تشنگان عشـق را با مُشٺ آبی جان بده کربلا دور اسٺ مارا با سرابی جان بده زندگـی یعنی سلام ساده‌ای سمٺ شما ایها الارباب ما را با جوابی جان بده #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع #نَــوای_دِل🥀 @nava_del

دلم هوای تو کرده...😍 رزق شب جمعه التماس دعا #نَــوای_دِل🥀 @nava_del

بیا برگردیم ای همه دار و ندارم ... همه ای‌ کس و کارم کی غیرتو دارم چه زود دلتنگت شدیم #نَــوای_دِل🥀 @nava_del

خدابرام نگهت داره که واقعا عزیزی شب جمعست هوایت نکنم میمیرم #نوای_دل🥀 @nava_del

دوای هر دردی😭 #نَــوای_دِل🥀 @nava_del

جونم اقا حسن جان⛓ شاگرد حیدر💫 #نوای_دل🥀 @nava_del

بی‌قیمتمو‌جزتوخریدارندارم... دقیقه۲:۴۸به‌بعد😭 [لطفا‌باحال‌مناسب‌گوش‌دهید] #نَــوای_دِل🥀 @nava_del

ی‌بنده‌خدایی‌دخترکوچیک‌داشت‌دخترش مریض‌بود بچه‌اش‌فلج‌بود💔 همه‌بهش‌گفتن‌نبرش‌اونجا! گفت:نه!میبرم‌اونجا‌خود‌حضرت رقیه(س)شفاش‌میده دخترشو‌بردش‌دمشق‌حرم‌بی‌بی، خادم‌های‌حرم‌میگفتن‌هر‌روز‌بچه‌به‌بغل‌میومد زیارت‌بعد‌چند‌روز‌یهو‌می‌بینند‌اومده‌اما‌بچه باهاش نیست:)! باباهه‌شروع‌میکنه‌به‌داد‌زدن داد‌میزنه‌میگه: کی‌گفته‌تو‌جواب‌میدی:)...!💔 کی‌گفته‌تو‌شفا‌میدی:)...! من‌پاشدم‌‌اومدم‌حرمت‌همه‌گفتن‌نبرش‌گفتم‌نه! رقیه(س)دخترمو‌شفا‌میده:)...!💔 الان‌بلیط‌گرفتم‌امروز‌دارم‌بر‌می‌گردم،آخه‌با‌چه رویی‌برگردم؟!💔 __ برگشت‌هتل دید‌دخترش‌داره‌دوراتاق‌میدوه‌و‌گریه‌می‌کنه بچه‌ای‌که‌فلج‌بوده‌هااا!!! دختره‌به‌باباش‌میگه:چرا‌منو‌ول‌کردی رفتی؟!! باباهه‌میگه:تو‌چطور‌میتونی‌راه‌بری‌عزیزبابا؟ دخترش‌میگه:تو‌که‌رفتی‌تنها‌شدم‌ترسیدم خیلی‌گریه‌کردم‌یهو‌یه‌دخترکوچولو‌اومد گفت:چی‌شده؟ گفتم:بابام‌رفته‌تنهام‌می‌ترسم گفت:بابات‌الان‌میاد‌بیا‌تا‌اون‌موقع‌باهم‌بازی‌کنیم گفتم:من‌فلجم‌نمیتونم گفت:عیبی‌نداره‌بیا یهو‌دیدم‌می‌تونم‌راه‌برم‌باهم‌کلی‌بازی‌کردیم🥺😍 قبل اینکه تو بیای گفت:بابات‌داره‌میاد‌من‌دیگه‌میرم ولی‌به‌بابات‌بگو‌دیگه‌سرم‌داد‌نزنه🙂💔 کسی‌سر‌بچه‌یتیم‌داد‌نمیزنه:)))!💔 #خاطره‌شیرین #یارقیه

بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ ؟ 💔 #غزه . ‌. #فلسطین🇵🇸

چقدر نبودت حس می شود سردار #فلسطین #غزه #جانفدا #نوای _دل🥀 @nava_del