eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
882 دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
15.1هزار ویدیو
514 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab10_Moharam1402_MirzaMohamadi_a.mp3
13.68M
🏴السلام علیک یا بقیه الله آجرک الله فی مصیبة جدک 🔊 مباد لحظه ای از یادتان جدا باشم خدا کند همه عمر با شما باشم.. ◾️ با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🎤حجت الاسلام
Shab10_Moharam1402_MirzaMohamadi_b.mp3
16.19M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 علیه السلام 🎤حجت الاسلام ☑️کانال اشک - پایگاه نشر روضه Eitaa.com/Kanal_AshK
🌷مردم متدین و عزادار کامیاران در قالب دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی با سوگواری برای شهدای دشت کربلا، پیکر شهید جعفری را نیز تا گلزار شهدای کامیاران بدرقه کردند. 🌷این شهید بزرگوار که به کسب و کار مشغول بوده، سال ۱۳۵۹ توسط گروهک ضد انقلاب کومله اسیر می‌شود و به دلیل همکاری با نیرو‌های انقلابی، وی را در اطراف سنندج به شهادت رسانده و مدفون می‌کنند. 🌷پیکر مطهر شهید جعفری بعد از ۴۲ سال در ارتفاعات روستای صوفیان سنندج کشف و برای احزار هویت از طریق DNA به مراکز تخصصی منتقل شده بود که پس از احراز هویت به زادگاهش برگشت و آرام گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷پیکر مطهر شهید عیسی شجاعی از شهدای دوران دفاع مقدس توسط گروه‌های تفحص شهدا کشف و شناسایی شد و پدر و مادر این شهید بزرگوار پس از ۴۰ سال چشم‌انتظاری فرزند خود را در آغوش گرفتند... این شهید سر در بدن نداشت😰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😎توهین و آتش زدن پرچم امام حسین(ع) توسط منافقین و فواحش اغتشاشگر و حرام لقمه😰
Untitled 1.mp3
6.89M
🔺 🌷چهار شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ ، مصادف با شب نهم محرم ۱۴۴۵ , مسجد الهادی(ع) تهران التماس دعا
Untitled 1.mp3
9.16M
🔺 🌷 پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ، مصادف با شب دهم محرم ۱۴۴۵ , مسجد الهادی(ع) تهران التماس دعا
12-mirzamohammadi-rozehshabe10(rasekhoon.net).mp3
20.46M
❌ تذکر: این صوت شامل روضه‌ بسیار سنگینی از می‌باشد. ضمن تاکید بر شنیدن این صوت، توصیه می‌شود با حال مناسب و در خلوت گوش کنید 📝روضه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام 🎤حجت الاسلام ▪️ویژه 🍀🖤🍀🖤🍀🖤
زیارت-ناحیه-مقدسه-با-ترجمه.pdf
300.7K
📝پی دی اف متن و ترجمه زیارت ناحیه مقدسه با فونت متفاوت ▪️ویژه 🍀🖤🍀🖤🍀🖤
Ziarat Nahiyeh Moqadaseh_۲۰۲۲_۰۸_۰۸_۱۲_۵۰_۲۴_۲۷۶.mp3
16.7M
📝 با روضه 🎤حجت الاسلام 📌 *درد دل ها و ناله هاے جانسوز آقا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در وصف جد غریبش امام حسین علیه السلام ▪️ویژه 🍀🖤🍀🖤🍀🖤
4_5969755042494809736.mp3
7.23M
به سمت گودال از خیمه دویدم‌من .... 😭 حاج محمود کریمی التماس دعا، ناصرکاوه
هدایت شده از جهاد تبیین
4_5969755042494809736.mp3
7.23M
به سمت گودال از خیمه دویدم‌من .... 😭 حاج محمود کریمی التماس دعا، ناصرکاوه
☀️کمی دور از ذهن است که وقتی حرف از آزاده‌ها و اسرای جنگی به میان می‌آید، میان آن لباس‌های فرم زردرنگ معروف بچه‌های آزاده که وقتی عبارت‌های «اسرای دوران دفاع مقدس»، «آزاده‌های جنگ تحمیلی» یا چنین تعابیری را جست‌وجو می‌کنید، تصاویری از اسرای خانم را در آن حیاط‌های بی‌روح و خشک مشاهده کنید، اما واقعیت است که در میان ۴۲هزار و ۸۷۹آزاده، پنج نفر آن‌ها خانم بودند؛ حلیمه آزموده، شمسی بهرامی، معصومه آباد، خدیجه میرشکار و فاطمه ناهیدی که اولین بانوی اسیر بود و بهانه این گزارش که قرار است مفصل‌تر به آن بپردازیم... ☀️خدیجه میرشکار؛ خوزستانی است. ۲۲ سال داشت که در ۷ مهر ۱۳۵۹ یعنی فقط چند روز بعد از شروع جنگ اسیر شد. دو سال اسیر دست بعثی‌ها بود و خیلی سختی کشید و در نهایت در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۶۲ آزاد شد... ☀️معصومه آباد؛ ۱۷ سال داشت که در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۵۹ در ماموریت هلال‌ احمر، در جاده ماهشهر به آبادان به اسارت نیرو‌های عراقی درآمد. ابتدا به اردوگاه مرزی تنومه و سپس به زندان‌های استخبارات و الرشید و بعد به اردوگاه موصل و الانبار انتقال داده شد و ۴۰ماه بعد در تاریخ ۱۲بهمن ۱۳۶۲ آزاد شد... ☀️شمسی بهرامی؛ با آغاز جنگ تحمیلی به‌عنوان نماینده فرمانداری آبادان، مسوول تهیه گزارش و برآورد میزان خسارات وارده به مناطق بمباران شده بود. در ۲۳ مهرماه ۱۳۵۹ در روز‌های آغاز جنگ در جاده ماهشهر به آبادان به اسارت نیرو‌های بعثی درآمد و پس از تحمل ۴۰ماه اسارت در ۱۲بهمن۶۲ به میهن بازگشت... ☀️حلیمه آزموده؛ بانوی پزشکی که در ۲۰سالگی در زایشگاه خرمشهر فعالیت می‌کرد. او تنها زنی بود که در خط‌ مقدم به همراه تیم پزشکی به اسارت درآمد. مدت دو سال نام و نشانی از آزموده در هیچ‌جا نبود تا زمانی که پس از ۲۰ روز اعتصاب غذا اسامی حلیمه آزموده و سه بانوی دیگر را به صلیب سرخ تحویل دادند. تا اینکه درنهایت پس از گذشت ۴۰ماه اسارت به ایران بازگردانده شدند... ☀️فاطمه ناهیدی که بیستم مهرماه سال ۱۳۵۹ ساعت ۹ صبح در هنگامه آتش و خون، از میان رگبار گلوله‌ها و انفجار خمپاره‌ها، یک آمبولانس وارد خط مقدم جبهه خرمشهر شد تا به یاری رزمندگان مجروحی که در عرصه کارزار دفاع مقدس بر خاک و خون افتاده بودند، بروند. دختر پرستاری که سرنشین آمبولانس بود، همراه با چند رزمنده جوان خود را در محاصره سربازان عراقی دید، ساعتی بعد به اسارت درآمد. او که فارغ‌التحصیل رشته مامایی بود، آن روز، اولین زن امدادگر ایرانی بود که اسیر عراقی‌ها شد...
☀️هر چهارنفر ما را در سلول سرخ سازمان امنیت و زندان الرشید بغداد زندانی کردند. ۱۹ماه در زندان انفرادی با هم بودیم و هیچ‌گونه ارتباطی با خارج از سلول نداشتیم. آنجا توانستیم با ضربات مورس که یاد گرفته بودیم، با اسرای سلول‌های همسایه ارتباط برقرار کنیم. در یکی از سلول‌ها چند خلبان بودند و از حقوق اسرا خبر داشتند، فهمیدیم که حقوق‌مان تا چه حد پایمال شده است. ☀️سعی کردیم با رئیس زندان و رییس سازمان امنیت در کسب حقوق اسرا ارتباط برقرار کنیم، اما موفق نشدیم. یک روز برای یک‌سری تغییرات ما را از سلول سرخ به سلول شماره۱۹ بردند. برحسب اتفاق، یک تکه سرامیک شکسته کوچک پیدا کردیم و به زحمت نام و شماره‌تلفن و آدرس‌های را روی دیوار سلول حک کردیم. ما مفقودالاثر بودیم و این کار ما می‌توانست سایر اسرا را که بعد‌ها به این سلول می‌آمدند از حضور ما مطلع سازد و همین کار موجب شد چند نفر از برادران اسیر آدرس ما را ببینند و بعد از انتقال به اردوگاه خبر زنده بودن ما را از طریق صلیب‌سرخ به خانواده‌های‌مان برسانند... ☀️بازهم امام رضا (ع) ضمانت کرد با پافشاری کردن در گرفتن حقوق خود به‌عنوان اسیر جنگی، رییس زندان و رییس سازمان امنیت عراق را به اعتصاب غذا تهدید کردیم و سرانجام از اول اردیبهشت‌ماه۱۳۶۱ اعتصاب خود را آغاز کردیم. هشت روز اول فقط آب می‌خوردیم، اما بعد از آن دست به اعتصاب کامل زدیم. حال یکی از خواهر‌ها به‌شدت بد شد که به اصرار ما به او سرم زدند. رییس سازمان امنیت عراق از ما خواست این اعتصاب را بشکنیم، اما قبول نکردیم. همه ما را به بیمارستان نظامی بردند و می‌خواستند به ما سرم وصل کنند، اما قبول نکردیم. سرانجام به‌زور سرم را به ما وارد کردند. بعد از اینکه نامه‌های ما را از طریق صلیب سرخ برای خانواده‌ها نوشتیم، اعتصاب غذا را شکستیم... ☀️ما را به اردوگاه موصل و سپس انبار منتقل کردند که ۲۰ماه از اسارت ما در آنجا گذشت. در اردوگاه سر همه ما را تراشیده بودند. فشار و شکنجه بر چهره افراد دیده می‌شد.رژیم عراق تصمیم گرفته بود برای ۲۲بهمن یک‌سری عملیات بمب‌گذاری در ایران داشته باشد و برای این کار عده‌ای جاسوس و خرابکار بفرستد برای ردگم‌کردن، ناچار عده‌ای از اسیر‌ها را آزاد کردند و جاسوسان خود را همراه اسرا به ایران فرستادند.۱۹۰نفر آزاد شدند؛ اما چهار نفر نیز در میان آن‌ها بودیم یک روز مادر من به مشهد مقدس می‌رود از امام‌رضا (ع) معجزه‌ای می‌خواهد که به فاصله یک هفته از این توسل مرا به خانه بازگرداندند... کتاب خاطرات دردناک، ناصر کاوه بمناسبت فرارسیدن ۱۱ محرم روز تجلیل از اسرا و مفقودان
(۷۳) عاشورا؛ خنثی کننده جنگ شناختی دستگاه شیطان ✍ سید علیرضا آل‌داود ⭕️در عاشورای سال ۶۱ معاویه و یزید، و و فضای مجازی نداشتند، اما با جنگ شناختیِ عمروعاص و رسانه‌هایشان کاری کردند که اهل کوفه و شام وقتی خبر علیه السلام در محراب عبادت را شنیدند، میگفتند: مگر علی هم میخواند!؟ ⭕️معاویه با دستگاه رسانه‌ای اش با یک جنگ شناختی حساب شده نسلی را با شبهه، تردید، و بغض نسبت به علی(ع) و اولاد طاهرینش با لقمه حرام تربیت کرد، همانهایی که ظهر عاشورا نماز اول وقت خواندند، سپس در به شهادت نوه پیامبرشان از هم سبقت گرفتند و روز یازدهم در کنار پیکرهای قطعه قطعه عزیزان زهرا(س)، کشته های کثیفشان را دفن کرده و آن بدن‌های مطهر را زیر آفتاب رها کردند. ⭕️معاویه فضای مجازی و خدماتش را نداشت، اما پس از کشته شدن عثمان به علی علیه السلام نامه شخصا مفتوح می‌نوشت و می‌گفت باید قاتلان عثمان در ملاعام محاکمه شوند و بلافاصله نامه را در میان مردم منتشر می‌کرد و البته امیرالمومنین علی علیه السلام هیچ وقت در زمین بازی جنگ شناختی آن ملعون بازی نکرد. ⭕️یزید و یارانش تلگرام و توییتر و اینستاگرام نداشتند که حاج قاسم و ارزش‌های شیعی را در آن حذف کنند اما با به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام و یارانش و اسارات خاندانش، قصد انحراف عظیم در اسلام ناب محمدی(ص)، تحریف تاریخ و سانسور امام مظلوم ما و قیامش را داشتند و البته پیش از عاشورا جامعه اسلامی را دچار دنیاطلبی،ه حرام‌خواری، خواص چالش‌گریز، فحشا و منکر کردند. ⭕️اما در این سوی معرکه نیز زینب کبری سلام الله علیها پیام آور و انسان رسانه قیام عاشورا شد و کربلا و عاشورا را به عنوان افق منتظران ظهور در تمام تاریخ به یادگار و نشانه گذاشت و پرچم جهاد تبیین را شجاعانه بالا برد. ⭕️اما امروز هم یزیدیان زمان دنبال تحریف انقلاب شکوهمند اسلامی ما که از دل قتلگاه سید الشهدا علیه السلام ریشه گرفته، هستند و این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم که در سپاه حسینِ زمان در عاشورای سال ۶۱ همچنان به ندای هل من ناصر ینصرنی اماممان پاسخ لبیک می‌دهیم یا مانند فراریان جنگ احد به زباله دان تاریخ می‌پیوندیم. ⭕️آری، باید میان سپاه امام حسین علیه السلام (جهاد و شهادت و انتظار) و سپاه یزید(دنیا و مطامعش) یکی را انتخاب کنیم...یا یاران آخرالزمانی سیدالشهدا علیه السلام باقی می‌مانیم یا ... 💠و چه خوب گفت حاج قاسم شهید ما که صبح روز شهادتش تازه فهمیدیم " دستت شده از تن جدا " یعنی چه: 💠امروز قرارگاه حسین‌بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).💠 ⭕️آری؛ امروز کربلای ما ایران اسلامی است و نایب امام زمان(عج) ما رهبر مظلوم مقتدرمان سید علی خامنه‌ای و فرمان جهادش هم جهاد تبیین و جهاد امید و شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن بخصوص در فضای مجازی است... در این نیمه شب عاشورای سال ۱۴۴۵ خدا را مانند ام لیلا قسم دهیم با نیت ظهور امام زمان عج: الهی به عطش ابی عبدالله علیه السلام الهی به غربت ابی عبدالله علیه السلام اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🙏🌺 بسم الله، پرچمدار قیام باشیم نیمه شب عاشورای ۱۴۴۵ سید علیرضا آل‌داود 🇮🇷 جنگ شناختی | سواد رسانه‌ای
✍️ اسامی 72 تن از شهدای ڪربلا كه کمتر نام آنها در رسانه‌ها شنيده شده است: 1- حضرت امام حسین (ع) 2- حضرت عباس بن علی (ع) 3 - حضرت علی اڪبر بن حسین (ع) 4 - حضرت علی اصغر بن حسین (ع) 5- حضرت عبداللہ بن علی 6 - حضرت جعفر بن علی 7- حضرت عثمان بن علی 8 - حضرت ابوبڪر بن علی 9 - حضرت ابوبڪر بن حسن بن علی 10- حضرت قاسم بن حسن بن علی (ع) 11- حضرت عبداللہ بن حسن 12- حضرت عون بن عبداللہ بن جعفر 13- حضرت محمد بن عبداللہ بن جعفر 14 - حضرت عبداللہ بن مسلم بن عقیل 15 - حضرت محمد بن مسلم 16 - حضرت محمد بن سعید بن عقیل 17 - حضرت عبدالرحمن بن عقیل 18- حضرت جعفر بن عقیل 19 - حضرت حبیب ابن مظاہر اسدی 20 - حضرت أنس بن حارث اسدی 21 - حضرت مسلم بن عوسجه اسدی 22 - حضرت قیس بن عشر اسدی 23 - حضرت ابو ثمامه بن عبداللہ 24 - حضرت بریر ہمدانی 25 - حضرت ہنزله بن اسد 26 - حضرت عابس شاڪری 27- حضرت عبدالرحمن رہبی 28- حضرت سیف بن حارث 29 - حضرت عامر بن عبداللہ ہمدانی 30 - حضرت جندا بن حارث 31 - حضرت شوذب بن عبداللہ 32 - حضرت نافع بن حلال 33 - حضرت حجاج بن مسروق مؤذن 34 - حضرت عمر بن ڪرضه 35 - حضرت عبدالرحمن بن عبد رب 36 - حضرت جندا بن ڪعب 37 - حضرت عامر بن جندا 38 - حضرت نعیم بن عجلان 39 - حضرت سعد بن حارث 40 - حضرت زہیر بن قین 41 - حضرت سلمان بن مضارب 42 - حضرت سعید بن عمر 43 - حضرت عبداللہ بن بشیر 44 - حضرت وھب ڪلبی 45 - حضرت حرب بن عمر - شیخ الاسلام قیس 46 - حضرت ظهیر بن عامر 47 - حضرت بشیر بن عامر 48 - حضرت عبداللہ ارواح غفاری 49 - حضرت جون غلام ابوذر غفاری 50 - حضرت عبداللہ بن امیر 51 - حضرت عبداللہ بن یزید 52 - حضرت سلیم بن امیر 53 - حضرت قاسم بن حبیب 54 - حضرت زید بن سلیم 55 - حضرت نعمان بن عمر 56 - حضرت یزید بن سبیت 57 - حضرت عامر بن مسلم 58 - حضرت سیف بن مالڪ 59 - حضرت جابر بن حجاج 60-حضرت مسعود بن حجاج 61 - حضرت عبدالرحمن بن مسعود 62 - حضرت بیڪر بن حئ 63 - حضرت عمار بن حسن تائی 64 - حضرت زرغامه بن مالڪ 65 - حضرت ڪینانه بن عتیق 66 - حضرت عقبه بن سولت 67 - حضرت حر بن یزید تمیمی 68 - حضرت عقبه بن سولت 69 - حضرت حبله بن علی شیبنی 70 - حضرت ڪنب بن عمر 71- حضرت عبداللہ بن یڪتیر 72 - حضرت اسلم غلام ای ترڪی 🔻رضوان الله تعالى عليهـم اجمعين🔻 ✍️ اشتراک گذاری کنید تا بقیه هم این بزرگواران رو که در راه خدا شهید شدن رو بشناسند. بر محمد و آل محمد صلوات «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
(۷۳) ☀️خبرها از گذشته تا به امروز شاهد بسیاری از هنجارشکنی‌ها و تخلفات مختلف در جوامع مختلف بوده‌اند. اما وقوع این نوع رفتارها در بستر ارتباطات و فضای مجازی به یک ابعاد جدید و نگران‌کننده‌تری رسیده است. این‌بار، کارمندان و عوامل سایت خدماتی ازکی، با اقداماتی بی‌احترامی‌آمیز و غیرقانونی، اقدام به کشف حجاب کرده و تصویر خود را به صورت علنی منتشر کردند. این رفتار نه‌تنها با آرامش و حریم شخص مورد نظر برخورد کرد، بلکه با ارزش‌های دینی و قوانین جامعه نیز مغایرت داشت...  ☀️به نظر می‌رسد این افراد با دریافت تبلیغات و حمایت‌های مالی از سوی مراکز مختلف، به جرئت و طمع به انجام این اقدامات نادرست و بی‌احترامی پرداخته‌اند. این تبلیغات غیر مستقیم که به نظر ظاهراً برخوردار از شهرت هستند، یک تضاد آشکار با عملکرد منفعل آن‌ها در حفظ ارزش‌ها و قوانین اجتماعی را به وضوح نشان می‌دهد... 👈امر منافقانه‌ی این کارمندان و عوامل سایت خدماتی نه‌تنها به اعتقادات افراد آسیب می‌زند، بلکه اینگونه رفتارها می‌تواند به عنوان یک نمونه نقض حقوق انسانی نیز شناخته شود. آزادی شخصیت و حرمت افراد باید به عنوان یک اصل اساسی و غیرقابل تجاوز تلقی شود که هرگونه تعرض به آن محکوم به نقض حقوق اساسی انسانی است... ☀️در این موقعیت، مسئولان و نهادهای حاکمیتی نیز باید با انجام اقدامات قاطع و متناسب، این نوع هنجارشکنی‌ها را جلوگیری کنند. برخورد محکم با کسانی که از این رفتارها بهره‌مند هستند و ایجاد مکانیسم‌های کنترل و نظارت بر فضای مجازی می‌تواند برای جلوگیری از تکرار اینگونه وقایع بسیار موثر باشد. ☀️همچنین، افشای و پرهیز از مصادیق منافقانه در مدیا و رسانه‌ها نیز می‌تواند آگاهی عمومی را درباره‌ی این رفتارهای غیراخلاقی و ضرورت مقابله با آن‌ها، تقویت کند. در پایان، مهم است تا جامعه به طور کلی از اهمیت حفظ ارزش‌ها و احترام به حقوق دیگران آگاه شود و همگان متوجه شوند که احترام به حقوق افراد، ارزش‌های انسانی و اخلاقی، اساسی‌ترین پیش‌شرط برای بنیان‌گذاری جامعه‌های سالم و پویا است. تنها با هم‌دلی و هم‌راهی در جهت رعایت این اصول، می‌توانیم ساختارها و نهادهای حاکمیتی را قوی‌تر کنیم و از تکرار این دست اتفاقات در آینده جلوگیری کنیم.
🌷بمناسبت فرارسیدن ۱۱ محرم روز تجلیل از اسرا و مفقودان👇 ☀️"سمیر قنطار" در حالی که تنها 16 سال داشت به‌ همراه سه تن از,جبهه خلق برای آزادی فلسطین به شمال اراضی اشغالی نفوذ کردند و به محل اقامت "دانی هاران" بزرگترین دانشمند اتمی رژیم صهیونیستی در شهر "نهاریا" یورش بردند و جهت انجام عملیات تبادل اسرا با زندانیان فلسطینی او را اسیر کردند. در همین زمان با نیروهای پلیس مواجه و با آنان درگیر شدند که در جریان این درگیری یکی از نیروهای پلیس رژیم صهیونیستی کشته شد. در این درگیری دو تن از همراهان قنطار شهید می شوند, ولی خود وی و "احمد أبرص" دستگیر شدند... سمیر در دادگاهی صوری به پنج بار حبس ابد و نیز 47 سال حبس محکوم شد... آزاده معروف لبنانی است که بعد از سپری کردن حدود سه دهه اسارت که در جریان تبادل اسرای لبنانی با اسرائیل در آزاد شده بود، در حمله جنگنده‌های صهیونیستی به شهر جرمانا در حومه جنوبی دمشق به شهادت رسید... کتاب خاطرات دردناک, ناصر کاوه ☀️....می‌گفتند, باید به خمینی توهین کنی. اما تو مظلومانه ناله می‌کردی و آن کابل‌ها که حالا دیگر مَرکب لخته‌های خون شده بود، محکم‌تر از قبل برپیکرت فرود می‌آمد. صدای خِرِش‌خِرِشِ شیشه‌ها، شکسته شدن استخوان‌ها و ناله‌های ضعیفت... بعد اتو را داغ می‌کردند و به پوستت می‌چسباندند و تو در جواب آن‌ها نفس‌هایت را با ناله بیرون می‌دادی: "یا زهرا... یا حسین"... بدنت می‌سوخت و تاول می‌زد. با کابل بر تاول‌هایت می‌کوبیدند و تاول‌ها پاره می‌شدند... سپس بر روی بدن پاره‌ پاره و پر از زخم و سوختگی‌ات، آب و نمک ریختند... عدنان بعثی که از مقاومت تو به ستوه آمده بود، فریاد زد: تمامت می‌کنم!. آنگاه پیکر تو را به داخل حمام کشیدند. قالب صابونی را در دهانت گذاشتند و با پوتین‌هایشان آن را در حلقت فرو کردند.  از حمام بیرون آوردنت و روی زمین خاکی اردوگاه انداختنت. ضربان قلبت به حدی کند و ضعیف شده بود که شهادتت قطعی بود. صدایی که از گلویت بیرون می‌آمد، صدای نفس کشیدن نبود. صدای خُرخُر کردن بود. یک استخوان سالم در بدنت نمانده بود. هرطور دست و پایت را تکان می‌دادند به همان شکل باقی می‌ماند. آخرین خُرخُر را که از گلو بیرون دادی، گفتند: «ماتَ»؛ یعنی تمام کرد. یعنی شهید شدی!... بعد پیکر بی‌جانت را روی سیم خاردارها انداختند و از آن عکس گرفتند تا بگویند تو در حال فرار بوده‌ای و آن‌ها مجبور شده‌اند تو را بزنند!... کتاب خاطرات دردناک, ناصر کاوه برشی از زندگی آزاده شهید, محمد رضائی ☀️در روزی که قرار بود مجلس چهارم شورای اسلامی افتتاح شود, حجت‌ الاسلام مرحوم سید علی اکبر ابوترابی روحانی آزاده, نیز نماینده مردم در همین مجلس بود، در راه برای رسیدن به مراسم افتتاحیه، برای لحظه‌ای جلو ورودی مجلس توقف می‌کند و خطاب به دوست همراهش می‌گوید: این در را ببین، اگر ما به وظیفه خود در قبال رأی مردم عمل نکنیم؛ این در برای ما دروازه جهنم خواهد شد... او همچنین در سال‌هایی که نماینده مجلس بود، گاهی عبایش را کنار پیاده روی ساختمان مجلس پهن می‌کرد و همان جا به درخواست مراجعین رسیدگی می‌کرد و در پاسخ به اعتراض‌هایی که می‌گفتند، این کار صورت خوبی ندارد، می‌فرمود: مسؤولان باید در کوچه و خیابان‌ها راه بیفتند و به وظایف شان عمل کنند...ای کاش ابوترابی نرفته بود, راز ماندگاری ابوترابی تنها به دلیل استقامت های ویژه اش در دوران اسارتش نیست. اخلاقی که او در برخورد با دشمنان و مخالفینش، ایرانی, عراقی, صلیبی و … داشت باعث شد نامش در ذهن آنها نیز ماندگار شود. بیان نام او شاید برای برخی از آنها تداعی کننده نام " امام خمینی" باشد. کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه ☀️...او اولین کسی بود که رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود... برنامه ریزی کرده بود و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم... سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود... حسین می گفت: ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت می شدم.... بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود !... عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم، این را بگویم که من ۱۲ سال در زندان انفرادی حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره، حسرت ۵دقیقه آفتاب و روشنایی را داشتم... کتاب خاطرات دردناک, ناصر کاوه برشی از زندگی آزاده شهید, سرلشگر خلبان حسین لشگری
😎بمناسبت فرارسیدن ۱۱ محرم روز تجلیل از اسرا و مفقودان👇 ☀️کاظم عبدالامیر شکنجه گری که به شهادت رسید!؟ کاظم بدترین رفتار را با ما اسرا داشت. گاهی آقای ابوترابی را چنان کتک می‌زد که ایشان تا مرز شهادت می‌رفت. آرزوی ما این بود که کاظم مرخصی برود. یک هفته رفت مرخصی، ولی دو روز زودتر به اردوگاه برگشت و دیگر یک آدم دیگر شده بود. دیدیم کنار روشویی چند دقیقه با آقای ابوترابی صحبت می‌کرد. از ایشان پرسیدیم کاظم چه می‌گفت؟... ایشان گفتند کاظم می‌گفت سر صبحانه با مادرم نشسته بودم که پرسید تو در اردوگاه اسرا آنها را شکنجه می‌کنی؟... کاظم تعجب می‌کند. دوباره مادرش می‌پرسد آیا سیدی در بین اسرا هست که تو او را شکنجه کرده باشی؟... دیشب حضرت زینب (س) را در خواب دیدم که می‌گفت چرا فرزندت اسیری از قافله اسرای ما را آزار و اذیت می‌کند؟... مادرش می‌گوید شیرم حلالت نیست اگر آنها را اذیت کنی. کاظم متحول و از این رو به آن رو شد... جنگ تمام شد و پس از سقوط صدام، کاظم به ایران آمد و از تک‌تک ۹۰ نفر اسیران حلالیت طلبید. به مشهد رفت و سر خاک آقای ابوترابی از ایشان هم درخواست حلالیت کرد. در جنگ سوریه، کاظم به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت و در حرم حضرت زینب (س) با تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید... کتاب شهدا و اهل بیت, ناصر کاوه راوی: برادر آزاده, حاج سعید اوحدی ☀️افسری بعثی در مقر سپاه چهارم عراق، بعد از تحقیرهای فراوان، سنم را پرسید و من جواب دادم ۱۵ سالمه؛ بعد ادامه داد: بگو ببینم مجوس!؟... خمینی سرباز کم آورده که سن سربازی را از ۱۸ سال به ۱۵ سال پایین آورده؟!... به او گفتم: سن سربازی همان ۱۸ ساله، خمینی فقط سن عشق به شهادت را پایین آورده....کتاب کشکول خاطرات دفاع مقدس, ناصر کاوه روایتی از آزاده سرافراز, سیدناصر حسینی‌ پور ☀️هیجده ساله بودم که نیروهای عراقی من را اسیر کردند. لحظه ای که با دشمن روبرو شدم نوع نگاهش را به یک زن مسلمان ایرانی دیدم. وقتی منطقه محاصره شد در تفتیش کف دستم را دشمن دید که روی آن نوشته شده بود: خانم آباد وظیفه انتقال بچه های پرورشگاه را به منطقه امن برعهده دارد، ناگهان یکی از فرماندهان بعثی به عراق بی سیم زد و گفت: ما یک "زن ژنرال ایرانی" را اسیر کردیم. تفکر دشمن در مورد زنان ایرانی این بود. آنان از زنان ایرانی بیشتر از مردان می ترسیدند... به من گفتند که اگر مقنعه ات را از سرت برنداری به زور برمی داریم. گفته شده هر زن ایرانی در زیر مقنعه اش یک نارنجک حمل می کند. دوباره گفتم من چیزی ندارم و آنان نیز منصرف شدند... کتاب مرواریدهای بی نشان، ناصرکاوه راوی: خواهر آزاده معصومه آباد ☀️مقداری اسلحه, کلت و نارنجک در حرکت متهورانه بچه ها از انبار خارج و مخفی شده بود. جو اختناق شدیدی بر اردوگاه آزادگان حاکم شد و عده ای را به زیر شکنجه بردند. شکنجه گران از بغداد با ابزار و وسایل مختلف شکنجه برای بازجویی آمدند... کلت کجاست؟ نارنجک کجاست؟بگیر و ببندها شروع شد. برق به بدن اسرا وصل کردند ... یکی از اینها که زیر شکنجه رفته بود آزاده شهید خلیل بود. خلیل می بیند که همه شکنجه می شوند. او می گوید خدا صرفا برای رضای تو و نجات اینها همه را من متقبل می شوم. خیلی حرف است شکنجه های فراوانی به وی داده می شود اما این عزیز آزاده شهیدمان چون نظر به وجه الله دارد و به عهدی که با خدا و رهبرش بسته بود, وفادار است می گوید: چه می خواهید کلت مال من است، نارنجک مال من است و رادیو هم مال من است. او را زیر فشار قرار می دهند. ولی او میگوید: هیچ کس با من همکاری نکرده است... سرانجام این آزاده شجاع و با غیرت زیر شدیدترین شکنجه های بعثی ها, غریبانه به شهادت می رسد... از این آزاده والامقام تندیسی در شهر تبریز نصب شده است...کتاب خاطرات دردناک, ناصر کاوه خاطره ای از شهید آزاده, خلیل فاتح آقبلاغ