💥13بدرما👈13بدر اونا👇
🍁سبزه یک فرمانده چگونه در سیزده بدر گره خورد 🍁
⭐ بچهها به اميد مسافرت شيراز لباس عيدشان را نميپوشيدند. هر روز نگاهي به لباسها ميانداختند، لحظهاي ميپوشيدن و از تن شان درميآوردند. ميگفتند: 👈 بايد بابا بياد و ما لباس تازهمون رو وقتي به شيراز ميريم، بپوشيم...
⭐ تمام سیزده روز عيد، بچهها در انتظار بودن كه بابا بيايد و لباس تازه بپوشند و به شيراز برويم. هر زنگي كه به صدا در ميآمد، به اميدي كه بابا هست، براي باز كردن درحياط سبقت ميگرفتند. حياط منزل را كه خاكي بود، باپول عیدی دو نفرمان موزائيك و یک قسمت هم باغچه گل درست کرده بودم. بچهها ميگفتند اگر بابا بياد و در حياط رو باز كنه، فكر ميكنه اشتباهي آمده و خونهي ما نيست، چون حياط ما قشنگ شده. او از موزاییک کردن حیاط باخبرنبود. چون تصمیمی بود که خودم گرفته بودم و تا آن زمان تلفن هم نکرده بود تا مطلع بشه.
⭐اين انتظار درست 13 روز طول كشيد و ما چشم به راه آمدنش بودیم. نه تنهاد با بچه ها جایی نرفتم بلکه تماما مشغول کارهای بنایی بودم و چشم به راه، که هر لحظه زنگ در به صدا در بیاد و وارد بشه. تا غروب شب سیزدهم کار بنایی تمام شد. باز هم از محمد خبری نشد، حالم گرفته شده بود. لباس بچه ها را پوشاندم و رفتم منزل مادرم...
⭐ساعت حدودا نه صبح بود. صداي موتور از كوچهي منزل مادرم به گوشم رسيد. از جا پريدم كه محمد است، ولي نبود. برادرش بود. عجيب بود، برادرش صبح روز سيزدهبدر، اينجا چه ميكند؟...
⭐جلو رفتم و سلام كردم. چه عجب داداش؟😇 خورشید از کدوم ور بیرون اومده؟...نیم نگاهی هم به چهره من نکرد. درحالي كه وسايل داخل خورجين رو اين طرف و آن طرف ميكرد با لبخندي مصنوعي گفت: گفتم همسر و فرزندان برادرم تنها هستن به دنبال شان بيام و امروز رو با هم باشيم. بعدش از من خواست كه لباس بپوشیم با اون بريم بیرون. مانده بودم، میدونستم اون چنین روحیه ای نداره...
⭐خدايا چه شده؟...چه اتفاقی افتاده؟... از طرفی هم فکر کردم شاید نگران بچه های برادرش بوده که تمام تعطیلات جایی نرفتن... ویا ممکن است برادرش از جبهه برگشته باشد و میخواد منوغافلگیر کند. سجاد جلوي موتور نشست، سوده پشت عمو، من هم يك طرفه ترک موتور نشستم. مردم را می دیدم که هر کدام با اسباب و اثاثیه ای به سمتی می روند. یکی به طرف کوه، یکی به طرف دریا. از مسائل مختلف صحبت ميكرد...
⭐ابتداي روستاي شان كه رسيديم، گفتم: راستي داداش از بچهها خبر نداريد؟...
با كمي مكث جواب داد: 👈 چرا شنيدم حسين املاكي، 💞شهيد شده... 😰
می دونستم محمد و حسین معمولا با هم دیگر هستند.بلافاصله محمد رو در كنارش احساس كردم و از داداش پرسیدم: پس محمد چي؟...
⭐به چهرهاش توی آينهي موتور نگاه كردم. منتظر عكس العملش بودم. جواب داد: بچهها خبر آوردن كه محمد هم زخمي شده. با خودم گفتم زخمی عیبی نداره. حداقل دوباره می تونم ببینمش. گفتم: كدوم بيمارستان بستريه؟ چشمانم همچنان به آينهي موتور دوخته شده بود كه چه جوابي ميدهد، اما جوابي نداد. دوباره تكرار كردم كدوم بيمارستان؟ ناگهان از آينه ديدم چشماش پر از اشك شده و فکش می لرزه...😇
⭐ گفتم: 👈 💞محمدشهيد شده؟😰 سکوت کرد و جوابي نداد. من جواب خودم رو گرفتم. به يكباره به ياد وصيت محمد افتادم : دوست دارم اگر خبر شهادتم روشنيدي بگي"انا للّه و انا اليه راجعون." 👈صداش توی گوشم می پيچيد. انگار تمام آب بدنم خشك شده بود... 😭به زور خودم رو به ميلههاي موتور چسباندم و آروم گفتم: "انالله و انااليه راجعون. "داداش گفت: مواظب باش.بابا و مامان چیزی نميدونن تا چند لحظهي ديگه بچههاي سپاه میان و به اونا خبر ميدن. من از ديروز خبر دار شدم، ولي نتونستم بهشون بگم...😣
⭐به منزل پدرشان رسيديم. هر دو در كوچه باز بود. بابا و مامان محمد روي لبهي چاه آب توی حیاط نشسته بودند و چشم به راه بودند. سلام كردم...👈 اتفاقاً شب گذشته عمهي مادرم هم فوت كرده بود. مامان حالتم را ديد و گفت: سيّد، عيبي نداره پير بود. مرده كه مرده. پيرا بايد بميرن و جونا بمونن. شاد باش. انشاءالله امروز دیگه محمد سرو کله ش پیدا میشه. یادت میاد پارسال هم بعد از سیزده اومده بود...؟
⭐سعي كردم برگردم تا پشتم به آنها باشد. مبادا تغييرات توی چهرهام رو ببينند. تعارفم کردن برم بالا. از چهار پلهي منزل شان نميتوانستم بالا بروم. ديوار خانه را با دست گرفتم و بالا رفتم. به هر سختي بود وارد اتاق شدم. ميوه، آجيل و شيريني وسط اتاق بود. گوشهاي نشستم و به ديوار تكيه دادم. طبق معمول بچهها در حياط شروع به بازي كردند. پدرش پرتقال و پسته ميخورد و پوستش را به طرف من پرت ميكرد و ميخواست با شوخي های همیشگی اش خوشحالم كنه. ⭐زير لب از خدا طلب صبر ميكردم كه مادر با پدر به تندي برخورد كرد كه چه كارش داري، ولش كن، سر به سرش نگذار ابراهیم، حوصله نداره. 13 روزه كه چشم به راه پسرته، حق داره، به حال خودش بذارش. آقاجون هم ولكن نبود كه نبود. من حال شوخي نداشتم...😢
👈 چندين بارخواستم داد بزنم. ولي به نفسم مسلط شدم وسكوت كردم. با خودم ميگفتم: "خدايا دارم منفجر ميشم.😳 چراب چههاي سپاه نميآیند؟😇
⭐در همين گيرودار بودم كه صداي چند ماشين و هياهو از بيرون خانه به گوش رسيد. گفتم: آقاجون پاشو كه دوستهاي محمد اومدن دیدنت."👈 سرتان را درد نیاورم اینطوری بود که من در سیزده عید سبزه زندگیم برای همیشه گره زدم😰
#کتاب_مرواریدهای_بی_نشان
#ناصر_کاوه
راوی سیده نساء هاشمیان همسر سردار شهید اصغریخواه به👈 گزارش جهان به نقل از مشرق
💢 محرم و اربعین که میشود، عده ای یاد رفتگران زحمتکش میکنند اما در مواجه با این تصاویر #سیزده_بدر کور و کر میشوند...
#صادق_باشیم
#ناصرکاوه
☀️لطـفا تاآخـــر بخونید و سپس نشر دهید
#چشم_انتظار
❤️🍃خانمی داستانی برایم گفت که نه حزب اللهی بود و نه چادری....!
🌴گفت روز ۱۳فروردین امسال طبق روال سالهای گذشته وسایل لازمه گردش را در ماشین جا بجا میکردم...
پیر زن خوش رویی مقابل خانه اش در یک صندلی کوچک نشسته بود و ذکر میگفت با تسبیح...!
ما همگی حرکت کردیم و رفتیم به طرف طبیعت که روز سیزده را بدر کنیم...
برای اینکه به ترافیک طاقت فرسای عصر نخوریم یک ساعت به غروب مانده از پارک جنگلی به طرف خانه حرکت کردیم...!
🌸🍃وقتی که رسیدم به محله خودمان با کمال تعجب دیدم که همان پیر زن همسایه نشسته بر در خانه اش و مشغول پاک کردن برنج است...
برایم عجیب بود، چون تنها روزی که هیچ کس در شهر نمی ماند، این پیرزن تنها نشسته بود و مشغول کارش بود...
کنجکاو شدم و رفتم جلو و سلام کردم.. خیلی گرم سلامم را جواب داد و احوالم را پرسید...
بدون مقدمه رفتم سر اصل مطلب و کنجکاوی ام را در حد یک سوال از پیر زن همسایه پرسیدم که:
مادر جان چرا تنها نشستی؟
خب پاشو برو گردشی، تفریحی چیزی!!
من از صبح که رفتم شما اینجا بودی تا حالا.....!!
💐پیر زن گفت دخترم بشین....!
کنارش نشستم...!
از کیف پول کوچکش که در بغلش گذاشته بود عکسی در آورد که دنیا بر سرم خراب شد.
عکس چهار فرزند شهیدش را به دستم داد و یکی یکی اسم شان را با تاریخ شهادت و محل شهادت گفت برایم....
ماتم برده بود...
دست روی عکس آخری گذاشت و گفت این عکس رضاست که میگن تو اروند غواص بود ولی هنوز از اون خبری نیست...
🍀گفت منتظرم شاید کسی بیاد و خبری بده...!
بنده خدا پدرش سه سال پیش به رحمت خدا رفت...
حالا منم و خودم تو این تنهایی، که منتظرم شاید از رضام خبری بیارن...
محسن و احمد و صادق بهشت زهران ولی دلم پیش رضاست تا نیاد نمیتونم کاری کنم..
به خودم آمدم دیدم که صورتم خیس اشک هست و اصلا حواسم نبود که مادر هم مثل من غرق در اشک بود...
رویش را بوسیدم و برگشتم خانه
👈و الان فهمیدم که من امنیت و عزت و تفریحم را مدیون مادرانی هستم که دست گل به آب دادند. #کتاب_مرواریدهای_بی_نشان
#ناصرکاوه
همش ۵ تا تیر به زن جوان هنرمند کُرد خودم زدم که هم سن باباش بودم
دبه ماست که روش خالی نکردم...
والا
💡 هوش سفید| سید علیرضا آلداود
🇮🇷 جنگ شناختی | سواد رسانهای 👇
@aledavood 👈 عضو شوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[صدای تلفنهمراه خودراتا انتها زیاد کنید
]🔈 #سالی_که_گذشت!؟👇
😠در شش ماه گذشته (۱۴۰۱)ایران از چهار طرف مورد تهدید حمله نظامی قرار گرفت! پروژه حمله به تاسیسات هستهای ایران به کجا؛: رسید؟
حمله به پایگاه نظامی آمریکا درمنطقه خراب الجیر سوریه و پاسخی که آمریکا خواهد داد!
۴دقیقه بالا رو بادقت گوش کنید|یادتون نشه برای رفقاتون هم #ارسال کنید
ارادتمند: #ناصرکاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 ربات غواص یونس ساخت ایران در اختیار سپاه
🔹این ربات برای ماموریت رصد و شناسایی سطح زیرین کشتیها و دکلهای نفتی، متلاشی کننده بمب و تله انفجاری ساخته شده است
🔹همانطور که مشاهده میکنید با وجود وارد آمدن نیرو به بدنه این ربات میتواند خود را ثابت در یک نقطه نگه دارد
♻️ #ناصرکاوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸نماز شب خوان عذاب قبر نداره!!
#حجت_الاسلام_رفیعی
@NAFELESHAB40
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امر به معروف یعنی همین...
🎥 سکانسی از فیلم «غریب» با بازی بابک حمیدیان در نقش شهید بروجردی
#ناصرکاوه
از سخنان شهید مهدی باکری❤️
که امروزه فکر کنم خیلی به دردمون بخوره
این خوشنویسی رو هدیه میکنم به روح پاک شهدا ❤️
با خط شکسته نستعلیق(با تغییراتی) و فونت دستنویس 💎
#شهدا_شرمنده_ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥💠مشاهده وضعیت برزخی یک #بدحجاب توسط تجربه گر مرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥غافلگیری مسافران نوروزی فرودگاه با آواز پسران ایران
#سفر_شاد_ایران_آباد
🔆 #امام_رضا علیه السلام میفرماید:
💠 لَا یَسْتَکْمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ حَتَّی تَکُونَ فِیهِ خِصَالٌ ثَلَاثٌ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزَایَا.
❇️ هیچ بندهای حقیقت ایمانش را کامل نمیکند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسی، تدبر نیکو در زندگی، و شکیبایی در مصیبتها و بلاها.
📚تحف العقول، ص ۴۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍بازبینی دقیق فیلم ماست ریختن رو سر دو خانم
دلایلی که احتمال ساختگی بودن فیلم
را تقویت می کند
✍انتظار داریم مسولین وقوه قضاییه سریع روشنگری کنن.
❌🚨قضیه خیلی مشکوکه‼️
درست مثل دروغ مرگ مهسا‼️
میخوان آمرین به معروف رو ساکت کنند‼️
هشیار باشید‼️
🌷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ🌷
🌸اللهم لیَّن قَلبی لِولیِ اَمرِک 🌸
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
اللهم لیَّن قَلبی لِولیِ اَمرِک
#بحق_بی_بی_زینب
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮
@abjad_mahdi
╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯
🔴تعجب میکنم از مردی که از ترس خط و خش و آفتابسوختگی، روی ماشینش چادر (پوشش)می اندازد
یا برای گوشی موبایلش گارد و گلس میاندازد...
#اما براش مهم نیست همسر و دخترش پوشش داشته باشند یا نه...
🇮🇷
📣📣📣📣📣📣
🚨 خبر خوب / گام مهم رئیسی در سال مهار تورم
به دستور رئیسجمهور ، از فردا نرخ مبنای دلار برای محاسبه قیمت پایه محصولات داخلی از ۳۶۴۸۰ به ۲۸۵۰۰ تومان بازمیگردد.
🔹️گام بعدی باید الزام همه صادرکنندگان برای عرضه ارز خود به نرخ ۲۸۵۰۰ در کنار مهار تقاضاهای نامشروع ، غیرضرور و غیراولویتدار ارز باشد.
🔸️نرخ مبنا برای خوراک ، دلار ۲۸۵۰۰ تعیین شده و محصولات نیز باید با همین نرخ قیمتگذاری شوند. این سیاست ، قدرت رقابت صنایع پتروشیمی و صنایع پایین دستی در بازارهای جهانی را نیز افزایش داده و باعث تقویت صادرات و ارزآوری بیشتر آنها خواهد شد.
🔹️گام بعدی انشاالله توقف کامل قیمتگذاری دلاری است / سید یاسر جبرائیلی
🔻 سوال بود که چرا تو برنامه ی #زندگی_پس_از_زندگی یک نفر درباره ی توصیه به حجاب حرف نمیزنه
عباس موزون اینطور جواب داد و مشخص شد عامل پخش نشدن این بخشها "دیکتاتوری رسانه" علیه حجابه.
آقای موزون این امانت دست شماست و باید در رسانه مطرح کنید.
#حجاب
هدایت شده از صرفاً جهت اطلاع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش خبر۲۰۳۰ به بیحجابی های سازمان یافته چند روز اخیر
#حجاب
@khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مادر ایرانی که به آلمان مهاجرت کرده: به خدا اگر کسی به من میگفت اینجا(آلمان)اینطوریه به اینجا سفر نمیکردیم.
▪️ من برای بچم اومدم روزی۲۰نفر هم رو با چاقو میزنند
▪️ حالا ما اگر اینا رو رسانه ای کنیم میگن شما دارید دروغ می گید غرب بهشته شما وحشی هستید شما داعشی هستید..
✅ناصرکاوه