هدایت شده از جهاد تبیین
همه دارایی خانواده شهیدان دستواره
حالا که رسم شده وزرا و ... میزان دارایی خودرا به قوه قضائیه اعلام کنند، بد نیست محققین زحمت کش، میزان دارایی خانواده دستواره را شناسایی و با شفاف سازی، سریع به ملت ایران اعلام کنند.این خانواده کاخی حداکثر 100 متری، در یکی از کوچه پس کوچه های علی آباد (جنوبی ترین نقطه تهران) داشتند. این خانه کوچک، 6 مرد و 3 زن داشت. سید حسین دستواره، تیر ماه سال 65 در مهران شهید شد. سید محمد رضا دستواره، قائم مقام لشگر محمد رسول الله (ص) تیر ماه سال 65 در مهران به شهادت رسید.سیدمحمد دستواره، دی ماه سال 65 در شلمچه شهید شد. اصغر الله قلی زاده (داماد خانواده) در جنگ به شهادت رسید. مرحوم حاج سیدنقی دستواره پدر خانواده، سال 85 فوت کرد. مهدی دستواره، فرزند شهید سید محمد رضا، نوه خانواده. خانم مرحومه سیده قدسیه میراسماعیلی، مادر خانواده، سال 84 فوت کرد. خانم دستواره، همسر شهید الله قلی زاده، دختر خانواده. خانم الله قلی زاده، دختر شهید الله قلی زاده، نوه خانواده. حاج آقا دستواره قبل از فوت، درخواست کرد تا خانه شان به عنوان کتابخانه، در خدمت اهالی محل قرار گیرد. الباقی خاطرات شهید دستواره را در آدرس زیر مطالعه کنید👇
https://naserkaveh.ir/2023/07/02/dastvareh/
18.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️ارزان ترین قبر، ۸۵۰ هزار تومان👌
#طنز_شوخی
ناصرکاوه
کتاب تصویری من غدیری ام قسمت پنجم ناصرکاوه.pdf
6.52M
🌷سلام خدمت تمام دوستان و سروران گرامی ☝️ از امروز تا عید غدیر، با قسمت هابی از کتاب مصور
« #من_غدیری_ام » تألیف
« #ناصرکاوه », در خدمت شما هستیم👌 برای این کتاب زحمات زیاد و فوق العاده ای کشیده شده است، لطفا ضمن مطالعه ، با باز نشر دوباره آن ، در ثواب این کار بزرگ، سهیم و شریک باشید.
🌷میلاد امام هادی مبارکباد
#قسمت_پنحم
ارادتمند: #ناصرکاوه
🌷ولادت امام هادی (ع )
مبارکباد
🌷سالگرد شهادت شهید رضا دستواره را گرامی میداریم👈 خداوند این توفیق را نصیب بنده کرد تا همراه کادرهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) برویم ملاقات حضرت آیت الله خامنهای، که آن زمان ریاست جمهوری کشور را به عهده داشتند. در محل ریاست جمهوری ایشان ما را به حضور پذیرفتند و بعد از دریافت گزارش عملکرد لشکر در عملیات، از حاج آقا کوثری صحبتهای جالبی کردند… بعد از آنکه وقت دیدار به آخر رسید، وقتی آقا داشتند از پلکان انتهای سالن بالا میرفتند، دفعتاً معاون لشکر، سیدمحمدرضا دستواره، با همان روحیه شاد و بذله گویی خاص خودش، با صدای بلند گفت: برای رفع سلامتی ریاست جمهور… مکث کرد و چیزی نگفت. همه حضار متحیر به رضا خیره شدند. حتی آقا هم سر به عقب چرخاندند و تا ببینند چه کسی این جمله را گفت. محمدرضا تا دید آقا سر به عقب چرخاندهاند و به او نگاه میکنند با لبخند ادامه داد:.. بعث عراق اجماعاً صلوات. همه حضار با خنده زدند زیر صلوات! آقا هم خندیدند... کتاب کلخندهای آسمانی، ناصر کاوه _ راوی: سردار عباس برقی
🌷شهید دستواره👈 «…من آدمی هستم که از توی گود بلند شده. هزار دفعه گفتهام؛ از یک محیط فاسد بلند شدهام. اگر انقلاب نبود، معلوم نبود سرنوشت من چه میشد. وقتی به سپاه آمدم هم سرنوشت من معلوم نبود. امکان داشت آدمی بشوم که سپاهیگری را به عنوان شغل انتخاب کرده است. یک اسلحه روی دوش بیندازم و پست بدهم و بعد سر برج حقوق بگیرم. نمیخواهم از حاج احمد بت درست کنم؛ اما آدمی به نام حاج احمد سر راه من قرار گرفت و وسیلهای شد که من این بشوم که الان هستم و نخواهم به سپاهی گری به چشم شغل نگاه کنم..»
🌷شهید دستواره در تمام وقت عملیات او بود که یک تنه همه را دنبالش میکشید. در جایی دیگر که اوج آتش دشمن بود، بلندگو دستش گرفت و مردانه ایستاد و فریاد زد الله اکبر. یاران اباعبدالله! اینجا صحنه امتحان است. اینجا کربلاست و اگر لبیکگو هستید، عزم جزم کنید و دشمن را عقب برانید. برخیزید و امتحان پس دهید. اینجا صحنه پیکار حق و باطل است. پس تکبیر بگویید و به قلب دشمن یورش ببرید.
☀️ الباقی خاطرات شهید دستواره را در آدرس زیر مطالعه کنید👇
https://naserkaveh.ir/2023/07/02/dastvareh/