8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩واقعا بی نظیر است 👈نوحه خواب میدیدم منو اشک و حرم
کربلایی حسین طاهری
💥به مناسبت شب جمعه
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
👌به یاد امام و شهدا، خصوصا شهدای مردم مظلوم فلسطین
شب جمعه است دلم کـرب و بلا میخواهد
در حـرم حال مـناجـات و بکـا میخواهد
شب جمعه ست دلـم شـوق پریدن دارد
بوسه بر پهنه ی ایوان طلا میخواهد
حال و احوال دلم خوب نمیباشد چون
خفقان دارد و از عشق هـوا میخواهد
آه ای کرببلا سختتر از هجران چیست؟
دل من آمده در صحن تو جا میخواهد
اغنیا کعبه ی خود را به تو ترجیح دهند
کـربلا، حضرت ارباب #گـدا میخواهد؟
روح مجروح من از نوح حرم کرده طلب
مرهمی مرحمتم کن که دوا میخواهد
تنگـدستم ولی از برکت آقـا شـاهـم
بی نیاز است ولی باز مرا میخواهد
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
همیشه هر شبِ جمعه به سینه غم دارم
حرارتیست قدیمی که در دلـم دارم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #روزيتون_زیارت_كـربلای_مـعـلـی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
16.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا از خودتون نپرسیدین که
عکس روی پیرهن این پهلوون بچه
کیه؟
شخصی که تصویرش روی پیراهن ورزشکاران در دیدار با رهبری بود، کیست؟
قصه از این قراره که دو تا پهلوونبچه بودن، به اسم سعید و محمد. سعید اینقدر استعداد ورزشی داشته که توی هفت سالگی بازوبند پهلوونی میگیره؛ از دست فرح. میگن توی سه دقیقه سیصدتا چرخ زده🤷♂
جالبه شاگرد زورخونهی شعبون بیمخ هم بودن😁
جنگ میشه، داداشای بزرگتر سعید میرن جبهه، سعیدم پاشو تو یه کفش میکنه که منم میخوام برم و میره. نهایتا، هم سعید و هم محمد توی جنگ شهید میشن، اما پیکرهاشون بر نمیگرده.
پدرشون میاد با هزینهی خودش یه زورخونه توی کاشان میسازه و به یاد بچههاش اسمشو میذاره زورخانهی شهیدان طوقانی. چند سال بعد پیکر هر دو شهید پیدا میشه و میارن همینجا توی همین زورخونه به خاک میسپرن.
زورخونههه تا همین دوسال پیش یه جورایی کمرونق بوده، دو ساله که یه گروه از بچههای خوشذوق کاشان چسبیدن بهش، از وزارت ورزش اجارش کردن و سر و سامونش دادن. من رفتم خیلی باصفاست، شمام کاشان رفتید برید حتما.
جالبه به یه رفیقاش میگه میخوام هرچی عکس از گذشتهام دارم با آشغالا آتیش بزنم، جز دو تا عکس که عشقمه، منظورش عکساش با امام بوده❤️
#پهلوان_شهیدسعیدطوقانی.... پهلون خردسالی که آنقدر در خانه امام حسین(ع) تو گود زورخونه چرخید.... تا خدای امام حسین (ع) خریدارش شد ....خدایی یه دفعه یادش افتادم... تو عملیات بدر 22 اسفند ماه داشتیم با ستون تو گردان میثم میرفتیم تا به خط دشمن بزنیم.... قرار بود گردان عمار هم برسه, اما اونا دیر کردن و میثم تنهایی به خط زد.... هرچه به دشمن نزدیکتر می شدیم 👈 بچه ها مثل 🍀 برگ خزون دونه دونه تیر و ترکش می خوردند و می افتادند زمین😭 داود عابدی, سید ابوالفضل کاظمی و سرانجام سعید طوقانی جلوی من تیر خورد و افتاد و... ما هم رفتیم جلو و زدیم به دشمن... یاد دلاوران گردان میثم در عملیات بدر بخیر... نزدیک ظهر فردا فقط از اون گردان ما چند نفر زخمی برگشتیم و از بچه های شهید هم فقط داود عابدی را آنروز آوردند و شهدا همه جا موندند... تا اینکه سالهای بعد یکی یکی آنها را آوردند و شهید سعید طوقانی هم پس از سالها آوردندش و به نظرم باباش بردش شهرستان کاشان دفنش کرد 😰 یادش بخیر
🌺قسمتی از وصیتنامه شهید سعید طوقانی: تا میتوانید مراقب و محاسب اعمال و رفتار خودتان باشید و خود را در محضرخدا حس کنید.که اگر شما او را نمی بینید، او شما را میبیند رئوف و رحیم و قادر و قهار است!مبادا حلم و صبر خداوند شما را ظلوم و جهول کند!... شديدا مقلد و متعبد امام امت باشيد و دوستى و دشمنى و حب و بغض و همه اعمالتان را بر محور امام امت و سخنان و رفتار و كردار او قرار دهيد.
🌹❁﷽❁
دلٺ ڪہ گرفٺـــــ
دیگر منٺـــــ زمین را نڪش
راه آسمان همیشہ باز اسٺـــــ
اگر هیچ ڪس نیسٺـــــ
خدا ڪہ هسٺـــــ ...
آسمانرادریابــــــ
#شبتون_شهـدایے
#شهید_سعید_طوقانی
راوی: #ناصرکاوه👌
🌹❁﷽❁
#پهلوان_شهیدسعیدطوقانی.... پهلون خردسالی که آنقدر در خانه امام حسین(ع) تو گود زورخونه چرخید.... تا خدای امام حسین (ع) خریدارش شد ....خدایی یه دفعه یادش افتادم... تو عملیات بدر ۲۲ اسفند ماه ۱۳۶۳ داشتیم با ستون تو گردان میثم میرفتیم تا به خط دشمن بزنیم.... قرار بود گردان عمار هم برسه, اما اونا دیر کردن و میثم تنهایی به خط زد.... هرچه به دشمن نزدیکتر می شدیم 👈 بچه ها مثل 🍀 برگ خزون دونه دونه تیر و ترکش می خوردند و می افتادند زمین. داود عابدی, سید ابوالفضل کاظمی و سرانجام سعید طوقانی جلوی من تیر خورد و افتاد و... ما هم رفتیم جلو و زدیم به دشمن... یاد دلاوران گردان میثم در عملیات بدر بخیر... نزدیک ظهر فردا فقط از اون گردان ما چند نفر زخمی برگشتیم و از بچه های شهید هم فقط داود عابدی را آنروز آوردند و شهدا همه جا موندند... تا اینکه سالهای بعد یکی یکی آنها را آوردند و شهید سعید طوقانی هم پس از سالها آوردندش و به نظرم باباش بردش شهرستان کاشان دفنش کرد یادش بخیر
🌺قسمتی از وصیتنامه شهید سعید طوقانی: تا میتوانید مراقب و محاسب اعمال و رفتار خودتان باشید و خود را در محضرخدا حس کنید.که اگر شما او را نمی بینید، او شما را میبیند رئوف و رحیم و قادر و قهار است!مبادا حلم و صبر خداوند شما را ظلوم و جهول کند!... شديدا مقلد و متعبد امام امت باشيد و دوستى و دشمنى و حب و بغض و همه اعمالتان را بر محور امام امت و سخنان و رفتار و كردار او قرار دهيد.
راوی: #ناصرکاوه
دلٺ ڪہ گرفٺـــــ
دیگر منٺـــــ زمین را نڪش
راه آسمان همیشہ باز اسٺـــــ
اگر هیچ ڪس نیسٺـــــ
خدا ڪہ هسٺـــــ ...
آسمانرادریابــــــ