🔻شهید صیاد شیرازی :
«فقط یکبار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانیاش را بوسید و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی ، یا همان اشلو معروف »
از چپ :
پشت به تصویر #شهید_صیادشیرازی
در مقابل #شهید_مرتضی_جاویدی
🌿استاد صمدی املی:
💢حضرت اقا《علامه حسن زاده املی》فرمود دو شهید از من زیاد اشک گرفت
🍀شهید چمران
🍀شهید صیاد شیرازی💢
#روایت_گری
🔻صیاد شیرازی آمد به من گفت«کاوه کجاست؟»
🔸خودش میدانست آنجا سردترین نقطه منطقهست، بخصوص در شبها. منتها گفت: «باید ببینمش. یک هلیکوپتر دارد میرود آنجا. میآیی؟»
🔸با هلیکوپتر رفتیم. پیاده شدیم.
🔸به هر کس میرسید میپرسید: «کاوه را ندیدهای شما؟»
🔸پرسان پرسان رفت، تا فهمید کجاست. برگشت به من گفت«پیدایش کردم . من امشب اینجا میمانم.»
🔸یعنی«اگر میخواهی برگردی، برگرد تا هلیکوپتر نرفته.»
🔸دلم که میخواست، ولی زشت بود برگردم.
🔸گفتم: «من هم کارش دارم» ولی واقعا کاری نداشتم.
🔸رفتیم توی سنگر و سرمان گرم شد به خوش و بش و حرف از عملیات و آموزش بچهها. شب شد. سوز سرما به سر و صورتمان می زد. زمهریر بود. سنگرمان سقف نداشت. دور تا دورش دیوار سنگی چیده بودند و همهمان داشتیم مثل بید میلرزیدیم.
🔸چهار پنج نفر بودیم و فقط یک کیسه خواب آنجا بود.
🔸یکی از بچهها آمد توی سنگر گفت: «من فقط امشب مهمان شمام. کیسه خواب ندارم. چی کار کنم؟»
🔸محمود دست کرد کیسه خواب را برداشت، پرتش کرد طرفش،خندید گفت: «این هم کیسه خواب.»
🔸آن شب تا صبح همهمان چمباتمه زدیم خوابیدیم لرزیدیم و لرزیدیم و لرزیدم، در سوز سرمایی که دندانهامان را بیاختیار تق و تق به صدا در میآورد.
🔸محمود طلسم شبهای خطرناک و خونین کردستان را این طور شکست.
🔸به همین دلیل بود که با آن حقوقهای 2500 تومانی همهمان؛ اعلام کرده بودند
🔸«هر کس سر محمود کاوه را تحویلمان بدهد سه میلیون تومان جایزه میگیرد»
✳️ خاطرهای از جاوید نظامپور (همرزم شهید کاوه)
📚خضری، فرهاد؛ رد خون روی برف ؛ کتاب کاوه ؛ تهران: روایت فتح 1389 ؛ صفحه 58
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
Mersad ( Radio Pelak ).mp3
3.57M
📻 #ویژه_عملیات_مرصاد
🌷 تقدیم به روح بلند شهید علی صیاد شیرازی
#راهیان_نور_غرب_و_شمال_غرب
#غرب_ایران
#مهد_استقامت
🔸به رادیو پلاک بپیوندید👇
🆔 @rahianenoor_news
🆔 @radiopelak 🎙
4_5931329323012195138.mp3
5.47M
📻 #رادیو_پلاک
🎙 #صیاد_دلها
🔹معرفی شهیدصیادشیرازی بهمراه بیانات شهید
🕊۲۱ فروردین ماه سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی🌷
#صلوات
🔹به رادیو پلاک بپیوندید👇
🆔 @pelak_radio
🆔 @Rahianenoor_News
عملیات مرصاد 1.mp3
8.77M
📻🎙#رادیو_پلاک
✅راهیان شمال غرب
عملیات مرصاد
🎙گوینده: احمدرضا هوشمندی
🖋نویسنده :خانم دلنواز
🌷 تقدیم به شهید صیاد شیرازی
🔹جهت دریافت صدها صوت شهدایی و راهیان نور به رادیو پلاک بپیوندید👇
🆔 @radiopelak
🆔 @rahianenoor_news
عملیات مرصاد 1.mp3
8.77M
📻🎙#رادیو_پلاک
✅راهیان شمال غرب
عملیات مرصاد
🎙گوینده: احمدرضا هوشمندی
🖋نویسنده :خانم دلنواز
🌷 تقدیم به شهید صیاد شیرازی
🔹جهت دریافت صدها صوت شهدایی و راهیان نور به رادیو پلاک بپیوندید👇
🆔 @radiopelak
✅ #نکات_اخلاقی
اهمیت دادن به نماز اول وقت، در برابر دیگر کارهای زندگی.
امیر دربندی، از هم رزمان شهید بزرگوار علی صیاد شیرازی می گوید: «در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی کوپتر. دیدم ایشان مدام به ساعت شان نگاه می کند. علت را پرسیدم. گفت: موقع نماز است. همان لحظه به خلبان اشاره کرد که همین جا فرود بیاید تا نماز را در اول وقت بخوانیم. خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگر صلاح بدانید تا مقصد صبر کنیم. شهید صیاد گفت: اشکالی ندارد، ما باید همین جا نماز را بخوانیم. هلی کوپتر نشست. با آب قمقمه ای که داشت، وضو گرفتیم و نماز ظهر را همگی به امامت ایشان اقامه کردیم».
🌹 ویژگیِ شهید صیاد شیرازی:👇
#متن_خاطره:
یکی از بستگانِ صیاد شیرازی از سربازی فرارکرده بود و پروندهاش رو فرستاده بودند دادگاه نظامی، دادگاه هم به زندان محکومش کرد. مادرِ صیاد زنگ زد دفتر و گفت: به علی بگو یه کاری براش کنه ، این پسر جوونه ، گناه داره.... 😵بهشون گفتم: حاج خانوم! خودتون به پسرتون بگین بهتر نیست؟
مادر صیاد گفت: قبول نمی کنه!
پرسیدم: چرا؟ مادر صیاد : علی خودش زنگ زد و گفت: عزیز جون! فامیل وقتی برام محترمه که آبروی نظام رو حفظ کنه و آبروی من رو نبره ...
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
ناصر_کاوه
🌷خاطره ای از زندگی امیرسپهبد شهید علی صیاد شیرازی📚منبع: یادگاران 11 « کتاب صیاد شیرازی ، صفحه 57
دعوتید به کانال ش👇
https://t.me/nasserkaveh44
Www.naserkaveh.com