eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
882 دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
15.2هزار ویدیو
515 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 | 🌟مانند علی بن ابی طالب (ع) در دعا میخوانیم «و لا تأخذه فی الله لومة لائم » در راه خدا حرکت کردن سختی و رنج دارد، موانع زیاد است و با صبر و استقامت راه انبیاء را ادامه دهید. 📚منبع: فرازی از وصیت نامه شهید مصطفی ردانی پور ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🍂 بررسی عملیات‌های دفاع مقدس 🔻 فتح المبین ۱ •┈••💠••┈• 🔅 موقعیت و وضعیت منطقه منطقه عمومی عملیات فتح المبین در غرب رودخانه کرخه واقع شده است که از شمال به ارتفاعات بلند و صعب العبور تیشه کن، دالپری، چاه نفت و تپه سیپتون، از جنوب به ارتفاعات بلند میشداغ، تپه های رملی و چزابه (شيب)، از شرق به رودخانه کرخه و از غرب به مرز بین المللی در شمال و جنوب فکه محدود می شود. زمین این منطقه از سه قسمت کوهستانی، تپه ماهوری و دشت تشکیل شده است و اختلاف ارتفاع آن از سطح دریا حدود ۲۱۰ متر است. بخش هایی از غرب و جنوب منطقه را تپه های رملی پوشانده است. در این منطقه، رودخانه کرخه از شمال به جنوب شرقی جریان دارد، رودخانه فصلی چیخواب در تابستان خشک و به هنگام بارندگی سیلابی می شود و عبور از آن محدود به پل های موجود بر روی محور دزفول - دهلران می باشد و رودخانه روفائیه که از آب های دامنه های جنوبی ارتفاعات شاوریه و تپه ۳۵۰ و شمال دشت عباس تشکیل شده و سواحل آن دارای شیب ملایم است، به هنگام بارندگی تحرک نیرو را برای مدتی، محدود و کند می کند. عوارض حساس منطقه عبارتند از: رشته ارتفاعات ۳۳۶، ۳۴۳، ۳۵۰ و ارتفاع شاوریه که بر محورهای پل عین خوش مسلط است، تپه علی گره زد، تپه ابو صلیبی خات، دامنه های جنوبی ممله و کمرسرخ، بخش های شمالی ارتفاعات تينه معروف به عین خوش و دامنه های غربی ارتفاعات تینه که بر محور ابوغریب به رودخانه دویرج مشرف هستند. عوارض دیگر شامل تپه برغازه، ارتفاعات رقابیه و دامنه های شمالی ارتفاعات میشداغ، تنگه ذلیجان و پل نادری می باشد. جاده های آسفالته دزفول به دهلران، عین خوش به چم سری، امامزاده عباس به چاه نفت، جاده تنگه ابوغریب و پل های احداث شده روی رودخانه های چیخواب و دویرج از مهم ترین راه های مواصلاتی منطقه هستند. موقعیت منطقه و عوارض حساس آن، آرایش خاصی را به دشمن تحمیل کرده بود که آگاهی نیروهای خودی از آن، زمینه وارد ساختن ضربات سهمگین را بر دشمن فراهم کرد. استعداد و گسترش نیروهای دشمن عراق در این منطقه لشکرهای ۱ و ۱۰ زرهی را تقویت و مستقر کرده بود و لشکر ۳ زرهی نیز احتیاط منطقه بود. ✵✦✵ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 بررسی عملیات‌های دفاع مقدس 🔻 طریق القدس ۱۹ •┈••💠••┈• 🔅 شهیدان عملیات موفقیت عملیات طریق القدس حاصل مقاومت و تلاش همه رزمندگان شرکت کننده در این عملیات، طراحان و فرماندهان هدایت کننده و همه نیروهای پشتیبانی کننده عملیات، به ویژه جانبازی ۶۷۴ تن از پاسداران و بسیجیان و ۱۲۵ تن از ارتشیان که در این عملیات به شهادت رسیدند، می باشد. 🔅 خسارات و تلفات دشمن در این عملیات ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر، ۲۰۰ دستگاه خودرو، ۱۳ فروند هواپیما و ۴ فروند هلی کوپتر دشمن منهدم شد. همچنین حدود ۳۵۰۰ تن از نیروهای دشمن کشته و ۵۰۰۰ تن زخمی شدند و ۵۴۶ تن دیگر به اسارت نیروهای خودی در آمدند و بیش از ۱۵ تیپ دشمن از ۱۰ تا ۹۰ درصد منهدم و از صحنه نبرد خارج شدند. در این عملیات همچنین حدود ۱۵۰ دستگاه تانک و نفربر، ۱۰۹ قبضه توپ ۱۵۲ میلی متری، ۲۵۰ خودرو، ۳۰ قبضه سلاح ضد هوایی ۲۳ و ۱۴ میلی متری و ۱۲۰ دستگاه ماشین آلات مهندسی نیز به غنیمت نیروهای خودی در آمد. 🔅ارزیابی عملیات جمهوری اسلامی ایران در پی موفقیت در دو عملیات فرماندهی کل قوا و ثامن الائمه (ع) و کسب تجربیات جدید، درصدد برآمد تا با یک اقدام بزرگ دیگر ضمن قطع ارتباط بین قوای دشمن در شمال و جنوب استان خوزستان، قوای متجاوز عراقی را تا مرزهای بین المللی عقب براند، برای همین تمامی توان بالفعل خود در جبهه های جنوب را متمرکز کرد و عملیات با موفقیت اجرا شد و هدف های مشخص شده به دست آمد. امام خمینی در نخستین واکنش در برابر پیروزی در عملیات طریق القدس، به اصلی اشاره فرمودند که جوهره و باطن تحولات اخیر و پیروزی ها به شمار می رفت و فراتر از پیروزی ظاهری در عملیات بود و از آن به عنوان فتح الفتوح، نام بردند: "آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخار آفرین است، روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان - که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم ارواحنا فداه هستند - می باشد و این است فتح الفتوح." پایان ✵✦✵ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 کباب سفارشی در اردوگاه عراق! •┈••✾💧✾••┈• مشعل سفارش کباب داده بود. ابتدا امتناع کردیم اما چاره ای نبود. از طرفی هم می دانستیم که اگر این خواسته را عملی کنیم، سفارش های دیگری از سوی سایر سربازها و نگهبانهای عراقی می رسد. بنابراین تصمیم گرفتیم چنان کبابی به خورد جناب مشعل بدهیم که نه او و نه سایرین دیگر هوس خوردن کباب آن هم از جیره گوشت اسرا نکنند. برای تدارک این نقشه ابتدا باید با مسئول آشپزخانه هماهنگی لازم را به عمل می آوردیم؛ بنابراین پیش آقای جمشیدی رفتیم و اجازه گرفتیم و بعد شروع به تهیه و تدارک کباب درخواستی جناب مشعل کردیم. گوشت را خوب چرخ کردیم و بعد با افزودنی های مجاز و غیرمجاز از جمله تاید و دوده و ... کباب را درست کردیم. جناب مشعل بعد از ساعتی آمدند و دستور سرو غذا را صادر فرمودند! ما نیز کباب را آوردیم. مشعل چشمهایش را پایین و بالا داد و سیخی از کبابها را برداشت که به دندان بکشد ولی یکباره تاملی کرد و مرا پیش خواند و گفت: اول خودت بخور. من که حسابی جا خورده بودم، گفتم: نه، هرگز! این سهمیه همه بچه هاست و من حاضر نیستم این گناه را به گردن بگیرم. ولی منطق ما بی اثر ماند و اجبار و زور جناب مشعل چیره و حاکم شد. پس، من هم به ناچار مقداری از آن کباب را که اگر روزی جلویم می گذاشتند حاضر نبودم بویش به مشامم برسد، خوردم و بعد مشعل شروع به خوردن بقیه کباب ها کرد. دل پیچه و حالت بسیاری داشتم و مدام حال تهوع به من دست می داد و ادامه پیدا می کرد و اگر دعای خیر بچه ها و عنایت خداوند نبود، حقیقتا جان سالم به در نمی بردم. اما بحمدالله بعد از گذشت ساعتی حالم جا آمد و رفته رفته خوب شدم. خودم را مشغول کرده بودم تا از فکر چیزی که خورده بودم بیرون بیایم که دیدم مشعل تلو تلو خوران با چهره برافروخته و دستی بر روی شکم جلوی در آشپزخانه حاضر شد و شروع کرد به داد و فریاد کردن که فلان فلان شده، مرا مسموم کردی! این چه کوفت و زهرماری بود که به من دادی؟ و اباطیل دیگری که همراه با دسر توهین و اهانت بود. من هم در پاسخ، مدام تکذیب می کردم و دلیل می آوردم که من هم از همان کباب خوردم، پس چرا من مریض یا به قول شما مسموم نشدم؟ مشعل که وضعیت ظاهری و عادی مرا دید، دیگر چیزی نگفت و رفت و با کمک و مساعدت پزشک عراقی اردوگاه جان سالم به در برد. ولی ظاهرا بعدها به قضیه پی برده و چند جا این مطلب را مطرح کرد. •┈••✾💧✾••┈• طنز جبهه http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
♦️سردار قاسم سلیمانی: هر كس به مدار مغناطيسی علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) نزدیکتر شد، اين مدار بر او اثر میگذارد؛ او کمیل‌بن‌زیاد می‌شود، او ابوذر غفاری می‌شود، او سلمان پاک می‌شود. ۹۵/۲/۱۴ ✍️ کانون پاسداران اهل قلم @ahleghalam1
📚📚 برشی از کتاب به تو می نازد صفحه 14👇👇👇 ❇️ اشرف هاج و واج مانده بود.هیچکس حرف او را باور نمیکرد.حتی عبدالحسین هم فکر میکرد او خیالاتی شده است.برق را خاموش کرد و همانطور که آرام آرام اشک میریخت،در را باز کرد و رفت داخل ایوان.برف همهء حیاط را سفیدپوش کرده بود.ایرانیتی که بالای پله ها نصب کرده بودند،با سوز سرمای زمستان،درب و داغان شده و شکسته بود و از وسط همان ایرانیت زهواردررفته،برف داخل ایوان میریخت.یک جفت دمپایی لنگه به لنگه را از بین برف ها بیرون کشید و پای برهنه اش را داخل آن کرد.گرمایی که از آمدن یاد قدیر به جانش افتاده بود،به حدی بود که هیچ چیزی نمیتوانست او را از حرکت منصرف کند.بی تفاوت به برف و بوران،دستش را گرفت به نردهء آهنی کنار پله ها که پوشیده از برف بود.از پله ها پایین آمد.پایین پلهء هفتم که رسید،کنار دیوار ایستاد و برق حیاط را روشن کرد.برف و سرما خانهء عبدالحسین را لا به لای سکوت پیچیده بود.آرام در حیاط را باز کرد و به کوچه رفت.نگاهش به انتهای کوچهء طولانی شهید بهشتی گره خورد که سراسرش را برف پر کرده بود.لبخندی زد و با خودش گفت : (( خدا هم برای آمدن قدیر فرش سفید پهن کرده. )) ✍️ کانون علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم 🆔 @ahleghalam1
📕 چند سطری از کتاب از منظر رهبر انقلاب: صفحه 34 👇👇👇 🔰شما اگر فرصت بكنيد بعضي از اين كتابهايي را كه راجع به وضع اجتماعي آمريكا نوشته شده است، بخوانيد، متوجه اين موضوع ميشويد ... من خودم كتابهاي متعددي در اين زمينه خوانده ام؛ نميدانم شماها هم خوانده ايد يا نه. ... مثلاً در زمينه ي همين مسائل انتخاباتي ، كتابي از اين نويسنده ي معروف نسبتاً چپ آمريكايي،هوارد فاوست، خواندم. او كتابهاي متعددي هم دارد. ... البته رمان نويس است. كتاب او شرح حال بچه اي است كه در اوايل قرن بيستم، خانواده اش از يكي از كشورهاي اروپايي مهاجرت ميكنند و وارد آمريكا ميشوند. اين بچه در آمريكا متولد ميشود،كه طبق قوانين آمريكا، اين بچه آمريكايي است.او بعداً وكيل دادگستري ميشود و سپس وارد انتخابات ميگردد.در آن كتاب،وضع انتخابات آمريكا را تشريح كرده است. شما ببينيد، اين تازه مربوط به اوايل اين قرن، سال هاي دهه ي ۲۰ و ۳۰ ، است؛ بعد از آن، به اعتراف همه ي كساني كه در اين زمينه ها داراي اطلاع هستند و چيزي نوشته اند، به مراتب از آن بدتر شده است. ... در واقع، پول و قدرت تبليغات كمپاني هاي بزرگ است كه بر همه ي امور اين كشور مسلط است؛ آنها كانديدها را معين ميكنند. ✍️ کانون علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم @ahleghalam1
👇 ☀️شهدا، همه تعلقات را از خود بریدند و خود را مسافر آسمان کردند، تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات کرده باشند و راز آزادی را بریدن از خویش ثبت نموده باشند... «یک جوری این نوجوان ۱۶ ساله, حرف می زد که انگار نه انگار تازه پشت لبش سبز شده و می خواهد استخوان بترکاند. یکهو بزرگ شده بود و به نظر می رسید از نوجوانی و ویژگی هایش  زودتر از آن چه که باید عبور کرده باشد. خیلی دوست داشت فرصت خدمت به دیگران را پیدا کند. توی تبلیغات و گردان تا گمش میکردی، می دیدی👈مشغول شستن ظرف و لباس بچه ها میشد، در حالی که  به خاطر شرایط خوب مالی در زندگی شخصیش هیچ وقت، اجازه و شرایط کار کردن را نداشت. تو ناز و نعمت و روی پر قو بزرگ شده بود. تمام دنیای پر زرق و برق را رها کرده بود و آمده بود جبهه... برای خودسازی و نگهداشتن این روح بزرگ در کالبد کوچکش، کارش سخت به نظر می رسید. ☀️او و برادرش که دو برادر دو قلو بودند، در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمده بودند، پدرشان می‌خواست که آن‌ها را در زمان جنگ به سوئد بفرستد ولی آن‌ها از دست پدر خود فرار کردند و به جبهه آمدند. این شهید برای خودش عارفی به تمام معنا بود، از همان‌هایی که حضرت امام (ره) فرمودند ره صد ساله را یک شبه پیموده‌اند. یکی از این دو برادر(احمد) در یکی از عملیات‌ها زخمی شد و محمودرضا هم، در گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود که شهید شد. ☀️این بچه ۱۶ ساله در وصیتنامه خود نوشته بود: «خدایا شیطون با آدم نقد معامله میکنه میگه تو گناه کن و من همین الآن مزش رو بهت میچشونم ولی تو نسیه معامله می کنی،میگی الآن گناه نکن و پاداشش رو بعداً بهت میدم، خدایا بیا و این دفعه با من نقد معامله کن»که البته این اتفاق هم افتاد و در عملیات بعدی که عملیات والفجر۸ بود در فاو شهید شد... ☀️مناجات شهید محمود رضا استاد نظری ☀️آقا؛ دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم. آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد ... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی ... ☀️مولای من؛ سرم را به سینه ات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم ... ☀️دوست دارم وقتی نگاهم می کنند و باهام گرم می گیرند و میل با هم بودن را دارند، احساس غرور و خودپسندی و بزرگی و خوب بودن و برتری نکنم. در عوض بترسم و شرم کنم از آن روزی که پیش همین دوستان پرده را بالا زنی و مرا پیش چشم پاکشان افشا کنی. آن وقت من از خجالت بگویم: یا لیتنی کنتُ ترابا ... ای کاش من خاک بودم ... 🌷خدایا؛ به من لیاقت خوب بودن دادی و این طور بین دوستان نشانم دادی، پس لیاقت حقیر شمردن خود در مقابل آن بزرگان را هم بده تا گمراه نشوم ... 🌷خدایا؛ من از روشنی روز فرار کردم و به سیاهی شب پناه آورده، به این امید که در پناه تو باشم و با تو درد دل کنم ... مرا از تاریکی شب چه باک و ترس که سیاهی را در درون سینه ام دارم و در تاریکی شب می نشینم که در تاریکی، سیاهی قلبم را پاک کنی. 🌷خدایا؛ تو با بندگانت نسیه معامله می کنی و گفتی: ای بنده، تو عبادت کن، پاداشش نزد من است در قیامت. اما شیطان همیشه نقد معامله کرده با بندگانت و می گوید: گناه کن و درعین حال مزه اش را به تو می چشانم ... پس خدا؛ برای خلاصی از این هوسها، تو مزه عبادتت را به من بچشان که بالاترین و شیرین ترین مزه هاست.... ☀️بعد از شهادتش باتفاق دوستان به منزلشان رفتیم، پدر و مادرش را دیدیم و از بچه هایش صحبت می کرد و مثل ابر بهار گریه می کردند... پدرش که ساکت شد گفت👈 همه کارها را برای مهاجرت به سوئد کرده بودم، که این دو تا دوقلو، احمد و محمود نیامدند، احمد شبها می رفت بسیج می خوابید و محمود هم رفته بود حوزه آقا مجتهدی، طلبه شده بود. بعضی اوقات که منزل میامدند، سر سفره من ، نمی آمدند کنار سفره!؟ فرش را کنار میزدند و یه چفیه می انداختند روی زمین و برای من نون و ماست می خوردند ... آخرش هم پول و ماشین و خانه و اروپا را گذاشتند و رفتند👈 جبهه... احمد زخمی شد و محمود هم شهید شد... کتاب زندگی به سبک شهدا ، ناصر کاوه
💢وزارت دفاع روسیه و کشف مدارک جدیدی از آزمایشگاه های تحقیقات بیولوژیک آمریکا در اوکراین: خبرنگار المیادین از مسکو : شرکتهای دارویی فایزر، مدرنا، میرک و گلعیادساینسز آزمایش های انسانی را در اوکراین انجام داده اند این چهار شرکت تمامی استانداردهای ایمنی جهانی را برای کاهش هزینه هایشان دور زده اند.. وزارت دفاع روسیه: پنتاگون به لطف تجربیاتی که در اوکراین بدست آورده، دستیابی به داده های مرتبط به پادتن های بیماری هارا در مناطق خاصی افزایش داده است. همچنین در اطلاعات بدست آمده مشخص شده کسانیکه مسئول فعالیتهای نظامی بیولوژیکی در اوکراین بوده‌اند، همگی از سران و رهبران حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا هستند. همچنین برای روسیه آشکار شده که کشور لهستان همراه با ایالات متحده آمریکا در امورات لابراتوار های بیولوژیکی اوکراین شراکت داشته است.. ♻️ کانال امپراتوری مقاومت
*🔹گاندی قشنگ میگه :* *( اگر جرأت زدن حرف حق را نداری ، لاأقل برای کسانی که حرف نا حق می زنند ؛ دست نزن )* *🔹ناپلئون می گوید :* *( دنیا پر از تباهی است ، نه به خاطر وجود آدم های بد ، بلکه به خاطر سکوت آدمهای خوب )* *🔹گرگ همیشه گرگ می زاید ، گوسفند همیشه گوسفند .* *تنها فقط انسان است که ؛ گاهی گرگ می زاید و گاهی گوسفند .* *🔹وقتی برنامه های شعبده بازی رو نگاه می کنیم ، متوجه نکته خوبی میشیم :* *مردم برای کسی دست میزنن که گیجشون کنه ، نه آگاهشون !!!* *✳️ جهاد تبیین یعنی ؛ سکوت نکردن و آگاهی دادن .*
🔴یکی از سخت ترین امتحان های الهی!(حتما بخونید!) 🍀 وقتی قوم بنی اسرائیل در طول مسیر به سوی سرزمین موعود احساس گرسنگی کردند، نزد موسی(علیه السلام ) آمدند و طلب غذا کردند. 🌹موسی علیه السلام دعایی کرد و از آن پس به اذن خدا از آسمان بلدرچین بریان برایشان فرود می آمد و از زیر بوته ها شیره ی عسل و چشمه های آب جاری گردید. 🌧برای در امان ماندن از گرمای روز بالای سر ایشان ابری ظاهر گردید و نسیم خنکی در مسیر به سویشان می وزید. 🛑ولی مدتی نگذشته بود که بزرگی از بنی اسرائیل نزد پیامبر آمد و گلایه کرد که ای موسی!! ⚡️تا به کی فقط این غذای تکراری را بخوریم!ما سبزی و عدس و خیار و هویچ و چغندر و... می خواهیم و اگر این ها را به ما ندهی از همین راهی که آمده ایم بر می گردیم!! 🌷موسی(علیه السلام) حیرت زده به ایشان گفت: ما به سرزمین موعود می رویم، این مدت را تحمل کنید تا در آن جا از نعمات گوناگون بهره ببرید. 🔥ولی قبول نکردند! 🌷موسی به آن ها خطاب کرد:برگردید مصر!!! 💥بنی اسرائیل هم مغرور و حق به جانب بار و بندیل جمع کردند و راه مصر در پیش گرفتند. چند قدمی نرفته بودند که ابر بالای سرشان محو شد. غذا و نوشیدنی هایشان از بین رفت. 🍂ناچار با حال نزار و پریشان نزد موسی بازگشتند که: ما اشتباه کردیم. ⚘موسی علیه السلام به ایشان فرمود: خدا توبه شما را می پذیرد ولی به خاطر این نافرمانی، باقی مسیر تا سرزمین موعود را بدون نعمات قبلی باید طی کنید. ♦️این شد که بنی اسرائیل دوباره به راه افتادند و این بار با فلاکت و سختی روزها را شب می کردند. حتی کار به جایی رسید که به ملخ خوری و مارمولک خوری افتادند! 💥 این یعنی بنی اسرائیلیان در مهمترین آزمون الهی که آزمون اقتصادی است مردود شدند.... 🌎حالا قضیه ی امروز جامعه ماست! تا دولت روحانی بود که شده بود نمک روی زخم مردم،اجناس رو یک شبه گرون میکرد نه توضیحی به مردم میداد نه یه قرون به یارانه ها اضافه میکرد! حالا دولت آقای رئیسی اومده برای جراحی غده های سرطانی دولت قبلی ،که آفت جون اقتصاد کشور شده داره تلاش میکنه.. در سال اول دولتش با وجود اینکه تا خرخره زیر بار بدهی های دولت روحانیه،اما یارانه های مردم رو ۱۰ برابر بیشتر از قبل کرد که اگر ناچارا بعضی از اجناس گرونتر شدن حداقل در حد توانش باری از دوش مردم برداره تا فشار کمتری بهشون وارد بشه، همچنین برای مردم ارزش قائل شد باهاشون صحبت کرد و دلگرمی داد.. حالا یه عده همیشه ناراضی دوباره گیر دادن که: الان مرغ شده کیلویی ۶۰ تومان و اقای رییسی کمک معیشتی رو نفری ۲۵۰ افزایش داده یعنی اندازه دو تا مرغ تقریبا دو کیلویی!این یارانه به چه درد میخوره؟ 🛑توجهتون رو جلب میکنم به اینکه زمان روحانی مرغ شد کیلویی ۳۵ تومن،اما یارانه همون ۴۵ تومن بود!پس میشد فقط یک کیلو مرغ خرید! ✍️بر فرض که زمان آقای رئیسی مرغ بشه کیلویی ۶۰ تومن!۲۵۰ تومن به شما تعلق گرفته یعنی میشه ۴ کیلو مرغ خرید! پس باز آقای رییسی خیلی با انصاف تر از روحانی بوده تا اینجا! ⚫️قوم بنی اسرائیل بهانه گیر بودن،هیچ وقت از هیچی راضی و شاکر نبودن و دست از طلبکار بودن برنداشتن.. قوم بنی اسرائیل نباشیم🙏