eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
882 دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
15.1هزار ویدیو
514 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹خروس‌های تخم‌گذار شهید اندرزگو! 🔸فرزند شهید علی اندرزگو: «از رهبر معظم انقلاب اسلامی شنیدم که یک روز پدرم را در بازار «سرشور» مشهد با موتور دیده بودند آن هم به همراه چند خروس در عقب موتور! فرمودند که از آقای اندرزگو درباره‌ی خروس‌ها سؤال کردم؛ پدرم جواب داد که جواب داد که این خروس‌ها استثنایی‌اند و تخم می‌گذارند! حضرت آقا فرمودند زنبیل را که کنار زدم، دیدم زیر پای خروس‌ها پر از نارنجک و اسلحه است... ❇️شهید اندرزگو تأمین‌کنند بخش بزرگی از سلاح مبارزین انقلابی بود و بسیار و در مبارزه با رژیم ستمشاهی بسیار فعّال بود؛ تا جایی که چندین سردمدار رژیم پهلوی را به هلاکت رسانده است. ساواک 17 سال دنبال او دوید اما بی نتیجه. تا درنهایت اوایل سال 1357 در ماه مبارک رمضان او را به شهادت رساند. 🌷دوم شهریور سالروز شهادت چریک تنهای انقلاب گرامی باد.🌷 📚برگرفته از کتاب چریک تنها. @ketabjan_com
46.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ﷽ . 🎥 🔸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـــــــا اَبـــــاعَبْدِاللَّهِ 🎙حجةالاسلام • 📅محرم الحرام ۱۴۴۲ ـــــــــــــــــــــــحائرالحسینــــــــــــــــــــ 📿 کانال حائر الحسین (ع) https://eitaa.com/joinchat/1201274925C8a6c86dbd7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*☎️زنگ عبرت گیری:* *🔴 👆تصاویر تلخ هیچ جای دفاعی ندارد و هرچه سریعتر باید مقابل این تخلفات ایستاد اما حالا که بحث حقوق زندانیان است جا دارد یادی هم کنیم از شکنجه‌ها و زندان‌ آمریکایی‌ها. حقیقتا کدام زندان وحشتناک است؟ زندان ایران یا آمریکا؟!🔞🔞* https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
‍ 🌹 🔰عضو شورای مرکزی بنیاد مستضعفان و سرپرست روزنامه کیهان 🍃 تولد : ۱۳۰۹/۵/۱ 🍂 شهادت : ۱۳۵۸/۶/۴ - تهران (توسط گروهک صهیونیستی منافقین) 🍁 آرامگاه : قم - حرم حضرت معصومه (س) 🌺 روز یکشنبه چهارم شهریورماه ۱۳۵۸ سه موتور سوار از گروهک فرقان، حاج مهدی را هنگامی که مانند هر روز، به همراه حسین مهدیان و حسام، فرزند کوچکش روانه موسسه کیهان بودند، به رگبار گلوله بستند و پدر و پسر را به شهادت رساندند. 🌺امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در نزد خانواده شهید عراقی، از وی چنین گفته‌اند: 🌺من ایشان را حدود بیست سال است که می شناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود؛ حاج مهدی عراقی برای من، برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. 🌺شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود، اما آنچه مطلب را آسان می کند، آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او می بایست شهید می شد، برای او مردن در رختخواب، کوچک بود.
‍ 🌹 🔰عضو شورای مرکزی بنیاد مستضعفان و سرپرست روزنامه کیهان 🍃 تولد : ۱۳۰۹/۵/۱ 🍂 شهادت : ۱۳۵۸/۶/۴ - تهران (توسط گروهک صهیونیستی منافقین) 🍁 آرامگاه : قم - حرم حضرت معصومه (س) 🌺 روز یکشنبه چهارم شهریورماه ۱۳۵۸ سه موتور سوار از گروهک فرقان، حاج مهدی را هنگامی که مانند هر روز، به همراه حسین مهدیان و حسام، فرزند کوچکش روانه موسسه کیهان بودند، به رگبار گلوله بستند و پدر و پسر را به شهادت رساندند. 🌺امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در نزد خانواده شهید عراقی، از وی چنین گفته‌اند: 🌺من ایشان را حدود بیست سال است که می شناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود؛ حاج مهدی عراقی برای من، برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. 🌺شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود، اما آنچه مطلب را آسان می کند، آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او می بایست شهید می شد، برای او مردن در رختخواب، کوچک بود.
🌷یک شب بعد از فراغ از کار روزانه، زودتر از حد معمول به منزل می رفت. در میدان سر چشمه به راننده اش گفت در کناری بایست، همین جا کار دارم. این توقف ناگهانی آن هم در آن وقت شب در جایی که خبری از مسائل مهم مملکتی یا کار اداری نبود همراهان را غافل گیر و بهت زده کرد. پرسیدم چه کاری دارید که بعدأ انجام دهیم. گفت می خواهم کمی پرتغال بخرم . گفتم اجازه بدهید یکی از محافظان بخرد. گفت: خودم باید بخرم تا بی واسطه در جریان تلاش مردم، وضع خرید و فروش، قیمت جنس، نگاه و احساسات فروشنده نسبت به کارکرد و سود و زیانش باشم. ضمناً می خواهم با انجام این نوع کار های شخصی، وظیفه ام از یادم نرود... 🌷ایشان انسانی فروتن و متواضع بودند. اما در عین حال، به هنگام کار بسیار قاطع بود. ظاهری بسیار نرم و ملایم داشت، اما باطنش بسیار پر صلابت بود... حالت تواضع و فروتنی ایشان از دین باوری سرچشمه می‌گرفت. وقتی با استدلال و تحلیل به حقیقتی می‌رسید، نمی‌شد به راحتی نظرش را عوض کرد. مگر آن که کسی با استدلال و تحلیل بر نظرات وی خدشه وارد می ساخت، در آن صورت سخن حق را با فروتنی می پذیرفت. کتاب فاتحان قله های عاشقی, ناصرکاوه
برخورد حذفی با در ماجرای ! 🔲ماجرا از این قرار است که بعد از مطرح شدن زمزمه‌های پذيرش قطعنامه۵۹۸ که تا آخرین روزها با مخالفت قاطعانه امام همراه بود، برخی سرداران و فرماندهان جنگ از جمله ضمن مخالفت با این تصمیم، قصد عزیمت به تهران داشتند که توسط می‌شوند! محسن رضایی روایت می‌کند...‌
نفرین بر قلم های فروخته شده ✅ خانم صبا آذرپیک، اینکه با رسانه های اسرائیلی هم نظر شدید مهم نیست چون اصلاح طلب جماعت را همه می‌شناسند. اما بی شرفی شما آنجا بیشتر ثابت می شود که رئیس جمهور مردمی، در اولین روز کاری که مصادف است با تعطیلی آخر هفته سنگ تمام گذاشته، و برخلاف رئیس جمهور محبوب شما (حسن روحانی) دغدغه مردم را دارد و به همین دلیل مورد هجوم امثال شما قرار گرفته است ❌
‏دمای هوای اهواز امروز ۴۷ درجه بود؛ در چنین شرایطی از صبح تا حوالی ظهر در کف خیابانهای اهواز به بررسی مشکلات مردم پرداخته و با آنها حرف زده است... یادمان نمیرود برای یک سخنرانی نیم ساعته ی در سیستان و بلوچستان دو اسپیلیت نصب کرده بودند مبادا گرما را احساس کند!
▪️طرح جلد پایان دولت احمدی نژاد هفته نامه چلچراغ رو که یادتون هست، راستش دیدم این دوره خبری از طرح پایان دولت روحانی نیست گفتم شاید سر دوستان شلوغه، برای همین خودم دست به کار شدم... @Fars_Plus
33.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شبنامه/ روزهای تلخ افغانستان از حمله به میدان هوایی کابل و فضایی که بر افکار عمومی آمریکا حاکم شده تا اعتراض آمریکایی به بایدن برای خروج ناگهانی/ این مهم به کجا ختم خواهد شد؟ / آیا شاهد زمینه چینی برای سوریه سازی هستیم؟ ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
💠 آنچه موافق مذاق عامه است، این که زندگی شما ساده باشد 🌷شما گمان نکنید که اگر با چندین اتومبیل بیرون بیایید وجهه تان پیش مردم بزرگ می شود. آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، این که زندگی شما ساده باشد، همان طوری که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیرالمؤمنین و ائمه ما زندگی شان ساده و عادی بود بلکه پایین تر از عادی آنها هم که جمهوری اسلامی را بپا کردند، مردم عادی هستند و کسانی که بالا بالاها نشسته اند، هیچ دخالتی در این مسائل نداشته و ندارند... صحیفه نور،جلد 19،صفحه188 مورخ:1364/04/25 💥 حاج احمد آقا داشت حڪم ریاست جمهوری‌اش را در محضر امام می‌خواند📜 اون لحظه چهره شهید رجایی خیلی برام قابل توجه بود ، چهره‌ای گرفته😞و متفڪر ... شب ازش پرسیدم : وقتی داشتن حڪم ریاست جمهوریت را می‌خوندند ، خیلی توی خودت بودی ، جریان چی بود⁉️ 💢بهم گفت : خوب فهمیدی . اون موقع داشتم به خودم می‌گفتم فڪر نڪنی حالا ڪسی شدی ،تو همان رجایی سابقی . از خدا خواستم ڪمڪم ڪنه تا خودم رو گم نڪنم ... ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خدمت ڪنم .🌹 💥 هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش در نخست وزیری را نپذیرفت گفت:من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت باکفش راه بروم اماباشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشند روی آن بخوابند. 💥دوری از تشریفات: هر کس رجائی را دوست دارد، برود. همه از این حرف تعجب کرده اند.  گفت: من مهمان دانشگاهم کار خوبی نکردید. که برای استقبال به فرودگاه آمدید الان کار مردم زمین مانده و ناراحت می شوند اگر بشنوند به خاطر من اینجا آمده اید؛ آن وقت فحشش می ماند برای من و شما. 💥 ضعف مرا به حساب انقلاب و مکتب من نگذارید...اين جمله با همه اعتقادش می زد...نصب كرده بود پشت ميزش... خيلي مواظب بود خلاف زير دستانش را كسي به نام انقلاب نگذارد.از انقلاب براي خودش مايه نمي گذاشت. "هيچ وقت" 💥 آقای رجایی شما حزب اللهی هستید؟ خبرنگار این را پرسید: زيركي كرده بود, مي خواست جواب نخست وزیر را بسنجد. گفت: اگر حزب اللهی باشم از نوع لاجوردی هاست... 💥 شهید_رجایی: مردم ما از کمبودها و کسریها گله ندارند، آنچه مردم را می آزارد و صدای  را در می آورد وجود تبعیضات ناروا و سوء استفاده از بیت المال است و بس.😇 💥 عشق به ولایت:«از ابعاد مهم زندگی ایشان (شهید باهنر) عشق شدید شهید به ولایت بود. ایشان در کلاس‌های درس امام(ره) شرکت می‌کرد و از این طریق به شخصیت والای امام پی‌برد. او از شاگردان بزرگ امام بود و با ورود امام به ایران از اولین کسانی بود که از ایشان استقبال کرد. در روزهای بعد از پیروزی انقلاب، همواره به عنوان یکی از بازوهای قوی ولایت‌ فقیه به شمار می‌رفت. او می‌گفت: هر زمان مشکلات به ما هجوم می‌آورد، با رسیدن به خدمت امام، امید و نیرویی تازه می‌گیریم و مشکلات حل می‌شود. این حاکی از اطمینان و علاقه او به خط رهبری و ولایت فقیه بود.» -زندگی-به-سبک-شهدا-ناصر-کاوه به نقل از محمدرضا باهنر(فرزند شهید)
حاجی احمدی براساس خاطره واقعی چندین روز بود که به نهاد ریاست جمهوری می رفت اما موفق نمی شدکه بره داخل میگفتن معاونت مردمی گفته باید معرفی نامه بیاری تابه درخواستت رسیدگی شود ، حاجی هم میگفت آخه از کی معرفی بیارم؟ کی میاد به من معرفی نامه بده... ده دوازده روزی میشد که آقای رجایی رئیس جمهور شده بود حاجی ناامید انه وقتی رسید جلوی درب ورودی نهاد، ماشین رئیس جمهورهم داشت وارد می شد، حاجی به نشونه احترام دستی برای تکان دادو نگاهی به آسمون کرد صلواتی فرستاد. چند دقیقه ای ایستاد تا ورودی خلوت بشه ناامیدانه رفت جلوی گیت پذیرش تا اومد چیزی بگه مسئول پذیرش ازپشت میزش بلند شد و گفت حاج آقا احمدی خوش آمدید برگه نیاز نیست بفرمایبد داخل وبلافاصله برادری از نیروی حفاظت را صدا کرد و گفت حاج آقا راببر دفترریاست. حاجی احمدی متعجب کارت شناساییش تو دستش خشک شد وآرام آرام گذاشت توجیبش اصلاوسایل و لباساشو هم نگشتن... فقط دنبال مامور راه افتاد، یکباره با تعجب دید توی دفتر ریاست جمهوره ... آقایی با لبخند جلو آمد و با حاجی دست دادو گفت خوش آمدید آقای رئیس جمهورمنتظر شماست. حاج احمدی هنوز گبچ بودلباسشو صاف کردو وارد اتاق شد باور نمی کرد آره خود آقای رجائی بود که از پشت میزش بلند شد به استقبالش آمد.بعداز تعارفات اولیه هم گفت حاج آقا احمدی درخواستت چیه؟ برای چی جلودرب ایستاده بودی؟ حاجی هم همانطور که درخواستشواز جیبش بیرون آورد گفت میخام اگر خدا قبول کنه خیریه درست کنم یک جایی درست کنم بشه چارتا بچه یتیم را زیر پوشش بگیریم. رجائی هم همانطور که روی درخواست حاجی چیزهایی مینوشت گفت خدا خیرت بده بفرمایید دستورشو دادم هم محیطی مناسب دراختیارت بگذارند هم کمک مالی برات نوشتم که از صندوق دولت بهت بدهند فقط زحمت بکش مرحله به مرحله به من خبر بده میخام همچین کاری که میکنی را درهر استان اجرا کنیم اما شما فعلا تهران را کلید بزن . حاج احمدی باتعجب گفت آقای رجایی نمیپرسید من کی هستم آیا دارم درست میگم؟ این درخواستم واقعیه یا نه ؟ که یکباره رجایی بالبخندی گفت بگیر برو حاجی جون میشناسمت بررسی کردم میدونم دقیقا کی هستی برو وقتمو نگیرکار دارم . رجائی تا دم درب آمد بدرقه و همانطور که دستگیره درب خروج را می گرفت گفت حاج احمدی جان میدونم که سالهاست غذا درست می کنی می بری برای حلبی آبادها، میدونم دم عید لباس نو می بری برای بچه هاشون میوه می بری دارو می بری و...خیلی کارهای دیگه میکنی ،من نشناخته درخواستتو موافقت نکردم. رجایی دستی به صورتش کشید و نگاهی به زمین انداخت و ادامه داد که حاجی احمدی یادت هست اونوقتاکه با یک وانت وسپای سه چرخ دیگ غذارو برمیداشتی و میبردی تو زاغه نشینها گاهی یه جوانکی می پرید پشت وانت وسپات و پا به پات میومد کمکت میکرد؟ حاجی گفت آره آره یادمه خدا خیرش بده چه جوونک خوبی بود کاش میدونستم کجاست و چه میکنه؟هرجا هست خدانگهدارش باشه . رجایی همانطور که دستگیره درو باز میکرد گفت احمدی عزیز اون جوانک من هستم من میشناسمت. حاجی احمدی مات مبهوت مانده بودنمیدانست چی بگه اشک تو چشاش جمع شده بود، تنها کاری که کرد دست وصورت رجایی را بوسید‌، رجایی هم گفت برو حاجی برو خجالتم نده فقط منو بی خبر نگذار. حدوددوهفته از آن ملاقات گذشته بود کارهای ثبت و تاسیس خیربه تقریبا آماده شده بود و ساختمان اهدایی رئیس جمهور تحویل حاجی گردید و مقداری لوازم و تجهیزات نیزخریداری شده بود و آماده انتقال برای شروع رسمی کار. حاجی احمدی تصمیم گرفت طبق قرار نزد آقای رجایی رفته و گزارش کارو به اطلاع ایشان برساند.... زندگی به سبک شهدا ناصر کاوه
🛑📸 امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران در اعتراض به جانمایی نمایندگان کشورها در کنفرانس بغداد، در جایگاه نخست و هم ردیف با روسای جمهور ایستاد(اصل عزت) http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440
💠 آنچه موافق مذاق عامه است، این که زندگی شما ساده باشد 🌷شما گمان نکنید که اگر با چندین اتومبیل بیرون بیایید وجهه تان پیش مردم بزرگ می شود. آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، این که زندگی شما ساده باشد، همان طوری که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیرالمؤمنین و ائمه ما زندگی شان ساده و عادی بود بلکه پایین تر از عادی آنها هم که جمهوری اسلامی را بپا کردند، مردم عادی هستند و کسانی که بالا بالاها نشسته اند، هیچ دخالتی در این مسائل نداشته و ندارند... صحیفه نور،جلد 19،صفحه188 مورخ:1364/04/25 💥 حاج احمد آقا داشت حڪم ریاست جمهوری‌اش را در محضر امام می‌خواند📜 اون لحظه چهره شهید رجایی خیلی برام قابل توجه بود ، چهره‌ای گرفته😞و متفڪر ... شب ازش پرسیدم : وقتی داشتن حڪم ریاست جمهوریت را می‌خوندند ، خیلی توی خودت بودی ، جریان چی بود⁉️ 💢بهم گفت : خوب فهمیدی . اون موقع داشتم به خودم می‌گفتم فڪر نڪنی حالا ڪسی شدی ،تو همان رجایی سابقی . از خدا خواستم ڪمڪم ڪنه تا خودم رو گم نڪنم ... ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خدمت ڪنم .🌹 💥 هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش در نخست وزیری را نپذیرفت گفت:من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت باکفش راه بروم اماباشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشند روی آن بخوابند. 💥دوری از تشریفات: هر کس رجائی را دوست دارد، برود. همه از این حرف تعجب کرده اند.  گفت: من مهمان دانشگاهم کار خوبی نکردید. که برای استقبال به فرودگاه آمدید الان کار مردم زمین مانده و ناراحت می شوند اگر بشنوند به خاطر من اینجا آمده اید؛ آن وقت فحشش می ماند برای من و شما. 💥 ضعف مرا به حساب انقلاب و مکتب من نگذارید...اين جمله با همه اعتقادش می زد...نصب كرده بود پشت ميزش... خيلي مواظب بود خلاف زير دستانش را كسي به نام انقلاب نگذارد.از انقلاب براي خودش مايه نمي گذاشت. "هيچ وقت" 💥 آقای رجایی شما حزب اللهی هستید؟ خبرنگار این را پرسید: زيركي كرده بود, مي خواست جواب نخست وزیر را بسنجد. گفت: اگر حزب اللهی باشم از نوع لاجوردی هاست... 💥 شهید_رجایی: مردم ما از کمبودها و کسریها گله ندارند، آنچه مردم را می آزارد و صدای  را در می آورد وجود تبعیضات ناروا و سوء استفاده از بیت المال است و بس.😇 💥 عشق به ولایت:«از ابعاد مهم زندگی ایشان (شهید باهنر) عشق شدید شهید به ولایت بود. ایشان در کلاس‌های درس امام(ره) شرکت می‌کرد و از این طریق به شخصیت والای امام پی‌برد. او از شاگردان بزرگ امام بود و با ورود امام به ایران از اولین کسانی بود که از ایشان استقبال کرد. در روزهای بعد از پیروزی انقلاب، همواره به عنوان یکی از بازوهای قوی ولایت‌ فقیه به شمار می‌رفت. او می‌گفت: هر زمان مشکلات به ما هجوم می‌آورد، با رسیدن به خدمت امام، امید و نیرویی تازه می‌گیریم و مشکلات حل می‌شود. این حاکی از اطمینان و علاقه او به خط رهبری و ولایت فقیه بود.» -زندگی-به-سبک-شهدا-ناصر-کاوه به نقل از محمدرضا باهنر(فرزند شهید)