eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
882 دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
15.1هزار ویدیو
514 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💥کلیدِ گمشده روحانی و انتظار بجای مردم 1- رهگذری، مردی را دید که زیر نور چراغ در پی چیزی می‌گردد. پرسید دنبال چه می‌گردی؟. مرد گفت «کلیدم را گم کرده‌ام». رهگذر دلش سوخت و همراهی کرد. اما هر چه گشتند، خبری نبود. رهگذر دوباره پرسید «کلید را کجا گم کرده‌ای؟». مرد پاسخ داد «در خانه». رهگذر جا خورد؛ «پس چرا اینجا دنبالش می‌گردی؟!». مرد گفت «این جا زیر چراغ، نورش بیشتر است و جستن، راحت‌تر». 2- حسین دهباشی سازنده فیلم تبلیغاتی آقای روحانی، اردیبهشت 86 عنوان کرد «متن‌‌های سخنرانی روحانی را سال 92 من نوشتم. 27-28 جمله طراحی شده بود که او بگوید. مثلاً جمله‌ «هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد، هم چرخ زندگی مردم». در گفت ‌و گوی ویژه شبکه دو، بنای‌مان این بود که هرچه مجری می‌‌گوید را رها کنیم و به تلویزیون حمله کنیم... روز به روز و با سیطره رسانه‌‌ها، آدم‌هایی انتخاب می‌‌شوند که به شومن و بازیگر نزدیکترند تا سیاستمدار». 3- آقای روحانی ششم خرداد 92، در شبکه دوم سیما گفت «انگیزه من از نامزدی، نیازی به توضیح ندارد. وضع و مشکلات کشور اعم از روستایی و شهری، پیر و جوان و کارگر را همه می‌دانند... ریشه همه این معضلات برمی‌گردد به بحث مدیریت و کارآمدی دولت... قرار بود در چشم‌انداز 20 ساله، رشد اقتصادی 8 درصد باشد؛ الآن حدود 3 درصد است... دولت تدبیر و امید دنبال این است که مردم آن‌قدر درآمد سرشار داشته باشند که نیازی به یارانه 45 هزار تومانی نداشته باشند. صدقه گرفتن افتخار نیست، صدقه دادن افتخار است. من کاری می‌کنم دولت، دستش را به سوی مردم دراز خواهد کرد». او در حالی که یک کلید را نشان می‌داد، گفت «من می‌خواهم بگویم همه چیز با تدبیر و امید و با کلید تدبیر حل خواهد شد. شما بدانید مسئله هسته‌ای و تحریم‌ها هم حل و رونق اقتصادی ایجاد خواهد شد». 4- هفت سال پس از آن ایام، سرنوشت وعده‌ها و وضعیت معیشت مردم روشن است. بر مدعیان بی‌صداقت اصلاح‌طلبی حرجی نیست، وقتی که از «ع- ن» (مشاور خاتمی) می‌پرسند «نشانه حیات طیف شما چیست؟» و او جواب می‌دهد «همین که بسیاری از بزرگان ما یا در زندانند یا ممنوع‌الخروجند»! از جماعتی که خیانت‌ها و مفاسد بزرگ در کارنامه‌شان ثبت است، امید کمترین خدمتی نیست. اما از دولت، چرا. امروز تقریبا اتفاق جمعی وجود دارد که تحریم با همه آزارهایش، مسئله اول اقتصاد ما نیست. روزنامه شرق هفته گذشته از زبان یک صاحب نظر اقتصادی همسو نوشت «دولت با سوءمدیریت، در زمین آمریکا بازی کرده... در گفته‌‌های نفیو [معمار تحریم‌‌ها] این قضیه کاملا مشخص است. خیلی ساده ‌لوحی است که بگوییم تحریم بر اقتصاد ایران اثری ندارد، اما بزرگ ‌کردن و پژواک درست ‌کردن از واژه تحریم، دلایل دیگری دارد. اثر تحریم، بیشتر از 30 درصد نیست. ناکارآمدی، ناشی از عملکرد تصمیم‌‌گیران است که به ‌ویژه در دو دولت اخیر، کاملا در زمین تحریم‌‌کنندگان بازی کرده‌‌اند. این تصمیمات سبب شده که توانمندی‌‌های سیاسی و امنیتی کشور تحت تأثیر ‌اشتباهات به ضعف کشانده شود. هدف تحریم، مشاغل و حوزه تولید بود. طراحان تحریم به ‌صراحت گفته‌‌اند که می‌‌خواستیم ارزهای آنها را برای کالاهای لوکس بیرون بکشیم. مسئولان می‌گویند هر سال 32 تا 33 میلیارد دلار برای واردات تخصیص داده‌ ایم. برای چه این ارز را تخصیص داده‌‌اید؟ آیا باید برای واردات مازراتی بگذارید ارز خارج شود؟ آیا برای واردات چوب ‌بستنی باید ارز تخصیص بدهید؟ تصمیم‌‌گیران نمی‌‌توانستند متوجه شوند استخراج نفت در دنیا زیاد شده؟ اگر نمی‌‌توانستند آینده‌‌نگری کنند، حق نداشتند بر مسند تصمیم ‌گیری وزارتخانه‌‌ها بنشینند... کشور، مسئله لاینحل ندارد. آن 30 درصد اثری که تحریم تحمیل می‌ کند، قابل تحمل است و 70 درصد مابقی، با اصلاح قابلیت تصمیم‌‌سازان حل خواهد شد». 5- حکما همواره، از حرف بدون عمل و جا ماندن از اقدام بر حذر داشته‌اند. «سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی- به عمل کار برآید، به سخندانی نیست». حکیم فردوسی نیز می‌گوید «بزرگی سراسر به گفتار نیست- دو صد گفته چون نیم کردار نیست». آقای سید رضا اکرمی که «رئیس‌شورای فرهنگی نهاد ریاست‌جمهوری» بود، تابستان 95 به ایرنا گفت «متاسفانه نتیجه محور عمل نمی‌كنیم. سوئیسی حرف می‌‌زنیم، آفریقایی عمل می‌‌کنیم». او که مدتی بعد برکنار شد، با‌ اشاره به ماجرای حقوق‌های نجومی گفته بود «خداوند نوبخت و صفدر حسینی را به موزه بسپارد. اگر حسینی آن گونه که نوبخت می‌‌گوید، ذخیره و امانتدار کشور بود، چرا از ریاست صندوق توسعه ملی برداشتید؟! خداوند به همه عقل بدهد». 6- گاه بی‌عملی و بدعملی برخی مدعیان همراهی، چنان طاقت‌فرسا و مفسده‌انگیز شده، که امام معصوم (ع) زبان به شکایت گشوده است. پس از ماجرای خیانت‌بار حکمیت میان ابوموسی‌اشعری و عمرو عاص، یکی از گماشتگان معاویه به نام ضحّاک‌بن‌قیس، به قافله حجّاج حمله و اموال آنها را غارت کرد. ام
🌼در سوریه جواد فرمانده یک تیپ بود. 48 ساعت داعشی ها در محاصره بودند... دید یک تانکر آب داره برای داعشی ها میرود... جواد دستور داد کسی تیراندازی نکنه... گفت, اجازه بدهید ,آب" به داعشی ها برسه... گفتم آقا جواد اگر آب برسه کار ما مشکل میشه... گفت توکل بخدا... ما با آنها مثل انسان و طبق دستور اسلام برخورد می کنیم...در درگیری فردا توانستیم منطقه را فتح کنیم... 🌼جواد قبلا یکبار زخمی شده بودند و بطور وحشتناک ماشینش داغون شد... به برادرش محمدرضا بعدا گفته بود آخرین لحظه که ماشین منفحر شد چشم های زهرا را یادم آمد به همین خاطر و همین تعلق خاطر برگشتم....  به خان طومان حمله شد جواد الله کرم سریع خودش را رساند گرسنه و تشنه... دوباره برگشت... حتی آب و غذا نخورد... یک تیر به شش و یک تیر به پایش می خورد... تشنه و گرسنه مانند مولایش شده بود... آخرین ذکرش سه تا یا حسین بود... حتی از پیکرش هم می ترسند... تکفریها آنقدر تیر بهش میزنند که سر از بدنش جدا می شود... بدنش را جابه جا می کنند و چند سال گم می شود... , شهید مدافع حرم, جواد الله کرم راوی: حاج آقا ترابی نسب
📜سرمقاله جالب روزنامه صبح نو در خصوص تصویر فرزندان شهید الله کرم در کنار تابوت پدر👆 شهید... کدام گوشی همراهی هست که در این چند روز این ویدئو در آن دیده نشده باشد؛ متهم اکبر طبری روبه‌روی قاضی ایستاده و با جسارت می‌گوید: «اگر من ۸۰۰ میلیارد هم بخواهم این برادرانم می‌دهند و اگر کل لواسان و کارخانه‌اش را بخواهم به نام من می‌کنند. این رفاقت است. اگر شما از این دوستان ندارید، به من ارتباطی ندارد.» 🕊در همین زمان و در نزدیکی همین دادگاه، در حسینیه معراج‌الشهدا، تابوتی چوبی که روی آن را با پرچم سه‌رنگ پوشانده‌اند، روی زمین گذاشته شده است. خانواده و دوستانش چهار سال منتظر بودند که جواد برگردد؛ حالا آمده. دختر کوچکش در امن‌ترین جای دنیا که روی سینه پدر باشد به خواب رفته و پسرش که انگاری یکدفعه مرد شده باشد، هم حواسش به تابوت پدر است و هم مواظب خواهر. 💐شهیدی که می‌گفت؛ «مهم نیست چه مسوولیتی داریم و کجا هستیم، هرجا که هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم». یعنی شهید جواد الله‌کرم، برادرانی دارد که فقط یک خواسته از او دارند؛ آنکه شفاعت‌شان کند. 🌹
شیرزن عرب دشت آزادگان در عملیات شکست حصر آزاد سازی سوسنگرد در ۲۶ آبان سال ۵۹ توانست ۶ سرباز و افسر دشمن را خلع سلاح و به اسارت در آورد و در طول عملیات و به روایت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی) این بانوی عرب اقدامات مهمی را در راستای کمک به رزمندگان و نیروهای جنگ های نامنظم به فرماندهی شهید چمران به انجام رساند... مقام معظم رهبری در سفر اسفند ۱۳۷۵ خود به استان خوزستان، از "مجیده" به دلیل رشادت‌هایش تقدیر کرد و درباره او گفت: «مردم عرب خوزستان افتخار مرزداری میهن اسلامی را دارنده و مادران عرب همراه با شیر خود محبت اهل بیت و اطاعت از ولایت را به فرزندانشان می‌آموزند»... این مجیده بانوی شجاع و دلیر و رزمنده خستگی ناپذیر ۸ سال دفاع مقدس ، وفاداری به آرمان‌های بلند شهدای انقلاب اسلامی را به نمایش گذاشت و به نمادی از مادران غیور ایرانی تبدیل شد...
چیست؟! وسیله‌ی کاربردی برای بعضی از که وقتی گند میزنند، گند خود را به طرز خنده داری لاپوشانی می‌کنند(!) و همیشه عالم و آدم را مقصر میدانند اما خودش را از اشتباه مبرا! 🔺ایام انتخابات: رئیسی اگه رای بیاره دلار میشه ۵ هزار تومن! 🔹بعد از ۷ سال: اگه ما نبودیم وضعیت ۱۰۰ برابر بدتر بود! این اصلاح‌طلبا همیشه یه ماله کنارشون هس🚶‍♂
🍂 🔻 3⃣ شنود گسترده اطلاعاتی‌ ایران علی اصغر زارعی عراقی ها تردید نداشتند که کسی نمی تواند رمز را بشکند و صحبت‌هایشان را گوش کند، خیلی راحت‌تر اطلاعات را منتقل می‌کردند. ما در طول جنگ 12 هزار نامه‌ سری و فوری را از همین طریق از ارتش صدام به دست آوردیم البته باید بگویم که تمام این کارها سری بود و حتی بسیاری از فرماندهان و مسئولان دولتی تا انتهای جنگ از وجود چنین سیستمی باخبر نبودند. تمام فرامین و گزارش‌های عراقی‌ها از طریق همین سیستم بین گردان‌ها تیپ‌ها و فرماندهی منتقل می‌شد و ما به کمک شکستن رمز توانسته بودیم به این اطلاعات دسترسی پیدا کنیم. برای مثال هر زمانی که می‌خواستند بمب شیمیایی بزنند در این سیستم به نیروهای خودی اعلام می‌کردند که ماسک بزنند، ما هم می‌دانستیم که قرار است در چه منطقه‌ای و چه زمانی شیمیایی بزنند و خیلی سریع به نیروهایمان اطلاع می‌دادیم. دقت کنید که اگر چنین سیستمی نبود قطعا فاجعه بسیار بدتری رخ می‌داد و تعداد جانبازان شیمیایی ما بسیار بیشتر از اکنون می‌شد. هم‌چنین به عنوان مثالی دیگر در عملیات والفجر هشت، در حالی که بچه‌های ما اروند را رد کرده بودند و جلو می‌رفتند ناگهان باخبر شدیم که نیروهای عراقی هم همین امشب می‌خواهند عملیات کنند، خیلی سریع به قرارگاه خبر دادیم تا ما خیلی زودتر حمله کنیم و کار را یک‌سره کنیم. بعد از این عملیات بسیاری از اسرا می‌گفتند که آنها هم قرار بود امشب پاتک داشته باشند. یکی دیگر از کارهایی که سیستم جدید اطلاعاتی ارتش عراق انجام می‌داد این بود که با شنود مکالمات ما اطلاعات حاصله را جمع‌آوری می‌کردند و در قالب یک بسته به بغداد می‌فرستادند. ما به کمک همین تکنیک، این بسته‌ها را می‌گرفتیم و آنان را شکست می‌دادیم. خاطرم هست که یک روز چنین اطلاعاتی را از عراقی‌ها گرفته بودیم و به قرارگاه خودمان فرستادیم. خب بعضا این اطلاعات شامل اشتباهاتی بود که بعضی گردان‌ها انجام می‌دادند. وقتی اطلاعات به دست فرماندهی کل رسید ایشان تذکراتی را به گردان‌های مختلف می‌دادند. جالب است که بسیاری از این گردان‌ها آمده بودند و معترض می‌شدند که شما با سیستم خود، جاسوسی ما را برای فرمانده می‌کنید. باید بگویم که این کارها واقعا لطف الهی بود. اسناد این کار در حال جمع‌آوری است و از آن‌جا که جز اطلاعات طبقه‌بندی شده است، انتشار آن سخت است اما اخیرا دستوری مبنی بر انتشار این اسناد آمده است و به زودی آن را منتشر خواهیم کرد. ادامه دارد @defae_moghadas 🍂
MirzaMohamadi_Shahadate_Emam_Sadegh.mp3
9.32M
🔊چقدر روضه ی کرب و بلا به پا می داشت به روی سر در خانه همیشه پرچم بود ... ◼️ 🎤 حجت الاسلام ☑️ کانال اشک - پایگاه نشر روضه Eitaa.com/Kanal_AshK
متن شعر روضه شهادت امام جعفرصادق علیه السلام - حجت الاسلام میرزامحمدی: غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود غریب شهرِ خودش نه ، غریب عالم بود چقدر روضه ی کرب و بلا به پا می داشت ! به روی سر در خانه همیشه پرچم بود ! اگر چه زخم جگر تازه می شد اما باز برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم پر از تلاطم اشکِ مصیبت و غم بود شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت شکسته قامت و آشفته حال و درهم بود شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا ! میان کوچه زمین خوردنش مسلّم بود کبودِ زخمِ طناب و اسارت و غربت چه قدر در نظرش کربلا مجسّم بود خلاصه لحظه ی آخر ، زمان تدفینش بساط غسل و بساط کفن فراهم بود در آن زمان به خدا هر دلی پریشانِ شهید بی کفن وادیِ محرّم بود به زخم پیکر گل ، بوریا نمی پیچید اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود Eitaa.com/Kanal_AshK
🔸‏او را میشناسید؟ 💓💓شهید رضا اسماعیلی اولین شهید بی سر ‎، داعشی ها در حالیکه او را اسیر کردند بیسیم اش را روبروی دهانش گرفته همزمان سر از بدنش جدا میکردند تا با صدای ناله های او روحیه همرزمانش را تضعیف کنند؛ در حالیکه او تا لحظه آخر پشت بیسیم ‎ میگفت...👌
🔴 *مجیده نگراوی؛ شیرزن عرب ۸ سال دفاع مقدس و بانوی نام آور دشت آزادگان دار فانی را وداع گفت* 💠مجیده نگراوی شیرزن عرب دشت آزادگان و رزمنده شجاع روزهای دفاع مقدس پیش از ظهر امروز سه شنبه ۲۷ خرداد در اثر بیماری و کهولت سن درگذشت 💠 خانم نگراوی که خود را همرزم سرلشکر شهید حاج علی هاشمی می داند ، در عملیات شکست حصر آزاد سازی سوسنگرد در ۲۶ آبان ۵۹ توانست ۶ سرباز و افسر دشمن را خلع سلاح و به اسارت در آورد و در طول عملیات و به روایت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای این بانوی عرب اقدامات مهمی را در راستای کمک به رزمندگان و نیروهای نامنظم شهید چمران به انجام رساند 💠شهامت و شجاعت این بانوی عرب در طول ۸ دفاع مقدس و حتی در مجموع ۴۰ سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی بی نظیر و منحصر بفرد است ، بطوریکه مقام معظم رهبری در توصیف رشادت های بانو نگراوی و دیگر زنان عرب می گوید: *"خاطرات خیلی خوبی داشتیم در آن جریان، در سوسنگرد. آنجا هوسه می‌کردند مردم عرب‌؛ دور ما جمع شده بودند و هوسه می‌کردند. یک خانم عرب بود که خودش و همسرش - که همسرش هم نابینا بود - آن چنان شجاعانه هوسه می‌کردند که من اصلا تحت تاثیر قرار گرفتم. یک خانم مسنی بود - شاید در حدود بین چهل و پنجاه سال ( مجیده نگراوی) ولی شجاع و حقا مروار و معروف بود که ایشان با یک چوب‌دست، چند تا از سربازان مهاجم عراقی را انداخته؛ یک چنین خانم شجاعی بود و همسرش هم مرد نابینایی بود؛ او هم خیلی شجاع بود و عجیب بود.* 💠همچنین زنده یاد مجیده نگراوی پیرامون نقش آفرینی خود در عملیات شکست حصر سوسنگرد می گوید: رهبر انقلاب به همین سبب او را تشویق کرد. او درباره عملیات حماسی خود می گوید: «وقتی ارتش عراق در حمیدیه شکست خورد، سربازان دشمن با اضطراب و سراسیمه پا به فرار گذاشتند. در مسیر خود با تیراندازی به سوی مردم، سعی داشتند از دست آنها فرار کنند؛ ولی راه رسیدن به مرز را بلد نبودند. من نیز مانند دیگران منتظر فرصتی برای دستگیری نیروی دشمن بودم. زمانی که شش تن از افراد متجاوز، نزدیک منزل ما رسیدند، به آنها گفتم: «اگر جلوتر بروید، در محاصره مردم و نیروهای سپاه قرار می گیرد و کشته می شوید.» گفتند: «پس چه کار کنیم؟» گفتم: «فورا داخل خانه بروید و در اتاق پذیرایی بنشینید و اسلحه خود را درآورید تا آن را پنهان کنم.» آنها به گفته من عمل کردند. وقتی خلع سلاح شدند، از پشت، در اتاق را قفل کردم و مردم را صدا زدم. و با اسلحه غنیمتی از آنها شش تن عراقی را به سوی مسجد بردم.بعدا به خاطر این کار و مواردی دیگر که در شهر انجام دادم، مورد لطف و محبت رهبر معظم انقلاب قرار گرفتم. 💠مجیده نگراوی بعنوان یکی از زنان نامدار ایران اسلامی و خوزستان امروز در گمنامی و مظلومیت و در بستر بیماری جان به جان آفرین تسلیم و دار فانی را وداع کرد او بارها از بیکاری سه فرزندش و نیاز خود به معالجات با رسانه ها سخن گفت اما پاسخی در خور از مسئولان مربوطه نگرفت 💠جا دارد در راستای رهنمودهای مقام معظم رهبری حداقل پس از مرگ ، از مقام و منزلت این شیرزن عرب در هشت دفاع مقدس تجلیل و حداقل یک میدان و خیابان در تهران و اهواز به نام او مزین شوند تا بعنوان الگوی شایسته به آیندگان بویژه دختران معرفی گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥فیلمی ازرشادتهای حاجیه نگراوی که بایک چوب دستی۶بعثی عراقی را اسیرکرد👌 💥مجیده نگراوی شیرزن عرب دشت آزادگان در عملیات شکست حصر آزاد سازی سوسنگرد در ۲۶ آبان سال ۵۹ توانست ۶ سرباز و افسر دشمن را خلع سلاح و به اسارت در آورد و در طول عملیات و به روایت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی) این بانوی عرب اقدامات مهمی را در راستای کمک به رزمندگان و نیروهای جنگ های نامنظم به فرماندهی شهید چمران به انجام رساند... مقام معظم رهبری در سفر اسفند ۱۳۷۵ خود به استان خوزستان، از "مجیده" به دلیل رشادت‌هایش تقدیر کرد و درباره او گفت: «مردم عرب خوزستان افتخار مرزداری میهن اسلامی را دارنده و مادران عرب همراه با شیر خود محبت اهل بیت و اطاعت از ولایت را به فرزندانشان می‌آموزند»... این مجیده بانوی شجاع و دلیر و رزمنده خستگی ناپذیر ۸ سال دفاع مقدس ، وفاداری به آرمان‌های بلند شهدای انقلاب اسلامی را به نمایش گذاشت و به نمادی از مادران غیور ایرانی تبدیل شد...
⚡️یکی از فجایع برجام که ناشی از اعتماد بیش از حد به غرب توسط لیبرال‌های ایرانی است، این است که برای اجرای تعهدات غرب یعنی رفع تحریم‌ها هیچ ناظری در نظر گرفته نشده، اما آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ناظر اجرای تعهدات هسته‌ای ایران شده است. فکاهی ماجرا این نیست که آژانس مرتب گزارش می‌دهد و می‌گوید ایران باید تعهدات خود را اجرا کند، اما در آن سو کسی اجرای تعهدات غرب را مطالبه نمی‌کند. فکاهی بزرگ ماجرا اینجاست که برجام به فنا رفته اما آژانس ما را رها نمی‌کند! ▪️ایران در برجام داوطلبانه و در ازای لغو تحریم‌ها پذیرفته بود که پروتکل الحاقی را اجرا کند. الان آژانس بدون توجه به وضع برجام گزارش می‌دهد که ایران چرا طبق پروتکل الحاقی اجازه بازرسی از اماکن نظامی‌اش را به ما نمی‌دهد! فاجعه بزرگتر اینکه سه کشور اروپایی به همین بهانه پیش‌نویس قطعنامه‌ای را در شورای حکام آژانس علیه ایران آماده کرده‌اند. ▫️اجرای پروتکل الحاقی یک تعهد برجامی است و ارتباطی به آژانس و شورای حکام ندارد که آنها طلبکار باشند. وزارت خارجه باید صریحا بیانیه داده و اعلام کند که اجرای پروتکل الحاقی یک تعهد برجامی است و شورای حکام صلاحیت رسیدگی به اجرا یا عدم اجرای آن را ندارد. ▪️بماند که قبل از امضای برجام، به آقای سید عباس عراقچی پیام دادم و خواستم که به هیچ وجه آژانس را به عنوان ناظر اجرای تعهدات ایران نپذیرند؛ که توجهی به آن پیشنهاد دلسوزانه نشد و بازی‌های امروز، نتیجه بازی گرفتن مذاکره با گرگ‌ها توسط آقایان است. البته زبان دنیا را بلد هستند، اما فقط همین اندازه بلد هستند که حرف بزنند، اما اینکه چه حرفی بزنند و فرجامش را بسنجند، چیزی است که بلد نیستند. @syjebraily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩صل الله علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع) شب جمعه ست هوایت نکنم میمیرم ارباب 🙏التماس دعا
| حدیث روز ✍🏻 | 🔻 امام صادق عليه السلام مَن عَيَّرَ مُؤمِنا بِذَنبٍ لَم يَمُت حَتّى يَركَبَهُ هر كس مؤمنى را به گناهى سرزنش كند، نميرد تا خودش آن گناه را مرتكب شود. 📚 الكافی 2/356/3 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻اهداف عملیات 🔹 عملیات ۲ در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۲ در منطقه ی پیرانشهر نخستین عملیات کوهستانی رزمندگان اسلام پس از فتح خرمشهر در جبهه ی شمالی منطقه ی حاج عمران در حد فاصل بین ارتفاعات قمطره و تمرچین با رمز مبارک یا الله یا الله یا الله با هدف انهدام نیروی دشمن و گرفتن اسیر ، تجزیه ی نیروی دشمن ، تصرف ارتفاعات سرکوب منطقه ، تصرف پادگان حاج عمران و تسلط بر شهر چومان مصطفی در خاک عراق به مدت ۱۴ روز با همکاری مشترک رزمندگان سپاه پاسدران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد . 🌷گرامی باد یاد و خاطره ی شهدای والامقام این عملیات ➕ راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News
💥روایتی از شهید اکبر جزی: 🌼از خاکریز نَفس گذشت تا به خاکریز دشمن برسد! 📣لحظه به لحظه صدای ناله ها بیش تر می شد، دیگر می شد به راحتی صدای برخورد تیر با بدن بچه ها را شنید. از دست امدادگرها هم کاری ساخته نبود. معبر دیگر جای پا هم نداشت... زمین به سختی دیده می شد و آسمان در دل شب، آتش بود و گلوله های رسام تیربارها و کالیبرها، یک لحظه قطع نمی شدند. از شکل حرکت مسیر تیرها می شد فهمید که هیچ کس توان نشستن ندارد، چه برسد به ایستادن و حرکت به سمت دشمن. تنها راه فرار به شکل سینه خیز به سمت عقب بود و دور شدن از جلوی دهانه ی کالیبری که همه چیز را به هم می دوخت. 📣لحظه به لحظه صدای ناله ها بیش تر می شد، دیگر می شد به راحتی صدای برخورد تیر با بدن بچه ها را شنید. از دست امدادگرها هم کاری ساخته نبود. معبر دیگر جای پا هم نداشت. انفجارهای سمت چپ و راست معبر گویای این بود که تعدادی از بچه ها برای خلاص شدن از آن شرایط از معبر خارج شده و انفجار مین ، آنها را به خاک و خون کشیده بود. حالا فقط به یک معجزه نیاز داشتیم که در اوج ناباوری ،اتفاق افتاد. سر کالیبر که قاتل بچه ها شده بود و از بس شلیک کرده بود مثل آهن گداخته به خوبی در تاریکی شب می درخشید، به سمت آسمان رفت و دیگر کاری با ما نداشت... 📣بچه هایی که هنوز سالم مانده بودند و پشت پیکرهای مطهر شهدا پناه گرفته بودند، منتظر چنین لحظه ای بودند و با فریاد الله اکبرروی خاکریز عراقی ها رفتند و کار را تمام کردند. پیش روی بچه ها به سمت عقبه دشمن بسیار خوب و شیرین بود. این پیروزی بزرگ نمی توانست لحظه های تلخ زمین گیر شدن در معبر را از ذهن مان پاک کند و از آن مهم تر معجزه ای بود که باعث نجات مان شده بود. همه دوست داشتند دلیلش را بدانند که چرا سر کالیبر به یک باره به سمت آسمان رفت. 📣خبری زبان به زبان در خط پیچید:👇 - کسی " اکبر جزی " را می شناسد؟ - بله! جوان بیست و یک ساله ای است. - از او خبری دارید؟ - در معبر جلوی همان سنگر کالیبر، از ناحیه شکم مجروح شد و روده هایش بیرون ریخت. فکر کنم رفته عقب. روحیه خیلی خوبی داشت... - خیر ! او به عقب نرفت... 📣 اکبر با همان وضعیت جسمی، مثل یک شیر به سمت سنگر کالیبر حمله کرد. خود را به لوله ی گداخته شده ی تیربار رساند و با دست، سر آن قسمت را به آسمان هدایت کرد. شدت حرارت لوله کالیبر ، به قدری زیاد بود که دست اکبر را مثل یک تکه ذغال کرده بود . اما دست دیگر اکبر، روده شکمش را گرفته بود و در همان حال، زیر سنگر کالیبر به شهادت رسید!... اکبر جزی ، با شکمی دریده و دستی خالی، هم مسیر عبور بچه ها از خاکریز عراق را باز کرده بود ، هم مسیر عبور خودش از خاکریز نفسش را...👌 , خاطره از