eitaa logo
نستوه | 𝙽𝚊𝚜𝚝𝚘𝚞𝚑
1.2هزار دنبال‌کننده
416 عکس
177 ویدیو
47 فایل
رسانه فرهنگی هنری نستوه«آینده سازان» ســلام‌رفیق‌نستوهی؛ به‌جمع‌خانواده‌نستوه‌خوش‌اومدی🌱 • کپی؟! باذکرصلوات‌حلالته‌رفیق؛ • بقیه‌صفحاتمون😉✔️ https://zil.ink/nastouh_ir • ✓ارتباط‌باما: @nastouh_admin • ✓شروط‌ِتبلیغ‌ ُتبادل: @nastouh_tab • • • #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین الآن پیش قدم شو ُبرای دوستت بفرست😉🌱 ‹ مجموعه چطور بتونیم ؟! › - قسمت هشتم : پیش قدم .. ؛ 🎙با صدای ِ: محسن پیروی ‌. 📽تدوین ویدئو : خانم قهرایی ‌. @nastouh_ir
آدم بشوم؛ تو شنبه هم می‌آیی:)))🤍! @nastouh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام سه بار فرمود: «خدایا! خودت او را راهنما باش» 🖇- قسمت پانزدهم ‌. زکریا .. ؛ 🎙با صدایِ : علی زکریایی ‌. 📽تدوین ویدئو : خانم قهرایی ‌. @nastouh_ir
معرفی کتاب این هفته واسه دخترخانوما‌هست😃✨؛ عنوان کتاب ‌: کتاب دختران آفتاب. نویسنده: امیر حسین بانکی، بهزاد دانشگر، محمدرضا رضایتمند. نظر رهبری معظم انقلاب درباره کتاب دختران آفتاب: "بنده بهترین کتابی که راجع به عفاف و حجاب خوانده ام همین کتاب دختران آفتاب است." @nastouh_ir
پس چرا شکوفه ندهیم؟!🌱✨ @nastouh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید من را از این شهر بیرون بفرستید؛ میترسم هلاك شوم! 🖇- قسمت شانزدهم ‌. بحرالعلوم .. ؛ 🎙با صدایِ : علی زکریایی ‌. 📽تدوین ویدئو : خانم قهرایی ‌. @nastouh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین الآن بفرست برای بهترین رفیقت💛✨:)))! ‹ مجموعه چطور بتونیم ؟! › - قسمت نهم : کلید بهشت .. ؛ 🎙با صدای ِ: محسن پیروی ‌. 📽تدوین ویدئو : خانم قهرایی ‌. @nastouh_ir
هیبت‌نام‌تو‌یك‌عمر‌تکانم‌داده‌است:)))! @nastouh_ir
ای کــــــــــــــــــــــــــاش؛❤️‍🩹 @nastouh_ir
شکر ِخدا که ریزه خوار ِخوان ِزینبیم💚🌱 @nastouh_ir
معرفی کتاب این هفته عطر ایستادگی و مقاومت داره✌:)))! عنوان کتاب ‌: کتاب خار و میخک. نویسنده: شهید یحیی سنوار. بخشی از کتاب ِخار و میخک: در گوشه‌ای، چندنفری از همسایگان‌مان نشسته بودند، چای می‌نوشیدند، بعضی‌ها سیگار می‌گیراندند و دود می‌کردند و از دل‌مشغولی‌ها و نگرانی‌هایشان می‌گفتند. آنها از عزت و کرامتی که نیروهای مقاومت از زیر لگد اشغالگران بیرونش کشیده بودند احساس افتخار می‌کردند و از فرداهای نامعلوم می‌ترسیدند. آیا وضعیت به همین شکل باقی می‌ماند؟ آیا نیروهای اشغالگر به اردوگاه حمله‌های سنگین‌تری نمی‌کنند؟ یا خشمشان را روی سر مردم بیچاره بمباران نمی‌کنند و اردوگاه را با ساکنانش یکجا نمی‌سوزانند؟ حرف‌ها متفاوت بود، اما نظر غالب بر این بود که باید به میدان آمد و هر کسی به نوعی می‌گفت دیگر چه چیزی برای از دست دادن داریم؟ فقط خانه‌ای آن هم زیر ساطور دشمن، پس چرا باید بترسیم؟ اینگونه صحبت‌ها همیشه در یک نقطه به پایان می‌رسید: «آره والا... یک دقیقه با عزت و کرامت زندگی کنیم بهتره تا هزار سال زیر تیغ نیروهای اشغالگر.» @nastouh_ir
تمٰام سپاه ِعلی؛ فاطمه بود-:)))! @nastouh_ir