#کشکول_ناصر_کاوه(۳۳)
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
▪️ حرف اول : #ایران_تسلیت
و اما :
دردناکتر از حادثهی حرم احمد بن موسی علیهالسلام، درد جهلِ جهل ماست!
اینکه نمیدانیم و ... نمیدانیم که نمیدانیم!
و گاه نمیخواهیم که بدانیم.
و بهمین علّت قربانیان بیزخم و جراحتِ #نبرد_نرم میشویم و مسبّب خونهایی که واقعی (نه مجازی) ریخته میشوند و ما #واقعاً در آنها شریکیم.
📝 مرجعیت فکری کوتاهقامتان فکری
👈 در کرهٔجنوبی و پس از هجوم جمعیت برای دیدن یک #سلبریتی، طبق آخرین آمار ١۵٣ نفر بر اثر ازدحام جمعیت زیر دست و پا کُشته شدند و تأسفبارتر اینکه تا کنون مشخص شده ۵ نفر از این تعداد، ایرانی بودهاند 👈 کار به جایی میرسد که رسوم بتپرستان چند هزار سال پیش اروپایی مانند هالووین، ولنتاین، کریسمس و ... هم، امروز برای ملتهایی که خودشان دارای تاریخی کهن هستند، بهعنوان رسمی نو پذیرفته میشود! چنین رفتاری گزینشِ ویژگیهای قابل تحسینِ یک تمدن دیگر نیست، بلکه مسخشدن در برابر یک تمدن و مرعوبشدن در مقابل آن است 👈 جامعهٔ از خود بیگانه شده، همان جمعیت غربزدهای که در هالووین روی سر هم ریختهاند یا در اینستاگرام باران سیلآسای لایک را روی عکس فلان بازیگر میریزند را، افرادی مترقیتر میبینند! و چون منافع و ضررهای فوری و آنی فقط مدنظر هستند، میگویند: مگر این کارها چه ضرری دارند؟!👈 ضرر اصلی، شادی، تفریح کردن با ترساندن بقیه، دوستداشتن چهرههای مشهور یا از این قبیل موارد نیست، بلکه این است که شما در بند یک صنعت رسانهای درآمده باشید و درحالی مسخ شده باشید که توهّم حق انتخاب هم دارید👈 نتیجهٔ بحران هویت را امروز در کف خیابانهای ایران هم، میبینیم که نوجوانانی فحّاش که آن هم به فرمان سلبریتیهای بیسواد و بیفرهنگ، آشوب بر پا میکنند 👈 یک اقتصاد سیاسی پشت این هدایت نامرئی وجود دارد و شما دارای فرهنگ توده نیستید، شما در عصر صنعت رسانه به سر میبرید؛ در جهانی که رسانهها برایتان ساختهاند و توهّم این را ایجاد میکنند که چینش اجزایش به انتخاب خودتان انجام میشود 👈 فیلم نمایش ترومن The Truman Show توضیح کامل و شفافی از این وضعیت است که هاناآرنت آن را صنعت رسانه Media culture مینامد و سوزان سونتاگ دربارهاش استدلال میکند که در فرهنگ ما: قابل درکترین و متقاعد کنندهترین ارزشها به طور فزایندهای از صنایع سرگرمی استخراج میشوند؛ در نتیجه، موضوعات ولرم، رقیق و بیرحمانه در حال تبدیل شدن به یک هنجار هستند و دیده میشود که تفسیر وارونهای از نخبه بودن و پیشرو بودن، جاافتاده است! 👈 مترقّی بودن، مساوی با تن دادن هرچه بیشتر به این مظاهر صنعتی فرهنگ گرفته میشود و جوان خوشتیپ کمسوادی که در اینستاگرام هوادارانی دارد، از محقق یا اندیشمندی که پرچم بازگشت به خویشتن جامعه را بلند کرده، امروزیتر و مترقّیتر محسوب میشود 👈 اینجاست که سلبریتیسم و مرجعیت فکری کوتاهقامتان فکری هم بهوجود میآید و در یک اعتراض و اغتشاش مزمن خیابانی، هرجا حکومتی که مقابل غرب قرار دارد گفت کسانی از ما را کشتهاند دروغ میگوید و هر کسی ادعا کرد به دست آن حکومتها آزار دیده و افرادی را معرفی کرد که به دست آنها کشته شدهاند، راست میگوید! و شما بههمراه ۵۰ هزار نفر دیگر که شاید انسان یا ربات باشند، آن را لایک میکنید؛ شما میپسندید و میپذیرید و رد میکنید و ناسزا میگویید، در حالیکه به اشتباه تصور میکنید، این کارها انتخاب خودتان بودهاند | میلاد جلیلزاده
🚨 یک نه گفتن مشترک
🔰 میثم، طیب و آرمان، هر سه در یک "نه" گفتن مشترک بودند!
⭕️ به میثم گفتند به علی دشنام بده، زنده میمانی، گفت نه
به طیب گفتند به خمینی دشنام بده زنده میمانی، گفت نه
به آرمان گفتند به خامنهای دشنام بده، زنده میمانی، گفت نه
گاهی "نه" گفتنها هزینه سنگینی دارد ولی در تاریخ میماند.