eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
1.1هزار دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
20.9هزار ویدیو
754 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💥خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعله‌ور است که اگر تکه‌تکه‌ام کنند و یا زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت...💪👌 «شهیدابراهیم هادی»👆 ❤️۲۲ بهمن سالروز شهادت عارف وارسته شهید ابراهیم هادی مبارکباد. 💠ابراهیم عزیزتر از جانم!؟👇 💫 امروز: ملت ایران در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی " گل" کاشتند و ادای دین به امام و شهدا را با حضور حماسی خود در سرمای زمستانی ودر زیر برف و باران در سراسر کشور به بار نشاندند.... اجر شما با زهرا (س) 🌟خدا قوت یا علی مدد 💕
🌄 به اینجا میگن کف👆 میدون، اینجا نمتونی فیک و سین و لایک بخری! چون واقعیت ایران است!مردمی که ادعا دارین باساندیس حکومت میان تو خویابون ولی با ملیاردها دلار پول سعودی که دست شماست و هزاران وعده ی کذایی حاضر نیستن به انقلاب وشهداشون پشت کنند...
تصویری جالب از نسل دیروز و امروز👐 در جشن تولد چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی/ایسنا
🌄 ترامپ : میگم بولتون، ای تف به اون سبیلت با اون پیش بینیت، پیش بینیت به درد عمه ات میخوره... خاک تو سرتو وپمپئو و نتانیاهو و بن سلمان.. امسال که بیشتر اومدن.. چکار کنم الان ، نامه به ایران بنویسم ... بولتون: زحمت نکش ، اهمیت نمیدن.. 🔗 اندکی صبر سحر نزدیک است 🆔 اندکی صبر سحر نزدیک است.
شهید مدافع حرم #شهید_حسین_محرابی @ba_rofaghaye_shahidam
مکتب شهدا_ناصرکاوه
#کشکول(95)👇 ✅امام صادق (ع) مےفرمايند: يك مؤمن چهار چيز بايد داشته باشد : ➊✨ خانه وسيع ➋✨ سواري خوب ➌
مدافع حرم اهل مشهد بود و ۳ فرزند داشت، ۲تا دختر یکی پسر؛ کل دارایش یک دستگاه خودرو بود، فروخت تا با هزینه شخصی بره سوریه رفت لبنان و بعد دمشق یه ۲۰ روزی تو زینبیه بود تا ی جایی جذب بشه که نشد.! پولش تموم شد و خورد به ابو زهرا که اونم مشهدی بود.. وقتی ابو زهرا دید حسین برا شهادت اومده و قرار نداره و..... فرستادش تهران تا من یه کاریش کنم.. وقتی اومد تهران بردمش همون جایی که برنامه دورهمی مصطفی صدر زاده رو گرفتیم.. براش توضیح دادم مصطفی کی بود و چی بود یه عکس یادگاری گرفتیم... و ی چرخی تو تهران خوردیم و شب فرستادمش بره مشهد.. ولی نمیرفت! میگفت اگه برم خانمم راهم نمیده برم خونه..! بیا وساطت کن منو راه بده..! منم گفتم نه! نمیشناسم شون و اینکار رو نمیکنم! رفت و خانمش راهش نداد...چون اونو برای دفاع از حرم فرستاده بود که بره.. ولی برگشت خورده بود.. جایی نداشت بره.. رفت حرم امام رضا علیه السلام و ی ۴ شبی اونجا بود.. زنگ زد و درخواست کرد که وساطت کنم تا برگرده خونه...منم قبول کردم و با خانومش صحبت کردم و رفت خونه.. تا شهادت ابو علی... (مرتضی عطایی) رفتم مشهد برای تدفین ابوعلی بهش گفتم دارم میام پیشت.. رسیدم مشهد زنگ زدم گفتم کجایی.. گفت سر مزار مصطفی.. شاکی شدم و .... فردا تو تلگرام جواب داد که نفرینم کردی کارم درست نشد دارم میام مشهد... اومد و چند روز بعد رفت و دیگه نیومد. خیلی امام زمانی بود.. هر حرفی میزد محال بود کلمه ای راجع به امام زمان نگه.. راوی @ba_rofaghaye_shahidam
💥 "صیغه برادری"👇 در روزهای پیش از فتح فاو بودیم در عید غدیر به رسم استحباب، ابراهیم و حمید را صدا زدم و پیمان برادری بین خود 👥👤جاری کردیم. 😊 دست ها را در هم گره کرده و قرار گذاشتیم تادر عملیات آینده درهر شرایطی یاور هم بوده و حامل جسم مجروح و یا شهید هم باشیم.😍 به شب عملیات رسیدیم و آتش 💥شدید دشمن امان مان را بریده بود. در ابتدای ورودی شهر با ترکشی زخم عمیقی برداشتم و زمین گیرم شدم.😋 خبر به برادران صیغه ایم رسید و طبق پیمان برادری که داشتیم، در آنی بالای جسم نیمه جانم آمدند و هن هن کنان و در آن شیارهای پر پیچ و خم، عزم انتقال جسم سنگینم را به عقب کردند.😇 با حال زاری که داشتم صدای حمید را می شنیدم که غمگینانه زیر لب زمزمه می کرد و از ناراحتی می نالید. از آن همه ای که در او نسبت به خودم می دیدم از برادری خود با او لذت😍 می بردم. برای تسلای او تمام انرژی خود را جمع کرده و گفتم: "نگران نباش، بخدا خوب خواهم شد و بین شما باز می گردم"😢 حمید هم با لهجه شیرین و عامیانه اش گفت: "بابا کی نگران توهه😳 به خاطر تو داشتم به خودم بد می گفتم که این چه صیغه اشتباهی بود که با تو بستم. حواسم به هیکل سنگینت نبود."😰و سالهاست جمله اش نقل هر مجلس مان شده و بهانه ای برای خندیدن مان.😊😂 -گلخندهای-آسمانی-کاوه راوی : "محمد رضا سقالرزاده" گردان کربلا دعوتید به کانال کتاب👇 https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com