eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
924 دنبال‌کننده
22هزار عکس
16.8هزار ویدیو
541 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20200501-WA0062.mp3
3.48M
📻🎙 ✅بیسیم چی 👈عملیات سید الشهداء👉 🌷 تقدیم میشود به شهید حسین اسکندر لو ●انتشار و تولید به‌مناسبت ایام عملیات سید الشهداء● با انتشار این اثر در نشر فرهنگی غنی شهدا سهیم شوید 🔹جهت دریافت صدها صوت شهدایی و راهیان نور به رادیو پلاک بپیوندید👇 @radiopelak
❇️امروزه آنانکه با خیال راحت ودرامنیت ، ازجاده اهواز. خرمشهر عبورمی کنند, آیا هیچ‌ میدانند که برای آزادی این جاده، چه گلهایی از گلستان ایران پرپرشدند؟ مخصوصادر حوالی ایستگاههای 👈حسینیه گرمدشت و نیم_نود؟ 🔰محسن وزوایی دربهشت زهرای تهران وحسین قجه ای در زرین شهراصفهان، از زایران خود پذیرایی، وازعشاق، دلبری می کنند، وبیدار و هوشیار، منتظرند تا بانگ یالثارت الحسین برخیزد وآنان نیز ازگور سرد و خاکی برخیزند ودررکاب مولای منتظران باشند. همانگونه که دل امام راشاد کردند و زمینه ساز بیان جمله خرمشهر را خدا آزاد کرد از زبان امام شدند.👌 السلام علیکم یاأولیاء الله وأحبائه...💕
✳️مأموریت تیپ ۲۷ محمدرسول الله، به فرماندهی حاج احمد متوسلیان این بود که درمنطقه دارخوین، از رودخانه کارون عبور کند، بیست کیلومتر فاصله را تا جاده اهواز خرمشهر بپیماید، وجاده رافتح کند. بدین ترتیب، بین نیروهای دشمن که در سمت شمال (به طرف اهواز) بودند، ونیروهای جنوب جاده (به طرف خرمشهر) فاصله میفتاد. 😇 ♨️ازلطایف جنگ اینکه این یگان همان شب به آسفالت جاده رسید. اما دویگان طرفینی آن به هدف نرسیدند، یعنی الحاق صورت نگرفت. شش شبانه روز گذشت تااین الحاق صورت گیرد، ودراین روز وشبها چه برفرزندان معنوی روح الله گذشت؟ مخصوصا گردان سلمان فارسی به فرماندهی حسین قجه ای، شیرمردی از شیعیان سیدالشهدا که در نوک پیکان بود، علیرغم آنکه اکثریارانش مظلومانه شهید شدند اما، درکنارآن جاده خون وبیابان داغ، مقاومتی عاشورایی کرد وعقب ننشست تا کل عملیات باخطر مواجه نشود. اگرچه حسین قجه ای، فتح خرمشهرراندید، اما به سخن هم رزم دیگرش، محسن وزوایی عمل کرد که فرمود: «ماکربلا رابرای خودمان نمیخواهیم برای آیندگان میخواهیم.» محسن وزوایی نیز درهمین منطقه و زودتر ازحسین قجه ای به شهادت رسید.😰
💢 روایت سردار جعفر جهروتی زاده👈 از شجاعت شهید حسین قجه ای💕 💥قبل از عملیات فتح المبین ، بحث شناسایی پیش آمد . حاج احمد متوسلیان یک جلسه ای ترتیب داد با فرماندهان رده بالا و در آن جلسه اعلام کرد که ما اول توپخانه دشمن را می گیریم و بعد پیشروی می کنیم. درابتدا پذیرش این حرف برای دیگران کمی سخت بود و از شروع جنگ تا آن زمان چنین اتفاقی نیفتاده بود. طرح حاج احمد این بود که از لابلای دشمن 24 کیلومتر مسیر را طی کنیم و برسیم به توپخانه دشمن و آن را بگیریم و بعد درگیر شویم . شناسایی توپخانه در عمق خاک دشمن هم کار ساده ای نبود. حسین قجه ای فرمانده گردانی بود که قرار شد روی توپخانه دشمن عمل کند. یک شب قرار شد شهیدان حسین قجه ای، رضا چراغی ، عباس کریمی و من برای شناسایی توپخانه دشمن برویم. توپخانه دشمن هم در تپه های (علی گره زه) بود . شب آخر رفتیم و نزدیک توپخانه عراق رسیدیم . اگر اشتباه نکنم عراقیها 85 قبضه توپ داشتند .آن قدر به این توپخانه نزدیک شدیم که همه را یکی یکی شمردیم . امکان برگشتن نداشتیم ، اگر می خواستیم برگردیم ، وسط روز به جایی می رسیدیم که کاملا در دید عراقیها بود...😇💥 💥در یک گودال ماندیم تا وقت نماز صبح شد . آب قمقمه ما تمام شده بود . دیدیم برای وضو گرفتن، حتی یک قطره آب هم نداریم. یادش به خیر، حسین قجه ای؛ فرمانده گردان سلمان، با آن سر نترسی که داشت، بلند شد و سه تا از قمقمه های خالی بچه ها را برداشت، با یک جست از چاله تانک بیرون پرید و رفت سمت تانکر آب عراقی ها که 150 متر آن طرف تر بود به ده متری تانکر رسیده بود که یک عراقی از سنگرش بیرون آمد. نشست پای تانکر و شروع کرد به پر کردن ظرف آبش. قجه ای هم بدون اینکه ذره ای متغیر شود و یا هول کند و با خونسردی حیرت آوری که اصلاً قابل وصف نیست، رفت بالای سر عراقی ایستاد.👌 💥عراقی ظرفش را پر کرد و رفت . حسین هم نشست وشروع کرد  یکی یکی قمقمه ها را پر کرد و آورد. حسین قجه ای چنان خونسرد رفت و برگشت که همه متحیر شدیم. حتی عراقی ها هم از بالای تپه او را می دیدند؛ منتها فکر کرده بودند لابدحسین هم یکی از نیروهای خودشان است. نماز خواندیم .مختصري شكلات جنگي همراه داشتيم كه به جاي ناهار، همان ها را خورديم. بعد هم يك بار ديگر، همه جاي موضع توپخانه را با دقت شناسايي كرديم. توپ ها و سنگرها را شمرديم و حتي راه هايي را كه از طريق آنها مي شد به پشت توپخانه رفت، شناسايي كرديم. بعد از اتمام كار، با تاريك شدن هوا، به عقب برگشتيم. بدين ترتيب، مأموريت تيم ويژه ي شناسايي ارتفاعات علي گره زد در محور بلتا، با موفقيت به پايان رسيد...
💥 حسین قجه ای او فرماندهی بی بدیل بود که با نبوغ خود گردان را از خط اول و دوم از وسط يگان زرهی عراق عبور داد و صبح قبل از طلوع افتاب خط سوم عراق را با کلیه ی اتشبارهایش تصرف و حماسه ی فتح المبين را رقم زد، وامام خمینی ره فرمود:اينجانب دست یکایک شما را میبوسم، و بر این بوسه افتخار میکنم،...💪👌 شادی روحشان فاتحه مع الصلوة
🌺وصیت نامه شهید حسین قجه ای🌺 با درود وسلام فراوان به کلیه شهدای صدر اسلام تا کنون ودرود بر امام امت خمینی بت شکن و یاران ایثارگر او... از اینکه متعهد شدم در جنگ شرکت کنم یک وظیفه دینی خود دانستم وبه الله همیشه قلبم برایش می تپد چون بیشتر در معرض آزمایش قرار می گرفتم سعی می کردم تا اندازه رشدم کمبودهایم را برطرف کنم ولی به این فکر بودم که نکند خالص نشوم ودر جنگ از بین بروم از دنیای ظاهری تا اینکه مرتبه اول ودوم گذشت تا اینکه برای مرتبه سوم به فکر این افتادم که حتما بسیار گناهکارم که از فیض شهادت محروم مانده ام سعی کردم خالصانه تر واستوارتر شروع کنم تا شاید خداوند نظر عنایتی بکنند ومرا از نعمت بزرگش سیراب کند الحمدالله. برادارن وخواهران شهید پرور ایران اسلامی واقعاً جای بسی معجره است این جنگ نصیمان شد وخواهد شد.... جنگ با چه زمینه آماده وسازنده ای شروع شد.....
💕 سالروز ولادت ابدی قهرمان نام آور تشک های کشتی ، سردار دلیر جبهه های غرب و جنوب ، پهلوان سخت ترین میادین نبرد در کربلای گرمدشت ، اسطوره محبت و مقاومت ، فاتح خرمشهر ، سردار عاشورایی سپاه اسلام شهید حسین قجه ای گرامی باد .