدام به برخورد نظامی با روسیه نخواهد کرد زیرا هرگونه درگیری نظامی بین روسیه و جهان غرب به جنگ جهانی سوم و جنگی با سلاح‌های اتمی تبدیل خواهد شد. قطعا اوکراین چنین ارزشی برای جهان غرب ندارد. "یوری کاستنکو" سیاستمدار معروف اوکراینی در کتاب " اوکراین و خلع سلاح هسته‌ای" چنین نوشته است: " همه ما (اوکراینی ها) فریب خوردیم و برای آن معاهده دست زدیم، بنابراین همه ما مقصریم. خلع سلاح هسته‌ای با توافق و کف و سوت ملت اوکراین و با حمایت رسانه‌ای و تبلیغاتی انجام شد. اما اکنون مشخص شده که آن ارزیابی‌ها کاملا اشتباه بوده است. گویی اوکراین، عراق دوم شده که نظام آن با تهاجمی بین‌المللی سرنگون شد و در حال حاضر به سمت تکه‌تکه شدن و غرق شدن در بحران‌های گوناگون پیش می‌رود". آنچه در اوکراین رخ می‌دهد، انسان را به یاد آنچه در عراق اتفاق افتاد، می اندازد. عراق که زمانی قدرتمندترين کشور عربی بود، تبدیل به کشوری حاشیه‌ای شده که حتی کارگاهی برای ساخت سلاح سبک هم ندارد و قادر به دفاع از تمامیت ارضی و امنیت ملی خود نیست. این سرنوشت کشورهایی است که به حمایت و پشتیبانی و وعده‌های آمریکا و جهان غرب اعتماد می‌کنند. یادش بخیر یه بنده خدایی بود که می‌گفت دنیای امروز دنیای گفتمان است نه دنیای موشک اگر تز ایشان در این مملکت اجراء می‌شد الان ایرانی روی نقشه جهان وجود نداشت و مانند اتحاد جماهیر شوروی، ایران را به چندین کشور کوچک مستعمره خودشان بین هم مثل یک کیک تقسیم می‌کردند درود و صلوات خداوند بر رهبر فرزانه که یک تنه در مقابل این تز غلط و مشکوک ایستاد و با کمک نیروهای نخبه معتقد همچون تهرانی مقدم ها اساس یک قدرت بالای نظامی را در کشور بنا نهاد که امروز حالت باز دارندگی داشته و استکبار فهمید که با چه تفکری درگیر است و عقب نشینی کرده وگرنه با این مدیران لیبرال که در همراهی با کدخدا همه عزت و توان هسته‌ای ما را در مقابل حلوای نسیه آنها بر باد داده و معامله کردند و اگر بصیرت و هوشیاری و زیرکی رهبری فرزانه نبود و مرحله دوم این سناریو توسط آنها کلید می‌خورد و با توان موشکی ما هم معامله می‌کردند الان وضع ما از اوکراین بدتر بود و لیکن الحمدلله با وجود ذیجود این رهبر الهی امروز ما در دنیا دارای عزت و اقتدار و سربلندی هستیم و این همه را مدیون مدیریت پیر فرزانه مان، امام خامنه‌ای عزیز(حفظه الله) و یاران و سربازان معتقد و در خط ایشان می‌باشیم که خداوند بر طول عمر و عزت ایشان بیفزاید و ما را قدردان این نعمت بزرگ الهی گرداند. ان‌شاءالله برای سلامتی پیر و مرادمان حضرت امام خامنه‌ای عزیز، این رهبر آزادگان جهان اسلام صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
📝 کی‌ف نخسین پایتخت روسیه بود 🔸خیلی‌ها نمیدانند که کیف نخستین پایتخت روسیه بود. 🔹پیوندهای روسیه و اوکراین تاریخی و درهم تنیده‌اند. این سرزمین از دوران تزار تامین کننده غله روسیه بود. و در همین سالها نیز صنعت، کشاورزی و بازار اوکراین با روسیه مرتبط بود و نه با اروپا. 🔸رابط اوکراین با غرب، آژانسهای ازدواج بودند. 🔹کاتالوگهایی از زیبارویان اوکراینی ارزان، که حتی مردان طبقات پایین اروپا هم میتوانستند از میانشان دختری جوان و تحصلیکرده را به همسری برگزینند. 🔸همین ماهیت رابطه اوکراین و غرب را به‌خوبی آشکار می‌کند. 🔹حوزه تاثیر صنعت (؟) ازدواج فقط کارکنانش نبود. بلکه مروج نوعی سبک زندگی هم شد. 🔸سبکی که آینده موفق را در سراب رسیدن به اروپا میدید، و نه در کار و تلاش و پیشرفت کشورش. 🔹جوانان تحصیلکرده شهری بیش از دیگران مستعد این رویا (سراب) بودند. در مقابل این اقشار پادرهوا، مردم عادی بودند که پای در زمین سفت جغرافیا و اقتصاد اوکراین داشتند، اما صدایشان بازتابی نمی‌یافت. 🔸غرب با بسیج اقشار پادرهوا و با مسلح کردن شبه نظامیان ناسیونالیست/فاشیست، توانست یک رئیس جمهور قانونی را براندازد، و بجایش حکومتی از فاسدترین الیگارشی مالی وابسته را بنشاند، که فقط یک برنامه دارد: ضدیت با روس. 🔹و اینگونه اوکراین کشوری وابسته به کمک اروپا و حمایت نظامی آمریکا شد.
🌷از تحصیل در تورنتو تا مهندسی پل خیبر/ شهیدی که "بشارت شهادت" را از امام(ره) گرفت:👇 ☀️"به اصرار پدر و مادر سال ۵۶ عازم کانادا شد و در رشته راه و ساختمان مشغول تحصیل شد اما آنجا هم دست از فعالیت بر نداشت و شروع به جذب دانشجویان پیروی خط امام(ره) در تورنتو کرد."... شهید حسن آقاسی‌زاده؛ فروردین 1338 در مشهد به‌دنیا آمد. در سال 44 در دبستانی واقع در کوچه خواجه ربیع مشهد ادامه تحصیل داد. دوران دبستان را با معدل 20 به اتمام رساند. در سال 50 وارد دبیرستان فردوسی شد و در رشته ریاضی ثبت‌نام کرد... در کنار تحصیل، فعالیت‌های انقلابی‌اش را ‌پیگیر بود به‌طوری که حتی گاهی اعلامیه ‌پخش می‌کرد و نسبت به فرایض دینی‌اش بسیار حساس بود. به اصرار پدر و مادر سال 56 عازم کانادا شد و در رشته راه و ساختمان مشغول تحصیل شد اما آنجا نیز دست از فعالیت بر نداشت و شروع به جذب دانشجویان پیروی خط امام در تورنتو کرد و به عنوان سرپرست دانشجویان پیروی خط امام انتخاب شد. سال 60 با وجود اینکه دانشجوی عالی دانشگاه تورنتو با مدرک کارشناسی‌ارشد رشته راه و ساختمان بود به کشور برگشت و وارد جهاد سازندگی و سپس به خدمت سپاه خاتم‌الانبیاء درآمد و سال 61 عازم جبهه شد و در عملیات‌های رمضان، محرم، خیبر، بدر، والفجر 1-9، کربلا 1-10، نصر 1-11 حضور فعالی داشت... ☀️بیش از 2400 پروژه مهندسی جنگ از جمله خاکریز، پل، جاده، سکوی پرتاب موشک با مدیریت او در جنگ تحمیلی انجام شد؛ وی سرانجام در 28 مهرماه 1366 در سن 28سالگی در عملیات کربلای 10، در منطقة «ماووت» عراق به شهادت رسید. پیکر وی پس از تشییع در سه شهر ارومیه، تهران و همزمان با شهادت امام رضا(ع) در مشهد، در حرم مطهر امام رضا (ع) آرام می‌گیرد... ☀️یک هفته مانده بود به شهادتش، اهواز بودند که زنگ زدند دیدار با امام خمینی(ره) داریم؛ شما هم می‌آئید و من هم گفتم از خدایم است و شبانه با بچه‌ها به سمت تهران رفتیم برای دیدار با امام(ره)؛ بعضی از رزمنده‌ها کارت دست بوسی امام داده بودند وقتی رسیدیم حسن آقا کارت دست بوسی امام را به من دادند و گفتند شما به جای من برو؛ گفتم نه شما اینقدر دوست داری و علاقه داری! چون هر وقت اسم امام خمینی(ره) می‌آمد چشمانش پراشک می‌شد...این چند سال در بدترین شرایط زندگی کردی؛ وقتی رفتم همه تعجب کردند و شهید آقاسی زاده گفت حق همسرم است این دیدار؛ حسن آقا فقط گفت رفتی به امام بگو همسرم بیرون است و گفتند التماس دعا؛ زهرا دختر کوچکم 4 ماه بود؛ وقتی رفتم امام روی سر زهرا دستی کشیدند و بعد گفتم همسرم بیرون هستند و گفتند التماس دعا و آنجا امام فرمودند حاجتشان روا. برگشتم حسن آقا گفت چی شد؟ امام چیزی نگفتند؟ گفتم چرا فرمودند حاجتشان روا بعد گفتم حالا حاجت شما چی بود؟ که حسن آقا گفت شهادت، خیلی ناراحت شدم و سه‌شنبه هفته بعد خبر شهادت حسن آقا را به من دادند... کتاب زندگی به سبک شهدا، ناصر کاوه
☀️فرمانده قرارگاه صراط المستقیم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی👈 مهندس شهید سید محسن صفوی ☀️با توجه به لزوم شركت گسترده تر دولت در جنگ، هيات دولت به منظور پشتيباني فعالتر از جنگ، طبق مصوبه اي وزارت سپاه را مامور تاسيس قرارگاهي بنام صراط الستقيم كرد تا از توان وزارتخانه ها درامر جنگ به نحو مطلوبتري استفاده كند. مسئوليت اين قرارگاه با حكم وزير وقت سپاه حاج محسن رفيق دوست، به شهيد صفوي محول گرديد. قرارگاه صراط الستقيم زير نظر قرارگاه مهندسي رزمي خاتم الانبيا(صلی الله علیه و آله) تمام پروژه هاي مهندسي وزارتخانه هاي مختلف را زير پوشش خود قرار داد و علاوه بر پشتيباني آنها نسبت به حسن اجراي پروژه هاي فوق نيز نظارت فني مي كرد؛ (نظير نظارت بر تاسيس بيمارستانهاي فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) در منطقه چوبيده، بيمارستان امام علي(علیه السلام) آبادان، بيمارستان امام حسين(ع) و چندين بيمارستان ديگر و نيز نظارت بر حسن اجراي جاده هاي مهم مواصلاتي مانند امام صادق(علیه السلام) ، جمهوري اسلامي و ... كه در سرنوشت جنگ تاثير به سزايي داشتند). با توجه به دو هويت بودن قرارگاه مزبور، علاوه بر پشتيباني و نظارت بر پروژه هاي وزارتخانه هاي شركت كننده در جنگ، نسبت به اجراي پروژه هاي مهم و مورد نياز جبهه نيز با همكاري دو تيپ مهندسي رزمي كوثر و ابوذر و گردان مستقل فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) اقدام مي كرد. احداث جاده ها و پلهاي متعدد خاكي در هورها و جزاير خيبر شمالي مانند جاده هاي شهيد همت، شهيد جولايي، قمر بني هاشم(علیه السلام) (در منتهي اليه جزيره جنوبي) و احداث سد خاكي بسيار مهم و استراتژيك فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) در منطقه چوبيده بر روي رودخانه بهمن شير نزديك دهانه خليج فارس و نيز سايتهاي متعدد موشكي و طراحي و توليد سنگرهاي اجتماعي – كه بعدها از شهادت ايشان به سنگر شهيد صفوي معروف شد – و همچنين احداث كانالهاي متعدد دفاعي و مقرهاي پشتيباني و تامين شن و ماسه مورد نياز كليه پروژه هاي جنگ، از اهم فعاليتها و تلاشهاي شبانه روزي مجموعه برادراني است كه با مديريت اين شهيد بزرگوار باعث پيروزي هاي تعيين كننده اي در صحنه هاي دفاع مقدس گرديدند. ☀️شهيد صفوي واقعاً انسان خستگي ناپذيري بود؛ با اطمينان مي توان گفت كه روزي 18 الي 20 ساعت كار مي كرد. بسياري از اوقات خواب وي در طول مسير و در جاده ها روي صندلي ماشين بود و ميزان استراحت او، به حد فاصل دو كار در بين راه بستگي داشت. از خصوصيت ديگر ايشان صبر و خويشتن داري در جنگ بود و با وجود فشارهاي كار مهندسي جنگ و مسئوليت سنگيني كه بر دوش ايشان بود، يك بار ديده نشد كه عصباني شود و به كسي تندي كند. عموماً‌ چهرة بشاش و صميمي و اخلاقي خوش داشت. غير از كار سخت و طاقت فرساي مهندسي، به كار فرد فرد بچه ها رسيدگي مي كرد و سعي داشت مسائل پرسنل خود را حل كند و به مشكلات برادران در حد مقدورات رسيدگي نمايد. از طرفي به دليل حضور مستمردر جبهه و مشغله و مشكلات كاري زياد، به ندرت موفق به ديدن خانواده خود مي شد. شهيد صفوي نسبت به بسيجي ها بشدت عشق مي ورزيد و آنها را خيلي قبول داشت و مي گفت: ما بايد جان خود را فداي بسيجي ها كنيم... ☀️آخرين باري كه براي ديدن خانواده رفته بود، صحنه بسيار عجيبي اتفاق افتاد. هنگام خداحافظي، پسر كوچك اين شهيد بزرگوار به برادر بزرگترش گفته بود: بابا را ببوس كه مي رود و شهيد مي شود و ما ديگر بابا را نمي بينيم. دختر كوچكش جلو ايشان را گرفته بود و با حالت گريه مي گفت: بابا يك روز ديگر پيش ما بمان تا اقلاً تو را سير ببينيم. ما تو را هيچ وقت سير نديديم... کتاب کشکول خاطرات دفاع مقدس، ناصرکاوه