🔰 #شهدا | #شهید_چمران
🔻شهیدمصطفیچمران:
من دنیا را طلاق دادم. خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند. مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد. روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و ازهمه چیز خود گذشتم. از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد.
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #پیام_فرمانده | #بیداری_ملّت
🔻امامخمینی(ره):
جنگ برای ما، ما را بیدار کرد. آن رخوت و سستی اگر پیدا می شد، دوباره برگشت به یک قرصی و محکمی.
۱۳۵۹/۸/۱۴
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
📔 #بخوانید | #کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب: غواص دریا دل
🔻نیمنگاهی به زندگی شهید محمدعلی معصومیان که پیکر او پس از یازده سال در گلزار شهدای بیشهسر به خاک سپرده شد.
✍ نویسنده:مصیب معصومیان
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🎨 #کلام_شهید | #نماز
🔻 شهید آیت الله دستغیب: هیچ چیز پس از خداشناسی از نماز افضل نیست.
📍 کاری از مرکز طراحان راهیان نور
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
📍انقلاب اسلامی همان اسلام است...
🌟من و تو می دانيم كه انقلاب اسلامی كه همان اسلام است اكنون در زمان و مكانی واقع شده است كه برای پيروزی آن نبايد از هيچ كمكی دريغ كرد . بايد به ديگران بفهمانيم كه اسلام قربانيان بزرگی از آغاز تا كنون داده و راحت به دست ما نرسيده و بايد برای آن طبق وظيفه ای كه داريم و خدا از ما خواسته كوشش كنيم . سستی ما در اين زمان باعث می شود تا در روز قيامت مورد مؤاخذه و باز خواست خدا قرار گيريم و آن وقت است كه پاسخی برای گفتن نداريم .
🌷شهید منصور عابدینی🌷
#قهرمانان_جبهه_غرب_کشور
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #یادمان_شهدای_پاوه
🔻ما خود نمی رویم روان از قفای کس،
او می برد که ما به کمند وی اندریم...
با پای دل راهیِ دیار نور شو...
#راهیان_نور_غرب_و_شمالغرب_کشور
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🎨 #لوح | #مرکزطراحان
💠 شهید محمد ابراهیم همت:
هر موقع در مناطق جنگی راه رو گم کردید، نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را می کوبد همان جبهه خودی است.
#شهید_همت
🔅 طراح | خادم الشهدا
📍کاری از مرکز طراحان راهیان نور
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🎨 #عکس_نوشته | #مرکز_طراحان
✍🏻 شهید محمود رادمهر ؛
🔻پروردگارا، نمیدانم که چه زمانی، در کجا و چگونه به دیدار تو خواهم شتافت. اما عاجرانه از تو میخواهم که اولا مرگ من در راه دفاع از دینت قرار دهی و در این راه توفیق شهادت در راه خودت را نصیبم کنی. ثانیا زمان، مکان و نحوه شهادتم را به گونهای قرار دهی که بیشترین پیروزی، سود و عزت را برای اسلام عزیز و شیعیان امیرالمومنین (ع) و حزب الله؛ و بیشترین شکست، ضرر و ذلت را برای دشمنانت و حزب شیطان در پی داشته باشد.
📍کاری از مرکز طراحان راهیان نور
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
📆 #تقویم | #دانلود_کنید
🔻تقویم تخصصی راهیان نور سال ۱۴٠۱ منتشر شد
📍ویژگی های تقویم؛ روز شمار دفاع مقدس،
معرفی شهدای شاخص، معرفی یادمانها
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم
#متروپل
🎥 شهید حاج قاسم سلیمانی: من دستبوس بچههای آبادان هستم
بسیار دیدنی!از دست ندهید
🇮🇷 لیشار /لیستانتشار/
با ما همراه باشید:
https://eitaa.com/joinchat/438698090C7e4db3fe64
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_فرمانده_رمز_نزدیکی_ظهور
تاحالا فکر کردین چرا سلام فرمانده این قدر محبوب شده؟!
یکی از مباحث مهم و کلیدی در فرج امام زمان استغاثه و دعای همگانی است...
#اندکےصبرسحرنزدیڪاست
#اللهمعجللولیکالفرج
🔴 اندر مصائب سلبریتی های وطن فروش
خیلی سخت است که دلت با غرب باشد و حالت از کشورت به هم بخورد ولی مجبور باشی در آن بمانی!
به این دلیل که درآمدت از جیب هموطنان است و غربی های حسابگر فقط به خاطر توهین به سرتاپای همین کشور و تولید نفرت و فتنه بین مردم آن تحویلت می گیرند!!
#جنگ_شناختی
#جریان_تحریف
#نفوذ
✍"قاسم اکبری"
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆چیزی که رئیسی از روحانی تحویل گرفت و انتظار فوری مردم از رئیسی
🔹با کسری 420هزار میلیاردی بودجه که روحانی بجا گذاشت و 1367هزار میلیارد تومان بدهی دولت
پول و فرزندآوری
🔸فردی خدمت حضرت رسول(ص) آمد و عرضه داشت: یا رسولالله اوضاع مالی زندگیام خراب است، حضرت فرمود: صدقه بده آن فرد گفت: می میگویم وضعم خراب است و شما میگویید صدقه بده. حضرت فرمود: «الصدقة تجلب الرزق»؛ صدقه، جلب کننده رزق است.
یکی از راه های افزایش رزق صدقه است.
🔸راهکار قویتر فرزندآوری است
چنانکه پیامبر گرامی اسلام فرمودهاند: «اِتَّخِذُوا الأهلَ؛ فإنّه أرْزَقُ لَکُم: اهل و عیال اختیار کنید؛ زیرا این کار روزى شما را بیشتر مىکند».
🔸کار کردن زیاد و بیشتر خیلی تاثیر مستقیم در رزق ندارد هر چند از عوامل اصلی به دنبال رزق رفتن است اما بیشتر عوامل رزق معنوی هستند.
🔸مثلا در روایت داریم تاثیر بین الطلوعین در رزق از کار کردن روی دریا برای جلب رزق بیشتر است.
🔸صدقه، بیداری بین الطلوعین و همین فرزندآوری خودشان باعث افزایش رزق هستند.
🔸«لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ:
فرزندانتان را از بیم فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم».
🔸 من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب...
هر کس تقوای الهی پیشه کند(گناه نکند)، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند،
و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند.
🌷چند واحد👈 #خمینی_شناسی (۷)
☀️هنگام بمباران تهران در اواخر جنگ نیز که برای مدتی، تهران مورد تهاجم موشکی دشمن قرار داشت، روزانه گاهی بیش از ده موشک به تهران اصابت می کرد و تعداد زیادی از آنهایک خط منحنی را در شعاعی نزدیک به جماران تشکیل می دادند... اکثر ساکنان تهران و شمیران به شهرهای امن پناه برده بودند، ولی حضرت امام (ره) به هیچ وجه در محل اقامت و در انجام کارها و برنامه های روزانه شان کمترین تغییری ندادند. حتی محل نشستنه شان در اتاق که دراتاق که تقریبا پشت شیشه بود عوض نشد... تنها کاری که در محل اقامت حضرت شان انجام شد، چسباندن نوار چسب به شیشه ها بود. ایشان هرگز به پناهگاهی که ظاهرا به خاطر ممانعت نکردن امام (ره) تحت عنوان دیگری در نزدیک محل اقامت شان ساخته بودند نرفتند. بعدهم با توجه به اینکه با دستگاه مخصوصی به طور مداوم، قلب حضرت امام (ره) تحت کنترل بود و کمترین تغییر در تپش قلب مبارکشان، روی صفحه مانیتور منعکس و ثبت می شد، از یکی از پزشکان مراقب، تحقیق کردم معلوم شد که این حوادث و صداهای مهیب که برای یک لحظه هم که شده، قلب همه را تکان می داد، در مورد حضرت امام(ره) که مصداق بارز «كالجبل الراسخ لاتحركه العواصف بودند»، نه فقط در ظاهر چهره پرصلابتشان کمترین تغییری ایجاد نمی کرد، حتی در دستگاه های عصبی و قلب آکنده از ایمان و توکل شان نیز هیچگونه لرزشی به وجود نمی آورد..
. چرا که او به حقیقت «لن يصيبنا إلا ما كتب الله علينا» واصل شده وضمیر آرام و قلب مطمئن او بار سفر آخرت را بربسته بود و لحظه مرگ خود را آغاز حیات راستین خویش می دانست وچون فقط از خدا می ترسید و تنها اراده او را حاکم بر هستی یافته بود، دیگر در وجودش جایی برای ترس جز از او یافت نمیشد.... راوی: محمد حسین رحیمیان
منبع: کتاب: برداشته هایی از سیره امام خمینی
☀️ یکی از نزدیکان امام خمینی(ره) می گوید: روز ۱۲ بهمن ۵۷ هنگامی که امام از هواپیما پیاده شد، به هیچ وجه حاضر نشد جلوتر از برادر بزرگش راه برود... امام (ره) با همه محترمانه برخورد می کردند، در دوران زندگی شان تاکنون ندیدم یک مرتبه کسی را بلند صدا کنند، اسم کارگرشان را هم سبک صدا نمی زنند و با احترام نام می بردنند...
☀️یکی از مسئولین حکومتی برای انجام کاری اومده بود پیش امام خمینی (ره). ایشون میگه وقتی می خواستم به حضور امام خمینی (ره) برسم، من جلو رفتم و پدرم پشت سرم وارد اتاق شد. بعد از ورود، پدرم رو به امام(ره) معرفی کردم. امام خمینی نگاهی کردند و فرمودند: این آقا پدر شما هستند؟ گفتم: بله... فرمودند: پس چرا شما جلوتر ازایشان راه افتادی و وارد اتاق شدی؟!!!...
☀️یکی از نوادگان دختر حضرت امام (ره) از ایشون پرسیدند: آقا! ما چه کنیم که شوهرمان رفتارشون با ما مثل رفتار شما با خانم شود؟ حضرت امام فرمودند: شما هم فداکاری کنید... دکتر گفت: برو به امام بگو به خاطر این که کمتر دارو بخورید، باید این یک سیخ کباب را میل کنید. امام فرمود: نمی خورم. به دکتر که گفتم... گفت: به امام بگو برای این که فلان قرص را نخورید،کباب را بخورید. مطلب را به امام گفتم.او یک نگاهی به من کرد و فرمود: این میز را بخور. گفتم: بله آقا؟ فرمود: این میز را بخور. حاج احمد آقا و نوه امام (خانم اعرابی) هم بودند که زدند زیر خنده. خود امام هم خندید و بعد گفتم: آقامن که نمی توانم میز را بخورم. امام فرمود: همان طور که تونمی توانی این میز را بخوری، من هم نمی توانم هر روز کباب بخورم... |
منبع: برداشته هایی از سیره امام خمینی، محمد حسین رحیمیان
☀️حضرت امام روزی به آقا مصطفی می فرمایند تو که میگویی ایشان عارف بزرگی هستند بروید و به ایشان بگوئید که من در فلان تاریخ چه خوابی دیده ام؟... حاج آقا مصطفی می روند خدمت آیت الله کشمیری... آیت الله کشمیری در جواب سوال آقا مصطفی می فرمایند: که به پدرتان عرض کنید که شما خواب دیدید که فوت کرده اید و شما را در قبر می گذارند و زیر سر شما سنگی هست که شما را اذیت میکند، آقا امیرالمومنین (ع) می آیند و آن سنگ را بر می دارند و شما راحت میشوید... پس از این که آقا مصطفی صحبت های آیت الله کشمیری را بیان می کند در این موقع حضرت امام (ره) می فرمایند: بله! من همین خواب را دیده ام، حالا برگرد و تعبیرش را بپرس... آیت الله کشمیری می فرمایند: که این نجف به مانند قبر است، ایشان در مضیقه و تنگنا هستند و آن سنگ موانعی هست که در سر راه اهداف ایشان هست و آقا امیرالمومنین (ع) آن مشکلات را از سر راه ایشان بر می دارند و ایشان پیروز میشوند و بر می گردند به ایران و به اهداف شان می رسند... رحیم صفوی در توضیح ماجرای خواب امام خمینی(ره) و تعبیر آن توسط آیت الله کشمیری ادامه داد: آقا مصطفی میگویند که در اینجا از آیت الله کشمیری سوال کردم که من در آن پیروزی جایم کجاست؟... آیت الله کشمیری در پاسخ می فرمایند که شما در آن زمان نیستید...
🌷چند واحد👈 #خمینی_شناسی (۶)
💌امام خمینی و محبت به خانواده
🌷 نامه معروف حضرت امام خمینی به همسرشان پرسیدیم. این نامه در فروردین 1312/ ذی القعده 1351 از بیروت پایتخت لبنان با موضوعی خانوادگی خطاب به خانم خدیجه ثقفی و به قلم امام خمینی (ره) اینگونه نوشته شده بود:
☀️«تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. حال من با هر شدتی باشد میگذرد ولی بحمدلله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم، حقیقتا جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد. در هر حال امشب شب دوم است که منتظر کشتی هستیم، از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت میکند ولی ماها قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتا تکلیف تکلیف معلوم نیست امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم که همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل، از این حیث قدری نگران هستیم ولی از حیث مزاج بحمد الله به سلامت، بلکه مزاج بحمد الله مستقیم تر و بهتر است... ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت ، روح الله.»
☀️هر کس از خانواده امام که به دیدارشان می رفت ، احساس می کرد که آقا خیلی دوستش دارد، همه این احساس را داشتیم که امام بیش تر از همه به ما علاقه دارد... من یادم نمی آید که به اتاق امام وارد شده باشم و ایشان لبخند نزده باشند. اگر وقتی وارد اتاق می شدیم و ایشان مشغول خواندن قرآن بودند، از ما اجازه می گرفتند که خواندن این صفحه را تمام کنند، و بلافاصله آن صفحه را تمام می کردند و بعد به ما اظهار محبت می فرمودند
☀️امام خودشان چایی شان را درست می کنند، و خودشان قوری و استکان خود را می شویند، حتی برای ما اگر دیدن شان برویم، چای می ریزند و می آورند، هنوز ایشان با این سن و با این مقام به من که فرزند کوچک شان هستم، نمی گویند که، پاشو یا مثلا این کار را بکن و یا آن چيز را بیاور...
☀️ امام هیچ وقت به ما دستور نداده اند بارها می شد که مشغول نوشتن بودند و تشنه شان میشد، عینک شان را زمین می گذاشت و به سراغ یخچال کوچک می رفت و آب می خوردند، و برمی گشتند و مشغول مطالعه و نوشتن می شدند...
☀️امام در عین قاطعیت در امور بسیار متواضع بودند، هیچگاه درمنزل به اهل خانه امر و نهی نمی کردند... کارهای شخصی خود را شخصا انجام می دادند. امام برای یک لیوان آب به کسی فرمان نمی دادند، و و همواره احترام خاصی برای همسرشان قائل بودند، ایشان وقتی به مجلسی وارد می شدند به همگان سلام می کردند، و حتى اهل منزل ایشان نیز کمتر توانستند در این کار از امام پیشی بگیرند...
کتاب چند واحد خمینی شناسی، ناصر کاوه
راوی: زهرا مصطفوی، دختر امام
🌷چند واحد👈 #خمینی_شناسی (۴)
سلام علیکم
⛔️ خيال نكنيد امام سال ۵۷ همان امام سال۶۸ بود/ امام روزبهروز جلوتر میرفت و خودش را کاملتر میکرد.
✍رهبرمعظم انقلاب: شما خیال نکنید که امامِ سال ۶۸ که به جوار الهی رفت، همان امامِ سال ۵۷ بود که وارد ایران شد.نخیر، امام خیلی جلو رفته بود، خیلی پیشرفت کرده بود، خیلی بالا رفته بود... خدا شاهد است که بعد از هر ماه رمضان، گاهی که خدمت امام میرسیدم، برایم محسوس بود که در این ماه رمضان، امام نسبت به گذشته بالاتر رفته، پرواز کرده و از مادّه دورتر شده است.روزبهروز جلوتر میرفت؛ و خودش را کاملتر میکرد. انسان مؤمن، این است, «من ساوی یوماه فهو مغبون». اگر دو روزمان مثل هم باشد، سرمان کلاه رفته است. مغبون 👈 یعنی فریب خورده، سرکلاه رفته. و کسی که فردایش از امروزش بدتر باشد، 👈«فهو ملعون»؛ یعنی طرد شده است... ۶۹/۱۱/۲۹
📣بیدار باشید و هوشیار که بازیگران سیاسی و سیاست مداران حرفه ای غرب و شرق زده و دستهای مرموز جنایتکاران پشت پرده لبه تیز سلاح خیانت و جنایت کارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است... صحیفه امام خمینی(ره) ج 21 ص432
#هیچحیوانی_به_جهنم_نمیرود
#ولی_ما...❗️
✅حضرت آیتالله: دیدن عالَم وحوش و حیوانات برای اهلش مایه عبرت است، هرچند از عالم اِنس هم میشود عبرت گرفت. حیوانات با اینکه مقام شان از انسان پستتر است، به جهنم نمیروند، ولی انسان با این عظمت به جهنم میرود، بلکه محکوم به خلود در نار میگردد، با اینکه میتواند با یک گام برداشتن به مَلَک برسد، و به بهشت و خلود در بهشت دست یابد! 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۹۹
💢 به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه مینمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان وبا فداکاری های آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید. امام خمینی (ره)👈 ۲۶ بهمن ۱۳۶۱
💥به نام خداوندی که روح الله را از نوفل لوشاتو به تهران آورد... امامی داشتیم که دم خدا را دید. و سیلی زد به صورت کدخدای دنیای سلطنت طلب ها و لیبرال ها و ملی گراهای مثلا مذهبی (که البته با جاسوسی برای صدام ملی گرا بودنشان پنبه خورد وبا مخالفت باحکم الهی قصاص، مذهبی بودنشان پشم شد)
💥 دیروز امام ما پوزهٔ غرب و شرق را به خاک مالید و قدرت کوخ نشینان و مستضعفین جهان را به رخ دنیا کشید... اما امروز مثلا خط امامی ها با شکم پُر تفسیر خواب می کنند که امام مخالف مرگ بر امریکا بود و باید دم کدخدای دهکدهٔ جهانی را ببینیم‼️
💓امام ما امام پابرهنه ها بود و مستضعفین را ولی نعمت انقلاب می دانست. امام ما چشم فتنه را کور کرد و خلع نمود ساده لوحی ملبس را امام ما فرمود دست و بازوی بسیجی ها را می بوسم و هرگز دست نداد با فتنه گری و عکس یادگاری نگرفت با هیچ براندازی👌 و تا زنده بود پای هیچ فتنه گری را به بیتش باز نکرد... امام ما امام خط شکن های بازی دراز و طلائیه بود... امام ما امام آن کارگر روستا زاده بود. نه امام عافیت طلب ها و اشرافی ها👌خمینی را باید در صحیفه ی نور جستجو کرد. قابل توجه آقایان و خانم ها👈 (اصولگرا, اصلاح طلب, اعتدالیون, چپ و راست,انقلابی های خسته و ...)
💥 با برند #خمینی کلاه بر ندارید از سر امت... #مکتب_خمینی و طی طریق در خط امام را... باید #خمینی را در #کلام_امام_خامنه_ای جست و باید #حفظ_آرمانهای_خمینی را از شهدا آموخت ...
‼️ امام ما را خرج خستگی و پاپس کشیدنتان از #آرمانهای_خمینی نکنید ...
#خمینی_تحریف_شدنی_نیست ...
#همانطوری که #فاطمه_فاطمه_است ....
#خمینی_هم_خمینی_است ...
چون 👈 پسر زهرا (س) است ...
#خمینی_روح_خداست ...
#خمینی_و_ما_ادراک_الخمینی‼️
#کتاب_چند_واحد_خمینی_شناسی #ناصر_کاوه
🚩تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند
🌷چند واحد👈 #خمینی_شناسی (۵)
#قاطعیت_امام_خمینی
☀️آقای محمد هاشمی، مدیرعامل صدا و سیمای جمهوری اسلامی : با کمال تأسف و تأثر روز گذشته، از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج می گردد، و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فردتوهین کننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از اینگونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینه ها قوۀ قضاییه اقدام می نماید...
9 / 11 / 67 روح الله الموسوی الخمینی
💢به هیچ کس امید نبندید الّا خدا
امام خمینی(ره): به شما میگویم که از هیچکس نترسید الّا خدا و به هیچ کس امید نبندید الّا خدای تبارک و تعالی و اگر امید خودتان را به خدای تبارک و تعالی تمام کنید، به این معنا که تام بشود این امید شما، اطمینان برای شما بیاورد این امید شما، من به شما اطمینان میدهم که آسیبی این مملکت نبیند... صحیفه امام؛ ج۱۳؛ ص۱۴۹
🌷راس امور، تهذیب نفس است👇
تا اصلاح نکنید نفوس خودتان را، از خودتان شروع نکنید و خودتان را تهذیب نکنید، شما نمی توانید دیگران را تهذيب کنید. آدمی که خودش آدم صحیحی نیست نمی تواند دیگران را تصحیح کند، هرچه هم بگوید فایده ندارد...
🌷تهذیب بر تعلیم مقدم است.
تزکیه قبل از تعلیم و تعلم است؛ یزکیهم. پیغمبر آمده است اینها را تزکیه بکند. پرورش بدهد. نفوس را مهیا کند و بعد يعلمهم الكتاب والحكمة. بعد تعلیم کتاب و حکمت بکند، که اگر کتاب و حکمت با پرورش توأم نباشد و با ترکیه توأم نباشد، موجودی که از او بیرون می آید همین موجوداتی می شود که در مجلس سنا و در مجلس شورای قبل از انقلاب بود...
🌷گرایش به دنیا دون شان روحانیت است.
من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود می خواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زی روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و برحذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست...
🌷عدم انطباق گفتار و انطباق گفتار
این طبقه ای که می خواهند مردم را ارشاد کنند، اینها باید اقوال شان با اعمال شان موافق باشد، یعنی شمایی که مردم را تحذیر از دنیا می کنید، اگر خدای نخواسته، خودتان توجه تان به دنیا باشد و حریص در دنیا، مردم دیگر از شما باور نمی کنند؛ بلکه انحرافات در آنها پیدا می شود.
#کتاب_چندواخد_خمینی_شناسی
#ناصرکاوه
🌷 سلام از امروز تا روز میلاد امام رضا (ع) با خاطراتی درباره عنایت و محبت امام رضا (ع) به شهدا و رزمندگان، تحت نام «کتاب شهدا و اهل بیت» در خدمت شما عزیزان هستیم (۱)
عیدی
☀️پای راستش توی عملیات والفجر هشت مجروح شده بود. دکترهای بیمارستان گفتند که کاری از ما ساخته نیست، باید قطعش کنیم؛ ولی پرویز قبول نکرد. سراغ یک دکتر دیگر رفتیم؛ ولی نسخه او هم کاری از پیش نبرد. پرویز گفت: «برویم مشهد.» خواب دیده بود که امام رضا(ع) او را برای زیارت طلبیده اند. چند روز قبل از عید نوروز به مشهد رسیدیم. چیزی به سال تحویل نمانده بود. خودمان را رساندیم به نزدیک ترین نقطه حرم به ضریح و مشغول دعا و زیارت شدیم.
دعای توسل می خواندم که سال تحویل شد و همه مردم از جا بلند شدند. یک مرتبه دیدم که پرویز هم از جا بلند شد؛ درحالی که عرق کرده بود و زار زار گریه می کرد. چند بار گفتم: «عصا را بگیر»؛ ولی او بدون توجه به من رفت به سمت ضریح. نمیدانم بین او و امام رضا ؟ چه گذشته بود؛ ولی این قدر میدانم که وقتی از حرم برگشتیم، دیگر خبری از درد پاهایش نبود و پرویز با خوشحالی از حرم تا خانه را میدوید...
کتاب شهدا و اهل بیت، ناصر کاوه
شهید پرویز بیات : سایت خبری جام نیوز، تاریخ انتشار: ۲دی ۱۳۹۳
🌷وقف امام رضا
☀️شروع تحصیلش در حوزه علمیه، با تعهدی به امام رضا بود. عهد بسته بود که زندگی اش را وقف م امام رضا کند؛ در عوض از حضرت کا تقاضا کرده بود که در سختی ها و تنگناهای زندگی، رهایش نکنند.
تعریف می کرد که مدت ها بعد در قم ساکن شدم. یکی از آشنایان دچار مشکلی شد و از من پنج هزار تومان درخواست کرد. با اینکه اول زندگی ام بود و آن مقدار پول نداشتم، تا فردا مهلت خواستم تا ببینم چه کار می شود کرد. بعد از نماز صبح، به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و عرض کردم: «خانم! من به برادر شما تعهدی دادم و در مقابل، تقاضایی کردم. امروز، روز آن تقاضای بنده است تا یک انسان مضطر را نجات دهم.» نماز صبح را خواندم و مشغول تعقیبات شدم که دستی از پشت، به کتفم خورد و گفت: «آقای ابوترابی این پاکت مال شماست.» مهلت تشکرکردن هم نداد و رفت. وقتی پاکت را باز کردم دیدم همان مبلغی است که آن آقا نیاز دارد....
کتاب شهدا و اهل بیت، ناصر کاوه
حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی، ابر فیاض، ص ۲۱ و ۲۲
🌷 سلام از امروز تا روز میلاد امام رضا (ع) با خاطراتی درباره عنایت و محبت امام رضا (ع) به شهدا و رزمندگان، تحت نام «کتاب شهدا و اهل بیت» در خدمت شما عزیزان هستیم(۲)
🌷حاشا به غیرتت
☀️روز عاشورا بود. علی را بغل گرفتم و نزدیکی های حرم امام رضا مشغول تماشای دسته های سینه زنی شدم. یک مرتبه، صدای گریه على بلند شد. بعد از چند لحظه، نفسش بند آمد و صورتش کبود شد. جیغ، زنها بلند شد. یکی بچه را از من گرفت و چند باری به صورتش سیلی زد؛ ولی فایده نداشت. شنیدم که یکی گفت: «طفلکی تمام کرد، خفه شد.»... صورتم را به طرف گنبد برگرداندم و گفتم: «حاشا به غیرتت!»... بعد چشمهایم سیاهی رفت و افتادم روی زمین. یک آن، خودم را وسط مجلس عزاداری دیدم. بالای مجلس، سیدی نورانی بود که اشاره کرد تا جلو بروم. نزدیک تر که رفتم، فهمیدم و امام رضا (ع) هستند. دعایی خواندند و گفتند: «تو نگراني على نباش!»...با صدای گریه علی چشم هایم باز شد. صدای صلوات زنها می آمد. علی را بغل گرفتم و درحالی که اشک آمانم را بریده بود، رو به گنبد طلایی کردم و گفتم: «آقا جان! من را ببخش. بی ادبی کردم.» کتاب شهدا و اهل بیت، ناصر کاوه شهید علی صیاد شیرازی 1، نک: محسن مؤمنی شریف، در کمین گل سرخ، ص۵.
🌷در اوج ناامیدی
☀️یکی دو ماه قبل از عملیات بود که شبانه برای شناسایی به شلمچه رفتیم. موقع برگشت، ماشین خاموش شد و هرچه تلاش کردیم، روشن نشد. بی سیم هم نداشتیم که به کسی اطلاع دهیم. هوا رو به روشنی میرفت و لحظه به لحظه ناامیدي ما بیشتر می شد. اگر هوا روشن می شد و دشمن ما را میدید، تمام زحمات بچه ها برای شناسایی و اجرای عملیات از بین می رفت. در اوج ناامیدی، توسل پیدا کردیم به وجود نازنین امام رضا (ع)... توی همین حال و هوا بودیم که خودرویی به ما نزدیک شد و ماشین را تا مقر یدک کشید (بکسل کرد.)وقتی به مقصد رسیدیم، از او پرسیدیم: «نیروی کجایی؟» گفت: «از بچه های امام رضا بود.» تشکر کردیم و از هم جدا شدیم. وقتی به لشکر رسیدیم، تازه یادمان آمد که در آن منطقه اصلا نیرویی غیر از ما تردد نداشته است و اصلا بچه های مشهد و لشکر نصر، آن طرف ها نیستند. یادمان از امام رضا(ع) آمد و آن توسلی که در اوج ناامیدی به ایشان پیدا کرده بودیم...
کتاب شهدا و اهل بیت، ناصر کاوه
راوی: محمد قاسمی
🌷 سلام از امروز تا روز میلاد امام رضا (ع) با خاطراتی درباره عنایت و محبت امام رضا (ع) به شهدا و رزمندگان، تحت نام «کتاب شهدا و اهل بیت» در خدمت شما عزیزان هستیم (۳)
🌷السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا(ع)
☀️...آن شب توی همان صحن همیشگی که به امام رضا(ع) توسل می کرد. با مولا قرار گذاشت چهارده قدم به سمت ضریح بردارد و باهر قدم یک بیت برای آقا امام رضا (ع) بگوید. قدم برمیداشت، اشکهایش میریخت و زیر لب زمزمه میکرد... قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت...
هنگامی که عاشقان و شیفتگان امام رئوف پا در حرم منورش میگذارند، از پیر و جوان، از شهری و روستایی، همگی تا چشم شان به گنبد طلایی امام رضا (ع) و کبوترهای حرم میافتد، ناخودآگاه بعد از عرض سلام و ادب به ساحت قدسی آن امام همام، این اشعار را در زیر لب زمزمه میکنند: قربون کبوترای حرمت
قربون این همه لطف و کرمت
از روزی که با تو آشنا شدم
مورد مرحمت خدا شدم
گفتهایی هر کی بیاد به پا بوسم
تو گرفتاری بدادش میرسم
منم امروز به زیارت اومدم
به امیدی در خونهات اومدم
گفتهایی هر کی بیاد به دیدنم
من میام سه جا بهش سر میزنم
توی قبرم رضا جون منتظرم
که بزاری کف پاتو رو سرم
از گناه بال و پرم سوخته شده
چشم من به حرمت دوخته شده...
شاعر این اشعار کسی نیست جز یکی از ذاکران و مداحان اهل بیت(ع) که در پنجم مرداد سال ۱۳۶۷ در عملیات "مرصاد" با ذکر یازهرا (س) ردای شهادت را پوشید و به دیدار معبودش شتافت... شهید"غلامعلی جندقی" معروف به "غلامعلی رجبی" شهرت را در آسمانها می جست و نه روي زمين... او از تظاهر و شهرت طلبي بيزار بود وخواهان شهرتي جاويد وابدی از خداوند متعال وائمه معصومين (ع) بود و همين خلوصش باعث شده در تمامي محافل ومجالس و در جای جای ميهن اسلامی بارها وبارها از وي به نيكی ياد شود واشعارش در مجالس مختلف توسط مادحين خوانده شود... تقريبا هر روز در حرم امام رئوف در همه ايام برای حضرت رضا(ع) اشعارش خوانده شود وزائرين نايب الزياره ايشان باشند...
یا علی ابن موسي الرضا(ع)
مالك ملك بي انقضاء
تاج اريكه ارتضاء
سلسله دار حسن القضاء
شمس قلمرو مرتضي
نام علي
مرام علي.
هشتمين امام علي
تا ميگي سلام علي
ياد كن از غلام علي
قربون كبوتراي حرمت.
قربون اينهمه لطف وكرمت
شنيدم سجيتكم الكرم
شما رو رها كنم كجابرم
کتاب شهدا و اهل بیت,ناصرکاوه
خاطره ای از مداح اهل بیت(ع), شهید غلامعلی رجبی (جندقی)
🌷دلتنگ
☀️سجاد هر وقت دلتنگ میشد یک گزینه داشت امام رضا (ع)... یکی از دوستانش می گفت یه بار به مشهد رفتیم و یکی از رفقا را دیدیم، گفت صبح رسیدم و عصر می خوام برگردم... گفتم مگه دیوانه ای این همه راه برا نصفه روز؟... گفت با هواپیما اومدم. وقتی رفت دیدم سجاد تو حال خودشه... گفتم چته؟گفت: واقعا باید به حال امثال اینا حسرت خورد، دلتنگ امام رضا (علیه السلام) شده و در حالی که کار داشته نصف روز اومده پابوس آقا. موقعی که اسم سوریه و اعزام پیش اومد زنگ زد به یکی از رفقای مدافع حرمش گفت سجاد برو از امام رضا (علیه السلام) اجازه رفتن بگیر . سجاد رفت مشهد، معلوم نیست چی گفت به ضامن آهو که ضامن سجاد هم شد... آری ضمانت سجاد را کرد و سجاد رفت سوریه شهید شد. سرانجام پیکر سجاد روز شهادت امام رضا (علیه السلام) سال ۱۳۹۴ در گلستان شهدا به خاک سپرده شد. کتاب مدافعان حرم، ناصر کاوه برشی از زندگی شهید مدافع حرم، سجاد مرادی
🌷 سلام از امروز تا روز میلاد امام رضا (ع) با خاطراتی درباره عنایت و محبت امام رضا (ع) به شهدا و رزمندگان، تحت نام «کتاب شهدا و اهل بیت» در خدمت شما عزیزان هستیم (۴)
🌷من را در ايران دفن نكنید و اگر شد ببرید حرم امام رضا(ع) طواف بدهید و برگردانید و همينطور در نجف و سامرا و كربلا و كاظمين طواف بدهید و در وادی السلام دفن كنید. از اين رو دوستانش در حشدالشعبی عراق پيكر شهيد مدافع حرم محمدهادی ذوالفقاری را بنا به وصيتش در بارگاه منور پنج امام طواف كردند و در وادیالسلام نجف به خاك سپردند.
اربعینیها هر سال هنگام عبور از وادی السلام زیارت مزار شهیدمحمدهادی ذوالفقاری واقع در عمود ۳۹۴ نزدیک مزار هود و صالح را فراموش نمی کنند...
کتاب شهدا و اهل بیت, ناصر کاوه
خاطره ای از شهید مدافع حرم, محمد هادی ذوالفقاری
🌷خیلی امام رضایی بود. تقریبا همه کسانی که او را می شناختند، این را می دانستند. آنقدر زود دلش برای امامش تنگ می شد که هنوز عرق سفرش خشک نشدہ، دوبارہ راهی می شد. می گفت: "امام رضا(ع) خیلی به من عنایت داشته و کم لطفی است اگر به دیدارش نروم... " همیشه باب الجواد را برای ورود انتخاب می کرد... می گفت اگر اذن دخول خواندی و چشمت تر شد یعنی آقا قبولت کرده.مانند خیلی از بزرگان حرم را دور می زد و از پایین پاوارد حرم می شد. مدتی در صحن می نشست و با امام درد و دل می کرد. سفر کربلا را هم از امام رضا گرفته بود. موقع برگشت روی یکی از سنگ های حرم تاریخ سفر بعدی اش را می نوشت و امام هم هر دفعه آن را امضا می کرد...
کتاب شهدا و اهل بیت,ناصر کاوه
خاطره ای از شهید مدافع حرم محمد پورهنگ