eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
938 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
17.1هزار ویدیو
548 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی از وصیت نامه شهید ✍ ان‌الله یحب‌الذین یقاتلون … خدانکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیت پیدا کند، که خود را مي‌بازد. خود را گم مي‌کند،‌ قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود، خود را بسازید و اصلاح کنید… آنها که کمر بسته‌اند برای حفظ اسلام باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند بمانند حضرت امیر (ع) فرمود: اگر همه بروند من مي‌مانم. ما مي‌خواهیم که سپاه و ارتش جندالله باشند و دسته‌بندی نداشته باشند و جهالت سیاسی را کنار بگذارند.(امام خمینی (ره))… ای خدای کریم! این خواسته ما را برآورده ساز تو کربلا را یک روز به عقب افکندی تا حر نیز این لازمه را داشته باشد پس این آمادگی را نیز در ما ایجاد بفرمائید. اگر به رئیس جمهور با مرکب سیاه خودکار رأی داده‌ایم به خمینی کبیر (ره) ولی فقیه زمان با جوهر سرخ خون که در خودکار رگ جریان دارد رأی دادیم. مرکب سیاه خودکار را با خون سرخ خود پاک خواهیم کرد. (در رابطه با بنی‌صدر) 🗓 سالروز شهادت سردار فرمانده محور عملیات والفجر۸ لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)،یازدهم اسفند ماه
‌ 💠 پازوکی آرام و با طمأنینه خیره به سویی مي‌نگریست. امام (ره) هر روز در یک ساعت مقرر در حیاط قدم مي‌زد. اسدالله نیز هر روز به نظاره مولای خویش مي‌نشست. او از چندی پیش حفاظت از بیت امام (ره) را بر عهده گرفته بود. چنان محو تماشای او مي‌شد که حتی پلک نمي‌زد. امام (ره) با مهربانی به او نگریست و به طرفش رفت. قلب اسدالله در سینه به تندی مي‌تپید. ناگهان حضرت (ره) را مقابل خویش دید. دستان امام (ره) را بوسید. اشک در چشمانش حلقه زد. بي‌اختیار تسبیح را از جیب درآورد تا با تماس با دستان امام (ره) آن را متبرک بسازد. رهبر انقلاب بوسه‌ بر پیشانی او زد و تسبیح را متبرک ساخت و دوباره به راه افتادند. پازوکی مات و مبهوت به امام (ره) مي‌نگریست. باورش نمي‌شد. نگاهی به تسبیح انداخت و با تمام وجود آن را بوئید 🗓 سالروز شهادت سردار فرمانده محور عملیات والفجر۸ لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
💥شهيد اسدالله پازوكي,فرمانده گردان حمزه مسئول آموزش و فرمانده محور لشگر محمد رسول الله(ص):👇 💢 پازوکي براي مدتي کوتاه در ارتش فنون تکاوري و چتربازي را آموخت و با اوج ‌ گيري انقلاب اسلامي در صف سربازان روح ‌ الله ره قرار گرفت... 💢 پس از پيروزي انقلاب به عضويت نهاد مقدس سپاه درآمد و حفاظت از بيت امام را بر عهده گرفت... 💢 غائله کردستان پازوکي را به جبهه ‌ هاي غرب کشاند وي پس از مراجعت از کردستان با دوشيزه ‌ اي مؤمنه ازدواج کرد و براي قرائت خطبه عقد به نزد امام خميني رفت... 💢 او در سال 1361 به عنوان فرمانده گردان صف در عمليات والفجر 1 شرکت نمود و دست راست خويش را بر اثر اصابت تير از دست داد. وي براي مدتي در سنندج خدمت نمود. اما بار ديگر به لشگر 27 محمدرسول الله (ص) پيوست و فرماندهي گردان حمزه  را در عمليات خيبر بر عهده گرفت... 💢 پازوکي در طول سال ‌ هاي دفاع مقدس در عمليات ‌ هاي بي ‌ شماري با سمت ‌ هاي مختلف حماسه ها آفريد ... 💢 پازوکی مردی که بیش از هزار نفر در سالهای حضورش در جبهه,  تحت فرمانش بودند اما یک نفر به خاطر ندارد که او از کسی درخواستی شخصی کرده باشد. مردی که بسیجیانش در سال های نبرد، شیفته و سرمستِ خلقِ رحمانی و تواضع مثال زدنی او بودند و شجاعتش، هنوز هم  زبان زد هم رزمانش است. مضامینی نزدیک به این جمله‌ی تکان دهنده را بارها از نیروهای تحت امر "شهیدپازوکی" شنیده ام:👇 زیر سخت ترین آتش دشمن، من ندیدم که حاجی یک بار خم شود چه برسد به این که بخوابد روی زمین...👌 💢 سرانجام جوان غيور ايران پاک اسلامي فرمانده محور عمليات در عمليات والفجر 8 در ميان نواي الله ‌ اکبر مؤذن در منطقه فاو بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سن 28 سالگي به شهادت رسيد . پيکر پاک شهید اسدالله پازوکی را در شهرستان وارمين به خاک سپردند... دعوتید به کانال کتاب https://t.me/joinchat/AAAAAEJEIKPUP7yYXPfLSg https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
💥علمدار لشگر محمد رسوا الله (ص):👇 🌟 لقب او در بین دوستان و همرزمانش «حاجی» بود. همواره در صف اول نماز او را می دیدم... 🌟 به یاد دارم روزی که سرگرم صحبت کردن با رزمندگان گردان بود، از بلندگو نوحه آهنگران به گوش رسید که با محتوای زیارت کربلا بود. لحظه ای بعد اسدالله سکوت کرد و به دور دستهای بیابان خیره شد... 🌟 رزمندگان بسیار به او احترام می گذاشتند، چون که با یک دستش دوست داشت در جبهه باشد و تاجان دارد با تجاوزگران بجنگد... 🌟 در عملیات والفجر یک از ناحیه دست مجروح شد و چون شدت جراحاتش زیاد بود، مجبور شدند که دستش را قطع کنند. 💥اسدالله قبل از این اتفاق همواره در ماه محرم میان دار هیئت حضرت عباس (ع) بود و به آن حضرت ارادت خاصی داشت. هر وقت دو دستش را بلند می کرد و به سینه فرود می آورد، شور و حالش همه را منقلب می کرد. هرگاه می خواست نامه ای برای خانواده اش بنویسد به همسرش تاکید می کرد که پسرانش را به هیئت های عزاداری امام حسین (ع) ببرد تا از همان بچگی با امام حسین (ع) و واقعه عاشورا آشنا شوند... «راوی: علمدار» همرزم شهید دعوتید به کانال کتاب https://t.me/joinchat/AAAAAEJEIKPUP7yYXPfLSg https://t.me/nasserkaveh44 Www.naserkaveh.com
فارغ از هرگونه قضاوت بابت خوب یا بد بودنِ وجود بانکهای نظامی و اینکه چرا دقیقاً همزمان با بحث پیوستن به ، دولت تصمیم به ادغام بانکهای نظامی گرفته است، تعدد بانکها و نهادهای نظامی علاوه بر نقش مهمی که در بی اثر کردن برخی تحریم‌ها بر کل اقتصاد ایران دارد، میتواند سبب افزایش تاب آوری اقتصاد در مقابل تحریم‌ها شود؛ اساساً ادغام بانکها میتواند دارای نتایج مثبت باشد اما آغاز خوبی برای اصلاح نظام بانکی نیست و اگر قبل از آن فکری برای ثبات دهی به بازار پول کشور نشود، چه بسا باعث حرکت پولهای هراسان، از مدیریت بانک مرکزی به دیگر بازارها شود!!
پای درس استاد، جوادی آملی 80 میلیون جمعیت هستیم 20 میلیون کودک،پیر و،،،،، (هیچ) 30 میلیون پرونده قضائی مفتوح 60 میلیون با هم در گیریم، اصلا خودتون گوش کنید، ادم با شتیدن این حرف خجالت میکشه که بگه :من تو جامعه ای شیعه زندگی میکنم،